دستمزد یک ستاره سینما در تئاتر، با بودجه سه گروه نمایشی برابری می کند!



 

دستمزد یک ستاره سینما در تئاتر، با بودجه سه گروه نمایشی برابری می کند!

 

نمایشنامه «مگه نمیدونی جات کجاست» به نویسندگی اکبر حسنی با رویکرد انتقادی به قدرت طلبی نژادپرستانه نوشته شده است و از حیث پرداخت، نقد و بررسی منفعت طلبی ایدئولوژیک در بطن خود، در نوع آثار سیاسی جای می گیرد.

چندی پیش خبردار شدم که دستمزد پیشنهادی به یک ستاره سینما برای حضور در یک پروژه تئاتری، تقریبا با بودجه سه گروه نمایشی برابری می کند! اگر این این چنین بودجه هایی در اختیار مسئولین هست، پس چرا صرف گروه های نمایشی نمی شود؟!

نمایشنامه «مگه نمیدونی جات کجاست» به نویسندگی اکبر حسنی با رویکرد انتقادی به قدرت طلبی نژادپرستانه نوشته شده است و از حیث پرداخت، نقد و بررسی منفعت طلبی ایدئولوژیک در بطن خود، در نوع آثار سیاسی جای می گیرد. این نمایش به کارگردانی الهام جعفری و با بازی وحید آقاپور، دلارا نوشین ، وحید میریونسی داستان جنگ قدرت میان چند گروه تروریستی را روایت می کند. اجرای این نمایش انگیزه ای شد برای گفتگو با الهام جعفری.

** این نمایش با مشخصه های یک تئاتر سیاسی به یک تراژدیِ سیاسی مذهبی پهلو می زند؛ اما نکته ای که مطرح می شود در تاثیرپذیری شخصیت های داستان از جامعه است. با توجه به این مسئله آیا می توان اثر را در قالب تئاتر اجتماعی دسته بندی کرد؟

اثرگذاری جامعه بر شخصیت ها انکارشدنی نیست اما با اجتماعی بودنش موافق نیستم؛ چرا که جامعه خیلی در ایدئولوژی گروه دخالتی ندارد. آنها گروهی زیرزمینی و دور از جامعه هستند که از سوی سازمانهای منفعت طلب، تغذیه و اداره می شوند. هر چند نمی توان بطور مطلق تاثیر جامعه را بر عقده های موجود در دغدغه ها و آمال آدمهای نمایش نادیده گرفت اما آن چیزی که به وضوح در اثر به آن پرداخت شده، یک نگاه مذهبی غلط، فارغ از آموزه های انسانی و اخلاقی است.

** طرح داستانی، از نکات مثبتی بود که کار را از سایه نگاهی جانبدارانه در تئاترهای سیاسی بیرون می آورد. به نظرتان این نوع نگاه بدانگارانه از سوی تماشاگر نشات گرفته از چیست؟

نمایشنامه هایی تحت این عنوان نوشته می شوند که به خاطر پرداخت جانبدارانه، خیلی با اقبال عمومی مواجه نمی شوند و در اکثر موارد، بخاطر فدا کردن اصول درام و عناصر دراماتیک در خدمت ایدئولوژی اثر، بیشتر به یک بیلبورد تبلیغاتی یا یک بیانیه شباهت دارند تا یک اثر هنری...به همین خاطر کمتر گروه تئاتری تمایلی به اجرای کارهایی با این عنوان دارد که باعث شده جای خالی تئاتر سیاسی در انبوه اجراهای سالانه احساس شود.

نمایی از نمایش «مگه نمیدونی جات کجاست؟»

** گویا قرار بود این کار در بیست و هفتمین جشنواره تئاتر فجر به صحنه برود. دلیل این وقفه دو ساله چه بود؟

ما سال ۸۸ کار را به جشنواره ارائه دادیم که نظر مساعد مسئولین برای اجرا در ایام جشنواره را در پی داشت. اما متاسفانه زمان کافی برای تمرین نداشتیم. امسال تنها فرصت اجرای یک نمایش به من داده شد که با توجه به مجوز داشتن این اثر، تصمیم گرفتیم ان را اجرایی کنیم. گمانه زنی هایی هم از حضور نمایش در جشنواره ی تئاتر امسال شده که هنوز به قطعیت و رسمیت اعلام نشده.

** چینش و انتخاب صحیح بازیگران ؛ بخصوص بازی وحید آقاپور در نقش «سعید»، باعث ارتباط و باورپذیری تماشاگر با شخصیت های داستان می شد. این گزینش چطور صورت گرفت؟

بازی آقاپور در تئاتر «ایوانف» نظرم را خیلی جلب کرده بود و با اشراف به توانایی های ایشان و خصوصیات شخصیت سعید، این نقش را برایش درنظر گرفتم که خوشبختانه بازخورد خوبی را از انتخاب ایشان شاهد بودیم. اتفاقا آقای «قطب الدین صادقی» بعد از تماشای نمایش عنوان کردند که وحید آقاپور بهترین گزینه ای بود که می توانست از عهده ی این نقش بربیاید. او در قالب نقش خودش خوب ظاهر شد و با باورپذیری نقش، توانست ویژگی های شخصیت سعید را برای مخاطب ملموس تر کند.

** هیچوقت به این فکر نیفتادید از حضور بازیگران مطرح برای بالابردن میزان فروش کار استفاده کنید؟ و یا محدودیت مالی مانع از عملی شدن این کار شد؟

این مسئله از دودریچه متفاوت قابل بررسی است؛ محدودیت مالی، معیارهای گزینش بازیگر. قطعا نمی توان بحث مالی را جدا از پروژه های اجرایی دانست. اگر گروه های تئاتری از نظر بودجه با محدودیت های کمتری مواجه باشند، کارگردان برای انتخاب بازیگران مطرح یا اساتید پیشکسوت تئاتر، کمتر در تنگنا قرار می گیرد و گروه ها با فراغ بال، انرژی شان را در بهتر اجرا شدن کار متمرکز کنند. چندی پیش خبردار شدم که دستمزد پیشنهادی به یک ستاره ی سینما برای حضور در یک پروژه ی تئاتری، تقریبا با بودجه ی ۳ گروه نمایشی برابری می کند! خب اگر این اینچنین بودجه هایی دراختیار مسئولین هست، پس چرا صرف گروه های نمایشی نمی شود؟! اما در کنار آن باید از ارتباط فصل اجرای تئاتر با میزان فروش هم یاد کرد که البته این موضوع هم به تنهایی نمی تواند بار فروش را به دوش بکشد. تابستان می تواند زمان مناسبی برای اجراهای تئاتری باشد اما همین فصل هم به تنهایی عامل بالا بردن میزان فروش نیست. پس باید برای بالابردن فروش، فارغ از فصل اجرا و میزان بودجه ی دریافتی، بر انتخاب نمایشنامه و بازیگران متمرکز شد. نمایشنامه ی خوب، حکم «نقش گنج» را دارد که تمام عوامل براساس آن چیده می شوند و انتخاب نادرست بازیگران می تواند یک متن قابل دفاع را کم ارزش جلوه دهد؛ اینجاست که معیارهای انتخابی کارگردان در گزینش بازیگر بر میزان فروش اثرگذار می شود.

** تغییر فضای بیرونی تئاترشهر برای ایام محرم، تاثیری در جذب مخاطب هم داشته است؟

واقعیتش را بخواهید ما از همان ابتدا برای بدست آوردن مخاطب به حواشی امیدوار نبودیم. البته اجرای برنامه های محوطه ی بیرونی تئاترشهر برای ایام محرم و صفر باعث جذب و ترغیب تماشاگر برای آگاهی از برنامه های تئاتری می شود اما گاهی هم برنامه های ویژه ای مثل تعزیه باعث می شد از میزان تماشاگر در سالن های نمایش کاسته شود. با این حال نباید از سرما بعنوان مهمترین عامل کمبود مخاطب در اجراهای تئاتری غافل شد... / شبکه ایران 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------