آخرین اخبار سیاست خارجی

سخنگوی وزارت امور خارجه،اخبار سیاست خارجی،خبرهای سیاست خارجی

سخنگوی وزارت امور خارجه: مذاکرات ایران با ارمنستان از امروز آغاز می‌شود | میزبانی نروژ برای مذاکرات با آمریکا را تایید نمی‌کنم

سخنگوی وزارت خارجه حمله به خبرنگاران در غزه را مصداق جنایت جنگی عنوان کرد و همچنین میزبانی نروژ برای مذاکرات ایران و آمریکا را تایید نکرد. به گزارش ایسنا، «اسماعیل…

زنگزور؛ شاهدی دیگر بر تنهایی ژئوپلیتیک ایران



زنگزور،اخبار سیاست خارجی،خبرهای سیاست خارجی
کریدور زنگزور، فارغ از نامگذاری جاده ترامپ، یک واقعیت ژئوپلیتیک جدید است که ایران نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. این پروژه، آزمونی جدی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که باید میان گزینه‌های دشوار تقابل تمام‌عیار، انفعال و پذیرش، یا کنشگری هوشمندانه و دیپلماسی عمل‌گرا؛ راهی را برگزیند. قلدرمآبی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را نمی‌توان با شعار یا انفعال مهار کرد.

روزنامه توسعه ایرانی نوشت: طرح احداث کریدور زنگزور، موسوم به جاده ترامپ، با حضور ایالات متحده با توجه به  آثار عمیق مترتب بر آن در جغرافیای سیاسی منطقه قفقاز، زنگ خطر را برای منافع حیاتی ایران به صدا درآورده است. این کریدور۴۲ کیلومتری که قرار است سیونیک ارمنستان را به نخجوان و ترکیه متصل کند، فراتر از یک مسیر ترانزیتی صرف، نمادی از تغییر موازنه قدرت و نفوذ بازیگران فرامنطقه‌ای در حیاط خلوت روسیه است. در حالی که دولت ترامپ این توافق را دستاورد دیپلماتیک خود می‌خواند و آن را مسیر ترامپ نامیده، تهران با نگرانی عمیق به تحولات منطقه می‌نگرد و در پی یافتن راهبردی برای مقابله با تبعات ژئوپلیتیک، اقتصادی و امنیتی آن است. 

 

از محاصره ژئوپلیتیک تا گسترش نفوذ فرامنطقه‌ای

کریدور زنگزور، که اکنون قرار است تحت مدیریت یک کنسرسیوم آمریکایی برای۹۹ سال اجاره داده شده، تنها یک مسیر جایگزین برای انتقال انرژی و کالا نیست؛ بلکه به گفته کارشناسان، تهدیدی جدی برای نقش ایران به عنوان پل ارتباطی شرق به غرب و همچنین بستری برای گسترش نفوذ نظامی و اطلاعاتی ناتو و اسرائیل در نزدیکی مرزهای شمال‌غربی ایران است. در این موضوع بار دیگر می‌تواند از تنهایی ژئوپلیتیک ایران سخن گفت چرا که این کریدور عملاً ارتباط زمینی ایران با ارمنستان، گرجستان و دریای سیاه را قطع خواهد کرد. این قطع ارتباط نه تنها به کاهش درآمدهای ترانزیتی و تضعیف پروژه‌های زیرساختی ایران نظیر راه‌آهن رشت-آستارا و کریدور شمال-جنوب منجر می‌شود، بلکه به طور بالقوه می‌تواند به محاصره ایران در منطقه و تهدیدات آتی از سمت آذربایجان بینجامد، کشوری که در جنگ ۱۲ روزه متهم به همکاری با اسرائیل بود. 

 

مسأله اساسی این است که دشمنان ایران، به‌ویژه آمریکا و اسرائیل، در پی محاصره ژئوپلیتیک ایران هستند. هدف راهبردی درازمدت آن‌ها این است که ایران به کشوری تبدیل شود که هیچ مسیر کریدوری خاصی را پوشش ندهد و کشورهای دیگر برای تأمین انواع کالاها، نفت و گاز احتیاجی به ایران نداشته باشند. در چنین شرایطی، آمریکا و اسرائیل می‌توانند با نگرانی کمتری به ایران حمله کنند، زیرا سایر کشورها درهم‌تنیدگی زیادی با ایران نخواهند داشت. این وضعیت، نگرانی‌های اطلاعاتی، امنیتی و اقتصادی جدی را برای تهران به همراه دارد .علی اکبر ولایتی، مشاور رهبری در امور بین‌الملل، حضور آمریکا در کریدور زنگزور را «توطئه‌ای سیاسی علیه ایران» خوانده و قاطعانه هشدار داده است که «ناتو مانند یک مار افعی میان ایران و روسیه قرار می‌گیرد؛ اما ایران اجازه چنین کاری را نخواهد داد.» شاید این گزاره درست باشد که دالان زنگزور پوششی برای پروژه‌های بزرگ‌تر ژئوپلیتیکی است که هدف اصلی آن‌ها تضعیف محور مقاومت، قطع ارتباط ایران با قفقاز، و محاصره زمینی ایران و روسیه در جنوب منطقه است. این پروژه نه‌تنها بخشی از برنامه آمریکا برای جایگزینی اوکراین با قفقاز به‌عنوان جبهه جدید فشار علیه روسیه و ایران است، بلکه با پشتیبانی ناتو و برخی جریان‌های پان‌ترکیست دنبال می‌شود، اما راه‌حل مقابله با آن را در کجا باید جست؟

 

سناریوهای راهبردی برای تهران؛ ائتلاف و  دیپلماسی فعال

در مواجهه با این چالش، ایران سناریوهای مختلفی را پیش رو دارد که هر یک با فرصت‌ها و چالش‌های خاص خود همراه است .یکی از رویکردهای مطرح، ائتلاف با روسیه برای جلوگیری از احداث این کریدور است. این سناریو بر این فرض استوار است که روسیه نیز مانند ایران، مخالف حضور ناتو و آمریکا در قفقاز جنوبی است و منافع مشترکی در مهار نفوذ غرب در این منطقه دارد. با این حال، واقعیت‌های ژئوپلیتیک و سابقه عملکرد روسیه، تردیدهایی جدی را در مورد قابلیت اتکا به این ائتلاف مطرح می‌کند. روسیه خود موافق احداث این طرح بوده است اما حضور آمریکا را در منطقه برنمی‌تابد. این موضوع این انگاره را به وجود آورده است که همراهی با مسکو یک راه قطعی نیست چرا که ممکن است روس‌ها با غرب بر سر کریدور به توافق برسند و ایران را ناکام بگذارند. در همین راستا حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، نیز با صراحت بیشتری می‌گوید: «حقیقت این است که ایران نمی‌تواند روی مخالفت روسیه با طرح زنگزور، حساب راهبردی باز کند. روس‌ها زنگزور را همچون سایر مسائل سیاست خارجی خود مانند برجام، به راحتی می‌فروشند.»

 

موضع‌گیری وزارت خارجه روسیه نیز در این میان، دوپهلو و محتاطانه به نظر می‌رسد. مسکو در حالی که از تلاش‌ها برای ارتقای ثبات در منطقه حمایت کرده و حتی توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان با میانجی‌گری ایالات متحده را ستوده است، هشدار می‌دهد که مداخله خارجی می‌تواند وضعیت را در قفقاز جنوبی پیچیده‌تر کند؛ از حضور ایران در این معادله نیز سخن گفته است. با این وجود و ناظر بر سابقه بدعهدی‌ها روسیه نمی‌توان به این کشور اعتماد کامل داشت. احمد زیدآبادی، تحلیلگر مسائل سیاسی، با اشاره به این موضوع می‌نویسد: «به نظر نمی‌رسد روس‌ها قصد ورود به این ماجرا را داشته باشند؛ بنابراین، اگر قرار است جلو احداث کریدور گرفته شود این کار باید بدون روسیه عملی شود.» روسیه، هرچند از حضور ناتو در منطقه ناخشنود است، اما ممکن است منافع خود را در چارچوب یک بازی پیچیده‌تر با غرب تعریف کند و لزوماً وارد تقابل مستقیم با آمریکا بر سر زنگزور نشود.

 

دیپلماسی فعال و کسب سهم در کریدور

سناریوی دیگر، بازگشت به میز مذاکره و تلاش برای حل دیپلماتیک مسئله یا حداقل کسب سهمی در این کریدور است. این رویکرد بر این باور استوار است که در شرایط کنونی، تقابل نظامی یا دیپلماتیک صرف، ممکن است به ضرر ایران تمام شود و بهترین راه، مشارکت فعال در معادلات جدید برای حفظ منافع حداکثری است. احسان موحدیان، کارشناس مسائل قفقاز پیشنهاد می‌کند که ایران تلاش کند در این کنسرسیوم سهمی داشته باشد. وی تاکید می‌کند: «ما وقت و زمانی برای اینکه محکوم کنیم یا با هم درگیر شویم نداریم. این روند باعث خفگی ژئوپلیتیک ما می‌شود.» مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، نیز با اشاره به گستردگی مرزها و تعدد همسایگان ایران، دو هفته پیش گفته است: «اگر گسترش روابط و همکاری‌های با همسایگان و کشورهای منطقه را از منظری جامع ببینیم، نیاز نیست نگران برخی مسائل جزئی‌تر از جمله در موضوع گذرگاه‌های مرزی شمال غرب کشور باشیم. ما باید حساسیت‌ها را کاهش دهیم و به فکر گسترش تعاملات سازنده باشیم.»

 

 این دیدگاه، بر ضرورت عمل‌گرایی و دوراندیشی در سیاست خارجی ایران تاکید دارد اما در شرایط کنونی تاحدودی خوش‌بینانه به نظر می‌رسد و با توجه به سرعت تحولات ایران ناگزیر به تصمیمی سریع و راهبردی است. علی اصغر زرگر، تحلیلگر سیاست خارجی، نیز معتقد است که اکنون که ترامپ وارد عمل شده، ایران باید از محور دیپلماسی هر چه سریعتر برنامه‌ریزی کند. اخبار اخیر از احتمال مذاکرات ایران و آمریکا در نروژ نیز می‌تواند نشانه‌ای از گشایش کانال‌های دیپلماتیک برای بررسی چنین سناریوهایی باشد. مطرح شدن این موضوع در جریان مذاکرات با آمریکا دامنه مباحث را گسترش می‌دهد و ممکن باعث گروکشی در مذاکره هسته‌ای ایران شود، ولی یکی از گزینه‌های احتمالی برای حل این منازعه است.

 

کریدور ارس: بدیل ایرانی-منطقه‌ای

گزینه‌ای دیگر که در ماه‌های اخیر مطرح شده و می‌تواند به عنوان یک بدیل مهم برای ایران عمل کند، کریدور ارس است. رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، پیشتر اعلام کرده بود که اگر ارمنستان کریدور زنگزور را مسدود کند، می‌توان به جای آن، کریدور ارس را راه‌اندازی کرد. جمهوری آذربایجان نیز ساخت پلی بر رودخانه ارس در نزدیکی منطقه آق‌بند را آغاز کرده و برنامه‌هایی برای احداث خط آهن نیز مطرح شده است. همه این اقدامات با موافقت جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. این کریدور به طول ۱۰۷ کیلومتر که ۶۰ کیلومتر آن در خاک ایران قرار دارد، منطق استراتژیک تهران را کاملاً روشن می‌کند؛ اگر ارمنستان کنترل مرزهای جنوبی خود را از دست بدهد، ایران ارتباط خود با یک همسایه تاریخی و دولت حائل طبیعی را از دست خواهد داد. این صرفاً یک بدبینی نیست، بلکه یک نگرانی ژئوپلیتیکی منطقی است. کریدور ارس می‌تواند منافع ایران را در ترانزیت منطقه حفظ کرده و از انزوای احتمالی جلوگیری کند، ضمن اینکه حاکمیت ارمنستان را نیز محترم می‌شمارد.

 

وحدت داخلی، استراتژی واقع‌بینانه و دیپلماسی چندوجهی

در مواجهه با چالش کریدور زنگزور، ایران نیازمند یک راهبرد جامع، واقع‌بینانه و چندوجهی است که فراتر از تقابل یا تسلیم باشد. احمد زیدآبادی روزنامه نگار، به درستی اشاره می‌کند که ایران برای حفظ منافع و دفاع از امنیت ملی خود، نیاز به وحدت داخلی مبتنی بر مشارکت عموم مردم و استراتژی روشن و واقع‌بینانه دارد. در غیاب این دو، نه دیپلماسی راه به جایی می‌برد و نه تهدید به استفاده از نیروی نظامی و یا حتی به‌کارگیری آن، چاره‌ساز است. این نکته کلیدی، بر لزوم انسجام ملی و تدوین یک استراتژی بلندمدت و فراگیر تاکید دارد که شاید بشود گفت تنها پناه ایران در این روزها در مقابل هجوم کشور‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. حسین سلیمی، استاد روابط بین‌الملل، نیز با انتقاد از عدم درک صحیح از روان‌شناسی ترامپ، بر لزوم نگاه بلندمدت و تعیین جایگاه ایران در نظم بین‌الملل آینده تاکید می‌کند. او می‌گوید: «ما باید از نگاه کوتاه‌مدت و اقدامات مقطعی فاصله بگیریم... الان وقت آن است که بنشینیم و به این فکر کنیم که ما می‌خواهیم چه جایگاهی در نظم بین‌الملل آینده داشته باشیم.»

 

در عمل، ایران باید ترکیبی از رویکردهای دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی را در پیش گیرد. این رویکرد شامل دیپلماسی فعال و چندوجهی با ارمنستان برای تقویت روابط و حمایت از حاکمیت آن بر دالان زنگزور، ادامه گفت‌وگوها با روسیه برای همسویی منافع در قفقاز با درک واقع‌بینانه از محدودیت‌ها، و استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی با ترکیه و آذربایجان برای کاهش تنش‌ها و تاکید بر منافع مشترک منطقه‌ای است. ایران همواره ضمن اعلام مخالفت با هرگونه تغییر در نقشه ژئوپلیتیکی منطقه، تلاش کرده است از طریق ابتکارهای دیپلماتیک و میانجی‌گری فعال، نقش مثبتی در ثبات منطقه ایفا کند. نشست‌های سه‌جانبه ایران، روسیه و ترکیه و همچنین گفت‌وگوهای منظم با ارمنستان و آذربایجان، بخشی از این تلاش‌هاست.

 

علاوه بر این، تقویت توان اقتصادی و ترانزیتی داخلی از طریق سرمایه‌گذاری بیشتر در کریدور شمال-جنوب و تکمیل پروژه‌های زیرساختی مانند راه‌آهن رشت-آستارا برای کاهش وابستگی به مسیرهای جایگزین و ایجاد بدیل‌های قوی، و همچنین توسعه روابط اقتصادی با کشورهای منطقه و آسیای میانه برای تنوع‌بخشی به مسیرهای تجاری، از اهمیت بالایی برخوردار است. در بعد امنیتی، حفظ هوشیاری کامل در مرزهای شمال‌غربی و تقویت توان دفاعی برای مقابله با هرگونه تهدید احتمالی، و پایش مستمر فعالیت‌های ناتو و اسرائیل در منطقه و اتخاذ تدابیر لازم برای خنثی‌سازی اقدامات ضدایرانی، حیاتی است. حضور نظامی ایران در مرزهای شمال‌غربی و برگزاری رزمایش‌های منطقه‌ای در سال‌های اخیر نیز به‌وضوح نشان داده است که ایران، در کنار سیاست گفت‌وگو، آمادگی کامل برای اعمال بازدارندگی میدانی را نیز دارد اما مطمئنا این بهترین راه نخواهد بود. 

 

انفعال یا کنشگری هوشمندانه

کریدور زنگزور، فارغ از نامگذاری جاده ترامپ، یک واقعیت ژئوپلیتیک جدید است که ایران نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد. این پروژه، آزمونی جدی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که باید میان گزینه‌های دشوار تقابل تمام‌عیار، انفعال و پذیرش، یا کنشگری هوشمندانه و دیپلماسی عمل‌گرا؛ راهی را برگزیند. قلدرمآبی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را نمی‌توان با شعار یا انفعال مهار کرد. تنها با تدوین یک استراتژی روشن و واقع‌بینانه، مبتنی بر وحدت داخلی، دیپلماسی فعال و چندوجهی، تقویت توانمندی‌های اقتصادی و دفاعی، و نگاه بلندمدت به جایگاه ایران در نظم نوین جهانی، می‌توان از این گرداب ژئوپلیتیک عبور و منافع ملی را در برابر تهدیدات حفظ کرد. زمان آن فرا رسیده است که ایران، با درس‌گیری از گذشته و نگاه به آینده، ابتکار عمل را در دست گیرد و سرنوشت خود را در معادلات پیچیده قفقاز جنوبی رقم بزند.

 

کیا مقدم

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------