13 اسفند 1390: چرا خاتمي در دماوند راي داد؟!
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : دوشنبه, 30 -3443 03:25
13 اسفند 1390:
چرا خاتمي در دماوند راي داد؟!
خبرسازترين رويداد نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در روز جمعه 12 اسفند 1390 حضور سيدمحمد خاتمي رئيسجمهور سابق در پاي صندوق راي بود؛ خبري که بازتاب گستردهاي در رسانههاي خبري داشت و اين بازتاب به دو گونه بود.
همانگونه که پيشبيني ميشد رسانههاي اصولگرا از حضور خاتمي در پاي صندوق راي، استقبال کردند و آن را پاسخي به تحريمکنندگان انتخابات ارزيابي کردند و حاميان عدم شرکت در انتخابات نيز به شدت عليه خاتمي موضعگيري کرده و او را مورد انتقاد و نکوهش قرار دادند، اين عکسالعمل به اين دليل بود که خاتمي شرطهايي براي حضور در انتخابات گذاشته بود و بر اساس آن شروط، بسياري از اصلاحطلبها فرصت و شرايط کانديداتوري در انتخابات و تبليغات مناسب را از دست دادند.
سيدمحمد خاتمي در دماوند پاي صندوق راي رفت ولي تصويري گرفته شده توسط گوشي همراه از وي منتشر شد. محمد علي ابطحي در 13 اسفند در اين باره نوشت: شجاعت تصميمگيري براي خاتمي در شرکت در انتخابات بدترين خبر براي افراطيون درون حاکميت بود که بسياري از نقشهها را برهم زد.
من در مصاحبه چند ماه پيش که با يکي از سايتها داشتم و تفاوتهاي جنبش سبز که به خاطر اعتراض به انتخابات شکل گرفته بود را با جريان اصلاحات که براي نهادينه کردن اصلاح دروني به وجود آمده بود متذکر شدم، با همين موج مخالفت روبرو شد.
همچنين با اينکه تعمدا هفتههاي طولاني آقاي خاتمي را نديده بودم و در مورد انتخابات حرفي با ايشان نزده بودم، به راحتي براي همه دوستانم پيشبيني ميکردم که آقاي خاتمي در انتخابات شرکت خواهد کرد و عدم شرکت آقاي خاتمي در انتخابات مجلس را يک اشتباه استراتژيک سياسي ميپنداشتم.
شجاعت تصميم گيري براي آقاي خاتمي در شرکت در انتخابات بدترين خبر براي افراطيون درون حاکميت بود که بسياري از نقشهها را برهم زد.
رسالت مهمتر آقاي خاتمي به عنوان حافظ انديشه اصلاح طلبي در کشور که ميتواند در پس اين امواج پرخشونت، راه بي تنش و درون حاکميتي را براي سربلندي کشور مديريت کند، ميتواند دليل اين شجاعت تلخ باشد. چرا تعارف ميکنيم؟ آقاي خاتمي اصلاح طلبي بود که از ابتداي حضور در صحنه سياسي خودش را درون نظام و منتقد شيوههاي اجرايي معرفي ميکرد. روش اصلاحطلبي هم علي رغم همه انتقادات، از درون صندوقهاي انتخابات ميگذشت. حتي انتخاباتي که دهها اعتراض به شيوه برگزاري آن باشد.
شرکت نکردن در انتخابات و تحريم آن منش متفاوتي با شعارهاي هميشکي آقاي خاتميبود و در صورت عدم شرکت و طبعا ورود جبهه پرفشاري بر هواداران، آقاي خاتمي را در معرض اين سوال جدي قرار ميداد که چرا به عنوان يک صاحب مکتب اصلاحگري از مباني خود عقب کشيده است؟
چند روز بعد، سيد محمد خاتمي درباره حضورش در انتخابات بيانيه اي صادر كرد که در مقدمه آن نوشته بود: در فضاي رسانهاي، از جمله پايگاه اطلاع رساني کلمه و از سوي فعالان سياسي و اجتماعي و دوستداران اصلاحات، بخصوص جوانان عزيز در داخل و خارج، حضور من در انتخابات مجلس با ابهامها، پرسشها، انتقادها و اعتراضها مواجه شده است که از جمله اصحاب کلمه بخشي از آن را به من منعکس کرده اند. احترام به مردم و احساسات آنان ايجاب مي کند که از همين طريق دوستانه و خودماني مطالبي را بيان کنم.
در ادامه بيانيه سيد محمد خاتمي آمده بود: «با وجود سختي و پيچيدگي اين مسأله انتظار ندارم که همگان از توضيحات من قانع شوند، بخصوص که محدوديت ما در اطلاعرساني فضايي را از هر طرف ايجاد کرده که هم توقعاتي خارج از امکانات و مصلحت مطرح مي شود و هم تبيين کامل آسان نيست. وجود چنين ابهامها و پرسشها در فضاي عمومي به ويژه از سوي کساني که در اين سالها متحمل مشکلات و محدوديتهاي گوناگون و هزينههاي سنگين شدهاند امري طبيعي است.
من نمي توانم از کنار اين پرسشها و تحليلها و احساسات پاک آسيب ديده بي تفاوت بگذرم و احترام خود را به ناقدان و حتي مخالفانم تکرار نکنم. با ذکر اين نکته که بحث تفصيلي در اين باب به مجال مناسبتر واگذار مي شود چند نکته را يادآور ميشوم.
عزيزان
اقدام من از منش و بينش سياسي و فکري من و آن چه به آن باور دارم و پاي بندم ريشه ميگيرد. من از موضع اصلاحات و در جهت نگاه داشت روزنههاي اصلاحطلبي که آن را مهمترين و بلکه تنها راه سربلندي کشور و دست يابي به آرمانهاي اصيل انقلاب و تأمين حقوق مردم و مصالح ملت مي دانم و نيز براي دفع مخاطرات و تهديدهاي دروني و بيروني اقدام کرده ام. هدف ممکن و مطلوب، بازگرداندن امور به موقعيتي است که در آن مصلحت کشور و خواستهاي اساسي و تاريخي مردم اصل قرار گيرد.
من براساس راهبرد اصلاحطلبانه به آشتي ملي و بازگشت به آرمانهاي اصيل انقلاب و قانون اساسي و ايجاد فضاي همدلي و مشارکت همگان دعوت کرده و مي کنم و انتظار داشته و دارم که همه با اسير نماندن در گذشته و با نگاه به آينده روند تازهاي را در کشور آغاز کنند. تأکيد اصلاحطلبي بر روندها و اقدامهاي قانوني و غيرخشونتآميز به اين معنا نيست که اصلاح امور کشور بدون پرداخت هزينه ميسر است.
اما در هر اقدام سياسي در نظر گرفتن مصالح و شرايطي که نيروهاي فعال در داخل کشور با آن مواجه اند ضرورت دارد. در مورد انتخابات مشارکت فعال و معرفي نامزد طبعاً در گرو وجود شرايط مناسب است.
مصالح بزرگتر کشور و اصلاحات مقدم بر ملاحظات شخصي است و اقتضائات خاص خود را دارد. تعيين استراتژي عدم معرفي نامزد و ارائه ليست هيچگاه به معني تحريم انتخابات نبود و مي بايست اين امر را در عمل اثبات کنيم تا با گرفتن هرگونه بهانهاي از بدخواهان روزنه اي براي امکان مفاهمه بيشتر با تکيه بر حقوق و مصلحت مردم و پيشرفت واقعي کشور باز شود.
اميدوارم درک مشترکي از شرايطي که در آن قرار گرفتهايم به وجود آيد. ترديدي ندارم که احساسات و داوريها در زمان مناسب ميتواند به آنجا برسد که به جاي هرگونه توجيهي، چه از سر افراط و چه از سر تفريط، درستي تصميمهايي در جهت منافع و مصالح ملي و پيشبرد اصلاحات در درون نظام جمهوري اسلامي گرفته مي شود اولويت پيدا کند و انشاءالله گشايش در کارها فراهم آيد.»/مردم سالاری