نفس‌های آخر تالاب‌ها



 تالاب‌ها,اخبار اجتماعی ,خبرهای اجتماعی

 

به  گزارش جهان صنعت؛ چند سالی است که از هر طرف صدای ناخوش تالاب‌ها در نقاط مختلف ایران به گوش می‌رسد. برخی از این تالاب‌ها به‌طور کلی خشک شده است و برخی دیگر در حال کشیدن نفس‌های آخر خود هستند؛ در حالی که عمر بیشتر تالاب‌های ایران به چندین هزار سال می‌رسد.

 

از قضا اخیرا «آرزو اشرفی‌زاده» مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست با تاکید بر اینکه تالاب‌های ‌هامون، جازموریان و گاوخونی دارای بدترین وضعیت در میان تمام تالاب‌های کشور از نظر میزان آبگیری هستند، اعلام کرد: «‌وضعیت هر تالاب نشانگر و شاخص عملکرد ما در مدیریت منابع آبی حوضه آبخیز مربوط به آن تالاب است، یعنی اگر یک تالاب در آستانه خشک شدن قرار داشته باشد، این مساله نشان می‌دهد که مدیریتی ناپایدار در زمینه منابع و مصارف آبی آن حوضه آبخیز اعمال شده است.»

 

در حالی سخن از خشک شدن تالاب‌ها به میان آمده است که به عقیده برخی کارشناسان نابودی تالاب‌ها آسیب‌های جبران‌ناپذیری در زندگی انسان‌ها وارد می‌کند. یکی از این آسیب‌ها افزایش مهاجرت ساکنان اطراف تالاب‌ها به مناطق برخوردار کشور و نابودی چرخه طبیعت است که با خود بیماری‌ها و مشکلات بزرگ و کوچکی به همراه می‌آورد. از طرفی برخی کارشناسان دلیل خشک شدن تالاب‌های حیاتی کشور را ضعف در مدیریت سازمان محیط‌زیست می‌دانند.

 

چرا که به باور آنها عزم و اراده جدی در این سازمان برای مقابله با وزارت نیرو و جهادکشاورزی وجود ندارد، زیرا حق‌آبه تالاب‌ها نسبت به بخش صنعت و کشاورزی تقدم ندارد. چه بسا طبق گزارش‌ها بیش از چهار ماه از سال آبی جاری، می‌گذرد اما هنوز تالاب‌های ‌هامون، گاوخونی و جازموریان هیچ‌گونه آبی دریافت نکرده‌اند. این در حالی است که در سال آبی گذشته نیز گاوخونی هیچ حق‌آبه‌ای نگرفته است، هیچ حق‌آبه‌ای از سمت رودخانه هیرمند به سمت ‌هامون رهاسازی نشد و میزان آبگیری تالاب جازموریان نیز نسبت به حق‌آبه تعیین‌شده توسط سازمان محیط‌زیست بسیار کمتر بود. با این حال به عقیده کارشناسان با مدیریت پایدار منابع آبی می‌توان به احیای تالاب‌ها امید داشت، اما عزم و اراده جدی در این قضیه مشاهده نمی‌شود.

 

ضعف در سازمان محیط‌زیست

«محمد درویش» فعال و کارشناس محیط‌زیست در واکنش به خشک شدن ۷۰ درصدی تالاب‌های کشور به خصوص ‌هامون، جازموریان و گاوخونی به «جهان‌صنعت» گفت: این روزها نه تنها تالاب‌های ‌هامون، جازموریان و گاوخونی خشک شدند بلکه تالاب‌های بین‌المللی مانند آلاگل، آلماگل، آجی‌گل و به‌طور کلی بیش از ۷۰ درصد تالاب‌های ایران کاملا خشک شده‌ند، مابقی هم در شرف خشک شدن کامل هستند. اما حق‌آبه تالاب ‌هامون باید از افغانستان تامین شود. آمارهای مربوط به این موضوع را نه طرف ایرانی به‌صورت شفاف اعلام کرده است و نه طرف افغانستانی، چه در دولت طالبان و چه در دولت قبلی.

 

واقعیت آن است که طبق توافقنامه‌ای که در زمان حکومت پهلوی دوم با افغانستان انجام شده است، باید سالانه ۸۰۰ میلیون مترمکعب حق‌آبه از هیرمند در اختیار ایران قرار بگیرد که اگر این میزان واقعا تحقق می‌یافت شاهد بحرانی که امروز در شرق کشور با آن دست به گریبان هستیم، ‌نبودیم. زمانی که افغانستان هنوز سد کجکی و بند کمال‌خان را نساخته و مسیر رود هیرمند را به‌سمت گودزره تغییر نداده بود، معمولا و به‌ویژه در سال‌های پرآبی تا دو برابر این رقم نیز آب وارد ایران می‌شد؛ زیرا افغانستان ابزاری برای کنترل سیلاب‌ها نداشت و ارتفاع برف در سرچشمه‌های هیرمند واقع در هندوکش خوب بود و آب فراوانی به‌سمت تالاب ‌هامون سرازیر می‌شد.

 

این در حالی است افغانستان با ساخت سد کجکی و بعد از آن ساخت بند کمال‌خان توسط دولت قبلی این کشور به‌نحوی مسیر این رودخانه را تغییر داد که حتی در صورت بروز سیلاب نیز آب به‌جای ایران وارد گودزره شود. این عملکرد تخلفی بزرگ از سوی این کشور است و اگر این کشور شرایط مناسبی داشت و طالبان از قوانین تبعیت می‌کرد، ‌سازمان ملل می‌توانست علیه این کشور اعلام جرم کند؛ زیرا این کشور حق ندارد مسیر آب یک رودخانه بین‌المللی را تغییر دهد.

 

وی با تاکید بر اینکه ایران نیز در این حوزه عملکردی ضعیف داشته است، افزود: چه در دولت فعلی و چه در دولت قبل، از عهده یک مذاکره معمولی با طرف افغانستانی برنیامدیم و هر سال حق‌مان از این رودخانه کاهش داشته است. با توجه به ضعف اقتصادی دولت افغانستان و نیاز این کشور به برق، انرژی و سوخت، می‌توانستیم در یک توافقنامه با این کشور به‌ازای برق از آنها آب بگیریم؛ ضمن اینکه تضمین‌های حقوقی لازم را نیز از آنها بگیریم. چه‌بسا خوشبختانه هنوز مدیریتی که در وزارت نیروی ایران حاکم است در افغانستان حاکم نیست.

 

البته اگر برخی مسوولان وزارت نیروی ایران در افغانستان حضور داشتند، یک قطره آب هم به ایران نمی‌رسید. بنابراین هنوز می‌توانیم در این خصوص با دولت افغانستان توافق کنیم تا بلایی که سر بختگان، گاو خونی، ارژن و دریاچه ارومیه آمده، سر ‌هامون نیاید.

رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو با اشاره به خشک شدن تالاب گاو خونی بیان کرد: دولت باید بعد از کسر حق شرب مردم اصفهان حق‌آبه گاوخونی را بر حق‌آبه کشاورزی و صنعت مقدم کند.

 

اگر غیر از این باشد، قطعا تخلفی در حال وقوع است، بروز چنین تخلفی هم به خاطر ضعف سازمان حفاظت از محیط‌زیست است که از ابزارهای قانونی‌اش برای مقابله با خاطیان استفاده نمی‌کند؛ چرا که سازمان محیط‌زیست باید اعلام کند تا زمانی که حق‌آبه تالاب‌ها پرداخت نشود هیچ مجوز محیط‌زیستی به هیچکدام از سازه‌های وزارت نیرو نمی‌دهیم، آنها حساب کار دست‌شان می‌آید. این در حالی است که به نظرم حفظ میز و صندلی برای برخی مدیران سازمان محیط‌زیست مهم‌تر از حفظ مایملک محیط‌زیستی باشد، وضع همین است. اگر مدیران این سازمان شرافتمندانه، قانونمندانه و شجاعانه از حقانیت اصل ۵ قانون اساسی دفاع کنند و اجازه ندهند چنین تخلفاتی رخ دهد، امروزه نظاره‌گر مرگ ۷۰ درصد تالاب‌های کشور نبودیم.

 

این کارشناس محیط‌زیست با اشاره به اینکه ما درباره موضوعات محیط‌زیستی کمبود قانون نداریم، اظهارکرد: به نظرم برخلاف تصور آنچه نیست اراده اجرای قانون است و قانون وقتی اجرا می‌شود که مطالبه‌گری وجود داشته باشد؛ برای مثال چند هفته پیش سازمان محیط‌زیست با استفاده از قانون مجوز پتروشیمی میانکاله را باطل کرد. البته این روز‌ها ۱۵ هزار هکتار از عرصه‌های آبی تالاب میانکاله خشک شده است، زیرا در بالادست بسیاری از پنبه‌کاری‌ها را به شالیکاری تبدیل کردیم. همچنین سدسازی شده است. تمام این موارد هم زیر نظر وزارت نیرو و وزارت جهادکشاورزی بوده که سازمان محیط‌زیست در برابر آنها کوتاهی کرده است. البته معمولا سازمان محیط‌زیست از این قدرت استفاده نمی‌کند. وقتی معصومه ابتکار در برابر طرح انتقال آب از خزر تا سمنان مقاومت نشان داد، توسط روحانی رییس‌جمهور وقت از ریاست این مسوولیت کنار گذاشته شد.

 

این در حالی است که ما از آقای سلاجقه انتظار برخورد قدرتمندانه‌تری داشتیم، اما این روزها ایشان بسیار منفعلانه در موضوعاتی مانند سد چم‌شیر برخورد کردند. درویش ادامه داد: طبق گزارش‌های رسمی ۱۵ تا ۲۰ درصد خشک شدن تالاب‌ها از جمله تالاب گاوخونی، دریاچه ارومیه و بختگان به خاطر تغییرات اقلیمی است، اما وقتی خودشان از خشک شدن صد‌درصدی تالاب‌هایی مانند گاوخونی، تالاب پریشان، دریاچه ارومیه و تالاب هورالعظیم سخن می‌گویند، مشخص است نابودی این تالاب‌ها به دلیل حفرچاه و سدسازی‌ها رخ می‌دهد. البته ضعف مدیریتی هم در این امر نقش بسزایی دارد.

رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو با اشاره به اینکه مهم‌ترین تبعات خشک شدن تالاب‌ها تشدید گرمای ایران است، گفت: تفاوت دمای شب و روز و ضریب تبخیر افزایش پیدا می‌کند. همچنین توان زیست‌پذیری سرزمین برای خدمات به انسان‌ها، گیاهان و جانوری کاهش پیدا می‌کند. در نهایت بیماری و مشکلات بهداشت افزایش پیدا می‌کند. به‌طور کلی با ادامه این روند باید منتظر افزایش شتاب مهاجرت‌های اقلیمی به ‌سمت دیگر مناطق برخوردار کشور مانند نواحی شمالی باشیم؛ اتفاقی که در دهه‌های گذشته نیز رخ داده است. بنابراین کشور در معرض تخلیه قرار می‌گیرد.

 

وی در آخر بیان کرد: برخلاف برخی عقیده‌ها هنوز به احیای تالاب‌ها امید است. اگر درایت و عزمی برای احیای تالاب‌ها وجود داشته باشد با استفاده از حق‌آبه‌ها در کمترین زمان ممکن می‌توان تالاب‌های مورد نظر را زنده کرد. بنابراین هر وقت حق‌آبه تالاب‌ها را نسبت به بخش صنعت و کشاورزی مقدم بشماریم، قطعا از مرگ زودرس تالاب‌ها جلوگیری می‌شود.

 

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------