گزارش ویِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِژه : گيلانى ترين جنجال سال!



گزارش ویِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِژه : گيلانى ترين جنجال سال!

سوختن مهره هايى مانند زارع براى نسل آينده ما خبر بسيار بدى خواهد بود، خبر بى جايگزينى نسل رفته و غير قابل اعتماد بودن ستاره هاى حلبى

 

 

 

   ,سيروس فوتبال گيلان,اخبار ورزشی,خبرهای ورزشی

 

همين چند روز پيش سالمرگ از دست دادن سيروس فوتبال گيلان بود. سايروس كه همان سيروس است در زبان عبرى به معناى نجات دهنده است،نامى كه بر روى كوروش بزرگ گذاشته اند و به راستى قايقران براى فوتبال انزلى و مردمش نقش يك منجى را داشت.او نماينده ى يك شهر كوچك كمتر از صد هزار نفرى بود كه توانست در فوتبال ايران بزرگى كند.او چهارده سال است كه رفته اما گويى همين ديروز بار سفر بسته است. به قول پدرش خاكى بود و مشتى.او براى محبوب شدن نه كسى را تختئه كرد و نه روى به سياه بازى آورد، بله او سياه باز نبود.... سيروس اصل جنس بود نه مازيارش!!!!

 

شرح ماجرا:

ورزشگاه آزادى يكشنبه شب شاهد ماجراهايى بود كه البته ديگر در فوتبال ما تازگى ندارد! برخورد همراه با كينه توزى بازيكنان فوتبال در داخل و خارج زمين و هتاكى و جار و جنجال تماشاگران از روى سكوها به داور و تيم مهمان و حتا بازيكنان تيم خودى... اين حال و هواى اين روزهاى فوتبال ما هست. فوتبالى كه قرار بود دلها را به هم نزديك كند و مرحمى باشد بر زخم هاى دلهاى شكسته، شده بار خاطر و سوهان روح و اعصاب.

 

اگر بخواهيم مسائل بازى داماش-پرسپوليس را ريشه يابى كنيم به هر سو كه نگاه كنيم يك گيلانى يك طرف ماجراست!

 

از متهم رديف اول داستان كه به اذعان همه مازيار زارع بود گرفته تا قاضى القضات حسن زاده.از دو بازيگر نقش مكمل كاپيتان مهدوى و افشين چاووشى گرفته تا كاپيتان خوشنام پرسپوليس، همه و همه اهل يك منطقه هستند و البته ظاهرا دلهايشان كيلومترها جدا از هم.

 

براى ريشه يابى پرخاشگرى هاى مازيار زارع كه از ابتدا سر ناسازگارى گذاشته بود و ابتدايى ترين شرط شروع مسابقه و رسم ادب كه همان دست دادن و روبوسى اول مسابقه بود را به جا نياورد بايد فلاش بكى به گذشته زد چيزى حدود چهار سال پيش در روزهاى پايانى ليگ زمانى كه ملوان در خطر سقوط بود و در همدان  زارع با يك هند بچه گانه يك پنالتى را به پاس هديه مى دهد و اين شائبه به وجود مى آيد كه چون او از چند تيم سرشناس پيشنهاد داشت، ترجيح مى داد ملوان سقوط كند تا او با خيال راحت به تيم مورد نظرش برود والبته ملوان ماند و نفت سقوط كرد و صد البته زارع در حالى كه براى مذاكره با ساكت به اصفهان رفته بود با يك تلفن داريوش مصطفوى و دريافت چند ده ميليون بيشتر از سپاهان سر از پرسپوليس در آورد.

از اينجا بود كه انزلى چى ها او را ترد مى كنند و تشت رسوايى او بر زمين مى افتد. پس از آن زارع سعى مى كند تا از طريقى غير از آنچه بايد به دل همشهريانش جا باز كند، ابتدا در تلويزيون از بازگشت تيم هم استانش به ليگ برتر ابراز نا خرسندى مى كند و بعد بازى هاى رو در رو سعى در حاشيه سازى و تحريك تماشاگران كرده و روز دگر با توهين مستقيم به بازيكنان تيم هم استانى اش داستانى تازه آغاز مى كند و آنقدر پيش مى رود كه در مركز استان كمتر فوتبال دوستى است كه از شنيدن نامش واكنش منفى نشان ندهد و البته هنوزم كه هنوز است دلهاى اكثريت مردم شهرش از او چركين است، چرا كه مردم ما فرق بسيار مي گذارند بين جنس اصل با تاناكورا!!! شايد روزى اورا جانشين قايقرانشان مى دانستند اما امروزه همه مى دانند فرق است ميان ماه من تا ماه گردون....

 

زارع در روز بازى با داماش با يك اشتباه بچه گانه هم باعث اخراج خود شد و تيم پرسپوليس را ده نفره كرد و هم جرقه ى فحاشى تماشاگران به داور را روشن كرد، هرچند كه از ابتدا همان تماشاگران در مقام خونخواهى از او بارها و بارها به هم استانى هايش و هم زبانانش ركيك ترين الفاظ را به كار بردند و او با حركات دست تشويقشان كرد!!! به يقين اگر سيروس بود و هنوز با پليدى هاى اين روزها آلوده نشده بود طفل سربه هوا را ادب مى كرد. ما هرگز قصد نداريم كه از كنار توهين تماشاگران رشتى در بازى رفت به زارع بگذريم و در جاى خود تاوانش را با محروميت پرداخته اند، اما تحريك و هيزم بيار معركه بودن از سوى كسى كه مى توانست آب بر آتش باشد قابل هضم نخواهد بود.

 

سوختن مهره هايى مانند زارع براى نسل آينده ما خبر بسيار بدى خواهد بود، خبر بى جايگزينى نسل رفته و غير قابل اعتماد بودن ستاره هاى حلبى./گل

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------