افتخارات زودگذر!
- مجموعه: مشاوره خانواده
آدمهای موفق در زندگی فرصتی برای حسرتخوردن و تماشای فخر و غرور دیگران ندارند
اگر امروز کسی با غرور و فخرفروشی به شما بگوید در خانه یا مغازه خود رادیویی دارد که با آن میتواند ایستگاههای رادیویی مختلفی را بگیرد و راس ساعتهای مشخص اخبار گوش کند، آیا پزدادن او را جدی میگیرید و به او حق میدهید برای داشتن این رادیو احساس برتری و بزرگی کند؟ معلوم است که نه! چون در حال حاضر داشتن رادیو مزیتی برای هیچکس محسوب نمیشود و تقریبا همه ماشینها، حتی آنهایی که در رده پایینترین مدلها قرار میگیرند، هم یک رادیو دارند و بیشتر گوشیهای موبایل هم میتوانند دستکم با اتصال هدفون بهراحتی ایستگاههای رادیو را بگیرند؛ بنابراین چیزی که اینقدر دستیافتنی و همگانی است، جایی برای فخر و مباهات ندارد. ولی آیا میدانید حدود پنجاهشصت سال پیش داشتن همین رادیو در منزل جزو افتخارات بزرگ محسوب میشد و بسیاری از افراد بهخاطر نداشتن آن احساس سرشکستگی و کمبود میکردند؟
چرا راه دوری برویم. اگر حالا یک نفر با تلفن همراه خود مغرورانه مقابل شما راه برود و به شما فخر بفروشد که ببین من یک موبایل دارم و به آن افتخار میکنم! آیا شما به او حق میدهید که خود را برتر از دیگران بداند؟ باز هم جواب منفی است! چرا که امروزه تقریبا همه آدمهای معمولی میتوانند یک سیمکارت ارزان و یک گوشی موبایل برای خود تهیه کنند؛ درحالیکه حتما به یاد دارید حدود دهپانزده سال پیش داشتن یک تلفن همراه جزو تجملات افتخارانگیز محسوب میشد و خیلیها با نمایش عمدی گوشیهای موبایل خود به دیگران سعی میکردند احساس برتریشان را به دیگران نیز منتقل کنند. خوب که دقت کنید، میبینید چیزهایی مثل عینک، لنز، بینی عملشده، استفاده از آبمعدنی، شلوار جین، کفش اسپورت، تبلت، گوشی هوشمند و همینطور مدرک دانشگاهی که در یک دوره و زمان خاصی جزو ابزارهای فخرفروشی به شمار میرفت، پس از گذشت مدتی ارزش خود را از دست داده و حتی مضحک و خندهدار شدهاند.
اگر امروز در کوچه، بازار، محل کار و خلاصه در دستان یک دوست و آشنا چیزی را دیدید که در حال حاضر آن را ندارید و مثلا کسی از آشنایان یا دوستان بهخاطر آن، به شما فخرفروشی میکند و درنتیجه احساس فقر و نداری درونتان زنده شد، بدانید که درحال افتادن در همان تلهای هستید که انسانهای قبل از ما بهخاطر نداشتن رادیو و موبایل در آن افتادند و به خاطرش حسرتها خوردند و لحظات گرانبهای عمرشان را در آرزوی داشتن آنها هدر دادند. باور کنید دیر یا زود اهمیت و قدر و قیمت این اسباببازیها فرومیریزد و اگر فرد هشیار نباشد، بلافاصله بازیچه دیگری جای آن را میگیرد.
بازیچهای که دیر یا زود بیارزش میشود و جای خود را به اسباب بازی دیگری میدهد؛ پس انسان هشیار هرگز خود را وارد بازی غرور و خود بزرگبینی نمیکند؛ نه به این خاطر که فروتنی خوب و غرور بد است، بلکه به این دلیل که در این دنیا چیزی برای فخرفروختن وجود ندارد؛ پس بهجای تماشای غرور و کبر دیگران و حسرتخوردن بهخاطر نداشتن بعضی چیزها، باید اتفاقات و پدیدههای عالم را مشاهده کنیم، همه آنها را به یک چشم و یکسان بنگریم و حیرت کنیم و از آنها بگذریم. آدمهای موفق در زندگی فرصتی برای حسرتخوردن و تماشای فخر و غرور دیگران ندارند. دلیل اصلیاش هم این است که باوردارند در این دنیا چیزی ارزشمندتر از چیزهای دیگر نیست که البته حقیقت هم چیزی جز این نیست.
منبع : موفقیت