آشنایی بیشتر با روانشناسی سازمانی
- مجموعه: مشاوره خانواده
روانشناسی سازمانی یک اصل مهم در هر سازمان
رشته ی روانشناسی دارای شاخه ها، تخصص ها و حوزه های گسترده ای است که روانشناسی سازمانی یکی از این شاخه ها است. هر کدام از تخصص ها و شاخه های روانشناسی برای درک بهتر جهان است به همین دلیل از اهمیت بسزایی برخوردار می باشند. روانشناسی سازمانی نیز همین بر همین اصل و پایه است ولی این اصول روانشناختی را در سازمان ها اجرا و پیاده می کند.
مهم ترین ویژگی و وظیفه ی این شاخه از علم روانشناسی این است که سبب افزایش بهره وری محیط کار و سایر مسائل مربوط به آن می شود. از طرف دیگر، تمرکز آن بر روی سلامت جسمی و روانی کارمندان سازمان ها است. به طور کلی مهم ترین هدف این شاخه ی روانشناسی، مطالعه و سپس درک رفتار کارمندان سازمان ها است.
از این رو روانشناسان این حوزه، به مطالعه و آنالیز رفتار و نگرش انسان ها در محیط کار می پردازند تا سبب بهبود عملکرد آن ها در سازمان شوند. از دیگر وظایف این روانشناسان، ارزیابی و آموزش در سازمان ها است.
حال اگر تمایل دارید بدانید روانشناسی سازمانی چیست و چه کاربردهایی دارد و با انواع این شاخه ی روانشناسی، آشنا شود می توانید با ما در ادامه ی مطلب همراه باشید.
روانشناسی سازمانی چیست؟
در واقع روانشناسی سازمانی، شاخه ای از روانشناسی است که هدف آن، مطالعه ی رفتار انسان ها در سازمان ها و تجزیه و تحلیل، آنالیز و درک این رفتار ها می باشد. از دیگر اهداف و وظایف این نوع روانشناسی می توان به نظارت بر نحوه ی عملکرد کارکنان اشاره نمود.
مطمئنا این اتفاق برای هر کسی پیش آمده است که در محیط کار خود با کسی جر و بحث یا درگیری داشته باشد یا در کل دچار مشکلاتی شده باشد. یا از شغل خود راضی نیست و محیط کاری خود را دوست ندارد و یا اصلا فکر می کند که مثل قبل، کارایی لازم را در شغل خود ندارد.
تمام این مسائل و مشکلات، درست است که در محیط کاری برای افراد به وجود می آید اما ریشه در روان انسان ها دارد. به همین دلیل برای برطرف کردن ﺁن ها حتما باید به یک روانشناس مراجعه کرد.
وظیفه ی روانشناسان سازمانی هم در سازمان ها و محیط کار، همین است که تمام تلاش خود را به کار گیرند تا میزان عملکرد و بهره وری افراد در محیط کار و سازمان ها افزایش یابد. وظیفه ی این روانشناسان فقط محدود به ارتباط بین افراد نمی شود. بلکه شامل محیط و هر آنچه که سبب شادتر شدن پرسنل در محیط کار می شود، می باشد.
این شاخه از روانشناسی، خود شامل دو بخش اصلی، یک بخش صنعتی و یک بخش سازمانی می شود:
• روانشناسی صنعتی: این بخش که آن را به روانشناسی پرسنل و یا کارکنان هم می شناسند کارکنان و پرسنل را با شغل هایشان تطبیق می دهند یا به زبان ساده تر، مناسب ترین فرد برای هر شغلی را تعیین می کنند. بر این اساس، روانشناسانی که در این حوزه مشغول هستند ابتدا ویژگی های پرسنل را مورد آنالیز قرار می دهند و سپس بر اساس این آنالیزها و تعیین مشخصات و ویژگی های آن ها، هر فرد را با توجه به اینکه در چه شغلی، کارایی بیشتری دارد مطابقت می دهند.
البته این شاخه از روانشناسی بسیار وسیع تر است و وظایف متعددی دارد که از جمله ی آن می توان به آموزش پرسنل برای بهتر عمل کردن در محیط کار، ایجاد انگیزه در بین کارکنان، تدوین استانداردهای عملکرد شغلی کارکنان و اندازه گیری و محاسبه ی عملکرد شغلیشان، استخدام نیروی کار و همچنین افزایش دادن ماندگاری کارکنان در محیط کار اشاره نمود.
• روانشناسی سازمانی: این بخش از این شاخه از روانشناسی، در خصوص رفتار کارکنان است. در واقع این روانشناسان باید درک کنند که سازمان می تواند چه تاثیری بر رفتار کارمندانش داشته باشد. در واقع این روانشناسان، اثرات سازمان بر روی کارکنان را بررسی می کنند. از جمله عواملی که بر رفتار و نحوه ی عملکرد پرسنل در محیط کار تاثیر می گذارد شامل هنجارهای اجتماعی، سبک و نوع مدیریت سازمان ها، قوانین کار و انتظارات از کارمندان می باشد.
با توجه به این نکات در می یابیم که روانشناسان، با مطالعه، بررسی و درک این عوامل می توانند هم به بهبود سلامت جسمی و روحی کارمندان، کمک کنند و هم با این کار، سبب سودآوری و بهره وری بیشتر سازمان شوند.
روانشناسی سازمانی چه وظایفی دارد؟
تمام روانشناسان سازمانی در همه ی شاخه ها، از اصول روانشناختی برخوردار هستند و از این اصول و روش های تحقیقاتی خود، برای درک رفتار کارمندان، حل مسائل و مشکلات سازمان ها، بهبود عملکرد کار و بهره وری بیشتر سازمان ها استفاده می کنند.
اما یکی از مهم ترین وظایفی که بر دوش این روانشناسان است مطالعه در خصوص بهره وری بهتر و مدیریت سازمان ها است. به همین دلیل، روانشناسان سازمانی، برای کمک به برنامه ریزی سیاست های سازمان، برپایی انواع جلسات آموزشی و همچنین تدوین برنامه هایی برای آینده ی سازمان، با مدیریت سازمان ها همکاری می کنند.
در واقع روانشناسان سازمانی با استفاده از روش های علمی، تلاش می کنند تا اصول روانشناختی خود را در زمینه های مختلفی اعم از مدیریت، منابع انسانی، روانشناسی کارمندان و پرسنل، بازاریابی، مدیریت و آموزش به کار ببرند. به طور کلی هدف اصلی و نهایی این روانشناسان، شناخت مشکلات کارکنان در محیط کار و حل این مشکلات است.
از این رو، وظایف این شاخه از روانشناسی را به دسته های زیر تقسیم می کنند:
• روانشناسان سازمانی، رفتار کارمندان و پرسنل را در محیط کار، مطالعه و بررسی می کنند.
• با ارزیابی نیروهای کار ماهر، به یافتن نیروی کار ماهر و استخدام آن ها در سازمان ها کمک می نمایند.
• نحوه ی عملکرد خود سازمان و کارکنان آن را ارزیابی می کند.
• آموزش های لازم به نیروهای کار را می دهد و در آن ها انگیزه ایجاد می کند.
• عملکردهای شغلی را ارزیابی می کند.
• میزان بهره وری کسب و کار را افزایش می دهد
• ساختار سازمانی را بهبود می بخشد.
• انواع برنامه های آموزشی و توسعه ای برای سازمان ها طراحی می کند.
• انواع فعالیت های هدایتی، برنامه ریزی و کنترل را انجام می دهد.
• کیفیت زندگی کارفرمایان و کارمندان را بهبود می بخشد.
• مشاوره های لازم را در سازمان انجام می دهد.
• رفتارهای مصرف کننده و روند بازاریابی را بررسی می نماید.
• درباره ی برخی از متغیرهای روان کارها که بر سازمان ها تاثیر می گذارند مطالعاتی انجام می دهد.
با توجه به گستردگی وظایف روانشناسان سازمانی، این روانشناسان در محیط ها و حوزه های مختلفی می توانند مشغول به کار شوند که از جمله ی آن می توان به شرکت های مشاوره، دانشگاه ها، انواع شرکت های تحقیق و توسعه و سایر شرکت ها و سازمان های بزرگ اشاره نمود.
این روانشناسان به همراه گروه های تحقیقاتی، تمام جنبه های مربوط به کار و اشتغال، نظیر آنالیز شغلی، بهبود اشتغال کارمندان، مشکلات و مسائل مربوط به مشاغل مثل آزار و اذیت های جنسی را مورد بررسی قرار می دهند.
حوزه های فعالیت روانشناسان سازمانی
مهم ترین وظایف روانشناسان سازمانی عبارتند از:
استخدام کارکنان: همان طور که می دانید سازمانی می تواند پیشرفت کند که کارمندان مناسبی داشته باشد. لذا یکی از مهم ترین دغدغه ها و وظایف این روانشناسان، شناخت کافی از نیروهای کار است تا بتوانند تعیین کنند کدام فرد، برای چه شغل و منصبی مناسب می باشد.
علاوه بر این، این افراد باید مناسب ترین شغل را برای نیروهای استخدام شده، انتخاب کنند. انتخاب و استخدام کارمندان در شغل های مختلف و تعیین درست منصب های آن ها، سبب می شود که سازمان به بهترین شکل ممکن، کارآمد باشد. به همین دلیل نیروهای کار، در گزینش ها باید، مصاحبه ها و آزمون های روانشناسی را طی کنند تا مشخص شود علاوه بر داشتن مهارت ها و تخصص های کاری، از مهارت های فردی و ارتباطی هم برخوردار هستند.
ارزیابی کردن عملکرد پرسنل: در مدتی که پرسنل مشغول به کار هستند عملکرد و میزان تاثیرگذاری او توسط این روانشناسان، مورد ارزیابی قرار می گیرد و این ارزیابی ها معیاری برای، ارتقا شغل و حقوق، تنبیه، انتقال و اخراج نیروهای کار می باشد.
آموزش ها مهارت های شغلی: بعد از اینکه نیروهای کار سازمان ها، انتخاب و استخدام شدند باید به این نکته فکر کرد که آن ها به چه مهارت هایی نیاز دارند تا در شغل خود، موفق تر شوند. وظیفه ی روانشناسان سازمانی در اینجا این است که ان مهارت ها را برای هر شغلی مشخص کنند.
در واقع آن ها با آنالیز فرد متوجه می شوند که مهارت او در چه مرحله ای قرار دارد و برای پیشرفت بیشتر، باید چه مهارت های دیگری به او آموخت. سپس باید مهارت های آموزشی را برای او طراحی کنند. در برخی از مواقع لازم است که سازمان، دوره های جامع و کاملی برای این افراد برگزار کند تا مهارت های آن ها افزایش یابد.
انگیزش و رفاه شغلی: بدون شک هر پرسنل در هر شغلی، نیازمند انگیزه و رفاه است و لذا ایجاد انگیزش و رضایت شغلی در سازمان ها یک امر حیاتی است. این انگیزه و رضایت شغلی تحت تاثیر معیارهای مختلفی همچون امنیت شغلی، کیفیت مدیریت، شرایط روانی و فیزیکی و فرصت های پیشرفت شغلی می باشد. وظیفه ی روانشناسان سازمانی این است که تمام این معیارها مورد بررسی قرار دهند تا سبب رضایت کارمندان شود. اختصاص دادن بودجه آموزشی و رفاهی، ارائه برنامه های مفرح، اختصاص دادن امکانات لازم برای لذت بردن از محیط کار و .. از جمله کارهایی است که این روانشناسان انجام می دهند.
گردآوری : بخش روانشناسی بیتوته