آسیبشناسی، مدیریت و مهار طلاق های پنهان
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
وقتی زن و شوهر، از ما به من تبدیل میشوند، طلاق عاطفی رخ میدهد
نشست «آسیبشناسی، مدیریت و مهار طلاقهای پنهان» از سوی انجمن اندیشه و قلم و با همکاری خانه اندیشمندان علوم انسانی و با سخنرانی دکتر روشن و دکتر اوحدی برگزار شد.
در این نشست ، ابتدا دکتر روشن روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه شاهد در سخنانی با اشاره به اینکه «جامعه ایرانی در یک مرحله گذار قرار دارد که نه کاملا سنتی و نه کاملا مدرن است»، گفت: در چنین فضایی نه آموزشهای درون خانواده گسترده وجود دارد و نه آموزشهای یک جامعه مدرن و از این روست که ما دچار بحرانیم و فاجعهای برای خانوادههای ایرانی در پیش است.
مسئولان سلامت کشور به تازگی از یک خواب 37 ساله با خمیازه بیدار شدهاند
روشن ابتدا به کاهش آمار ازدواج و بالا رفتن تجرد قطعی در جوانان ایرانی اشاره کرد و گفت: کاهش آمار ازدواج تنها شامل دختران و پسران شهری نمیشود بلکه در روستاها هم وضع به همین منوال است. هماکنون 2میلیون و 650 هزار دختر و پسر هستند که هرگز ازدواج نکردند و از این تعداد، یک میلیون و 300 هزار نفر سنشان از حد متعارف گذشته است. در واقع هماکنون 980هزار دختر و 320هزار پسر مجرد در کشور داریم و به این ترتیب 25 درصد مجرد باقی ماندهاند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «تحقیقات نشان میدهد 30 درصد جوانان کشور در شهرهای بزرگ تنها زندگی میکنند»، این بحرانها را ناشی از سردرگمی جوانان در دوران گذار خواند.
وی با اشاره به آمار طلاق در سالهای 1394 تا اوایل 1395 گفت: سالانه 170 هزار طلاق در کشور ثبت میشود و در مقابل سالی 686هزار ازدواج در کشور به ثبت میرسد.
روشن در ادامه به موضوع طلاقهای عاطفی اشاره کرد و گفت: درباره مردان و زنانی که در کنار هم هستند و دچار جدایی عاطفی شدهاند، آمار رسمی وجود ندارد اما طبق شواهد باید آمار طلاقهای رسمی را در عدد دو یا عدد سه ضرب کرد.
وی در تعریف طلاقهای عاطفی و پنهان، آن را ضعیف شدن یا از بین رفتن ارتباط گفتاری، عاطفی و جسمی بین زن و شوهر خواند و گفت: وقتی زن و شوهر، از «ما» به «من» تبدیل میشوند، طلاق عاطفی یا طلاق سفید رخ میدهد.
روشن در تعریف «ما» شدن زن و شوهر اظهار کرد: در ازدواج نباید یکی در دیگری هضم یا حذف شود و قطعا استقلال «من ِ افراد» باید حفظ شود اما دو طرف میتوانند با حفظ استقلال و «منِ» خود، «ما» شوند.
وی ازدواج موفق را «قرار گرفتن دو من در کنار یکدیگر» خواند و برخی دلایل طلاقهای عاطفی را اینگونه برشمرد: ازدواج غلط، انتظارات غیرقابل دسترس و غلط، بیمبالاتی و بیتوجهی نسبت به انتظارات سهلالوصول و قابل دسترس یکدیگر، نبود دیالوگ و ضعف مهارتهای ارتباطی کلامی و غیرکلامی، بیتوجهی به نیازهای یکدیگر و دخالتهای بیمورد دیگران در زندگی مشترک.
وی با تأکید بر اینکه «معضل اصلی را در فقدان آموزش میداند»، گفت: ما برای آموزش هیچ برنامهریزی نداریم. وزارت بهداشت چندی پیش برای موضوع آموزشهای پیش از ازدواج و خانواده برنامهای را مطرح کرد ولی هیچ گزارشی از نحوه اجرای آن ارائه نشده است.
روشن تصریح کرد: طلاقهای عاطفی روی روابط جنسی اثرگذار است و ما اصلا به آموزش در این زمینه فکر نمیکنیم. مسئولان و دستگاههای مرتبط با موضوع سلامت جسم و روان در کشور ما، وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند. تازگیها دیدم بیداری نیمبندی ایجاد شده و بعد از یک خواب 37 ساله، تازه با خمیازه کشیدن گاهی حرفهایی میزنند.
این استاد دانشگاه با تأکید مجدد بر ضرورت آموزشهای پیش از ازدواج و آموزشهای خانواده و زناشویی، گفت: در آموزش باید مبانی علمی را در نظر داشت و از آن مهمتر، باید مبانی فرهنگی را مد نظر قرار داد.
ازدواج سختترین کار دنیا است
این جلسه با سخنان دکتر اوحدی روانپزشک ادامه یافت که عشق را یک مسمومیت فیزیولوژیکی خواند و گفت: شورانگیزترین عشقها بعد از دو یا سه سال تمام میشود و وقتی عشقی به ازدواج ختم شد، بعد از دو یا سه سال ترازویی به میان میآید که بدیها و خوبیها را اندازه میگیرد.
وی ازدواج را سختترین کار دنیا خواند که در دنیای جدید دستخوش تحولاتی شده و اظهار کرد:طول عمر ازدواج به دلایلی کاهش یافته است؛ در اروپا متوسط عمر ازدواج 10 سال است، در آمریکا 15 سال و در ایران نیز طول عمر ازدواج به شدت رو به کاهش است و بعضا به 7 تا 15 سال یا حتی پنج سال نیز کشیده شده است.
اوحدی با بیان اینکه «اگر زوجی 20 سال از عمر ازدواجشان گذشته باشد، در صورتی که طلاق پنهان رخ نداده باشد، میتوان به ادامه یافتن آن زندگی امیدوار بود»، گفت: در آینده چه بپسندیم و چه نپسندیم، زندگی افراد 50 سال به طول نخواهد انجامید.
وی 90 درصد ازدواجها در دنیا را دچار مشکل دانست و با بیان اینکه «طلاقهای عاطفی، داستانی دیگر است»، اظهار کرد: طلاق عاطفی یک اصطلاح بینالمللی است اما واژهای که باید به متون جهانی اضافه شود، طلاق جنسی است. طلاقهایی که زن و شوهر همدیگر را دوست دارند ولی به لحاظ الگوی آمیزشی فردی، نمیتوانند با هم رابطه جنسی برقرار کنند.
وی این مشکل را در کشور ما ناشی از عدم آموزش صمیمیت دانست و گفت: کشور ما در مسیری پیش رفته که ازدواجهای ما به همان مسمومیت مغزی به نام عشق محدود شده و صمیمیت زناشویی از همه جای آموزشهای ما حذف شده است.
اوحدی ابراز کرد: برخی معلمهای پرورشی در دهه 60، 70 در این کشور، سرکوب غریزه جنسی را در صدر افکار و رفتار خود قرار دادند و امروز جوانان دهه 50 و اوایل دهه 60 ما به سندروم زن و مرد شرمگین ایرانی مبتلا هستند.
وی ادامه داد: برخی در این کشور بیتوجه به ویژگیهای فرهنگ ایرانی، خواستند نسخههای قابل پذیرش برای جامعه صحرایی و قبیلهای عربستان را حاکم کنند و با نادیده گرفتن ویژگیهای اقوام ایرانی، یک نسخه مندرآوردی ساختند که رنگ زندگی در آن نیست.
اوحدی با انتقاد از تیرهپوشی در کشور، گفت: با همین شیوه، لباس کفار قریش شد لباس ایرانی و تیرهپوشی در این کشور باب شد. الان دکوراسیون خانواده ایرانی، رنگ قهوهای و کرمی است که در آن عشقورزی صورت نمیپذیرد.
این روانپزشک، همچنین به برخی سنتهای غلط در کشور اشاره کرد که باعث طلاق جنسی در میان جوانان میشود؛ از جمله اینکه همچنان به افراد عقد کرده، نامزد اطلاق میکنیم و هنوز سیستم ازدواج ما مدرن نشده است.
وی همچنین اپیدمی خشونت و مشکل شخصیت نمایشی و خودشیفته را در کشور، معضل بسیار جدی دانست و گفت: از یک سو در دبیرستانهای ما خودزنی و خشونت به شدت در حال شیوع است و از سوی دیگر، مردم ایران مردمی خودشیفته هستند که تمایل زیادی به نمایش خود دارند و اینها همه در زندگی زناشویی مؤثر است.
اوحدی، مشکل را در کوتاهی مسئولان و روانشناسان، جامعهشناسان و روانپزشکان دانست و گفت: روانپزشکهای ما نان را در دارو تجویز کردن و شوک دادن میدانند و کسی به سراغ خانواده درمانی و زوج درمانی نمیرود.
روشن: دین اسلام در مسائل زناشویی بسیار پیشرفته است؛ مشکل عرف غلط است
جلسه با سخنان دکتر روشن ادامه یافت که با نقدی بر سخنان اوحدی، اظهار داشت: دین اسلام در زمینه مسائل زناشویی بسیار پیشرفته است اما عرفهای غلط را قبول دارم که سد راه هستند ولی برای مبارزه با آنها نیز نباید دفعی عمل کرد، بلکه تغییر نگرش زمان لازم دارد و هر حرکت تند و تیز برای تغییر عرف غلط، میتواند به سرعت در نطفه خفه شود.
وی مقاومتهای درون کشور برای سخن گفتن از مسائل جنسی را برابر با مقاومت سفیدپوستهای آمریکا در مقابل رفع تبعیض نژادی خواند و گفت: در برابر چنین مقاومتی، باید با احتیاط قدم برداشت.
روشن همچنین با بیان اینکه «نمیتوان انکار کرد که ازدواج در ایران دستخوش تغییر شده است»، گفت: اما سؤال اینجاست که آیا در این تغییر باید به سمت راهی برویم که غرب رفته است؟ آیا نمیتوانیم با توجه به شرایط فرهنگی خودمان تأثیرگذار باشیم. آیا نمیتوان 10 درصد ازدواج موفق را به 30 یا 40 درصد رساند؟ به نظر من، میشود برای تحکیم خانواده در این کشور با آن سابقه فرهنگی غنی اقدام کرد به شرط آنکه، اجازه حرکت داده شود.
روابط فرازناشویی خود نشاندهنده نوعی طلاق عاطفی و جنسی در روابط زناشویی است
آسیب خانواده در دوران تحریم هستهای
دکتر اوحدی نیز در ادامه این نشست، به تأثیر رابطه فرازناشویی در طلاقهای عاطفی اشاره کرد و گفت: روابط فرازناشویی خود نشاندهنده نوعی طلاق عاطفی و جنسی در روابط زناشویی است. در کشور ما، روابط فرازناشویی نخستین عامل در طلاقهای پیدا و پنهان است نه اعتیاد و بیکاری.
وی همچنین به تأثیر بیکاری و مسائل اقتصادی در طلاقهای پیدا و پنهان در کشور اشاره کرد و مدعی شد: خانواده ایرانی در دوران تحریمهای هستهای بیشترین صدمه را خورد و این موضوعی است که هیچکس آن را ندید. در هر جنگ و تحریمی، نخستین نهادی که آسیب میبیند نهاد خانواده است و در پرونده هستهای ما هرچند که بحثی بدون خونریزی و آتش بود، بیشترین آسیب متوجه خانواده ایرانی شد. در چنین شرایطی، یک کارگری که در اثر مسائل اقتصادی، دچار افسردگی شده و به درون خود مهاجرت کرده است،یا به سمت اعتیاد و خودکشی میرود یا به سمت روابط فرازناشویی.
اوحدی تصریح کرد: وقتی در جامعهای، مدیریت شادی و هیجان جدی گرفته نمیشود، یکی با شیشه هیجان و شادی خود را مدیریت میکند، یکی با الکل، یکی با سیگار، یکی با کوکائین، یکی با قلیان و یکی هم با روابط فرازناشویی.
وی با اشاره به اینکه در آمریکا، 45 درصد زنان و 65 درصد مردان متأهل دارای روابط فرازناشویی هستند، گفت: متاسفانه امروز روابط فرازناشویی در زنان ایرانی، در یک تصاعد هندسی در شرایط انفجار قرار دارد.
اوحدی با تأکید بر اینکه «اگر این بمب ساعتی جنسی و عاطفی در کشور مهار نشود، مانند شوروی سابق دچار فروپاشی اجتماعی خواهیم شد»، گفت: فروپاشی اقتصادی و فروپاشی هنجارهای فرهنگی که بهروز نشده است، فروپاشی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
وی تأکید کرد: هنجارهای فرهنگی ایران باید بازسازی و نوسازی شود. سیستم ازدواج در ایران باید نوسازی شود. امروز ما با بحران ازدواج مواجهیم؛ چرا که بسیاری از پسران ایرانی دیگر راه حل غریزه جنسی را سخت نمیبینند و از این رو به دنبال ازدواج نیستند.
اوحدی همچنین به موضوع زندگیهای مجردی اشاره کرد و گفت: تا سال 1414، یک چهارم خانههای ایرانی تکسرنشین خواهد شد.
وی در این بخش از سخنان خود به این اشاره کرد که هفت تا هشت میلیون دختر ایرانی هرگز ازدواج نخواهند کرد و جمع این عدد با بیوهها، یک رقم 20 میلیونی را به دست میدهد. برای مدیریت این بخش باید فکر کرد. این جمعیت بدون روابط جنسی میتواند زندگی کند ولی بدون عشق در مفهوم عارفانه آن نمیتواند زندگی کند و باید برای حل معضل تنهایی این بخش فکر کرد.
اوحدی تأکید کرد: باید برای ایرانی در سده آینده آماده شویم که بزرگترین مشکل پیر و جوان آن تنهایی است.این روانپزشک، بحران میانسالی را نیز یکی از موضوعات در روابط فرازناشویی خواند.
در ادامه نیز دکتر روشن با اشاره به تغییرات سالهای پس از انقلاب در کشور گفت: جامعه غربی چه با الگوی ما سازگار باشد چه نباشد به یک ثبات در روابط زن و مرد رسیده است و تکلیفش با خودش مشخص است. ولی ما تعریف روشنی نداریم و جامعه در حال سردرگمی است. ما 37 سال پیش روابط حاکم را به هم ریختیم اما جایگزینی برای آن ارائه نکردیم. مرحوم طالقانی در این باره اظهاراتی داشت که با اعتراضاتی مواجه شد. مرحوم هاشمی رفسنجانی درباره ازدواج موقت در خطبههای نمازجمعه سخنان صریحی داشت که با اعتراضات جدی مواجه شد.
وی در پاسخ به این سؤال که «آیا چند همسری و ازدواج موقت راهکار حل مشکل تجرد قطعی و تنهایی آینده جوانان امروز هست یا نه؟»، گفت:
باید ببینیم که به دنبال چه چیزی هستیم. طبق نظرسنجیها هیچ نگرش مثبتی به چندهمسری و ازدواج موقت در کشور وجود ندارد. اگر میخواهیم به سمت چندهمسری برویم و راه حل را در این میدانیم، باید روی نگرشهای افرادکار کنیم. مردان ایرانی، اصلا رفتار درستی در موضوع چندهمسری با زنها نداشتند. حال آنکه در کشورهای عربی، چندهمسری اتفاق میافتد ولی مشکلی پیش نمیآید چرا که مرد عرب توانسته به خوبی این را مدیریت کند.
اوحدی: هر کس در ایران آرزوی چندهمسری متمرکز دارد آن را به گور خواهد برد
در ادامه، دکتر اوحدی در نقد سخنان دکتر روشن، گفت: اگر در گذشته چندهمسری متمرکز داشتیم، امروز چندهمسری غیرمتمرکز داریم. پنج تا هفت برابر زنان خیابانی، مردان خیابانی داریم که مزاحم نوامیس مردم هستند و کسی از آنها حرفی نمیزند. بسیاری در این کشور هنوز آرزوی چندهمسری متمرکز را در سر دارند که این آرزو را در ایران به عنوان قلب تپنده مدرنیسم در خاورمیانه به گور خواهند برد. حتی در عربستان هم دیگر چندهمسری در میان قشر تحصیلکرده و جوانان، تقبیح میشود. کسانی که همچنان به چندهمسری میاندیشند باید ریسک طلاق و تلافی را در زنان خود بپذیرند.
منبع: آنا