کلیک روی طلاق در شبکههای اجتماعی
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
گاهی اوقات شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک بین زوجها اختلاف و سوء تفاهمهایی ایجاد میکند و این احتمال وجود دارد که درنهایت کارشان به طلاق برسد. البته این سوءتفاهمها یکشبه پیش نمیآید و به طور حتم عادتها و بعضی از رفتارهای زوجها زمینهساز بروز چنین مشکلی میشود. هندیپور، روانشناس و مشاور به بعضی از مشکلات شبکههای اجتماعی اشاره میکند و به زوجها میگوید چطور میتوانند از این مشکلات دور بمانند و زندگی مشترک غنیتری داشته باشند.
طلاق عاطفی را جدی بگیرید
وقتی یکی از همسران بهطور افراطی به اینترنت پناه میبرد این احتمال وجود دارد که دوری و جدایی عاطفی پیش بیاید. گاهی روابط زوجها غنی نیست. وقتی طرفین هر ارتباط برای رابطهشان ارزش قائل باشند و راه و روش برقراری ارتباط با همسرشان را بدانند، بیش از حد در فضای مجازی غرق نمیشوند. بهطور مثال شرایطی را تصور کنید که مرد به خانه میآید و دوست ندارد درباره کار و امور روزمره با همسرش صحبت کند و در کل از صحبت اجتناب کرده و ترجیح میدهد در خلوت خود وقت بگذراند. شاید هم جنس صحبتهای همسرش- مثلا درباره یک مهمانی- برای او جذاب نباشد. درنتیجه رابطه متوقف میشود. وقتی دو نفر حرفی برای گفتن ندارند ورود به دنیای مجازی مانند فیسبوک جذابتر میشود. نکته کلیدی این است که آدمها بهواسطه اینکه موجوداتی اجتماعی هستند، گاهی اوقات میخواهند حضورشان را احساس کنند و بدانند که وجود دارند. فیسبوک و شبکههای اجتماعی این امکان را برای افراد فراهم میکند که افکار و نظراتشان دیده شود.
چه کنیم که شبکههای اجتماعی باعث جدایی نشود؟
به فکر غنیسازی زندگی باشید
برای داشتن ارتباط بهتر با همسرتان و پیشگیری از جدایی عاطفی توصیه میشود که در طول هفته برای خودتان برنامههای متنوعی ترتیب دهید. پیادهروی، طبیعتگردی، دورهمیهای دوستانه و خانوادگی، رفتن به تئاتر و سینما، کارهای مشترک، فعالیتهای جداگانه و... زندگی زوجها را از حالت تکبعدی خارج کرده و ارتباطات را غنیتر میکند. علاوه بر این هر کدام از ما باید ببینیم جریان زندگیمان چگونه است؟ آیا در جریان طبیعی زندگی ما اتفاقی افتاده که اینقدر به سمت فضای مجازی رفتهایم؟ از خودتان بپرسیدچه کار میکنید؟ به این پرسش پاسخ سطحی ندهید، کمی عمیقتر آن را دنبال کنید.
برای فرار از واقعیت به اینترنت پناه نبرید
ازدواج به این معنی نیست که با ورود به زندگی مشترک قرار است از دنیای مجازی فاصله بگیریم. در ازدواج هر فردی باید حیطه شخصی خودش را داشته باشد اما آنچه در حال حاضر شاهد هستیم رها کردن ارتباط توسط زوجهاست. باید ببینیم چرا طلاق عاطفی اتفاق افتاده و افراد برای جبران آن به سمت اینترنت و فضای مجازی رفتهاند؟ اینترنت مرهمی برای درمان زخــمهای زندگی مشترک نیست بلکه راه فراری است که بعضی از زوجها آن را انتخاب میکنند. اگر زندگی مشترک غنی باشد اشکالی ندارد که مثلا یکی از زوجها شبها نیمساعت به اینترنت و شبکههای اجتمای سر بزند و در روابط مشکلی ایجاد نمیکند.
عادتها را مدیریت کنید
هر آدمی باید نسبت به خودش یک «خودنظارهگری» داشته باشد. ببیند به چه چیزهایی عادت دارد و به چه عادتهایی نزدیک میشود. در حال حاضر استفاده از اینترنت و فضاهای مجازی به عادت هم تبدیل شده است. ببینیم چطور میتوانیم این عادتها را مدیریت کنیم؟این موضوع نکتهای است که همه ما بهتر است به آن توجه کنیم.
حد و مرز خیانت اینترنتی را بشناسید
در جایی میبینیم که آدمها علاوه بر اینکه به فضای مجازی پناه میبرند، وارد خیانت و روابط خارج از ازدواج هم میشوند. خیانت ابعاد مختلف دارد که خیانت اینترنتی هم یکی از آنهاست. هر رابطه پنهانی که یک فرد متاهل با جنس مخالف داشته باشد، از مصادیق خیانت است. بعضی از افراد برای جبران آنچه در رابطه خودشان وجود ندارد به فضای اینترنت وارد میشوند و در جستوجوی رفع کمبودهایشان هستند. بهطور مثال وقتی مردی از این موضوع شکایت میکند که همسرش با او صحبت نمیکند یا برای شنیدن صحبتهایش وقت ندارد، برای رفع این نیاز به فضای مجازی پناه میبرد. درنتیجه گپ و گفتوگوهای اینترنتی برایش جذاب میشود. درنهایت ممکن است این روند، زندگی مشترک بعضی از زوجها را با مشکلات جدی روبهرو کند.
گذشته عاطفی تان را زنده نکنید
یکسری از روابط به عنوان روابط خاص، عاطفی و معنادار در زندگی گذشته افراد وجود دارند. اگر آدمها تسویهحساب مناسبی با آن رابطهها نداشته باشند پرونده قبلی در ذهنشان باز میماند و شاید در فضای مجازی هم به دنبال پیدا کردن نامزد، همسر یا روابط عاطفی سابقشان باشند.
ذهن آدمیزاد معمولا بهطور کامل از گذشته رها نمیشود. بهویژه روابطی که خاطره خوبی بودهاند در ذهن ما ماندگاری بیشتری دارند. البته بازگشت به روابط اجتماعی گذشته در دنیای مجازی، همیشه هم دردسرساز نیست. بهطور مثال ممکن است فردی از حضور در اکیپهای دانشجویی خاطره خوبی داشته باشد و در اینترنت و شبکههای اجتماعی همکلاسیهای سابقش را پیدا کند. در این شرایط شاید رابطههای اجتماعی مناسبی شکل گیرد که اگر در قالب ارتباطات شخصی خاص و پنهانی نباشد برای زوجها مشکلی ایجاد نمیکند.
در گذشته فضای مجازی وجود نداشت ولی موضوع خیانت سالهاست که به شکلهای مختلف دیده میشود. فضای مجازی صرفا بهعنوان بهانهای برای باز کردن پروندههای قبلی مطرح میشود. فردی که در ذهنش رابطه را آنالیز و بررسی نکرده و تکلیفش با رابطه قبلی مشخص نیست، وقتی وارد ارتباط بعدی میشود پس ازگذشت مدتی از رابطه ممکن است به وسیله راههای دیگری بخواهد با گذشتهاش ارتباط داشته باشد. بهطور مثال از محله آن فرد بگذرد و خاطرهها را یادآوری کرده یا حتی در محدوده محل کار آن فرد دیداری تازه را جستوجو کند.
بنابراین در فضای مجازی فقط محیط مهیاست. به همین دلیل در این فضا نیاز داریم که آدمها رشد و بلوغ شخصیشان را دنبال کنند. به این معنا که آگاه باشند ممکن است در فضای فیسبوک خیلی از آدمها را پیدا کنند ولی آیا اینقدر به خود اعتماد دارند که وقتی فردی که با او خاطراتی دارنــد یا رابطــهای داشتهانـد در بین دوستان باشد به سمت ایجاد رابطه خاص و پنهانی نروند و اینکه اگر چنین شرایطی برای همسرشان پیش بیاید این وضعیت را میپذیرند؟
به دنبال محدودیت همسرتان نباشید
بهتر است به دنبال محدود کردن همسران نباشید. آنها باید خودشان آگاه باشند که در چه شرایطی قرار دارند و چه کاری انجام میدهند؟ چه خلأهایی را جبران میکنند؟ در عین حال بهتر است هر فردی به این فکر کند که ازدواج و تشکیل خانواده فقط جشن و مراسم نیست. متاسفانه خیلی از مشکلات پس از ازدواج بهوجود میآیند. مثلا ممکن است پسر و دختر در دوران نامزدی مشکل خاصی نداشته باشند اما بعد از عقد یا ازدواج مشکلاتشان نمایان شود. شاید یکی از دلایل بروز چنین شرایطی جای خالی آموزش باشد.
از سوی دیگر گروهی از افراد برای پرکردن بخشی از تنهاییشان به ازدواج پناه میبرند. وقتی هر کدام از زوجها بعد از ازدواج همچنان در فضای مجازی به زندگیشان ادامه دهند پس لزوم این وصلت چیست؟ اگر هدف از ازدواج فقط بقای نسل باشد آنگاه ارزشهای انسانی مانند صمیمیت، همدلی و مراوده زیر سؤال میرود. آدمها اول باید ببینید تکلیفشان با خودشان چیست؟ هر فردی از ظرفیت خویش آگاه است و میداند با چه مقدار قلقلک روانی ممکن است تحریک و دچار لغزش شود. این موضوع مهمتر از این است که طرف مقابل را از ورود به شبکههای اجتماعی منع کنیم. بهطور مثال در بعضی از زوجها میبینیم که یکی از همسران به دیگری میگوید:« من دلم نمیخواهد تو در فضای مجازی و سایتهای شبکههای اجتماعی باشی. اگر میخواهی باید با تصویر و اسم مستعار بروی و در کنار من.» این حالت محافظت و نگهبانی بیمارگونه است چون به دلیل ترسهای خودمان فردی را از یکسری حقوق اجتماعی منع میکنیم. اگر خودمان رشد یافته باشیم و فردی را انتخاب کنیم که او هم به حدی از رشد یافتگی رسیده باشد، چنین در خواستهایی مطرح نمیشود.
حساسیت همسرتان را زیاد نکنید
صداقت میان زوجها اهمیت زیادی دارد. البته صداقت به این معنا نیست که اگر یکی از زوجها در فیسبوک متوجه شد فردی خواستار دوستی و ارتباط بیشتر با اوست، موضوع را سریع به همسرش بگوید. میتواند خودش این درخواست را رد کند و لازم نیست موضوع را با همسرش در میان بگذارد. به این ترتیب حساسیتهای بیمورد ایجاد نمیشود.گاهی اوقات افراد وارد بازیهایی میشوند و به خودشان میگویند که نمیخواهم با او رابطه برقرار کنم ولی عملا وارد رابطه شخصی و پنهانی میشوند که میتواند زمینه خیانت و جدایی عاطفی را فراهم کند.
منبع:مجله زندگی ایده آل