مشکل بزرگ آقایان
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
خانم و آقایی، پس از صرف شام، روی کاناپه کنار یکدیگر نشسته اند. آقا کنترل تلویزیون را به دست می گیرد و آماده است تا تلویزیون را روشن کند. خانم به او نگاه می کند و می گوید :"عزیزم، بهتره کمی با هم حرف بزنیم" مرد در حالی که سریعاً حالت تدافعی به خود می گیرد می گوید:"چرا؟ مگه مشکلی پیش اومده؟" آیا این گفتگو برای شما نیز آشناست؟
نظیر همین صحنه روزانه شاید میلیون ها بار در خانه های سراسر دنیا میان زن ها و مردها اتفاق بیافتد. خانم ها همیشه تلاش می کنند با همسر خود گفتگو کنند؛ و آقایان به هر وسیله ای ازصحبت کردن طفره می روند. برای آقایان " بیا حرف بزنیم" جمله ی ترسناکی است. با شنیدن این جمله غرمی زنند و خود را آماده می کنند که با بدترین شرایط مواجه شوند و می گویند: "اوه، باز چی شده؟" یا "روز سختی رو پشت سر گذاشتم بذار کمی استراحت کنم"؛ برای خانم ها همه این حرفهایک پیام دارد:" نمی خواهم با تو حرف بزنم."
زنها همیشه از واکنش چنین آقایانی آشفته و نگران می شوند. چرا؟ به این دلیل که خانم ها صحبت کردن را دوست دارند بخصوص وقتی طرف مقابل آنها همسرشان باشد. چراکه وقتی با همسر خود صحبت می کنند احساس صمیمیت می کنند. آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند این است که زن ها نیاز به دلیل خاص و به خصوصی برای صحبت کردن با مرد زندگی شان ندارند. لازم نیست هدف یا مقصود خاصی را از این خواسته شان دنبال کنند. زن ها عاشق حرف زدن و صحبت کردن هستند زیرا حرف زدن ارتباط تولید می کند .
این یکی از مهمترین رازهایی است که باید مردان درباره سبک ارتباطی زن ها بیاموزید. برای زن ها حرف زدن و صحبت کردن روشی است برای عشق ورزیدن، ارتباط برقرار کردن. هدف تنها صرف فرایند ارتباط برقرار کردن است و نه هیچ هدف یا نتیجه ی خارجی دیگر.
زن ها عاشق حرف زدن و صحبت کردن هستند زیرا حرف زدن تولیدکننده ی ارتباط است.
زن ها فرایند مدار هستند. صرف فرایند انجام یک چیز برای آنها ارزشمند است. زنان حتی اگر به دنبال هدف خاصی نیز باشند، به اندازه خود هدف همواره به فرایندی که برای رسیدن به آن هدف طی می کنند توجه و تمرکز دارند. به همین دلیل است که دو زن می توانند در کنار هم بنشینند و بگویند " بیا صحبت کنیم" بی آنکه به دنبال هدف یا مقصود خاصی باشند. یا باز به همین دلیل است که یک مادر می تواند ساعت ها با فرزندش بازی کند، بی آنکه هدف خاصی را تعقیب کند یا به دنبال آن باشد که مطلب خاصی را به او بیاموزد و به همین دلیل است که زنها تنها صرف بودن در کنار عزیزی که دردمند است بسیار تسلّی بخش و التیام دهنده هستند، حتی اگر چیز مهمی نیز گفته نشود.
البته گاهی نیزتمایل خانم ها به گفتگو، پیش درآمدی است برای گله گذاری و انتقاد و عیب جویی از همسرشان؛ که به آقایان پیشنهاد می شود قبل از شروع صحبت عنوان بحث را مشخص کنند. از سوی دیگر به خانم ها باید یادآوری کرد که اگر عادت دارید گله و نارضایتی خود را حین گفتگو ناگهان و به یکباره برسر همسرتان خالی کنید، اطمینان داشته باشید که همسرتان از هرگونه گفتگو با شما واهمه خواهد داشت چون فکر می کند نتیجه گفتگو نامطلوب و ناخوشایند است و به مشاجره ختم می شود.
ولی در حالت کلی هنگامیکه زنان از همسرشان می خواهند با آنها صحبت کنند بیشر اوقات هدف خاصی را از گفت و گو دنبال نمی کنند و تنها مقصودشان همان فرایند مکالمه و برقراری ارتباط با اوست.
زن ها فرایند مدار هستند. نفس فرایند یک تجربه، صرفنظر از اهداف و نتایج حاصل از آن برای آن ها معنی و مفهوم دارد.
پس چرا مردها مانند زن ها از صحبت کردن لذت نمی برند؟
اگر زن ها تا بدین حد از صحبت کردن لذت می برند، پس چرا مردها نمی توانند از آن لذت ببرند؟ مردها بیشتر در این زمینه با زن ها مشکل دارند. زیرا اساساً هدف مدار هستند. مردها صرفاً با شرکت در یک فرایند(گفتگو)، احساس ارزشمند بودن نمی کنند، بلکه باید حتماً به نتیجه یا هدف مشخصی برسند.
مردها هدف مدار و راه حل مدار هستند. آن ها باید حتماً احساس کنند که شرکت آن ها در یک فرایند، حال چه مکالمه باشد و چه ارتباط برقرار کردن، وقت گذارانی با فردی دیگر یا شرکت در یک فعالیت ، هدف و منظور مشخص یا از پیش تعیین شده ای را تامین خواهد کرد.
برخی از دلایل این که چرا مردها به همان طریقی که زن ها از صحبت کردن لذت می برند، از آن لذت نمی برند عبارتست ازاینکه:
الف- مکالمه و گفتگو بدون یک هدف مشخص یا از پیش تعیین شده مردها را آزار می دهد ، زیرا احساس مفید بودن و مؤثر بودن نمی کنند. به همین دلیل است که مردها بیشتر به هنگام مکالمه و گفت و گو با زن ها چنین جملاتی را بر زبان می آورند یا دست کم چنین جملاتی به ذهنشان خطور میکند:
میشه لطفاً بری سر اصل مطلب؟یا از این صحبت ها می خواهیم به کجا برسیم؟
ب- مردها دوست ندارند کاری را انجام دهند که در آن احساس تسلّط و مهارت لازم را نمی کنند. برای بسیاری از مردها دنیای پر رمز و راز درون و احساسات، مانند دنیای افکار و ذهنیات قلمرو شناخته شده و آشنایی نیست. از همان زمان که مردان پسر بچه های کوچکی هستند به اندازه ی دختر بچه ها به ابراز احساسات و نشان دادن عواطف خود تشویق نمی شوند. یک نتیجه این شرطی شدن ها این است که بیشتر مردها به اندازه زن ها در ارتباط با احساسات و عواطف در خود احساس اعتماد به نفس نمی کنند، از سوی دیگر ممکن است مردها نتوانند به سرعت زن ها با احساسات شان تماس برقرار کنند یا این که احساسات و عواطف شان را در قالب الفاظ و عبارات بیان کنند و به همین دلیل از صحبت کردن با این شرایط شانه خالی می کنند.
ج- بیشتر مردها برای صحبت کردن با نامزد/ همسرشان احساس آمادگی نمی کنند زیرا زنان می خواهند همین حالا "الان" صحبت کنند و به مردان وقت نمی دهند تا برروی موضوع درنگ کرده ،آن را کندوکاو نمایند. البته زنها این را نمی دانند که مردان مشغول تأمل هستند و پیش از آن که بتوانند درباره چیزی صحبت یا مذاکره کنند به وقت بیشتری احتیاج دارند، بلکه فوراً احساس می کنند که مردها نمی خواهند با آنها حرف بزنند.
راه حل:
می دانیم که زن ها بیشتر از مردها صحبت می کنند این را نیز می دانیم که مردها نمی توانند به راحتی زنها درباره ی مسائل احساسی و عاطفی صحبت کنند و بیشتر ترجیح می دهند ساکت باشند ولی زنها نیاز دارند که با صحبت کردن با مردها ارتباط برقرار کنند. پس مردان تبیانی :
1. حتی با این که می دانید در صحبت کردن درباره ی احساسات مهارت کافی ندارید بهتر است همان "دست و پا شکسته" آن را انجام دهید تا اینکه اصلاً با زنان حرف نزید. هرچه بیشتر تمرین کنید مهارت بیشتری کسب می کنید. درست مثل هر چیز دیگر.
2. هنگامی که زنی شروع به صحبت می کند از او بپرسید درباره ی چه چیزی می خواهد حرف بزند. با این کار هدف و منظور از صحبت کردن را زودتر خواهید فهمید و احساس راحتی بیشتری خواهید کرد. چنانچه پاسخ داد چیز خاصی نیست و فقط می خواهد صحبت کند حرفش را باور کنید. در این اوقات زن ها فقط می خواهندکمی صمیمیت تولید کنند؛ و شاید حتی فقط می خواهند احساس نزدیکی روحی بیشتری با شما کنند .