تاریخ مردوک مردوکیان و ضحاک ضحاکیان



 

تاریخ مردوک مردوکیان و ضحاک ضحاکیان و اژی دهاک و آزتک و مایا،  بسیاری بدرستی از مردک و مردوکیان نمی دانند،  و عکس بت ها و الهه های مختلف بین النهرین را بجای مردوک می گویند.  همچنین از ضحاک و ضحاکیان بدرستی نمی دانند،  و درباره آنها داستان گویی های بر اساس داستان های تاریخی می کنند. 

 

از مردوک در ادبیات و تاریخ ایران زیاد نوشته شده است،  در کتاب اسکندر تاریخ ایران الکساندر یونانی نیست:

 ــ  مظهر مردوک شبیه دو مار سیاه است.

بفرمود تا  دیو  چون  جفت  اوی <><> همی  بوسه  ای  داد  بر  کتف  اوی

دو مار سیاه از دو کتفش برست <><> غمی گشت و از هر سویی چاره جست

 

مردوک آزتک و مایا

بمنظور یافتن تعریف های واقعی تر از مردوک بهتر است سری به نقاط تمدن های آزتک و مایا و اینکا و بالی بزنیم، در مکان های تاریخی این تمدن ها،  بسیار نزدیکتر از تاریخ بابل می توانیم درباره مردوک تحقیق کنیم.

 

داستان های تاریخی, داستان ضحاک

عکس دو ساختمان مردوک یا مار دوش در دوران مایا و بالی

 

این نوع ساختمان های هرمی شکل دو دوش دارد،  که بر هر دوش یک مار است،  هر مار به مفهوم یک فصل منطقه حاره است.در هزاره های اول خورشیدی ایرانی،حوزه خلیج فارس منطقه حاره ای بود. زمان مراسم، در دهان مارها آتش روشن می کردند. در دوران بابل بین النهرین این آتش با کمک نفت بود،  و در بسیاری جاها از الیاف و هیزم استفاده می شد.  این آتش و مار را آذر دهان یا آزی دهاک می گفتند،  که با تغییر آوا اژدها گردید.

 

این ساختمان های هرمی 7 و 12 تا 365 پله داشته است،  در بالای آن تعدادی بت از خدایان یا الهه ها نگه می داشتند. در بابل با شکل گرفتن زبان عربی، آذی دهان،  کم کم به ضحاک تغییر نام داد. ضحاک به معنی سایه یا حاشیه خدا است،  در طول تاریخ بیشتر بزرگان دینی،  از این گونه لقبها برای خود بر می گزیدند.

ضحاک = زه = حاشیه + هاک = اک = هک = بزرگ، خدا،  ضحاک = حاشیه خدا.  

 

بنا به نوشته های کتاب های تاریخی سنتی بابلی ها،  مدی و دارای کیان ایرانی بودند.  ضحاک نام فرمانروایان بود،  نام شخص نبود.  همانطور که قبلاً نوشتم،  این نام مترادف با ساختار آذی دهان شد. 

در بالای این ساختمان های ماردوش آزتکی یا مایایی،  هر صبح دو جوان را از پله ها تا بالا می بردند،  و در تخت سنگی می خواباندند و قربانی می کردند.  در ابتدا با چاقو های سنگی قلب آنها  را در می آوردند،  و سپس سر آنها را می بریده،  و از بالای پله ها به پائین پرت می کردند،  و پائین در میان نیایشگران صبح می افتاد.  سپس قلب در آورده شده آن دو جوان را،  رو به آسمان می گرفتند،  و ضمن خواندن دعا در سینی گذاشته،  و به پائین می آوردند،  و در آتش دهانه دو ما یا اژدها می انداختند.  البته نوع ساختمانها و مراسم در مناطق و زمان های دور و نزدیک کمی متفاوت بود،  ولی همه مراسم مردوکی بازمانده از دوران کهن بود.

 

داستان های تاریخی, داستان ضحاک

عکس طرحی از آثار آزتک،  از سایت های خارجی

 

این دو جوان را از نقاط دور دست و از قبایل رقیب،  توسط دلال های جنگجو دزدیده می شدند،  دست بسته به پای ساختمان می آوردند،  و ضمن رنگ کردن آنها با رنگ آبی،  و دست مالی نیایشگران تا بالا می بردند.  در نهایت جسد های آنها را در گودال بزرگی دورتر از شهر می انداختند،  و بوی جسدها،  و حیوانات درنده که برای جسدها آمده بودند،  فضا و محیط را بشدت آلوده کرده بود.  همین دزیدن جوان باعث درگیری های زیاد بین قبایل و شهرها شده بود،  و شرایط را برای شکست آزتک و مایا از اسپانیائی های جوینده طلا فراهم کرد.  این نمونه تاریخ باستان آخری،  درست مانند تاریخ باستان دوران داستانهای ضحاک است.

 

داستان های تاریخی, داستان ضحاک

عکس دو مار در تمدن کهن جی

 

عکس دو مار در تمدن کهن جی،که بسیار شبیه به آثار آزتک و مایا است،  و نشان کنترل طبیعت دو فصله و شب روز توسط انسان است.  این نشان دو مار تاکنون وجود دارد،  و در نشان دارو و درمان استفاده می شود

 

لازم به یاد آوری است،  در دوران تمدن کهن جی،  حوزه خلیج فارس منطقه حاره بود،  و مار نیز بفراوانی در خاک و آب وجود داشت.

مار = مهار = مر = سلامتی.

بیمار = بی = بدون + مار = سلامتی = بدون سلامتی.   

 

اطلاعات و دانش تاریخ نویسان قرون گذشته خیلی محدود تر از قرن 21 بود،   ما امروزه با داشتن اطلاعات وسیع و امکانات بسیار،  باید در راه رشد و تکامل دانش گام برداریم،  نه اینکه آنرا با احساس، تنفر، کینه، سیاسی، مسلکی و… ببینیم.

 

منبع:arq.ir 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------