فرهاد چهارم و موزا؛ عاشقانهای که با قتل پادشاه تمام شد
- مجموعه: تاریخ و تمدن
فرهاد چهارم و صلح فرات؛ روزی که آگوستوس به ایران تعظیم کرد
فرهاد چهارم اشکانی
(حکومت: حدود ۳۸/۳۷ – ۲ ق.م)
فرهاد چهارم یکی از مهمترین، جنجالیترین و در عین حال موفقترین پادشاهان سلسله اشکانی است. او در دورانی به قدرت رسید که امپراتوری اشکانی از درون با شورشهای اشرافی و از بیرون با تهدید عظیم روم روبهرو بود. در طول حدود ۳۵ سال حکومت، او توانست بزرگترین لشکرکشی روم به خاک ایران پس از اسکندر را دفع کند، پرچمهای از دسترفته کراسوس را بازپس گیرد و مرز فرات را به عنوان مرز رسمی دو امپراتوری تثبیت نماید.
زمینه به قدرت رسیدن
فرهاد فرزند ارد دوم (اُرُد دوم) بود. پس از مرگ پدر (حدود ۳۸ ق.م) در حالی که هنوز جوان بود، بر تخت نشست. منابع یونانی-رومی و ایرانی او را «جوان، تندخو و بیرحم» توصیف میکنند. نخستین اقدام او برای تثبیت قدرت، کشتار گسترده اعضای خاندان سلطنتی و اشراف ناراضی بود: پدر، برادران، عموها و حتی تعدادی از اعضای مجلس مهستان را از میان برداشت. بسیاری از اشراف یا کشته شدند یا به روم و ارمنستان گریختند. این کشتارها، هرچند او را به عنوان پادشاهی «خونریز و پارانوئید» بدنام کرد، اما در کوتاهمدت قدرت مرکزی را تقویت نمود.
جنگ بزرگ با مارکوس آنتونیوس (۳۶ ق.م)
در سال ۳۶ ق.م، مارک آنتونیوس (یکی از سهگانه دوم روم) با لشکری عظیم (به روایت پلوتارک بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر) برای انتقام شکست کراسوس در حرّان (۵۳ ق.م) و بازپسگیری پرچمهای لژیونهای روم به ایران حمله کرد. اهداف او:
گرفتن انتقام تاریخی
تقلید از اسکندر و افزودن «پارت» به عنوان استان روم
آنتونیوس از راه ارمنستان وارد ماد شد و شهر فرائاتا (یا پرااتا، احتمالاً نزدیک تخت سلیمان یا مراغه) را محاصره کرد. اما:
فرهاد چهارم با استفاده از تاکتیک معروف «جنگ و گریز پارتی» (تیراندازی سوارهنظام سبک اسلحه با کمان ترکشی)
قطع خطوط تدارکاتی رومیان
همکاری با آرتاوازد دوم، شاه ارمنستان (که در ابتدا با روم متحد بود ولی سپس تغییر جهت داد)
آنتونیوس را در وضعیتی بسیار دشوار قرار داد. زمستان سخت، کمبود آذوقه و تلفات سنگین (به گفته منابع رومی حدود ۳۵٬۰۰۰ نفر) او را وادار به عقبنشینی کرد. در راه بازگشت، سوارهنظام پارتی به فرماندهی شخصی به نام «فرهادک» (احتمالاً خود شاه یا سردار همنام) بارها به ستون رومی حمله کرد. این شکست یکی از سنگینترین شکستهای نظامی روم در شرق تا پیش از نبرد تبستان (۲۶۰ م) محسوب میشود.
فرهاد چهارم بر روی سکههای ضربشده پس از پیروزی، تصویر خود را بر روی سکههای رومی آنتونیوس و کلئوپاترا ضرب کرد؛ نشانهای از تحقیر روم.
روابط بعدی با روم و صلح ۲۰ ق.م
پس از پیروزی ۳۶ ق.م، روابط ایران و روم برای چند سال آرام بود. اما در سالهای ۳۰–۲۰ ق.م تنش دوباره بالا گرفت. در سال ۲۰ ق.م، آگوستوس (اوکتاویوس) که اکنون تنها امپراتور روم بود، بدون جنگ مستقیم با فرهاد مذاکره کرد.
نتیجه:
بازگرداندن تمام پرچمهای لژیونی کراسوس و اسرای رومی (که بیش از ۳۳ سال در اسارت بودند)
تعیین رود فرات به عنوان مرز رسمی دو امپراتوری
ارسال یک کنیز ایتالیایی زیبا (به نام موزا؟ یا یکی از کنیزان) از سوی آگوستوس به فرهاد به عنوان نشانه دوستی
این رویداد در تاریخ روم به عنوان یکی از بزرگترین موفقیتهای دیپلماتیک آگوستوس ثبت شد و مجسمههای «بازگرداندن پرچمها» در رم برپا گردید.
شورشهای داخلی و پایان زندگی
با وجود پیروزیهای خارجی، داخل کشور آرام نبود:
حدود ۳۰ ق.م: شورش تیرداد (سردار پارتی که مورد حمایت روم بود)؛ تیرداد حتی یکی از پسران فرهاد را به گروگان گرفت و به روم برد.
حدود ۲۵ ق.م: شورش مهرداد در مناطق غربی.
فرهاد با کمک سکاها و نیروهای وفادار توانست این شورشها را سرکوب کند، اما هزینه سنگینی پرداخت.
در اواخر عمر، ملکه ایتالیایی/یونانیتبار به نام موزا (Theramousa یا Thea Musa) که ابتدا کنیز بود و سپس همسر و ملکه شد، نفوذ زیادی پیدا کرد. منابع رومی (یوسفوس و دیگران) ادعا میکنند که موزا به همراه پسرش فرهاد پنجم (فرهادک) پدرشوهرش فرهاد چهارم را مسموم کرد (۲ ق.م) تا پسرش به تخت برسد. این روایت هرچند مشکوک و احتمالاً تبلیغاتی است، اما نشاندهنده فضای پر از توطئه دربار اشکانی در آن دوره است.
ارزیابی تاریخی
فرهاد چهارم در نزد مورخان دو چهره کاملاً متفاوت دارد:
چهره منفی: پادشاهی پارانوئید، خونریز و قسیالقلب (زرینکوب، یوسفوس، ژوستین)
چهره مثبت: نابغه نظامی و سیاستمداری که توانست در برابر بزرگترین تهدید خارجی پس از اسکندر ایستادگی کند و استقلال اشکانیان را حفظ نماید (ولسکی، شیپمن، دبووا)
حقیقت احتمالاً ترکیبی از هر دو است: او پادشاهی بیرحم بود که برای بقا دست به هر کاری زد، اما در نهایت توانست اشکانیان را در اوج قدرت نظامی و دیپلماتیک نگه دارد و روم را برای بیش از نیم قرن از فکر حمله گسترده به ایران بازدارد.
سوالات متداول درباره فرهاد چهارم اشکانی
۱. فرهاد چهارم چرا اعضای خانواده خود را کشت؟
فرهاد چهارم بلافاصله پس از به قدرت رسیدن با تهدید جدی از سوی برادران، عموها و اشراف قدرتمند مواجه بود. او برای جلوگیری از کودتا و تثبیت قدرت مرکزی، دست به کشتار گستردهای زد و حتی پدر، برادران و تعدادی از اعضای مجلس مهستان را از میان برداشت. مورخان این رفتار را ناشی از سوءظن شدید و بیماری پارانوئید او میدانند.
۲. بزرگترین پیروزی نظامی فرهاد چهارم چه بود؟
شکست سنگین مارک آنتونیوس در سال ۳۶ ق.م در منطقه ماد آتروپاتنه (آذربایجان کنونی). لشکر ۱۰۰ هزار نفری روم با استفاده از تاکتیک جنگ و گریز پارتی و قطع خطوط تدارکاتی، حدود ۳۵ هزار کشته داد و مجبور به عقبنشینی فاجعهبار شد. این یکی از بدترین شکستهای تاریخ نظامی روم به شمار میرود.
۳. ملکه موزا چه کسی بود و چه نقشی داشت؟
موزا (تئا موزا) ابتدا کنیز رومی یا ایتالیایی بود که آگوستوس به عنوان هدیه دیپلماتیک به فرهاد چهارم فرستاد. او خیلی زود به همسر اصلی و ملکه قدرتمند تبدیل شد و نفوذ بسیار زیادی پیدا کرد. منابع رومی ادعا میکنند او و پسرش فرهادک، فرهاد چهارم را در سال ۲ ق.م مسموم کردند تا پسرش به تخت برسد.
۴. چرا در سال ۲۰ ق.م پرچمهای کراسوس به روم بازگردانده شد؟
آگوستوس بدون جنگ مستقیم، با دیپلماسی و تهدید ضمنی، فرهاد را وادار به بازگرداندن پرچمها و اسرای نبرد حران (۵۳ ق.م) کرد. در مقابل، فرات به عنوان مرز رسمی پذیرفته شد و روابط دوستانه برقرار گردید. این رویداد برای روم یک پیروزی بزرگ تبلیغاتی و برای اشکانیان یک صلح آبرومندانه بود.
۵. فرهاد چهارم در نهایت چگونه مرد؟
به احتمال بسیار زیاد در سال ۲ ق.م مسموم شد. مورخان رومی (یوسفوس، دیو کاسیوس و دیگران) ملکه موزا و پسرش فرهاد پنجم (فرهادک) را متهم میکنند که با سم او را کشتند تا قدرت را به طور کامل به دست بگیرند. پس از مرگ او، موزا و پسرش حتی با یکدیگر ازدواج کردند که رسوایی بزرگی در دربار اشکانی به شمار میرفت.
میراث
شکست آنتونیوس در ۳۶ ق.م هنوز در تاریخ نظامی جهان به عنوان یکی از نمونههای کلاسیک جنگ نامتقارن و تاکتیک سوارهنظام سبک ثبت است.
صلح ۲۰ ق.م مرز فرات را برای بیش از یک قرن تثبیت کرد.
سکههای فرهاد چهارم با عنوان «فیلهلن» (دوستدار یونانیان) و تصاویر زیبا از مهمترین آثار باستانشناسی اشکانی هستند.
فرهاد چهارم شاید محبوبترین پادشاه اشکانی نباشد، اما بیتردید یکی از مؤثرترین آنها بود؛ مردی که با شمشیر و دیپلماسی، ایران را در برابر بزرگترین امپراتوری زمانهاش سرپا نگه داشت.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته














