آیا اسکندر مسموم شد؟ داستان رودخانه مرگ در بابل



مرگ اسکندر مقدونی, علت مرگ اسکندر

علت مرگ اسکندر

 

مرگ اسکندر کبیر: بیماری یا توطئه سمی؟

مرگ ناگهانی اسکندر مقدونی، یکی از بزرگ‌ترین فاتحان تاریخ، همواره موضوعی رمزآلود بوده است. راز مرگ اسکندر مقدونی و رودخانه مرگ به ارتباط احتمالی مرگ او با رودخانه استیکس، نماد مرگ در اساطیر یونانی، اشاره دارد. در این مقاله از بیتوته، این معما را بررسی می‌کنیم. این رودخانه واقعی در یونان، به دلیل سموم طبیعی، شهرتی مرگبار دارد.

راز مرگ اسکندر مقدونی و رودخانه مرگ

اسکندر مقدونی، یکی از بزرگ‌ترین فاتحان تاریخ، در سن ۳۲ سالگی در سال ۳۲۳ پیش از میلاد در بابل درگذشت. مرگ ناگهانی او، که امپراتوری عظیمی از یونان تا هند را فتح کرده بود، یکی از رازهای بزرگ تاریخ است. آیا او بر اثر بیماری طبیعی درگذشت؟ یا مسموم شد؟ و چه ارتباطی با "رودخانه مرگ" دارد؟ این رودخانه، که در اساطیر یونانی به نام استیکس (Styx) شناخته می‌شود، نه تنها نماد گذر به دنیای زیرین است، بلکه در واقعیت، رودخانه‌ای در یونان است که به دلیل وجود مواد سمی طبیعی، شهرت مرگباری دارد. در این مقاله، به بررسی جامع راز مرگ اسکندر و نقش احتمالی رودخانه مرگ می‌پردازیم، با تکیه بر منابع تاریخی، علمی و افسانه‌ای.

 

مرگ اسکندر مقدونی, علت مرگ اسکندر

مسمومیت اسکندر

 

زندگی اسکندر مقدونی: از تولد تا فتح جهان

اسکندر، پسر فیلیپ دوم پادشاه مقدونیه، در سال ۳۵۶ پیش از میلاد متولد شد. او تحت تعلیم ارسطو، فیلسوف بزرگ یونانی، قرار گرفت و از کودکی استعداد خود را به عنوان یک استراتژیست نظامی نشان داد. پس از قتل پدرش در سال ۳۳۶ پیش از میلاد، اسکندر تاج و تخت را به دست گرفت و شورش‌های داخلی را سرکوب کرد. سپس به جنگ با امپراتوری هخامنشی ایران رفت و در نبردهای معروفی مانند گرانیکوس، ایسوس و گوگمل، داریوش سوم را شکست داد. فتوحات او تا هند ادامه یافت، جایی که در نبرد هیداسپس با پوروس جنگید. اسکندر نه تنها یک جنگجو بود، بلکه به فرهنگ‌های مختلف علاقه داشت و تلاش کرد آن‌ها را در امپراتوری‌اش ادغام کند. اما مرگ ناگهانی‌اش در بابل، همه چیز را تغییر داد.

 

مرگ تاریخی اسکندر: روایتی از درد و رمزآلودگی

منابع تاریخی مانند دیودوروس و پلوتارک گزارش می‌دهند که اسکندر در یک ضیافت شبانه در بابل شرکت کرد. او ناگهان درد شدیدی در شکم احساس کرد و با تب بالا به بستر افتاد. علائم او شامل ضعف، تشنگی شدید، تشنج احتمالی، درد مداوم، فلج جزئی و نوسان در هوشیاری بود. در روزهای آخر، او قادر به صحبت یا حرکت نبود و وارد حالتی شبیه کما شد. نکته جالب این است که بدن او شش روز پس از مرگ هیچ نشانه‌ای از تجزیه نشان نداد، که یونانیان آن را نشانه‌ای از الوهیت او می‌دانستند. مرگ او در کاخ نبوکدنصر دوم رخ داد و جسدش پس از دو سال به مقدونیه منتقل شد، اما مقبره‌اش تا امروز گم شده است.

 

نظریه‌های مرگ اسکندر: طبیعی یا عمدی؟

مرگ اسکندر موضوع بحث‌های بسیاری بوده است. برخی معتقدند او بر اثر بیماری طبیعی درگذشت. محیط بابل پر از پشه و بیماری‌های عفونی بود، و علائم او مانند تب متناوب و درد شکمی با بیماری‌هایی مانند تیفوس یا مالاریا (به‌ویژه پلاسمودیوم فالسیپاروم) همخوانی دارد. تحقیقات مدرن، مانند گزارش دانشگاه مریلند در سال ۱۹۹۸، تیفوس را محتمل‌ترین دلیل می‌دانند. دیگر بیماری‌های پیشنهادی شامل پانکراتیت حاد، اندوکاردیت، شیستوزومیازیس یا سندرم گیلن-باره هستند.

 

از سوی دیگر، شایعات مسمومیت از همان دوران باستان وجود داشت. برخی ژنرال‌هایش مانند آنتی‌پاتر یا حتی همسرش را متهم می‌کردند. سم‌هایی مانند آرسنیک یا هللبور سفید (وراترام آلبوم) پیشنهاد شده‌اند، اما فاصله ۱۲ روزه بین شروع علائم و مرگ، مسمومیت با سم‌های رایج باستانی را نامحتمل می‌کند. با این حال، علائم او با مسمومیت تدریجی سازگار است، که به بحث درباره رودخانه مرگ منجر می‌شود. 

 

مرگ اسکندر مقدونی, علت مرگ اسکندر

راز مرگ اسکندر

 

رودخانه مرگ: استیکس و نظریه مسمومیت افسانه‌ای

رودخانه استیکس در اساطیر یونانی، مرز دنیای زندگان و مردگان است. اما استیکس واقعی، که به نام ماورونری (آب سیاه) در یونان شناخته می‌شود، به دلیل وجود سنگ‌های آهکی حاوی سموم طبیعی مانند کالیشامایسین و اسید اگزالیک، خطرناک است. این سموم، که از لیکن‌های سمی ترشح می‌شوند، بسیار قوی‌تر از ریسین هستند و می‌توانند DNA را تخریب کنند و به نارسایی ارگان‌ها منجر شوند.

 

پس از مرگ اسکندر، شایعاتی مبنی بر مسمومیت او با آب استیکس شکل گرفت. پائوسانیاس ادعا کرد که این آب او را کشت. پلوتارک حتی ارسطو را متهم کرد که سم را فراهم کرده، هرچند ارسطو در آن زمان در آتن بود. آدرین مایور، مورخ دانشگاه استنفورد، در مقاله‌ای در ژورنال Geoheritage توضیح می‌دهد که علائم اسکندر (درد شکمی، تب، فلج) با اثرات سموم استیکس همخوانی دارد. این سموم در الکل حل می‌شوند و می‌توانستند در ضیافت به نوشیدنی او اضافه شوند. با این حال، این نظریه اثبات‌نشده باقی مانده و بیشتر به عنوان توضیحی برای افسانه‌ها مطرح است.

 

افسانه‌های مرتبط: جستجوی جاودانگی و رودخانه‌های حیات

در افسانه‌های شرقی، مانند رمان اسکندر (Alexander Romance)، اسکندر به دنبال "آب حیات" یا فواره جوانی بود. او با خدمتکارش به سرزمین تاریکی رفت و به رودخانه‌ای رسید که ماهی نمک‌زده را زنده می‌کرد – نمادی از جاودانگی. این داستان با روایت‌های قرآنی ذوالقرنین (که برخی اسکندر می‌دانند) و خضر مرتبط است. در نسخه‌های عربی و اسپانیایی، اسکندر به دنبال رودخانه بهشتی می‌گردد، اما شکست می‌خورد. این افسانه‌ها با جستجوی گیلگمش برای گیاه جوانی یا چشمه مکروبیان هرودوت ارتباط دارند. رودخانه مرگ (استیکس) در مقابل این رودخانه‌های حیات قرار می‌گیرد و نمادی از دوگانگی مرگ و جاودانگی در افسانه‌های اسکندر است.

  

سوالات متداول درباره راز مرگ اسکندر مقدونی و رودخانه مرگ

۱. اسکندر مقدونی چگونه درگذشت؟

اسکندر مقدونی در سال ۳۲۳ پیش از میلاد در بابل پس از یک ضیافت شبانه بیمار شد و پس از ۱۲ روز با علائمی مانند درد شکمی، تب بالا، فلج و کما درگذشت. دلیل دقیق مرگ او همچنان نامشخص است.

 

۲. چه نظریه‌هایی درباره مرگ اسکندر وجود دارد؟

نظریه‌ها شامل بیماری‌های طبیعی مانند تیفوس یا مالاریا و همچنین مسمومیت عمدی با سم‌هایی مانند هللبور سفید یا آرسنیک است. تحقیقات مدرن تیفوس را محتمل‌تر می‌دانند.

 

۳. رودخانه مرگ یا استیکس چیست؟

رودخانه استیکس در اساطیر یونانی مرز دنیای زندگان و مردگان است. در واقعیت، رودخانه ماورونری در یونان به دلیل وجود سموم طبیعی مانند کالیشامایسین، به عنوان رودخانه مرگ شناخته می‌شود.

 

۴. آیا اسکندر با آب رودخانه استیکس مسموم شد؟

برخی منابع باستانی ادعا می‌کنند که اسکندر با آب سمی استیکس مسموم شد، اما این نظریه اثبات‌نشده است. علائم او با اثرات سموم استیکس همخوانی دارد، اما شواهد قطعی نیست.

 

۵. چرا مرگ اسکندر به افسانه‌های جاودانگی مرتبط است؟

در افسانه‌هایی مانند رمان اسکندر، او به دنبال آب حیات بود. این داستان‌ها با رودخانه مرگ در تضاد هستند و نشان‌دهنده آرزوی بشر برای غلبه بر مرگ و جاودانگی‌اند.

  

نتیجه‌گیری

راز مرگ اسکندر مقدونی همچنان حل‌نشده است، اما نظریه رودخانه مرگ – استیکس – پلی بین تاریخ و افسانه ایجاد می‌کند. آیا او واقعاً مسموم شد یا بیماری طبیعی او را از پای درآورد؟ تحقیقات مدرن، مانند کارهای آدرین مایور، نشان می‌دهد که سموم طبیعی استیکس می‌توانستند نقش داشته باشند، اما بدون آزمایش جسد، این موضوع قطعی نیست. افسانه‌های جاودانگی نیز بازتاب آرزوی بشر برای غلبه بر مرگ است. مرگ اسکندر نه تنها پایان یک امپراتوری بود، بلکه آغاز افسانه‌ای جاودان شد که تا امروز ادامه دارد.

 

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه های فرهنگ و هنر(شعر و ترانه، هنر و هنرمند، هنرهای دستی، تاریخ و تمدن، مناسبتها و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------