نگاهی عمیق به ایران میانه: از تحولات اجتماعی تا رونق فرهنگی
- مجموعه: تاریخ و تمدن
ایران در عصر میانه
ایران در عصر میانه، یک سفر جذاب به تاریخ تمدن ایران را آغاز میکند. در این مقاله از بیتوته، به نگاهی عمیق به دورانی از تاریخ که با تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران همراه بوده پرداخته خواهد شد. با همراهی ما، باز نمینگرید از چگونگی شکلگیری و تأثیرات این دوره بر سرزمینی که میانهایان زمانها در آن سرفراز بودند.
ایران در عصر میانه
دورهٔ عصر میانه تاریخ ایران، که به نزدیکی نه قرن به طول انجامید، یکی از حیاتیترین و تأثیرگذارترین دورههای تاریخ این سرزمین به حساب میآید. در این دوران، تحولات گستردهای در زمینههای دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رخ داد و تغییرات عمیق و جانبهای در جامعه به وقوع پیوست. این تحولات، معضلات بنیادینی را در این سرزمین به وجود آوردند.
مسأله اصلی مورد توجه در این پژوهش، بررسی صورتبندی پدیدهها و رخدادهایی است که در بازه زمانی از قرون اول تا نهم هجری در ایران روی دادهاند و اینکه چه صورتی این رخدادها معضلات عصری را به وجود آوردند. همچنین، ریشههای این معضلات در کدام روندهای تاریخی نسبتاً پایدار قرار داشتهاند.
برای بهدست آوردن یافتههای توصیفی، از منابع و مآخذ تاریخی استفاده شد و سپس این یافتهها به عنوان مواد مبنی بر طراحی یک مدل تفسیری به کار گرفته شدند. بر اساس شواهد و مدارک تاریخی، آشکار شد که در عصر میانه تاریخ ایران، سه معضلات عصری به شکل یک سهضلعی تعاملی پدید آمدند. این معضلات شامل: 1) معضله تهاجم ادواری بیگانگان و استمرار ناپایداری سیاسی 2) معضله تغییر دین و اختلافات دائمی مذهبی-فرقهای 3) معضله شکافهای فعال اجتماعی و تشدید وضعیت موزائیکی جامعه بود. نتایج موجود نشان میدهد که ارتباطات معضلات با رخدادها و همچنین ارتباطات متقابل این معضلات با یکدیگر، به شکل یک رابطه دیالکتیکی پیچیده برقرار شدند. این گونه، یک تعامل پایدار بین تحولات و معضلات عصری در این دوره ایجاد شد.
دوره قرون وسطی(عصر میانه) در ایران
دورهٔ قرون وسطی در ایران با وقوع حوادث تاریخی بسیار مهمی همراه بود. در سال 633، زمانی که یزدگرد سوم حاکمیت خود را در ایران داشت، مسلمانان به رهبری عمر بن الخطاب پس از یک جنگ داخلی خونین وارد این کشور شدند. شاهان و اشراف ایرانی مانند دینار از خاندان کارن و سپس کنارنگیان خراسان به مخالفت با حکومت ساسانی پرداختند. خاندان میهران، با وجود ادعای حمل تاج و تخت ساسانیان توسط بهرام چوبین و شهربراز، در مقابل اعراب وفاداری کرد، اما در نهایت توسط خویشاوندان خود، خاندان اسپه بودان، خیانت مسلمانان شدند و شکست خوردند. این مبارزات تحت رهبری فرخزاد، که شورش علیه یزدگرد سوم را اداره میکرد، انجام شد.
یزدگرد سوم، از ناحیه به ناحیه گریخت و در نهایت در سال 651 توسط یک آسیابان محلی در مرو به خاطر کیفش کشت شد. این حمله مسلمانان به امپراتوری ساسانیان منجر به زوال دین زرتشتی در ایران شد و بسیاری از ایرانیان به اسلام گرویدند. حکومت اسلامی نه تنها جنبههایی از تمدنهای پیشین ایرانی را حفظ کرد، بلکه آنها را جذب کرد.
دوران امویان و هجوم مسلمانان به سواحل خزر نیز دوره مهمی از تاریخ ایران بود. پس از سقوط امپراتوری ساسانی در سال 651، اعراب خلافت اموی آداب و رسوم ایرانی را در زمینههای اداری و درباری پذیرفتند. زبان فارسی تا زمان پذیرش زبان عربی در اواخر قرن هفتم به عنوان زبان رسمی امور خلافت باقی ماند. در این دوره، اسلام در ابتدا با هویت قومی عرب همراه بود و با تغییرات سیاسی و اجتماعی، ایرانیان به اسلام پیوستند. اما با وقوع جنگ داخلی و تحولات در خلافت، ایرانیان در برخی مواقع به عنوان شهروندان درجه دوم مورد تعامل قرار گرفتند.
در این دوره، مسلمانان به زبان عربی را به عنوان زبان اصلی مردمان تابع در امپراتوری خود تحمیل کردند و تدریس زبان فارسی ممنوع شد. با این حال، برخی از مناطق هنوز تحت کنترل اعراب نبودند و نقاطی مانند دیلم، طبرستان و کوه دماوند تحت حکومت مستقلی قرار داشتند. در قرن هفتم، اعراب چندین بار به این مناطق حمله کردند، اما به دلیل صعبالعبور بودن این مناطق، به نتیجه قطعی نرسیدند. همچنین، در این دوره، برخی از فرمانروایان دیلمیان و دابوی موفق به حفظ قلمروهای خود در برابر اعراب شدند.
دوران امویان در سال 750 با ظهور ابومسلم و شکست دادن امپراتوری اموی به پایان رسید. ابومسلم به عنوان رهبر سپاه عباسیان شد و به دمشق روی آورد. این حوادث، به عنوان مهمترین تحولات تاریخی ایران در دوران قرون وسطی، به پایان حکومت امویان و آغاز حکومت عباسیان اشاره دارد.
دوره عباسی و سلسله های خودمختار ایرانی
دورهٔ عباسی و سلسلههای خودمختار ایرانی یک دورهٔ تاریخی مهم در تاریخ ایران و اسلام بود. پس از سقوط امپراتوری ساسانی، خلفای عباسی به قدرت رسیدند. آنها پس از سرنگونی امویان در سال 750 میلادی، پایتخت امپراتوری را از دمشق به بغداد انتقال دادند. این انتقال پایتخت باعث ایرانیسازی بسیاری از ساختارهای دولتی شد.
خلفای عباسی اقداماتی مانند ایجاد منصب وزیر (نایب خلیفه) را آغاز کردند، که موجب شکلگیری یک بوروکراسی جدید با تأثیرات ایرانی شد. تدریس زبان عربی به عنوان زبان رسمی به جای زبان فارسی ممنوع شد. در این دوره، برخی از سلسلههای خودمختار ایرانی نیز برجسته شدند.
یکی از سلسلههای مهم این دوره، طاهریان در خراسان بودند که از سال 821 تا 873 میلادی حکومت میکردند. سلسله صفاریان نیز در سیستان حکومت میکردند و تا سال 1003 میلادی به نام مالکان سیستان شناخته میشدند. همچنین، سامانیان که در اصل از بخارا بودند، حکومت خود را در دوران عباسیان گسترش دادند و قدرت خود را از ایران مرکزی تا پاکستان گسترش دادند.
در قرن نهم، شاهد شورش زرتشتیان بومی به نام خرمیان بودیم. رهبر این شورش، بابک خرمدین، ایالت خود را در آذربایجان ایجاد کرد و به بازگشت شکوههای سیاسی گذشته ایران دعوت کرد. این شورش تا حدودی به سالهای یازدهم ادامه یافت.
در اواخر دوره عباسیان، آل بویه به قدرت رسیدند و برخی از این سلسله مختار ایرانی به قدرت واقعی در بغداد دست یافتند. آل بویهها در سال 1062 توسط سلجوقیان شکست خوردند. این دوره به تصرف ترکان سلجوقی ادامه یافت و با حمله مغول به بغداد در سال 1258 به پایان رسید.
در این دوره، موالیان حق رای خود را کسب کردند و تغییراتی در برداشت سیاسی امپراتوری ایجاد شد. ممالک مستقلی نیز در ایران شکل گرفتند که از آن جمله طاهریان، صفاریان، سامانیان و آل بویه بودند.
عصر طلایی اسلامی، نهضت شعوبیه و روند فارسی سازی
عصر طلایی اسلامی در ایران نمایانگر یک دورهٔ فرهنگی، علمی و ادبی پربار بود که تأثیرات عمیقی بر تاریخ و فرهنگ جهان اسلام گذاشت. این عصر به تحقیقات علمی، پیشرفت در زمینههای فنون، ادبیات، فلسفه و پزشکی، و ترویج زبان و فرهنگ فارسی معتبر است. اسلامی شدن ایران به عنوان جزء اسلام، با تأثیرات ملی و فرهنگی محلی همراه بود.
در قرون 9 و 10، اتباع غیرعرب، به ویژه فارسی زبانان، در جنبشی به نام "شعوبیه" به فرهنگ و زبان خود پایبند ماندند. این جنبش، با توجه به اصول اسلامی در مورد برابری نژادها و ملل، به حفظ فرهنگ ایرانی و حفاظت از هویت ملی توجه داشت. در این زمان، سلسله سامانیان نیز به عنوان یکی از حمایتکنندگان اصلی فرهنگ پارسی و حماسه ملی ایران به شمار میرفتند.
یکی از اهمیتآفرینترین اثرات این دوره، ایجاد "شاهنامه" توسط فردوسی است. "شاهنامه" به زبان فارسی نوشته شده و در آن ارزشها و حوادث تاریخی ایران به تصویر کشیده شدهاند. این اثر، به عنوان حماسه ملی ایران شناخته میشود و نقش مهمی در ترویج زبان و فرهنگ فارسی بازی کرده است.
سلسله سامانیان نیز به حیث حاکمان ایرانی به احیای فرهنگ پارسی اهتمام داشتند و از این طریق به رونق ادبیات و هنر ایرانی کمک کردند. علمای برجسته مسلمان، اغلب فارسی زبان، در این دوره مؤثر بودند و به ترقی علوم و ادبیات اسلامی کمک کردند. این دوره به عنوان "عصر طلایی اسلامی" شناخته میشود که تأثیرات آن تا دوران رنسانس در اروپا ادامه داشت.
عصر طلایی اسلامی نشانگر یک تلاش گسترده در حفظ و توسعه زبان و فرهنگ فارسی و ایجاد یک تمدن مستقل در دوران اسلام است. این دوره به عنوان یک پایه اصلی در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران محسوب میشود و تأثیرات آن تا به امروز بهویژه در زمینههای ادبیات و علوم معترف به آن دیده میشود.
دولت ها و سلسله های پارسی (977–1219)
در دورهٔ 977 تا 1219، ایران شاهد تأسیس و افول دولتها و سلسلههای مختلفی بود که به تحولات عظیمی در تاریخ و فرهنگ این منطقه منجر شد. در این دوره، سلسلهٔ غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهان به ترتیب از جمله حاکمیتهای برجسته بودند. آنها تأثیرات عمیقی بر سیاست، اقتصاد، فرهنگ و دین در ایران گذاشتند.
1. سلسله غزنویان
در سال 977، سابوکتگین، فرماندار ترکی سامانیان، شهر غزنه را فتح کرده و سلسلهٔ غزنویان را تأسیس کرد. غزنویان به فتح مناطق گستردهای از ایران، افغانستان، پاکستان و شمال غربی هند پرداختند. حملات غزنویان به هند، بهویژه توسط محمود، تأثیرات عمیقی بر تاریخ و فرهنگ هند اسلامی داشت.
2. سلسله سلجوقیان
سلجوقیان که از نژاد پارسی و منشأ ترک بودند، در قرن یازدهم به آرامی ایران را فتح کردند. آنها امپراتوری سلجوقی بزرگ را تأسیس کرده و از غرب تا شرق امتداد داشت. این سلسله از نظر فرهنگ و تمدن با نقش بسیار مهمی در تاریخ ایران برخوردار بود و به حمایت از فرهنگ، هنر، ادبیات و زبان فارسی شهرت یافت.
3. امپراتوری خوارزمشاهیان
خوارزمشاهان، سلسلهای ایرانی مسلمان سنی با منشأ ترک شرقی بود که در آسیای مرکزی حکومت میکرد. آنها از زوال سلجوقیان بهره گرفته و به ایران گسترش یافتند. امپراتوری خوارزمشاهیان به ویژه زمان حکومت علاءالدین تکیش، دورهای از رشد فرهنگی و علمی بسیار بزرگ را نشان داد.
تهدید اسماعیلیان و حملات گرجستان
در دوران حکومت سلجوقیان، تهدید داخلی از سوی اسماعیلیان نزاری نیز به وجود آمد. این فرقه مخفی تأثیرات بسیاری بر امپراتوری سلجوقیان داشت و بیش از 150 سال مناطق نزدیک را تحت کنترل خود داشتند. همچنین بخشهایی از شمال غربی ایران توسط پادشاهی گرجستان فتح شد.
این دوره از تاریخ ایران نشاندهندهٔ پویایی و تغییرات عظیم در این منطقه است که اثرات آن تا دورانهای بعدی نیز ادامه یافته است.
در دورهٔ 1219 تا 1370، فتح و حکومت مغول از حوادث مهمی در تاریخ ایران بود که تأثیرات گستردهای را بر این منطقه داشت. در این دوره، حملهٔ مغول به ایران (1219-1221) بهوسیلهٔ چنگیزخان و حکومت مغول به سرعت منطقه را به ویرانی و تغییرات عمیق کشاند.
حمله مغول (1219-1221)
حمله مغول به ایران در سال 1219 آغاز شد و در طی سالهای 1220-1221، شهرهای بزرگی همچون بخارا، سمرقند، هرات، طوس و نیشابور توسط نیروهای مغول فتح شدند. این حمله به رهبری چنگیزخان باعث تخریب گستردهٔ این شهرها و کشتار جمعیت شد. خوارزمشاه فرار کرد و مغولها تسلط خود را به این منطقه برپا کردند.
سلاحهای باروتی مغول
در حمله مغول به ایران، از سلاحهای باروتی چینی نیز استفاده شد. این سلاحها به شکل "هنگهای کامل" شناخته میشدند و از منجنیقهای چینی برای پرتاب بمبهای باروتی استفاده میکردند. ممکن است این سلاحها تاثیر بزرگی در ایجاد خسارات و ویرانی داشته باشند.
ویرانی در زمان حکومت مغول
حکومت مغول به گونهای بود که به تدریج اسلام را پذیرفت و ارتباطات فرهنگی با مناطق دیگر ایجاد شد. با این وجود، حملات مغول به ایران منجر به ویرانی زیادی شد. شهرها سوزانده شدند، کتابخانهها تخریب شدند و بسیاری از زیرساختهای فرهنگی و تمدنی از بین رفتند. در طول این حملات، بسیاری از دانشها و فرهنگ ایرانی تخریب شدند.
تخریب سیستمهای آبیاری
مغولان با تخریب سیستمهای آبیاری قنات در شمال شرق ایران، باعث تغییر مسیر عمده ای در نظام زراعی و اقتصادی این مناطق شدند. این اقدام منجر به ایجاد شهرهای متروکه و تحولات جدید در زراعت و کشاورزی گردید.
حملهٔ مغول به ایران در این دوره نقطه عطفی در تاریخ این منطقه بود و تأثیرات آن تا دههها و حتی قرون بعد ادامه داشت.
ایلخانان (1256–1335)
پس از مرگ چنگیز خان، ایران تحت حکومت چند فرمانده مغول قرار گرفت. نوه چنگیز، هولاکو خان، سعی کرد سلطه مغول را به سمت غرب گسترش دهد. او با تأسیس ایلخانان، دولتی منفصل از امپراتوری مغول، بر ایران حکومت کرد که بهمدت هشتاد سال ادامه داشت.
حمله به بغداد (1258)
هولاکو خان در سال 1258 بغداد را تصرف کرد و آخرین خلیفه عباسی را به قتل رساند. این حادثه باعث تخریب بزرگی شد و ایلخانان به عنوان حکومتی مستقل در ایران اعلام شد.
برخورد با مملوکها و جنگ عین جالوت (1260)
پیشروی هولاکو به سمت غرب توسط مملوکها متوقف شد، اما در نبرد عین جالوت در سال 1260، ایلخانان پیروز شدند. این نبرد نقشی در تضعیف امپراتوری مغول داشت.
حکومت غازان (1295–1304)
نوه هولاکو، غازان، حکومت اسلام را به عنوان دین دولتی ایلخانان معرفی کرد. زیر حکومت غازان و وزیر ایرانی اش، رشید الدین، اصلاحات اقتصادی انجام شد. مغولها مالیات صنعتگران را کاهش دادند، کشاورزی را تشویق کردند و سیستمهای آبیاری را بازسازی کردند. این اصلاحات باعث احیای اقتصاد و افزایش تجارت گردید.
تأثیرات فرهنگی
در زمان ایلخانان، ایران با تماسهای فرهنگی با هند، چین و سایر مناطق غنی شد. این تماسها از نظر هنری و فرهنگی نوآوریهایی را ایجاد کردند، به عنوان مثال، سبک نقاشی جدیدی که تلفیقی از نقاشی بینالنهرینی با پر، قلم موهای سبک و دیگر نقوش چینی بود.
جنگ داخلی و مرگ سیاه
پس از مرگ غازان، ایلخانان وارد جنگ داخلی شدند و بین چند سلسله کوچک تقسیم شدند. این جنگها و اختلافات باعث ضعف و تضعیف ایلخانان شد. همچنین، مرگ سیاه میانه قرن چهاردهم، باعث کشتهشدن حدود 30 درصد از جمعیت ایران شد.
دوره ایلخانان نقطه تأثیرگذاری در تاریخ ایران داشت و تأثیرات آن به طول دههها ادامه یافت.
تسنن و تشیع در ایران پیش از صفویه
قبل از ظهور امپراتوری صفوی، اسلام سنی مذهب غالب بود و حدود 90 درصد از جمعیت ایران از آن دین بودند. اما تمایلات شیعی در این دوره وجود داشت و استثنائاتی مانند زیدیان طبرستان، آل بویه، کاکوئیان و حکومت سلطان محمد خدابنده برخی نقاط را تحت حکومت شیعه قرار دادند.
تشیع در برخی نقاط
در طول نه قرن اول اسلامی، تمایلات شیعی در برخی نقاط مانند طبرستان، قم، کاشان، آوج و سبزوار وجود داشت. شیعیان از مناطق مختلف مسلمان، از جمله کوفه، بغداد، نجف و حله به ایران مهاجرت کردند و در آنجا تغذیه شدند.
فعالیت اسماعیلیان
در قرون 10 و 11، فاطمیان داعی اسماعیلیه (مبلغان) را به ایران و سایر سرزمینهای مسلمان فرستادند. نزاریان، که یک شاخه از اسماعیلیان بودند، پایگاه خود را در ایران تأسیس کردند و قلعه الموت را در سال 1090 میلادی تصرف کردند.
تغییرات در اوایل قرن شانزدهم
تغییر اساسی در اوایل قرن شانزدهم رخ داد، زمانی که اسماعیل اول صفوی امپراتوری صفوی را تأسیس کرد. او سیاست مذهبی را شروع کرد و تلاش کرد تا اسلام شیعه را به عنوان مذهب رسمی امپراتوری صفوی به رسمیت بشناساند. این اقدامات به شیوهنامهٔ حکومتی صفوی معروف به "ولایت فقیه" منجر شد و این واقعیت ایجاد شد که ایران به طور رسمی شیعه باقی مانده است.
پس از یورش مغول و اثرات آن
پس از یورش مغول و سقوط عباسیان، سلسله مراتب سنی دچار تزلزل شد و این موضوع باعث تضعیف شد. زمینه برای بروز شیعیان و ایجاد سلسلههای شیعه محلی مانند سربداران فراهم شد.
تأثیرات اسماعیل اول صفوی
تأسیس امپراتوری صفوی تحولات زیادی در دینی و فرهنگی ایران ایجاد کرد و تأثیرات آن به طول تاریخ ادامه یافت. این دوران به عنوان دورهٔ "صفویه" شناخته میشود و نقطه تحول مهمی در تاریخ ایران را نشان میدهد.
امپراتوری تیموری (1370–1507)
امپراتوری تیموری، که توسط تیمور لنگ (تیمور خلج) بنیانگذاری شد، بر ایران تأثیرات قابل توجهی گذاشت. زمان حکومت تیموریان به طور خاص با استبداد و خونریزی شناخته میشد. تیمور با حملات وحشیانهاش، بسیاری از شهرها را ویران کرد و جمعیت زیادی را کشت.
مشخصات حکومت تیمور
رژیم تیموری به استبداد و خونریزی شهرها و مردم شناخته میشد. با این حال، این دوره همچنین شاهد شرکت ایرانیان در نقشهای اداری و ترویج معماری و شعر بود. این دوگانگی در حکومت تیموریان و مشارکت ایرانیان در برخی زمینهها نشان از پیچیدگی این دوره دارد.
جایگاه ادبیات و فرهنگی
در عصر تیموری، شاعران و صوفیان مانند حافظ به محبوبیت رسیدند. حافظ بهویژه در این دوره شناخته شد و شعرهای او وسیعاً گردآوری و کپی برداری شدند. تصوف و شاعری نمادین در زمانهایی که صوفیان تحت فشار افراز ارتدوکس مسلمانان بودند، اهمیت زیادی پیدا کرد. حافظ با استفاده از زبان نمادین و غنی از استعاره، عقاید صوفیانه خود را منعکس کرد و به کمالرساندن آن اشاره میکرد.
تأثیرات حکومت تیموری بر ادبیات
حکومت تیموری بهطور مستقیم تأثیرات گستردهای بر ادبیات ایران گذاشت. حادثههای ناشی از حملات و تغییرات در جامعه، موضوعاتی را برای شاعران و نویسندگان فراهم کرد و این دوران به عنوان یکی از مهمترین دورههای ادبیات فارسی شناخته میشود.
کارا کویونلو
کارا کویونلوها یک فدراسیون قبیلهای ترکمن بودند که از سال 1374 تا 1468 میلادی در شمال غربی ایران و مناطق اطراف آن حکومت میکردند. آنها به طور فتح، تا بغداد حکومت خود را گسترش دادند. اما مشکلات داخلی، شکست تیموریان، شورش ارامنه در پاسخ به آزار و اذیت آنها، و مبارزات ناکام با آق قویونلوها، منجر به نابودی نهایی آنها شد.
آق قویونلو
آق قویونلوها، که ترکمن بودند، تحت رهبری قبیله بایندور، یک فدراسیون قبیلهای از مسلمانان سنی بودند و از سال 1378 تا 1501 میلادی بر بیشتر ایران و بخشهای وسیعی از مناطق اطراف حکومت میکردند. ظهور آق قویونلوها پس از این بود که تیمور همه دیار بکر را در ترکیه کنونی به آنها داد. پس از آن، آنها با رقیب خود، ترک اوغوز یا قره قویونلو، مبارزه کردند.
آق قویونلوها در مواجهه با کارا کویونلوها موفق بودند، اما در مبارزات با سلسله نوظهور صفویه به سقوط رسیدند. حکومت آق قویونلوها تا سال 1501 ادامه یافت که در آن زمان شاه اسماعیل، بنیانگذار دین شیعه در ایران، حکومت خود را برپا کرد و با سلسله صفویه، یک دوره جدید در تاریخ ایران آغاز شد.
سوالات متداول درباره ایران در عصر میانه
1- ایران در عصر میانه چه دورههایی را شامل میشود؟
حمله اعراب به ایران پایان عصر باستان در ایران را بهدنبال داشت. و با سقوط شاهنشاهی ساسانی ایران وارد عصر میانه شد. ظهور شاه اسماعیل یکم و بنیانگذاری شاهنشاهی صفوی پایان عصر میانه در ایران را رقم زد.
2- چه تحولاتی در اسلام سنی و شیعی در این دوره رخ داد؟
در این دوره، تمایلات شیعیان در برخی نقاط ایران افزایش یافت و تشیع اصیل امامی نیز پیشرفت کرد.
3- نقش امپراتوریها و فدراسیونهای قبیلهای چگونه بود؟
آمپراتوریها و فدراسیونهای قبیلهای مانند تیموریان و کارا کویونلوها در این دوره نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کردند.
4- چگونه ترکمنها در مسائل سیاسی و نبردهای داخلی دخالت داشتند؟
ترکمنها، به ویژه کارا کویونلوها و آق قویونلوها، در مبارزات سیاسی و نبردهای داخلی در ایران تأثیرگذار بودند.
5- اثرات فرهنگی و ادبی این دوره چگونه بر ایران تأثیر گذاشت؟
در این دوره، شخصیتهای فرهنگی و ادبی چون حافظ و جامی برجسته شدند و تأثیرات زیادی بر فرهنگ ایران داشتند.
سخن پایانی مقاله درباره ی ایران در عصر میانه
با نگاه به عصر میانه ایران، به یک دوره از تاریخ که با تحولات فرهنگی، اقتصادی، و اجتماعی پر از چالش و انگیزه بود، نگاهی داشتیم. تأثیرات این دوران هنوز هم در تمدن ایران اثرگذار است و ما را به درک عمیقتری از ریشهها و سیر تاریخی این سرزمین میرساند. با این مقاله از بیتوته، سفری به دورانی از گذشته کردیم که نقش بنیادی در شکلگیری ایران مدرن ایفا کرده و به عنوان یک قطب فرهنگی و تمدنی به جهان شناخته شده است.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته