شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو



شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو, آشنایی با شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو, شعرهای کودکانه حسنی نگو بلا بگو

شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو

 

شعر حسنی نگو یه دسته گل

از قدیم کتاب های شعر و داستان برای کودکان موجود بود. شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو، یکی از شعرهای معروف و قدیمی است که نام کتاب آن حسنی نگو یه دسته گل می باشد. در ادامه برای شما شعر را به همراه تصاویر کتاب آورده ایم.

شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو

 

تصاویر شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو, شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو به همراه تصویر,شعر حسنی نگو بلا بگو به همراه تصاویر

داستان کودکانه حسنی نگو بلا بگو

 

توی ده شلمرود،

حسنی تک و تنها بود.

حسنی نگو، بلا بگو،

تنبل تنبلا بگو،

موی بلند، روی سیاه،

ناخن دراز، واه واه واه.

نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی،

هیچکس باهاش رفیق نبود.

تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه.

 

باباش می گفت:

– حسنی میای بریم حموم؟

– نه نمیام، نه نمیام

– سرتو می خوای اصلاح کنی؟

– نه نمی خوام، نه نمی خوام

 

شعر و قصه های کودکانه حسنی نگو بلا بگو, شعر حسنی نگو یه دسته گل, شعر کودکانه حسنی نگو یه دسته گل

تصاویر شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو

 

کره الاغ کدخدا،

یورتمه می رفت تو کوچه ها:

– الاغه چرا یورتمه میری؟

– دارم میرم بار بیارم، دیرم شده، عجله دارم.

– الاغ خوب نازنین،

سر در هوا، سم بر زمین،

یالت بلند و پرمو، دمت مثال جارو،

یک کمی بمن سواری میدی؟

– نه که نمیدم

– چرا نمیدی؟ (!)

– واسه اینکه من تمیزم.

پیش همه عزیزم.

اما تو چی؟

موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

 

شعرهای کودکانه, شعر و قصه های کودکانه, شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو به همراه عکس

قصه ی کودکانه حسنی نگو بلا بگو تنبل تنبلا بگو

 

غازه پرید تو استخر.

– تو اردکی یا غازی؟

– من غاز خوش زبانم.

– میای بریم به بازی؟

– نه جانم.

– چرا نمیای؟

– واسه اینکه من، صبح تا غروب، میون آب،

کنار جو، مشغول کار و شستشو.

اما تو چی؟

موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

 

آشنایی با شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو, شعرهای کودکانه حسنی نگو بلا بگو, شعر و قصه های کودکانه حسنی نگو بلا بگو

شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو به همراه تصویر

 

در واشد و یه جوجه

دوید و اومد تو کوچه.

جیک جیک زنان، گردش کنان

اومد و اومد، پیش حسنی:

-جوجه کوچولو، کوچول موچولو،

میای با من بازی کنی؟

مادرش اومد،

– قدقدقدا

برو خونه تون، تورو بخدا

جوجه ی ریزه میزه

ببین چقدر تمیزه؟

اما تو چی؟

موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

 

شعر کودکانه حسنی نگو یه دسته گل, شعرهای حسنی نگو یه دسته گل, شعرهای حسنی نگو بلا بگو

تصاویر شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو

 

حسنی با چشم گریون،

پاشد و اومد تو میدون:

– آی فلفلی، آی قلقلی،

میاین با من بازی کنین؟

– نه که نمیایم نه که نمیایم

– چرا نمیاین؟

فلفلی گفت:

– من و داداشم و بابام و عموم،

هفته ای دوبار میریم حموم.

اما تو چی؟

قلقلی گفت:

– نگاش کنین.

موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!

 

شعرهای حسنی نگو یه دسته گل, شعرهای حسنی نگو بلا بگو, شعر بچه گانه حسنی نگو بلا بگو

داستان حسنی نگو یه دسته یه دسته گل

 

حسنی دوید پیش باباش:

-حسنی میای بریم حموم؟

– میام، میام

– سرتو میخوای اصلاح کنی؟

– می خوام، می خوام

– حسنی نگو، یه دسته گل

تر و تمیز و تپل مپل

 

آشنایی با شعر کودکانه حسنی نگو بلا بگو, شعرهای کودکانه حسنی نگو بلا بگو, شعر و قصه های کودکانه حسنی نگو بلا بگو

شعر کودکانه حسنی نگو یه دسته گل

 

الاغ و خروس، جوجه و غاز و ببعی

با فلفلی، با قلقلی، با مرغ زرد کاکلی

حلقه زدن، دور حسنی.

الاغه می گفت:

– کاری اگر نداری، بریم الاغ سواری.

 

خروسه می گفت:

– قوقولی قوقو. قوقولی قوقو؟

هرچی میخوای فوری بگو.

مرغه می گفت:

– حسنی برو تو کوچه.

بازی بکن با جوجه.

غازه می گفت:

– حسنی بیا،

با هم دیگه بریم شنا.

 

توی ده شلمرود

حسنی دیگه تنها نبود)

 

گردآوری: بخش کودکان بیتوته

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------