معماهای ریاضی و منطقی با جواب برای ذهنهای کنجکاو
- مجموعه: معما و تست هوش
معماهای پیچیده برای آزمایش هوش شما
معماها راهی عالی برای به چالش کشیدن ذهن، تقویت مهارتهای حل مسئله و سرگرمی هستند. در این مجموعه، ما تعدادی از دشوارترین معماها را گردآوری کردهایم که شما را وادار به تفکر عمیق و خلاقانه میکنند. این معماها از بازیهای کلامی و منطقی گرفته تا مسائل ریاضی و معماهای خلاقانه، همگی برای ذهن های خلاق طراحی شدهاند تا ذهنشان را تیز نگه دارند. در بخش اول، معماها را بدون پاسخ ارائه کردهایم تا بتوانید خودتان را محک بزنید. در بخش دوم، پاسخهای کامل هر معما با شمارهگذاری دقیق آورده شده است. آماده باشید تا منطق و خلاقیت خود را به کار بگیرید و ببینید چند معما را میتوانید حل کنید!
معما
معمای شماره 1: چه چیزی چهار انگشت و یک شست دارد، اما زنده نیست؟
معمای شماره 2: این سؤال را کل روز بپرس، اما همیشه پاسخهای کاملاً متفاوت میگیری، با این حال همه پاسخها درست هستند. سؤال چیست؟
معمای شماره 3: چه چیزی صبح سرش را از دست میدهد و شب دوباره آن را به دست میآورد؟
معمای شماره 4: چهار ماشین به یک تقاطع چهارراه میرسند، هر کدام از جهتی متفاوت. نمیتوانند تصمیم بگیرند چه کسی اول رسیده، پس همه همزمان جلو میروند. هر چهار ماشین حرکت میکنند، اما هیچکدام به هم برخورد نمیکنند. این چگونه ممکن است؟
معمای شماره 5: من سری مثل گربه و پاهایی مثل گربه دارم، اما گربه نیستم. من چیست؟
معمای شماره 6: کسی که آن را میسازد، نیازی به آن ندارد. کسی آن را میخرد، استفادهای از آن ندارد. کسی از آن استفاده میکند، نه میبیند و نه احساسش میکند. آن چیست؟
معمای شماره 7: چه چیزی دست دارد اما نمیتواند کف بزند؟
معمای شماره 8: فقرا آن را دارند. ثروتمندان به آن نیاز دارند. اگر آن را بخوری میمیری. چیست؟
معمای شماره 9: بیرونش را دور بینداز و داخلش را بپز، سپس بیرونش را بخور و داخلش را دور بینداز. چیست؟
معمای شماره 10: شبها بدون اینکه صدا شوند بیرون میآیند و روزها بدون اینکه دزدیده شوند گم میشوند. آنها چیست؟
معمای شماره 11: همیشه جلوی توست، اما نمیتوانی آن را ببینی. چیست؟
معمای شماره 12: چند ماه 28 روز دارند؟
معمای شماره 13: نمیتوانم حرف بزنم، اما همیشه وقتی با من صحبت میکنند جواب میدهم. من چیست؟
معمای شماره 14: مردی در طوفان برای پیادهروی میرود بدون چیزی برای محافظت از باران. نه کلاه دارد، نه هود و نه چتر. اما در پایان پیادهروی، حتی یک موی خیس روی سرش نیست. چرا؟
معمای شماره 15: من عاشق رقصیدن و پیچوتاب دادنم. دمم را تکان میدهم وقتی دور میشوم. بدون بال به آسمان پرواز میکنم. من چیست؟
معمای شماره 16: با نمایشی از نور روز را خوشامد میگویم، شبانه یواشکی آمدم. صبح زمین را شستوشو میدهم، اما تا ظهر، افسوس! رفتهام.
معمای شماره 17: از شهرها و مزارع میگذرد، اما هرگز حرکت نمیکند. چیست؟
معمای شماره 18: در یک اتوبوس، یک خانم باردار 26 ساله، یک پلیس 30 ساله، یک زن تصادفی 52 ساله و رانندهای 65 ساله هستند. جوانترین کیست؟
معمای شماره 19: وقتی زنده است آواز میخوانیم، وقتی میمیرد دست میزنیم. چیست؟
معمای شماره 20: چه چیزی میتواند از شیشه عبور کند بدون اینکه آن را بشکند؟
معمای شماره 21: من زندگی ندارم، اما میتوانم بمیرم. من چیست؟
معمای شماره 22: مال توست، اما دوستانت بیشتر از آن استفاده میکنند. چیست؟
معمای شماره 23: چه دو چیزی را هرگز نمیتوانی برای صبحانه بخوری؟
معمای شماره 24: وقتی عوض میشوم صدای بلندی تولید میکنم. وقتی عوض میشوم، بزرگتر میشوم اما وزنم کمتر میشود. من چیست؟
معمای شماره 25: من نارنجیام، کلاه سبز میپوشم و مثل طوطی صدا میدهم. من چیست؟
معمای شماره 26: پوستم را بکن، من گریه نمیکنم، اما تو گریه میکنی! من چیست؟
معمای شماره 27: چه اختراعی به تو اجازه میدهد مستقیماً از دیوار نگاه کنی؟
معمای شماره 28: همیشه در راه است اما هرگز نمیرسد. چیست؟
معمای شماره 29: دو دختر از یک مادر، در یک روز، یک ساعت، یک ماه و یک سال به دنیا آمدهاند، اما دوقلو نیستند. چگونه ممکن است؟
معمای شماره 30: چه چیزی میتوانی بگیری اما هرگز پرتابش نکنی؟
معمای شماره 31: چه چیزی دندانهای زیادی دارد اما نمیتواند گاز بگیرد؟
معمای شماره 32: چه چیزی شاخه دارد، اما نه میوه، نه تنه و نه برگ؟
معمای شماره 33: وقتی تغذیهاش کنی رشد میکند، اما وقتی به آن آب بدهی میمیرد. چیست؟
معمای شماره 34: چه چیزی میخری برای خوردن اما هرگز مصرفش نمیکنی؟
معمای شماره 35: دو پدر و دو پسر در یک ماشین هستند، اما فقط سه نفر در ماشین هستند. چگونه؟
معمای شماره 36: راننده اتوبوس در یک خیابان یکطرفه به اشتباه میرود. او از کنار پلیسها رد میشود، اما آنها او را متوقف نمیکنند. چرا؟
معمای شماره 37: اگر یک قطار برقی به سمت جنوب حرکت کند، دودش به کدام سمت میرود؟
معمای شماره 38: وقتی تمیز است سیاه است و وقتی کثیف است سفید. چیست؟
معمای شماره 39: من یک چشم دارم اما نمیتوانم ببینم. من چیست؟
معمای شماره 40: من 5 را به 9 اضافه میکنم و 2 به دست میآید. پاسخ درست است، پس من چیست؟
پاسخ معماها
پاسخ شماره 1: دستکش
پاسخ شماره 2: ساعت چند است؟
پاسخ شماره 3: بالش
پاسخ شماره 4: همه به سمت راست پیچیدند
پاسخ شماره 5: بچهگربه
پاسخ شماره 6: تابوت
پاسخ شماره 7: ساعت
پاسخ شماره 8: هیچچیز
پاسخ شماره 9: ذرت روی بلال
پاسخ شماره 10: ستارهها
پاسخ شماره 11: آینده
پاسخ شماره 12: هر ماه 28 روز دارد
پاسخ شماره 13: پژواک
پاسخ شماره 14: او کچل است
پاسخ شماره 15: بادبادک
پاسخ شماره 16: شبنم صبح
پاسخ شماره 17: جاده
پاسخ شماره 18: نوزاد خانم باردار
پاسخ شماره 19: شمع تولد
پاسخ شماره 20: نور
پاسخ شماره 21: باتری
پاسخ شماره 22: اسمت
پاسخ شماره 23: ناهار و شام
پاسخ شماره 24: ذرت بو داده
پاسخ شماره 25: هویج
پاسخ شماره 26: پیاز
پاسخ شماره 27: پنجره
پاسخ شماره 28: فردا
پاسخ شماره 29: آنها دو نفر از یک مجموعه سهقلو هستند
پاسخ شماره 30: سرماخوردگی
پاسخ شماره 31: شانه
پاسخ شماره 32: بانک
پاسخ شماره 33: آتش
پاسخ شماره 34: کارد و چنگال
پاسخ شماره 35: آنها پدربزرگ، پدر و پسر هستند
پاسخ شماره 36: او پیاده بود
پاسخ شماره 37: دودی وجود ندارد، چون قطار برقی است
پاسخ شماره 38: تختهسیاه
پاسخ شماره 39: سوزن
پاسخ شماره 40: ساعت. وقتی ساعت 9 صبح است، اضافه کردن 5 ساعت آن را به 2 بعدازظهر میرساند
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته