تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -15شهریور



1294م:15 شهريور 1294 (ششم سپتامبر 1915) معاون كنسولگري انگلستان در بوشهر مورد حمله قرار گرفت و به ضرب گلوله مجروح شد. اين حادثه كه متعاقب تيراندازي دهم شهريور به كنسول انگلستان در اصفهان صورت گرفته بود دو بهانه به دست انگليسي ها كه در انتظار آن بودند داد تا:

1 ـ حضور نظامي خود در ايران مخصوصا در خوزستان را گسترش دهند.

2 ـ به «مستوفي» نخست وزير وقت اولتیماتوم دهند كه استاندار فارس را عزل كند كه مستوفي چنين كرد!.

دولت لندن انجام چنین کارهایی را در ایران، طبق قرار داد سن پترز بورگ (تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ) حق خود مي دانست!. از نظر لندن (قدرت وقت) اين اقدامات استعماري و تعرض به حقوق و حاکميت ملل ديگر؛ غير مشروع، ناقض موازين و خلاف منطق در روابط بين المللي نبودند.

بموجب آن موافقتنامه كه در آگوست 1907 ميان انگلستان و روسيه (با ميانجگيري قبلي فرانسه) در سن پترز بورگ امضاء شده بود، انگليسي ها جنوب و شرق ايران را در كنترل داشتند و به مركزيت كرمان، براي خود يك نيروي نظامي به نام «اس. پي. آر.» به وجود آورده بودند و به عبارت ديگر؛ دولتي در دولت.


1306ش:اجباري شدن درس ورزش در مدارس ايران از چنين روزي در سال 1306 قانون شد و قرار شد كه از آغاز سال تحصيلي (دو هفته بعد) بر برنامه هفتگي مدارس اضافه شود.

لايحه مربوط چند روز پيش از اين از تصويب مجلس گذشته بود كه پس از طي مراحل مرسوم، از 15 شهريور 1306به صورت قانون درآمد. در آن زمان هدف از درس ورزش، تندرستي و آشنا شدن دانش آموزان با تاريخچه و اصطلاحات بازي ها بود، نه تماما تمرين فوتبال و واليبال و .... در اجراي اين قانون، از همان سال در مدارس كشور وسائلي از قبيل پارالل و بارفيكس نصب شد. دويدن، شنا كردن، قدم آهسته و رژه رفتن نيز از برنامه هاي درس ورزش مدارس قرار گرفت و به دانش آموزان تاكيد مي شد كه خميده ننشينند، با قدم هاي استوار راه بروند و .... سالها گذشت تا به تدريج به سبك مدارس آمريكا، بازي هايي كه در اين كشور حرفه اي هستند (يك شغل و كسب و كار به حساب مي آيند و درآمد كسب مي كنند) از قبيل بسكتبال و ... جاي ورزش (تندرستي) را كه هدف قانونگذار بود در مدارس ايران ( و حتي در دوره تعليمات عمومي) گرفت!.

 

1335ش:دكتر محمد مصدق پانزدهم شهريور ماه 1335 به تبعيد غير قانوني خود به احمد آباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) اعتراض كرده بود، زيرا كه به چنين تبعيدي محكوم نشده بود. خود وي نوشته است كه در آستانه اتمام دوه محكوميت (محكوميت خلاف قانون)، او را تحت الحفظ از زندان به احمد آباد بردند و در اينجا به حالت تبعيد قرار دادند.

ظاهرا به اين اعتراض دكتر محمد مصدق كه حكومت او در اثر كودتاي 28 مرداد عمدا و جبرا پايان يافته بود رسيدگي نشد.

دكتر مصدق كه 3 سال زندان او در لشكر 2 زرهي در مرداد سال 1335 به پايان مي رسيد، چند روز پيش از اتمام زندان به روستاي احمد آباد تبعيد شده بود و از اين زمان تا پايان عمر در اين روستا تحت نظر قرار داشت بدون اينكه به اين تبعيد محكوم شده باشد كه خود، آن را زنداني غير قانوني در "قلعه" توصيف كرده است. دشمني شاه با دكتر مصدق از زماني شدت يافت که مصدق گفته بود حكومت از آن ملت است، نه شاه؛ و بارها تكرار كرده بود كه انگلستان چون موفق نشد كه از طريق قرارداد وثوق الدوله صاحب اختيار ايران شود؛ رضا شاه را روي كار آورد و بسياري از خواستهاي خود از جمله تمديد امتياز انحصاري نفت را در سال 1933 و كشيدن راه آهن خرمشهر - بندر شاه را كه جنبه اقتصادي نداشت به او تحميل كرد. هدف از كشيدن اين راه آهن تسهيل حمله نظامي احتمالي غرب به شوروي بود كه بعدا بهانه اشغال نظامي ايران قرار گرفت و انگليسي ها به همان گونه كه رضا شاه را آورده و شاه كرده بودن وي را در شهريور 1320 بركنار كرده و به خارج از ايران تبعيد كردند. دكتر مصدق بارها به شاه تاكيد كرده بود كه ايران، ايران واقعي نخواهد شد مگر اينكه توسل به غرب، دريافت وام از غرب، و دعوت از آنها براي سرمايه گذاري در كشورمان و دادن هرگونه امتياز به غربي ها را كلا به فراموشي يسپاريم كه هيچ بلكه از قاموس واژه هايمان هم بيرون كنيم.

 

مصدق


2007م:16 ماه از روزي مي گذرد كه ژنرال «نيكلاي برديوژا Nikolai Bordyuzha» دبيركل سازمان پيمان امنيت جمعي اوراسيا (CSTO) به ايران توصيه كرد كه به اين پيمان دفاعي به پيوندد. وي كه يك ژنرال كارشناس نيروهاي موشكي است و براي يك دوره پنج ساله به سمت دبيركلي انتخاب شده است در ماه مه سال 2007 درتوجيه اين توصيه خود گفته بود كه ايران به هر سازمان و پيماني كه تاجيكستان در آن شركت و عضويت دارد مي تواند به پيوندد. ژنرال «برديوژا» از آن پس چندبار ديگر گفته است كه درهاي اين سازمان به روي ايران همچنان باز است. مدوديف رئيس جمهور روسيه اخيرا با تاكيد گفته است كه دنياي پس از هشتم آگوست 2008 (روز آغاز دفاع روسيه از اوستياي جنوبي) دنياي ديگري است ـ دنيايي است كه در آن «يك دولت مشخص» بمانند 17 سال گذشته نخواهد توانست هركاري را كه بخواهد و يا به مصلحتش باشد انجام دهد. اين بيان، بسياري از محذورات را منتفي مي كند (براي مثال: يوگوسلاوي از موسسان جنبش عدم تعهد بود كه با توطئه و مداخله «ناتو» متلاشي شد و ... و مشاهده همين رويدادها، انديشه دفاع گروهي را ميان لاتين هاي قاره آمريكا تقويت كرد).

در پي دعوت ژنرال «برديوژا» از ايران، سران كشورهاي عضو در ششم اكتبر 2007 راي به توسعه سازمان «سي اس تي او» و فعاليتهاي نظامي آن ازجمله صلحباني بين المللي (با تصويب و يا بدون تصويب سازمان ملل) دادند. در همين جلسه تصويب شد كه صنايع نظامي روسيه به اعضاي سازمان، به همان بهايي كه جنگ افزار به ارتش روسيه تحويل دهند بفروشند و اين بها ميان اعضاي سازمان يكسان خواهد بود. آخرين نشست سران «سي اس تي او» پنجم سپتامبر 2008 (هفته گذشته) در مسكو تشكيل شده بود و شركت كنندگان از واكنش سريع روسيه در برابر تعرض نظامي گرجستان به اوستياي جنوبي كه به اين منطقه تلفات سنگين و ويراني وارد ساخت پشتيباني كرده و آن را مورد تاييد قراردادند. «نشست» همچنين عمل گرجستان در تعرض به اوستياي جنوبي را كه با حمايت (و احتمالا اشاره واشنگتن) صورت گرفته بود محكوم كرد. رئيس جمهور روسيه گفته است خرسند خواهد بود كه اگر اعضاي سازمان «سي اس تي او» استقلال آبخازيا (طبق اسناد دوران صفويه؛ آبخيزستان) و اوستياي جنوبي را برسميت بشناسند ولي براي اين كار، آنها را زير فشار نخواهد گذارد.

سازمان پيمان امنيت جمعي اوراسيا (سي اس تي او) در اكتبر سال 2002 مركب از كشورهاي روسيه، بلاروس، تاجيكستان، قزاقستان، ارمنستان و قرقيزستان تاسيس شده است كه در ژوئن 2006 ازبكستان نيز به عضويت آن درآمده است. طبق اساسنامه اين پيمان دفاع جمعي كه هفتم اكتبر 2002 به تصويب رسيد و انتشاريافت، تعرض به يكي از اعضاي اين سازمان به منزله تعرّض به همه آنها خواهد بود كه در برابر متجاوز دست به دفاع مشترك خواهند زد.

اين اتحاديه دفاع گروهي در اكتبر 2007 با سازمان همكاريهاي شانگهاي در زمينه هاي متعدد و ازجمله همكاري هاي امنيتي و مبارزه با ترافيك مواد مخدر وجنايتكاران سازمان يافته قرارداد امضاء كرد.

 

Nikolai Bordyuzha

 

2008م:احمدشاه متخلص به "فراز" شاعر بزرگ پاکستاني و استاد ادبيات پارسي در دانشگاه پيشاور بيستم ماه اوت 2008 درگذشت. وي هنگام مرگ 77 ساله بود. فراز که عمدتا به زبان اردو شعر سروده است به بيماري کليوي دچار او. احمدشاه که يک پشتون بود نثرنگاري ماهر بود و شهرت به ساده نويسي داشت. او مي گفت بگونه اي بايد نوشت که همگان بتوانند بخوانند. بسياري از اديبان، فراز را از شاعران همرديف علامه محمد اقبال پارسي - اردو سراي معروف شبه قاره بشمار مي آورند.

 

فراز


1522م:ششم سپتامبر 1522 از پنج كشتي و 265 ملوان كه ماژلان (تلفظ درست ماجلانFerdinando Magellan) به منظور يافتن راه دريايي آسيا از غرب، بندر سويل اسپانيا را ترك كرده بودند يك كشتي (ويتوريا) با 17 ملوان با اسپانيا بازگشتند، ولي همين سفر دريايي طولاني عملا ثابت كرد زمين كروي شكل است كه به جايي متكي و متصل نيست. هدف ماژلان از اين سفر كه سه سال طول كشيد خدمت به علم جغرافيا نبود بلكه در اصل ماموريتي تجاري و مستعمراتي بود؛ زيرا كه پرتغالي هاي راه دريايي به آسيا را از طريق جنوب آفريقا (دماغه اميد نيك) یافته بودند و بر مناطق متعدد در سر راه مستولی شده و به تجارت ادويه دست زده بودند كه اسپانيا مي خواست بدون درگيري با رقیب،‌ از طريق ديگر به اين هدف برسد. ماژلان كه زاده پرتغال بود و به خدمت اسپانيا در آمده بود و هدف انتقام جويي از زادگاه خود كه وي را مورد بي مهري قرار داده بود نيز داشت. پس از عبور از جنوب قاره آمريكا، عرض اقيانوس آرام را در 98 روز طي كرد و به جزايري كه بعدا به نام فيليپ پادشاه اسپانيا "فيليپين" نامگذاري شده است رسيد.

وي در جزيره "سبوCebu" موفق شد رييس يك قبيله را به قبول مسيحيت وادارد و اين رييس قبيله در عوض از او خواست كه در جنگ با قبيله دقيب او را كمك كند كه در اين جنگ ماژلان كشته شد. افراد قبيله اي كه ماژلان را با تير، ضربت شمشير و نيزه كشتند پي به هدف سلطه گري و استعمار اروپاييان برده بودند.ك پس از كشته شدن ماژلان، يكي از افسران او با باقيمانده نفرات از طريق جنوب آفريقا كه قبلا از آن آگاه بود به اسپانيا بازگشت. در اين سفر چهار كشتي و بقيه همراهان ماژلان بر اثر جنگ، توفان و شورش داخلي از دست رفته بودند. به هر صورت دولت اسپانيا فيليپين را نزديك به چهار قرن مستعمره خود كرد و در اوايل قرن 20 آن را به آمريكا باخت.

 

Ferdinando Magellan


1566م:سليمان اول سلطان عثماني ششم سپتامبر در سال 1566 ميلادي درگذشت. مورخان او را سليمان (Lawgiver) مي خوانند زيرا كه وي در طول سلطنت خود به قضا و قانون بيش از هر چيز ديگر توجه مي كرد. سليمان در هر كوي و برزني در قلمرو عثماني دادگاه داير كرده بود و در جوار دفتر خود نيز يك شوراي قضايي داشت. وي مي گفت: از هر دستي كه بريده شود خون جاري مي شود، جز دستي كه قاضي قطع كند و اين اصطلاح از همان زمان در خاورميانه سر زبانها افتاده است. در دوران سلطان سليمان متصرفات عثماني به اوج وسعت خود رسيد. دشمني عثماني با ايران كه از زمان سلطان سليم آغاز شده بود در زمان سلطان سليمان ادامه داشت و به جنگ او با شاه طهماسب صفوي انجاميد.

 

سلطان سليمان


1808م:ششم سپتامبر زادروز «عبدالقادر جزايري» قهرمان ملي الجزايري ها است كه در 1808 به دنيا آمد و در ماه مه 1883 در 75 سالگي در دمشق درگذشت. وي نه تنها يك رهبر سياسي ـ نظامي، بلكه يك فيلسوف و انديشمند بود. او سالها با فرانسه جنگيد تا وطنش مستعمره نشود و در طول اين جنگها، نوعي تازه از جنگهاي غير منظم (گريلا وارفر) را ابتكار كرد. او با اسيران فرانسوي رفتاري جوانمردانه داشت و گاهي آنان را آزاد مي كرد. علت شكست او پس از سالها مقاومت قهرمانانه اين بود كه برخي از قبايل به وعده خود در جمع آوري داوطلب براي ادامه مبارزه وفا نكرده بودند. عبدالقادر كه چنين ديد خواست با باقيمانده نيروهايش به مراكش پناه ببرد كه مقامات مراكشي درخواست او را رد كردند و دولت فرانسه وي را با خانواده اش به پاريس منتقل و در آنجا تحت نظر قرار داد كه عبدالقادر از آنجا به سوريه رفت و در دمشق فوت شد و سالها بعد جسد او را به وطن منتقل و مدفون ساختند. مورخان عبدالقادر را از قهرمانان ملي بزرگ قرن نوزدهم اعلام كرده اند.

 

عبدالقادر

 

1901م:ششم سپتامبر سال 1901 هنگامي كه ويليام مك كينلي W. Mckinley بيست و پنجمين رئيس جمهوري آمريكا از يك نمايشگاه در شهر "بافالو" در ايالت نيويورك ديدن مي كرد هدف گلوله يك آنارشيست 28 ساله (به اصطلاح دهه اول قرن 21: تروريست) به نام "لئون ژلوگوژ Leon Czologosz " قرار گرفت و هشت روز بعد در گذشت و معاون او تئودور روزولت كه شهرت دارد امپرياليسم آمريكا با حكومت او پا به عرصه وجود گذاشته است بر جاي وي نشست. لئون كه همان دم دستگير شد 53 روز بعد (29 اكتبر) اعدام شد. وي به پيروي از فرضيه آنارشيسم (آنارکيسم) كه در آن روزگار عالمگير شده بود اعتراف كرده بود و زني كه همدست او بود نيز دستگير شد. با اينكه ريشه آنارشيسم از روسيه بود كه به ساير قسمتهاي اروپا و بويژه فرانسه و ايتاليا گسترش يافته بود، در آن زمان براي مبارزه با آن (همانند افغانستان دهه اول قرن 21) به روسيه و فرانسه لشكركشي نشد. در آن سالها بسياري از رجال اروپا ازجمله رئيس جمهور فرانسه و پادشاه ايتاليا به دست آنارشيستها ترور شده بودند كه آنارشيستها خواستار «حكومت گروهي = رهبري جمعي» و برضد حکومت فرد بودند حتي اگر اين فرد رئيس جمهور و انتخابي باشد. مك كينلي سومين رئيس جمهوري آمريكا بود كه تا آن زمان ترور شده بود.

 

W. Mckinley

 

1915م:ششم سپتامبر سال 1915 (دومين سال جنگ جهاني اول)، تانك براي نخستين بار آزمايش شد. اين آزمايش توسط ارتش انگلستان صورت گرفت كه اين جنگ افزار تازه براي آن ساخته شده بود. اين جنگ افزار پس از دو آزمايش ديگر روانه جبهه فرانسه شد. توپهاي نخستين تانكها در طرفين آنها نصب شده بود تا قسمت جلو تانك سنگين نباشد. جلو تانكها به گونه اي ساخته شده بود كه بتواند از موانع بالا برود و از زمين ناهموار بگذرد. عكس زير يك تانك انگليسي از اين دست (از نوع Mark_2) را نشان مي دهد كه در جريان جنگ جهاني اول، سربازان آلماني آن را تصرف كرده اند.

 

پيدايش جنگ افزاري به نام تانك

 

1941م:ششم سپتامبر سال 1941، دولت آلمان به يهوديان قلمرو اين كشور اطلاع داد كه به منظور مشخص بودن در جامعه، از 19 سپتامبر (13 روز بعد) بايد بر سينه خود ستاره داود (شش گوشه) زرد رنگ كه روي آن كلمه "يهودي" با خط سياه نوشته شده باشد نصب كنند و اين كار براي يهوديان از شش ساله به بالا اجباري است و در صورت تمرد هر بار به شش هفته زندان و يا 150 مارك جريمه نقدي مجازات مي شوند. به علاوه بدون كسب اجازه نمي توانند محل اقامت خود را ترك كنند و ...

 

1956م:دولت افغانستان ششم سپتامبر 1956 (52 سال پيش) اعلام كرد كه از اين پس از شوروي كمك نظامي بلاعوض دريافت خواهد كرد و اين كمك با اصل بي طرفي آن دولت مغايرت ندارد و بابت اين كمك، امتيازي به مسكو نخواهد داد. دولت افغانستان پس از خروج از سلطه انگلستان در سال 1919، با مسكو قرارداد عدم تجاوز امضاء كرده بود. كمك نظامي بلاعوض شوروي به افغانستان كه غرب مطلقا مايل به آن نبود تحولات و حوادث خونيني را در پي داشت كه هنوز ادامه دارد. غرب مايل نبوده است كه افغانستان از توان نظامي برخوردار شود تا مدعي آن قسمت از اراضي خود شود كه انگليسي ها از آن جدا كردند و به هندوستان وقت دادند كه اينك بخش بزرگي از پاكستان را با 28 ميليون جمعيت تشكيل مي دهد كه خودرا پاتان (پشتون) مي دانند ازجمله منطقه پرحادثه وزيرستان. افغانستان با قرارگرفتن ميان چين، شبه قاره هندوستان، ايران و آسياي ميانه يك منطقه بسيار حساس جهان را تشكيل مي دهد و .... افغانها پس از افزوده شدن نظاميان ساير كشورهاي عضو «ناتو» بر نيروهاي آمريكايي كه از سال 2001 در آنجا بوده اند به سبك عراقي ها (جنگ و گريز، شبيخون زدن و انفجارهاي انتحاري) دست به مبارزه با آنان زده اند و اين مبارزه از سال 2006 رو به شدت گذارده است. افغانها در دهه 1980 به همين ترتيب شوروي را مجبور به ترك افغانستان كرده بودند و .... اغماض غرب به افزايش محصول ترياك با هدف ساكت كردن برخي از افراد (افرادي معيّن) در افغانستان بوده است. ناآرامي هاي پاكستان نتيجه مستقيم وضعيت بي ثبات افغانستان است. به پيش بيني اصحاب نظر، با پايان يافتن ماه عسل 17 ساله در مناسبات مسكو و غرب، ترديد نيست كه مسائل افغانستان پيچيده تر خواهد شد.

 

1965م:بامداد ششم سپتامبر سال 1965 (1344 هجري خورشيدي)، دومين جنگ هند و پاكستان بر سر كشمير با حمله نيروهاي هندي به منطقه لاهور آغاز شد. زد و خوردهاي پراكنده دو كشور از ماه اوت (امرداد) آغاز شده بود. پاكستان در واكنش به حمله تمام عيار هند، همان روز (ششم سپتامبر) در راجستان هند چترباز پياده كرد. در جريان اين جنگ، ايران به پاكستان كمك غيرعلني كرد و تعدادي هواپيماي نظامي ساخت آمريكا (از نوع اف - 86) به آن كشور تحويل داد. در جريان اين جنگ، امير عباس هويدا نخست وير وقت نيز در صدر هياتي از پاكستان ديدن كرد.

جنگ دوم هند و پاكستان، با پادرمياني شوروي ـ دوست هند، پس از اين كه نيروهاي چين با هدف حمايت از پاكستان در مرزهاي هند تقويت شدند پايان يافت. دولت چين ششم سپتامبر و ساعتي پس از آغاز حمله همه جانبه هند به پاکستان اعلام کرده بود که ضرور مي بيند نيروهاي خود را در مرزهاي مشترک تقويت کند و به حالت آماده باش درآورد که در آن زمان اخطاري به هند تلقي شده بود.

هنگامي كه سران دولت هاي هند و پاكستان به ميانجيگري شوروي در آسياي ميانه با هم مذاكره مي كردند، لعل بهادر شستري نخست وزير وقت هند بر اثر سكته مغزي درگذشت و بانو اينديرا گاندي برجايش نشست و نخست وزير هند شد.

 

1971م:نخستين جنگ دو كشور در سال 1947 انجام شده بود و سومين آن در سال 1971. مسئله كشمير (که به نوشته برخي از مورخان، در جريان تقسيم هندوستان ميان دو جامعه هندو و مسلمان انگليسي ها آن را به وجود آوردند) همچنان لاينحل باقي مانده و آتشي است در زير خاكستر.

 

1966م:"هندريك فرورد H.verwoerd" نخست وزير دولت آپارتيد (تبعيض نژادي) فدراسيون آفريفاي جنوبي ششم سپتامبر 1966 در پارلمان اين كشور به دست يك كارمند (پيغام رسان سپيد پوست) اين پارلمان كشته شد.

قاتل گفته بود كه به اين انگيزه "فرورد" را كشت كه وي در قبال سياهپوستان كوتاه مي آمد!. حال آن كه "فرورد" كه هوادار نازيسم بود شهرت به سختگيري نسبت به سياهپوستان داشت و خود از بانيان دولت تبعيض نژادي بود.

در پي مرگ "فرورد"، "فورستر" نخست وزير دولت سپيدپوستان شد.

سپيدپوستان آفريقاي جنوبي عمدتا فرزند زادگان مهاجران هلندي هستند.

 

H.Verwoerd

 

1972م:ششم سپتامبر 1972 و 36 ساعت پس از به گروگان گرفته شدن 9 ورزشكار اسرائيلي در مونيخ آلمان، دولت آلمان موافقت كرد كه هلي كوپتر در اختيار گروگانگيرها كه از مبارزان فلسطيني بودند بگذارد تا بدون خونريزي از آلمان خارج شوند. گروگانگيرها پذيرفتند و با گروگانها با هليكوپتر به فرودگاه منتقل شدند.

طبق گزارش رسانه هاي وقت، پليس آلمان در فرودگاه به سوي گروگانگيرها شليك كرد كه گروگانگيرها هلي كوپتر حامل 9 گروگان را منفجر كردند كه همه آنان كشته شدند. سپس ميان پليس آلمان و فلسطيني ها زد و خورد صورت گرفت كه يك پليس و چهار فلسطيني كشته و چهار فلسطيني ديگر دستگير شدند. ورزشكاران اسرائيلي براي شركت دربازيهاي المپيك تابستاني به مونيخ رفته بودند. فلسطيني ها براي آزاد كردن گروگانها خواستار آزاد شدن 200 زنداني فلسطيني شده بودند. عكس زير هلي كوپتر آلماني را پس انفجار در فرودگاه نشان مي دهد.

 

هلي كوپتر آلماني را پس انفجار در فرودگاه

 

1941م:شهر لنينگراد كه از چهارم سپتامبر 1941 در محاصره ارتش آلمان قرار گرفته بود از ششم سپتامبر (دو روز بعد)، به دستور شخص هيتلر زير گلوله باران لاينقطع قرار گرفت. محاصره طولاني لنينگراد ((که دوباره به سن پترزبورگ تغيير نام داده است) همزمان با حمله نيروهاي شوروي به ايران بود. اين محاصره كه منجر به مرگ يك ميليون تن از جمعيت شهر شد، تا سال 1944 ادامه داشت.


2003م:در سال 2003 در اين دنياي پر از مشكلات و غوغا، "مسواتيMswati" پادشاه (در آن سال 35 ساله) كشور آفريقايي سوازيلند فارغ از هر غم و اندوه در جستجوي همسر دوزادهم بود. طبق يك رسم كهن، دختراني كه بخواهند همسر پادشاه سوازيلند Swaziland شوند در برابر او در يك برنامه رقص سه ساعته شركت مي كنند و او بكي را كه بپسندد از ميان آنان انتخاب مي كند. اين رقص پنجم سپتامبر 2003 در شهر لوبامبا Lobamba با شركت نزديك به پنجاه هزار دختر برگزار شد و «مسواتي» در پايان مراسم اعلام كرد كه چند دختر را پسنديده كه نظر خود را در باره انتخاب يكي از آنان بعدا پس از بررسي بيشتر اعلام خواهد كرد. وي در آن زمان داراي ده همسر و يك نامزد بود. طبق يک رسم کهن، دختري كه انتخاب مي شود، براي مدتي بايد نامزد پادشاه باشد تا با آداب و تشريفات كاخ سلطنتي آشنا شود. "مسواتي" ده روز پس از مراسم رقص پنجم سپتامبر 2003 نظر خودرا اعلام داشت و دختر مورد پسند نامزد او شد.

 

King Mswati

 

1968م:سوازيلند 17 هزارکيلومتر مربعي در دل فدراسيون افريقاي جنوبي قرار گرفته و قبلا مستعمره انگلستان بود که در سپتامبر 1968 به آن استقلال داد. درصد بيماران ايدزي در سوازيلند بيش از هر کشور ديگر جهان است. طبق يک آمار، 39 درصد از افراد بزرگسال اين کشور به بيماري ايدز دچار هستند و در نتيجه متوسط طول در اين کشور خيلي پايين است.

1620: يك دسته از مهاجران انگليسي تحت نام «زائر» بندر پليموت اين كشور را با كشتي «مي فلاور» به سوي آمريكاي شمالي ترك كردند تا در اين سرزمين (متعلق به ساکنان بومي اش و بدون کسب رضايت آنان) و به دور از غوغاي اروپا و اختلافات مذهبي و سياسي زندگي كنند.

1776: توفان دريايي گوادلوپ كه در اقيانوس اطلس پديد آمده بود در مسير خود در كارائيب و سواحل شرقي آمريكاي شمالي بيش از شش هزار تن را بي جان ساخت. اين توفانهاي دريايي هرسال در ماههاي معيني و بويژه در سپتامبر در همان منطقه پديد مي آيند و تقريبا در همان مسير همه ساله حرکت مي کنند. ميزان شدت آنها بستگي به گرمي هوا در منطقه دارد.

1907: Sully Prudhomme شاعر و نويسنده فرانسوي و برنده جايزه ادبي نوبل سال 1901 درگذشت. از وي 17 كتاب و از جمله يك مجموعه شعر تحت عنوان «فرانسه» باقي مانده است كه در وصف وطنش سروده است.

1939: در پي انگلستان و مهاجرنشينانش، دولت آفريقاي جنوبي نيز به آلمان (كه به لهستان حمله برده بود) اعلان جنگ داد.

1983: دولت شوروي تاييد كرد كه يك هواپيماي كره جنوبي (پرواز KAL _ 007) را كه بدون اجازه، وارد آسمان آن كشور شده بود برفراز ساحل غربي ساخالين سرنگون ساخته است. در اين رويداد 269 تن از جمله يك عضو كنگره آمريكا كه عازم كره جنوبي بود كشته شده بودند.

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------