تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ -20شهریور



226م:پاره اي از مورخان، يازدهم سپتامبر سال 226 ميلادي (شهريور ماه) را سالروز جنگ هرمزدگان (نزديكان بهبهان) ذكر كرده اند و از آن به نام جنگ داخلي ايرانيان نام برده اند. در اين جنگ اردشير پاپكان حاكم پارس بر اردوان پنجم شاه اشكاني غلبه كرد كه با كشته شدن وي حكومت 476 ساله اشكانيان پايان يافت. اردشير برغم علاقه اي كه به کرمان داشت و پيش بيني مي شد كه اين شهر را مركز حكومت خود قرار دهد، پايتخت را از تيسفون (كنار دجله و 35 کيلومتري جنوب بغداد امروز) منتقل نكرد. ساسانيان در طول حكومت چهار قرني خود مانع از ورود نژاد نيمه زرد از آسياي مركزي به قلمرو ايران در "فرارود" شدند؛ آنان كوشش داشتند كه اختلاط نژاد در ايران صورت نگيرد. به علاوه، امكان ندادند كه حكومت روم در آسيا پيشروي كند. آئين زرتشت را دين رسمي ايرانيان قرار دادند و روميان را وادار كردند كه پيروان آن را در قلمرو خود مخصوصا در بالكان تحمل كنند. ساسانيان كه اردشير سر سلسله آنانست پايه گذار يك ناسيوناليسم افراطي در ايران بوده اند.

 

مجسمه اردشير پاپکان

 

1954م:يازدهم سپتامبر سال 1954 (20 شهريور 1333) فرمانداري نظامي تهران اعلام كرد كه سازمان نظامي حزب توده ايران را كشف كرده، اعضاي آن در ارتش، ژاندارمري و شهرباني شناخته شده اند و دستگيال ري آنان ادامه دارد. فرمانداري نظامي به دليل ادامه بازپرسي از دستگير شدگان كه اشاره كرده بود دهها نفرند توضيح بيشتري در اين باره نداده بود. كشف اين سازمان يك سو چند روز پس از كودتاي 28 امرداد 1332 صورت گرفت و هنوز اين معما لاينحل باقي مانده است كه چرا حزب کمونيست توده با اين سازمان نيرومند نظامي و تشكيلات وسيع خود نتوانسته بود كودتاي 28 امرداد را درهم شكند.

شمار افسران دستگير شده بعدا از يكصد تن هم تجاوز كرد كه عده اي از آنان اعدام و بقيه به زندان طولاني محكوم شدند و گروهي هم كه به صورت هوادار بودند اخراج و در اختيار وزارت كار گذارده شدند. از همين زمان حزب توده بيش از گذشته زيرزميني شد.

سه دهه بعد (اوايل دهه 1980) هم "مک فارلين" مشاور ويژه ريگن رئيس جمهوري وقت آمريکا در امور امنيت ملي با دادن اطلاعات نادرست به جمهوري اسلامي که شوروي نيروي عظيمي را در قفقاز براي تصرف ايران و سپردن حکومت آن به حزب توده مستقر ساخته و سازمان نظامي اين حزب بارديگر فعال شده و به شوروي اطلاعات محرمانه مي دهد باعث شد که حزب توده توسط مقامات تهران قلع و قمع شود.

 

1823م:يازدهم سپتامبر سالگشت درگذشت «ديويد ريكاردوDavid Ricardo» اقتصاددان انگليسي است كه در سال 1823 فوت شد. وي كه يك اقتصاددان كاپيتاليست بود اصول متعدد به دست داده است از جمله رابطه پول و جمعيت را. طبق اين اصل، هرچه دستمزدها بالا برود و پول در دسترس عوام الناس زيادتر باشد، جمعيت بيشتر مي شود زيرا كه اين قشر (طبقه مزد بگير) وقتي كه خود را در رفاه ببيند نگران تعدد فرزندانش نخواهد بود و در نتيجه، جمعيت بدون توجه به ظرفيت منابع كشور افزايش مي يابد و پس از رسيدن اين جمعيت به سن كار، بيكاري و متعاقب آن فقر ظاهر مي شود كه عصيان و شورش و انواع جرائم را به دنبال خواهد داشت.

توصيه ديگر ريكاردو اين است كه هر ملت توجه خود را معطوف به محصولاتي كند كه امكان توليد آنها را دارد و در طول تاريخ به اين توليدات شهرت يافته است. با پيروي از اين روش، توليدات ملل مرغوبتر شده و تجارت رونق خواهد يافت و سهلتر خواهد شد. به همين دليل ريكاردو برضد «پروتكشنيسم» و حمايت «به هر قيمت» از صنايع داخلي است، و مي گويد كه چنين حمايتي باعث نامرغوب و گران بودن توليد مي شود. ريكاردو كه حامي رقابت آزاد كالا در بازار است، پروتكشنيسم را عامل جلوگيري از پيشرفت توليدات يك ملت، و نيز به زيان مصرف كننده مي داند. عقايد ريكاردو كمكي بزرگ به لغو پروتكشنيسم (سياست حمايت از صنايع داخلي، حتي اگر كالاي نامرغوب و گران توليد كنند) در انگلستان قرن 19 و پيشرفت توليدات صنعتي اين كشور شد.

 

Ricardo


2005م:دهم و يازدهم سپتامبر 2005 تفسير رسانه ها عمدتا درباره انتخابات مصر بود كه حسني مبارك ژنرال هوايي سابق بار ديگر برنده آن اعلام شده بود. تفسير نگاران پيروزي مبارک را، شكست دمكراسي خوانده بودند. يک مفسر سويسي نوشته بود: تعريف دمکراسي که از سال 508 پيش از ميلاد مطرح است بر اين مدار قراردارد که همه افراد جامعه متساوي الحقوقند و بايد يکسان به قدرت دسترسي داشته و در مديريت عمومي جامعه سهيم باشند. همچنين رضايت اكثريت ملت شرط مشروعيت دولت است كه در انتخابات مصر، تنها 23 درصد شركت كرده بودند، يعني 77 درصد با عدم مشاركت، به روش انتخابات «نه» گفته بودند و تازه، مبارك با 88 درصد همين اقليت مردم مي خواهد شش سال ديگر حكومت كند و طول رياست خود بر مصر را به 30 سال برساند (مساوي با يک پادشاه). قانون اساسي سال 1971 مصر، نظام اين كشور را سوسيال دمكراسي اعلام كرده كه بنظر مي رسد دقيقا رعايت نمي شود و از سوسيال دمكراسي واقعي خبري نيست. در انتخابات دهه اول سپتامبر 2005 مصر به نامزدهاي بيشتري اجازه شركت داده شده بود، ولي اين كار در نتيجه انتخابات تغييري نداد!.


1683م:يازدهم سپتامبر1683 ارتشهاي متحد اروپاي مركزي مركب از 130 هزار نظامي ارتش 140 هزار نفري عثماني به فرماندهي قره مصطفي را در نزديكي شهر وين شكست دادند. اين آخرين تعرض عثماني ها به شهر وين بود. در سال 1529 نخستين تجاوز عثماني به وين و محاصره طولاني اين شهر نيز شكست خورده بود.

 

1888م:امروز در كشورهاي آمريكاي لاتين روز معلم و ابراز قدرداني از «سارمينتوDomingo F. Sarmiento Albarracin» است كه11 سپتامبر 1888 درگذشت. رسانه هايي كه به اين مناسبت، مطلب نوشته اند تاكيد براين دارند كه اگر هر ملتي از «خدمتگزاران بدون چشمداشت» خود چنين قدرشناسي هايي بعمل آورد، جهان پر از افراد فداكار خواهد شد كه براي بهبود و پيشرفت جامعه خود تلاش بدون مزد خواهند كرد. سارمينتو يك معلم آرژانتيني بود كه در كلاس درس و در نوشته هايش در مطبوعات از اشتباهات دولت علنا انتقاد مي كرد و به همين سبب براي ده سال از كشور تبعيد شد. وي در اين ده سال به كشورهاي اروپايي، ايالات متحده و كانادا سفر كرد و درباره سيستم آموزش و پرورش عمومي اين ممالك و پيروزي هاي آنها به مطالعه پرداخت و در اين زمينه چند كتاب نوشت. در بازگشت به كشور، آرژانتيني ها كه متوجه دلسوزي و زحمات و نيات خوب او شده بودند، با التماس و درخواست وي را راضي به ورود به سياست كردند، نخست او را به شوراي شهر و مجلس فرستادند و سپس رئيس جمهوري كردند. سارمينتو در اين مقام افكار خود را در زمينه آموزش و پرورش درست، رايگان و يكنواخت در آرژانتين پياده كرد و چون نتايج خوب بود، همه كشورهاي آمريكاي لاتين آن را اقتباس كردند و نمايندگان آنها در يك اجتماع بزرگ در پاناما به منظور قدرشناسي، سالروز درگذشت سارمينتو را روز معلم در سراسر آمريكاي لاتين اعلام كردند كه دهها سال است رعايت مي شود.

 

Sarmiento

 

1941م:11سپتامبر سال1941 چارلز ليندبرگ Lindbergh هوانورد پرآوازه آمريكايي و نخستين انساني كه بدون توقف، با يك هواپيماي يك موتوره عرض اقيانوس اطلس را پيمود و از آمريكا به پرواز درآمد و در اروپا بر زمين نشست در نطق شديداللحني تاكيد كرد كه دولت انگلستان، يهوديان، روزولت و اطرافيان او توطئه كرده اند كه پاي آمريكا را به جنگ اروپائيان (جنگ دوم جهاني) بكشانند. ليندبرگ در اين زمينه مبارزه کوتاه مدتي را آغاز كرد كه نتيجه بخش نبود.

 

Lindbergh


1948م:11 سپتامبر سال 1948 نخستين جنگ ميان هند و پاكستان بر سر كشمير آغاز شد. در همين روز محمدعلي جناح بنيادگذار كشور پاكستان نيز درگذشت. از آن زمان تاکنون (سال 2008) دو جنگ ديگر بر سر همان مسئله ميان هند و پاکستان که پيش از سال 1947 يک کشور را تشکيل مي دادند روي داده است و راه حلي هم براي مسئله کشمير به دست نيامده است.

 

1956م:يازدهم سپتامبر سال 1956 دولت شوروي فاش كرد كه در چهارم سپتامبر (يك هفته پيش از آن) كمكهاي نظامي و تسليحاتي قابل ملاحظه اي در اختيار افغانستان گذارده است تا بتواند با تكيه بر آنها از بي طرفي خود دفاع كند كه بي طرفي و ثبات افغانستان تضميني براي حفظ صلح و پيشرفت اقتصادي تمامي منطقه مربوط است. در اعلاميه دولت مسكو تاكيد شده بود كه اين دولت به هيچ قيمت اجازه نخواهد داد كه افغانستان از جاده بيطرفي و عدم تعهد خارج شود، و ناآرامي در مرزهاي جنوب شرقي خود را هرگز تحمل نخواهد كرد. حفظ بي طرفي افغانستان اساس سياست خارجي شوروي در قبال منطقه و آسياي جنوبي خواهد بود و خرسند است كه هند نيز چنين سياستي را دنبال مي كند.

"تاريخ" نشان داده است که مسکو از سال 2001 عملا ناآرامي در افغانستان را تحمل کرده است. استقرار نظامي "ناتو" که اتحاديه اي ويژه منطقه اتلانتيک شمالي (آمريکاي شمالي و اروپاي غربي) است در افغانستان هنوز صداي اعتراض مسکو را بلند نکرده است!.


1971م:در همين روز در سال 1971 نيكيتا خروشچف رهبر پيشين شوروي كه تلاش كرد چهره ديگري از سوسياليسم ترسيم كند در 77 سالگي درگذشت. در وفاداري خروشچف به سوسياليسم (تحقق عدالت در جامعه و تامين برابري اجتماعي ـ اقتصادي مردم) ترديد نبود و اگر بركنار نشده بود، شايد که سوسياليسم در شوروي شكست نمي خورد. خروشچف با انتقاد علني از استالين خواست كه خودرا از گذشته كرملين جدا كند، ولي با همين عمل سكه اي را شكست كه ديگر مرمت نشد. او در سفر به آمريكا با حرفهاي طنزگونه و رفتار توام با شوخي خود خواست با مهارت تمام از نظام موجود غرب و راه و روش آمريكايي انتقاد كند. وي در جلسه 12 اكتبر 1960 مجمع عمومي سازمان ملل دو بار كفش خود را به علامت اعتراض به نطق دو ناطق ضدشوروي از پايش درآورد و بر ميزي كه نشسته بود كوبيد و با اين عمل نيز نشان داد كه نزاکت هاي ديپلماتيک غرب را به هيچ مي شمارد و سازمان ملل هم مرجعي چندان جدي نيست.

برخي از خاطره نگاران (بدون ارائه سند) نوشته اند که خروشچف در محافل غير رسمي چند بار گفته بود که ايکاش حزب سوسيال دمکرات روسيه (در سال 1912) تجزيه نشده بود و يا اينکه بلشويکها پس از انقلاب، تا دهها سال و دست کم يک نسل راه منشويکها (سوسياليستهاي ملايم - سوسيال دمکراتها) را در پيش گرفته بودند و همچنين؛ اي کاش که لنين دست کم ده سال ديگر زنده مي ماند و کارها به دست استالين نمي افتاد. ترديد دارم که بشود يک ايدئولوژي را با زور و خشونت پياده کرد.

 

نيکيتا خروشچف


1973م:11سپتامبر سال 1973 سالروز پايان حكومت سالوادور آلنده رئيس جمهور سوسياليست كشور شيلي است. در اين روز جمعي از نظاميان شيلي به رياست ژنرال اوگوستو پينوچت (پينوشه) كاخ رياست جمهوري شيلي را محاصره كردند. آلنده با تفنگي كه قبلا فيدل كاسترو به او هديه كرده بود به ميان مدافعان كاخ رفت و ضمن مبادله گلوله كشته شد. همسر او همان روز اعلام كرد كه كودتاي نظاميان با كمك و نقشه واشنگتن و به دست CIA انجام شده است. آلنده كه در سال 1970 به رياست جمهوري شيلي انتخاب شده بود بسياري از شركتهاي آمريكايي فعال در شيلي را ملي كرده بود. كمپاني آمريكايي «آي تي تي» در ساقط كردن آلنده نقش موثر داشته است. آلنده كه افكار ماركسيستي داشت پس از روي كارآمدن، تلاش كرد كه سوسياليسم را در شيلي در چارچوب دمكراسي و با تعاوني كردن موسسات پياده كند كه توام با خشونت نباشد ـ همين روشي كه كمونيستها پس از فروپاشي شوروي در پيش گرفته اند.

 

دكتر آلنده و دكتر چه گوارا ــــــــــــــــــــــــ دكتر آلنده

 

2001م:11سپتامبر سال 2001 كه در آمريكا به روز ناين ايلون (9 ـ 11) معروف شده است، جهان با عمليات بي سابقه اي كه انتظار آن نمي رفت رو به رو شد. تني چند و عمدتا از اتباع دولت سعودي با نقشه قبلي، در آسمان ايالات متحده چند هواپيماي مسافربر را ربودند و آنها را بر برجهاي دوقلوي شهر نيويورك (World Trade Center) و نیز بر ساختمان وزارت دفاع امريكا (پنتاگون) کوبيدند که ضمن آن جمعا

2 هزار و 974 تن كشته شدند و جهان با نوع تازه اي از جنگ و مبارزه رو به رو شد كه «گرهارد شرودر» صدراعظم وقت آلمان آن را "جنگ غيردولتي" نام نهاد. يكي از هواپيماهاي ربوده شده بر اثر مقاومت مسافران كه با سلفون از برخورد دو هواپيما با برجهاي نيويورك آگاه شده بودند برفراز پنسيلوانيا سرنگون شد و در ناحیه شنکسویل (Shanksville) بر زمین افتاد و همه سرنشینانش کشته شدند. ظاهرا ربايندگان اين هواپيما در نظر داشتند كه آن را بر كاخ سفيد و يا ساختمان كنگره آمريكا بكوبند، زيرا كه هواپيما را از مسیر اصلی به سوي شهر واشنگتن تغيير جهت داده بودند.

 

برج دوقلوي نيويورك پس از برخورد هواپيماها


2001م:با اين همه دقتي كه پس از رويداد 11 سپتامبر 2001 در فرودگاههاي آمريكا صورت مي گيرد نهم سپتامبر 2003 يك مرد جوان بدون اين كه كسي متوجه شود خود را در صندوق چوبي قرار داد و با هوپيما از نيويورك به دالاس تكزاس منتقل شد. وي كه خودرا «چارلز مكينلي» معرفي کرده بود در يك انبار كالا در نيويورك كار مي كرد كه طبق اظهار خود او ، ضمن كار ناگهان به كله اش زد كه خود را در صندوق چوبي ويژه حمل كامپپوتر به ابعاد يك متر و پنج سانتيمتر در 90 سانتيمتر قرار دهد و قبلا نشاني خانه والدينش در شهر دالاس را روي صندوق بچسباند و به صورت بار به دالاس برود و بدون اين كه پولي داده باشد از والدينش ديدن كند!.

صندوق حاوي چارلز در ميان صندوقهاي ديگر به فرودگاه منتقل و به هواپيماي شركت «كيتي هاك كارگو» بارگيري و هواپيما پس از دو توقف بين راه در فرودگاه دالاس برزمين نشست و صندوق حاوي چارلز كه 165 سانت قد و 137 كيلو گرم وزن داشت با "ليفت تراك" به كاميون حمل و به خانه والدينش انتقال يافت. مادر چارلز در قبول صندوق كه سفارش آن را نداده بود ترديد داشت و با راننده وارد بحث شد. چارلز كه جر و بحث آنها را مي شنيد در صدد بر آمد از فرصت استفاده كند صندوق را باز و فرار كند زيرا اگر به انبار بازگشت داده مي شد مرگ او از گرسنگي و تشنگي قطعي بود. ولي هنگام بازكردن صندوق، راننده متوجه او شد و جريان را به پليس اطلاع داد و چارلز به زندان منتقل شد تا دادگاه به کار او رسيدگي کند. چون پرونده داراي زنداني بود (زندانيدار رقم خورده بود) قاضي مربوط دو روز بعد (يازده سپتامبر 2003) به آن رسيدگي کرد. قاضي پس از شنيدن اظهارات نماينده دادستان شهر، اعلام کرد که نمي تواند چارلز را در زندان نگهدارد زيرا كه در قانون چنين عملي جرم شناخته نشده است.

 

چارلز


2003م:يازدهم سپتامبر 2003 اعلام شد كه بانو «لني ريفنستال» نابغه آلماني فيلمبرداري مستند كه فيلمبردار ويژه هيتلر بود دو روز پيش از اين در 101 سالگي در گذشته است. در سال 1945 ، پس از شكست رايش سوم، فاتحان جنگ اين زن را هنرمندي كه مهارتش را در خدمت نازيسم و وسيله تبليغ افكار و اعمال هيتلر قرار داده بود اعلام كردند و با اين كه حكمي بر محكوميت او صادر نشد تا دهه هاي اخير در آپارتماني در مونيخ خود را منزوي كرده بود. وي سرانجام در سنين پيري و پس از اينکه احساس کرد که ديگر کسي او را نمي شناسد و انگشت نما نخواهد بود بار ديگر دست به دوربين برد و چند فيلم مستند از جمله فيلمي از جزاير مرجاني اعماق درياي «مالديو» تهيه كرد. تكنيكي را كه بانو «لني» در سال 1934 براي فيلمبرداري ابداع كرد مورد استفاده فيلمبرداران نسل امروز است.

 

لني در 35 سالگي ـــــــــــــ لني در 90 سالگي

 

2003م:هنري كيسينجر وزير امور خارجه آمريكا در دوران حكومت هاي نيكسون و فورد به مناسبت انتشار كتاب تازه اش «بحران» ، 11 سپتامبر 2003 در مصاحبه اي طولاني كه با شبكه تلويزيون عمومي آمريكا ـ پي بي اس ـ انجام داد گفت كه در دوران وزارت او، آمريكا با دو بحران حساس رو به رو بود: يكي جنك 1973 اعراب و اسرائيل و ديگري جنگ ويتنام. ما در جنگ اعراب و اسرائيل برنده و در جنگ ويتنام بازنده شديم. پيروزي ما در جنگ اعراب و اسرائيل اين بود كه با تلاش و بازي هاي فراوان مانع از ورود شوروي به كمك سوريه به صحنه جنگ شديم و با تشديد درگيري كردها با دولت وقت عراق، اين كشور امكان نيافت به كمك سوريه بشتابد. کيسينجر متولد آلمان وضعيت عراق (سال 2003) با ويتنام آن روز را مقايسه كرد و گفت: ترديد نيست كه آمريكا در عراق با يك جنگ خاص چريكي رو به روست، همانند جنگ ويتنام. با اين تفاوت كه در ويتنام، شوروي و چين به كمونيست ها وسيعا كمك مي كردند و اسلحه و كمك مي رساندند. در عراق چنين کمکي مشاهده نمي شود. در ويتنام انفجار انتحاري هم کمتر ديده مي شد.

 

کيسينجر

 

2003م:نهم سپتامبر 2003 (سه شنبه شب )، شبكه تلويزيوني سي بي اس آمريكا با خانواده هاي آن دسته از نظاميان آمريكايي مستقر در عراق كه از ميان ذخيره ها انتخاب شده بودند مصاحبه كرد. مصاحبه شوندگان از شنيدن اين خبر كه ماموريت آنان تمديد شده نگران و پاره اي از آنان گريان بودند. آنان كه طرف مصاحبه قرار گرفته بودند گفتند كه افراد ذخيره عمدتا داراي همسر و فرزند و كسب و كار هستند كه اگر بمدت طولاني ازخانه و شهر خود دور باشند كسب و كار را ازدست مي دهند و بچه هايشان نيز بي تابي خواهند کرد. نزديك به 20 در صد 181 هزار نظامي آمريكايي مستقر در سال 2003 در عراق و كويت از افراد ذخيره و احتياط بودند.

 

1541: بوميان شيلي (اصطلاحا سرخپوست ها) شهر سانتياگو (پايتخت فعلي شيلي) را توسط مهاجران اسپانيايي ساخته شده بود ويران ساختند، زيرا اين مهاجران را مهاجم به سرزمين هاي خود مي دانستند.

1855: در جريان جنگ كريمه، روسيه پس از يك سال جنگ بندر سباستوپلSebastopol را تسليم انگلستان، فرانسه و ساير نيروهاي مخالف خود كرد.

1885:ديويد هربرت لارنس نويسنده جنجالي انگلستان به دنيا آمد و 45 سال عمر كرد.

1919: سپاه تفنگداران ايالات متحده كشور هندوراس را تصرف كرد.

1922: فلسطين تحت الحمايه انگلستان قرار گرفت.

2003: بانو «آنا ليند» وزير امور خارجه سوئد كه روز پيش از اين در يك فروشگاه چاقو خورده بود در بيمارستان درگذشت. با اين كه ضارب دستگير شده است و دو سال از اين ماجرا مي گذرد هنوز انگيزه قتل به درستي روشن نشده است. اين رويداد در آستانه يك رفراندم در سوئد انجام گرفت كه در آن نظر مردم درباره تبديل پول ملي به «يورو» خواسته شد و بانو ليند از موافقان بود كه اكثريت مردم مخالفت كردند.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------