مروري بر فيلمهايي كه از پرده پايين كشيدهشدند....
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : یکشنبه, 12 آذر 1391 11:50
به تاریخ و نتیجهی عملمان بنگریم: مروري بر فيلمهايي كه از پرده پايين كشيدهشدند / خلاصهی داستان، شرح حادثه و نام وزیر ارشاد وقت
سينماي ايران با مقوله وارد شدن نظرها و ديدگاههاي بيروني براي تعيين سرنوشت فيلمها بيگانه نيست. از ابتداي دهه 60 تعيين تكليف براي فيلمها در فضايي خارج از محيط تعريف شده مديريت سينما آغاز شد و همچنان نيز ادامه دارد، هرچند كه در اين مسير گاه وقفهيي افتاده و گاه شدت گرفته است.
به گزارش کافه سینما، اعتماد نوشت: يكي از دلايل افزايش اين نفوذها را در امور سينمايي ميتوان ميزان قدرت معاونت سينمايي دانست. در مواقعي كه معاونت سينمايي به عنوان حامي سينماگران وارد ميدان شده و وظايف تعريف شده خود را در اين مسير به درستي انجام داده و در عين حال حمايت اصناف را نيز به همراه داشته به خوبي توانسته از اين شرايط بحراني عبور كند و گاه همانند اين روزها دشواري و پيچيدگي امور بسيار بيشتر از آن بوده كه در كنترل بگنجد.
پايين آمدن ارزش پروانه نمايش يكي از تبعات نفوذ ديدگاه غيرسينماييها در امور سينما است. واكنشهاي خياباني به اكران «من مادر هستم» ساخته فريدون جيراني بهانهيي است تا نگاهي به مجموعه فيلمهايي كه در نيمه راه اكران متوقف شدهاند صورت بگيرد.
خصوصي (كارگردان و تهيهكننده: محمدحسين فرحبخش)
سال ساخت: 1390، سال اكران: 1391، مدت زمان اكران: 24 روز
وزيرارشاد: محمد حسيني، معاون امور سينمايي: جواد شمقدري، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي: عليرضا سجادپور
خلاصه داستان: ابراهيم كياني از انقلابيون پرجوش و خروش اول انقلاب است كه برشهايي از زندگي او در اين 30 سال را ميبينيم: در تظاهرات ضد فيلمفارسي و ضد بدحجابي حضور فعال داشته و ديگران را نيز بهشدت عمل هرچه بيشتر توصيه ميكند، پستهاي مهمي در زندان و قوه قضاييه داشته و پايش به يك ماجراي بزرگ مالي كشيده شده است...
«خصوصي» فيلمي بود كه در سيامين جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و جايزه چنداني را از آن خود نكرد. فيلم فرحبخش با حمايت معاونت سينمايي توليد شده بود و اين كمتوجهي به فيلم در جريان جشنواره فيلم فجر اتفاقي دور از انتظار بود. پيش از نمايش فيلم در جشنواره نيز شنيده ميشد موضوع فيلم كه رويكردي سياسي دارد درصدد عيان كردن برخي مسائل درباره چهرههاي سياسي دولت قبل است، اما نتيجه فيلم برعكس شد.
فيلم در نوروز 1390 روي پرده رفت و اين اكران آغاز همه دردسرها بود. نمايش روابط ميان زن و مرد در فيلم به گونهيي كه به تعبير مخالفان پردهدريهايي در آن صورت گرفته بود از سوي گروه معترض فيلم را مورد انتقاد جدي قرار داد و اعتراضهاي خياباني با درخواست پايان دادن به اكران فيلم همراه شد. در تهران ابتدا سالنهاي سينماي حوزه هنري «خصوصي» را از پرده پايين آوردند و پيش از آن در برخي شهرستانها بنا بر صلاحديد اداره ارشاد استانها نمايش فيلم نيمهرها شده بود كه در نهايت نيز معاونت سينمايي با پايان دادن به نمايش فيلم كنار آمد. اين زماني بود كه فروش «خصوصي» به 306 ميليون تومان رسيده بود.
گشت ارشاد (كارگردان و تهيهكننده: سعيد سهيلي)
سال ساخت: 1390، سال اكران: 1391، مدت زمان اكران: 31 روز
وزير ارشاد: محمد حسيني، معاون امور سينمايي: جواد شمقدري، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي: عليرضا سجادپور
خلاصه داستان: دختر و پسر جواني در يكي از پاركهاي تهران مشغول گردش هستند كه ماموران گشت ارشاد از راه ميرسند و قصد دارند آنها را به ستاد ببرند. حسن كه يكي از ماموران است مورد را با بيسيم به مركز اطلاع ميدهد و مامور ديگر به نام عطا به آرامي به جوانك گوشزد ميكند كه رييسشان حاج عباس بسيار عصبي و تندمزاج است و اهل رشوه گرفتن نيست، اما ميتواند براي راضي كردن حاجي با خودش معامله كند. عطا تمام دارايي و كيف پولش را ميگيرد و بعد هم جوانك را وادار به كتك خوردن و عذرخواهي ميكند تا عباس به او تذكري بدهد و قضيه فيصله پيدا كند. عطا و حسن و عباس وارد خانه ويلايي بزرگي ميشوند كه خالي از اسباب زندگي است و معلوم ميشود آنها ماموراني قلابي هستند كه جوانها را سركيسه ميكنند.
«گشت ارشاد» با همين عنواني كه براي آن انتخاب شده بود، نشان از آن داشت كه حتما حواشي به همراه خواهد داشت؛ اما قبل از نمايش فيلم در جشنواره فيلم فجر بعيد به نظر ميرسيد اين فيلم از سوي گروههاي مذهبي مورد انتقاد قرار گيرد. در نهايت آنچه براي «خصوصي» رخ داد درباره «گشت ارشاد» نيز اتفاق افتاد. البته روند پايان دادن به اكران اين فيلم كندتر از «خصوصي» بود. فيلم حدود يك ماه روي پرده ماند و فروش آن به يك و نيم ميليارد تومان رسيد.
مكس (كارگردان: سامان مقدم، تهيهكننده: مرتضي شايسته)
سال ساخت: 1384، سال اكران: 1385، مدت زمان نمايش: حدود پنج هفته
وزير ارشاد (زمان اكران): محمدحسين صفارهرندي، معاون امور سينمايي (زمان اكران): محمدرضا جعفريجلوه، مديركل اداره نظارت ارزشيابي (زمان اكران): محمود اربابي
وزير ارشاد (زمان ساخت): احمد مسجدجامعي، معاون امور سينمايي (زمان ساخت): محمدمهدي حيدريان، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي (زمان ساخت): جعفر صانعيمقدم خلاصه داستان: در دوران اصلاحات هيات دولت تصميم ميگيرد از چهرههاي ايراني سرشناس كه از ايران مهاجرت كردهاند دعوت كند به ايران بازگردند و يكي از اين افراد موسيقيداني برجسته است. اما ارسال نامه از ايران به امريكا و آدرس نادرست موجب ميشود مكس خواننده بارهاي دست چندم لسآنجلس به جاي موسيقيدان سرشناس راهي ايران شود و مواجهه اين شخصيت با برنامههايي كه براي او در ايران تدارك ديده بودند باقي اتفاقات داستان را به همراه دارد.
«مكس» زماني كه براي دريافت پروانه نمايش ارائه شد، از سوي شوراي مديراني مورد بازبيني قرار گرفت تا درباره اكران آن تصميمگرفته شود؛ پرداخت فيلم به موضوعي سياسي سبب شده بود، هر دو طيف اصلاحطلبان و اصولگرايان اشكالاتي را به آن وارد بدانند. در هر صورت با وجود آنكه اقداماتي براي اكران فيلم پيش از تغيير مديريت وزارت ارشاد و عملا تغيير دولت صورت گرفت، اما اين اتفاق نيفتاد، اما با فاصله كوتاهي از تغيير دولت «مكس» روي پرده رفت. البته فيلم با حذفيات قابل توجهي در جريان اكران روبهرو شد، با وجود اعمال اين حذفيات كه در نسخه عرضه شده در شبكه نمايش خانگي بيشتر هم شد، نتوانست روي پرده سينما دوام بياورد.
زمان اكران عمومي «مكس» يكسال و چند ماه بعد از روي كار آمدن صفارهرندي و تيم مديريتياش بود، پاييز 1385 فيلم اكران شد و محرم نزديك بود، به بهانه نزديك شدن محرم و كمدي بودن فيلم اكران آن پس از حدود پنج هفته به پايان رسيد. فروش آن در اين مدت حدود 450 ميليون تومان بود و در زمان پايان اكران تعداد مخاطباني كه به سالن سينما ميرفتند براي تماشاي آن بسيار بيشتر از مخاطباني بود كه در ابتداي اكران راهي سالنهاي سينما شدند. اكران فيلم در زمان مرده و بعد طرح بهانه نزديك شدن به ماه محرم، گويا ابزاري براي پنهان كردن چيزهايي بود كه در پس پرده اتفاق ميافتاد. معاونت سينمايي وقت خوشنامي اكران فيلمي بلاتكليف و احتمالا توقيفي را براي خود به ارمغان آورد، اما از سوي ديگر مدعي وارد شدن فشارهاي زياد از سوي مقامات بالادستي بود كه در نهايت نيز همين روش نتيجه داد و فيلم در اوج فروش از پرده پايين كشيده شد.
نقاب (كارگردان: كاظم راستگفتار، تهيهكننده: علي آشتيانيپور)
سال ساخت: 1383، سال اكران: 1385، مدت زمان اكران: حدود چهار هفته
وزير ارشاد (زمان اكران): محمدحسين صفارهرندي، معاون امور سينمايي (زمان اكران): محمدرضا جعفري جلوه، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي (زمان اكران): محمود اربابي
وزير ارشاد (زمان ساخت): احمد مسجدجامعي، معاون امور سينمايي (زمان ساخت): محمدمهدي حيدريان، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي (زمان ساخت): جعفر صانعيمقدم
خلاصه داستان: تصادفي دريكي از خيابانهاي دوبي منجر به آشنايي و سرانجام ازدواج نگار دختر يك تاجر پولدار ايراني با كامران يك رستوراندار ميشود.
«نقاب» در ابتدا قرار بود با عنوان «پيتوك» توسط سامان مقدم كارگرداني شود كه چنين نشد و كاظم راستگفتار كه پيش از ساخت اين فيلم «عروس خوش قدم» را به عنوان فيلمي پرفروش در كارنامه داشت فيلم را در دوبي فيلمبرداري كرد، اما از زمان ساخت تا اكران اتفاقات بسياري براي آن رخ داد. موضوع فيلم كه به فيلمبرداري و گروكشي از زنان مربوط ميشد اين شائبه را در ميان مديران به وجود آورده بود كه در صورت اكران به عنوان فيلمي مروج چنين اقدامي قلمداد شود همين مساله همواره شك و شبهه را درباره اكران كردن فيلم دامن ميزد تا اينكه بالاخره پس از تغيير مديريت، محمود اربابي به عنوان مديركل اداره نظارت و ارزشيابي تصميم گرفت به پرونده باز يكي از فيلمهاي توقيفي پايان دهد و «نقاب» را با اعمال تغييرات بسيار و تدويني نسبتا متفاوت از آنچه در ابتدا بود راهي پرده سينما كند.
فيلم اكران شد، اما اين دقيقا زماني بود كه قاچاق فيلمهاي سينمايي روي پرده رونق بسياري گرفته بود و برخي بر اين باور بودند كه كار قاچاق فيلمها بعيد نيست از سوي سازندگان آثار باشد. آنچه درباره «نقاب» اتفاق افتاد چنين بود. فيلم كه حذفيات بسياري داشت، در صورت عرضه نسخه كامل در شبكه قاچاق ميتوانست بازار ديگري براي آن به وجود آورد و در نهايت نيز نسخه كامل فيلم در اين شبكه ارائه شد. زماني كه سيديهاي قاچاق در ميدان وليعصر عرضه ميشد كمي بالاتر در سينماهاي ميدان همين فيلم روي پرده بود و اين موضوع سبب شد فيلم خيلي زودتر از آنچه تصور ميشد از پرده پايين بيايد. شنيدهها حاكي از آن است كه پايان دادن به اكران «نقاب» اقدامي در جهت تاديب سازندگان فيلم بود، زيرا به نظر ميرسد تنها افرادي كه دسترسي به نسخه كامل دارند سازندگان هستند و حالا اين نسخه در شبكه قاچاق ارائه شده است.
مارمولك (كارگردان: كمال تبريزي، تهيهكننده: منوچهر محمدي)
سال ساخت: 1382، سال اكران 1383، مدت زمان اكران: حدود سه هفته
وزير ارشاد: احمد مسجدجامعي، معاون امور سينمايي: محمدمهدي حيدريان، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي: جعفر صانعيمقدم
خلاصه داستان: رضا مارمولك براي فرار از بند، لباس روحانيت به تن ميكند و راهي روستايي ميشود...
«مارمولك» در بيست و دومين جشنواره فيلم فجر شركت كرد و جايزه بينالمذاهب را به دست آورد و قرارداد اكران آن براي نوروز 1383 ثبت شد، اما در فاصله كوتاهي تا شروع سال جديد اعلام شد اكران فيلم عقب افتاده است. فيلم بالاخره از ابتداي ارديبهشت 1383 روي پرده نمايش رفت، اما واكنشها به اكران آن در شهرهاي مختلف آغاز و حتي اكران آن در برخي شهرها فقط در حد يك سانس بود. اين فيلم به دليل حساسيتهاي موضوعياش، با وسواس و دقت زيادي ساخته شد و تهيهكننده پيش از اكران، فيلم را براي افرادي كه در رأس تصميمگيري كشور بودند به نمايش درآورد؛ افرادي در قوه قضاييه، وزارت كشور، وزارت اطلاعات، شوراي نظارت بر توليدات صدا و سيما و...
فيلم در همين مدت زمان سه هفتهيي نمايش حدود 750 ميليون تومان فروخت كه رقم شگفتانگيزي در آن مقطع بود و دقيقا زماني «مارمولك» از پرده پايين كشيده شد كه صفهاي طولاني مقابل سالنهاي نمايشدهنده آن تشكيل ميشد. هجوم گروههاي مخالف به سالنهاي سينما و فشار زيادي كه روي تهيهكننده فيلم وجود داشت موجب شد منوچهر محمدي و كمال تبريزي با حضور در خانه سينما اعلام كنند قصد دارند اكران فيلم را متوقف كنند و به اين ترتيب پرونده «مارمولك» بسته شد.
تبريزي در سال 1384، يكسال و نيم پس از توقف اكران فيلمش اتفاقات ارديبهشت 1383 را چنين تشريح كرد: «ميتوانيم تا حدودي آن (پايان دادن به اكران فيلم) را ناشي از توصيهها بدانيم، اما بخش ديگر قضيه فشاري بود كه از سوي جماعتي به وزارت ارشاد وارد ميشد. اين فشار روز به روز افزايش مييافت. حتي بعضي از سخنرانان، منبر خود را به بررسي «مارمولك» اختصاص داده بودند.»
پارتي (كارگردان: سامان مقدم، تهيهكننده: مرتضي شايسته)
سال ساخت: 1379، سال اكران: 1380، مدت زمان اكران: حدود شش هفته
وزير ارشاد: احمد مسجدجامعي، معاون امور سينمايي: محمدحسن پزشك، سرپرست اداره كل نظارت و ارزشيابي: دكتر باقرنژاد
خلاصه داستان: امين حقي تصميم دارد وصيتنامه برادر شهيدش حسين را در روزنامه چاپ كند. مخالفان امين كه اين اقدام او را به ضرر خود ميبينند پس از تهديد و شكنجه طي توطئهيي او را به دادگاه احضار ميكنند.
«پارتي» دومين فيلم سينمايي سامان مقدم بود و در شرايطي كه جامعه با تحولات سياسي همراه شده بود، اين فيلمساز جوان در چنين شرايطي موضوعي همخوان با وضعيت عمومي جامعه را به عنوان سوژه فيلم خود انتخاب كرد و در نهايت زمان اكران فيلمش با موانعي مواجه شد.
شاكي اين فيلم سينمايي قاضي وليخاني رييس شعبه 1508 دادگاه عمومي تهران، مجتمع قضايي ارشاد بود كه در نامهيي به معاونت امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، خواستار توقف اكران اين فيلم شد. دستگاه قضايي تنها نهادي است كه ميتواند دستور توقف اكران يك فيلم را صادر كند. ماجراي اين شكايت با حذفياتي كه از سوي تهيهكننده فيلم صورت گرفت، برطرف شد. از سوي ديگر وجود موسيقي در فيلم و همزماني نمايش آن با نوروز 1380 كه در ايام عزاداري ماه محرم بود دليل ديگري بود كه نسبت به اكران آن اعتراضهايي صورت گرفت.
اما اين پايان ماجرا نبود، فيلم در وضعيتي كه استقبال از آن خوب بود، از پرده پايين كشيده شد تا به ترتيبي حاشيههايي كه به واسطه نمايش آن ايجاد شده بود برطرف شود.
شوكران (كارگردان: بهروز افخمي، تهيهكننده: سيدضيا هاشمي)
سال ساخت: 1377، سال اكران: 1379، مدت زمان اكران: 10 هفته
وزير ارشاد: عطاءالله مهاجراني، معاون امور سينمايي: سيفالله داد، مديركل اداره نظارت و ارزشيابي: منوچهر محمدي
خلاصه داستان: مهندس خاكپور مديرعامل شركت در پي بررسي ضرر و زيان كارخانه به تهران عزيمت ميكند. او طي سانحه تصادف در جاده مصدوم و به بيمارستان منتقل ميشود. محمود بصيرت معاون و دوست قديمي خاكپور با شنيدن خبر تصادف به تهران مراجعه كرده و خاكپور را در تهران ملاقات ميكند. او در پي مداواي خاكپور با پرستاري به نام سيما آشنا شد. با گذشت زمان رابطه سيما و محمود صميميت بيشتري پيدا كرد.
«شوكران» قرباني شغل يكي از شخصيتهاي داستان شد؛ سيما كه نقش زن دوم را در فيلم ايفا ميكرد پرستار بود و همين اعتراض پرستاران را به همراه داشت، نتيجه اين اعتراضها چنين بود. كه اكران فيلم در مقاطعي با تهديد جدي روبهرو شد اما تا 10 هفته نمايش آن ادامه پيدا كرد.
در اين مقطع بحثي قديمي هم شكل گرفت؛ اينكه پرداختن به هر صنفي در سينما موجب اعتراض آن صنف ميشود و بنابراين بهتر است سراغ طيفهايي از جامعه رفت كه صنفي ندارند؛ موضوعي كه زمان ساخت فيلمفارسي نيز مطرح بود.
برخي ميگفتند دليل توليد فيلمهايي با موضوع كلاه مخمليها و زنان خياباني اين است كه آنان صنفي ندارند و در نتيجه ميتوان با خيالي آسوده به موضوعات آنان پرداخت و بهاي آن نيز توليد فيلمهايي سطحي است.
تحفه هند (كارگردان: محمدرضا زهتابي، يدالله شهيدي)
سال ساخت: 1373، سال اكران: 1374
وزير ارشاد: ميرسليم
معاون امور سينمايي: عزتالله ضرغامي
مديركل اداره نظارت و ارزشيابي:خاكبازان
خلاصه داستان: حسن به خاطر بيكاري به هر كاري حتي دزدي دست ميزند تا اينكه دايي او برايش چند محل مختلف كار پيدا ميكند اما حسن سر هيچ كاري دوام نميآورد تا اينكه بالاخره حسن به عنوان شاگرد حجره حاجي به كار مشغول ميشود و در همين هنگام به فرنگيس دختر آقاي زماني كه از همسايگان حاجي است علاقهمند ميشود. حاجي به علت زرنگي حسن به او پيشنهاد وارد كردن 10 تن چاي از هند را ميدهد كه چايها به نام حسن وارد شود اما سود آن نصف شود، در پي قبول كردن اين پيشنهاد از طرف حسن، آقاي زماني با اغفال او، تصميم به كلاهبرداري از حاجي ميگيرد و در مقابل به حسن قول دختر خود را ميدهد اما فرنگيس حاضر به ازدواج با يك كلاهبردار نميشود.
جنگ ايران و عراق شروع ميشود و قيمت چاي چند برابر ميشود اما چون در حادثهيي حسن با فرنگيس از نزديك روبهرو ميشود و از عقيده فرنگيس مطلع ميشود از حاجي عذر خواهي ميكند و سهم او را به طور كامل ميدهد و با فرنگيس ازدواج ميكند.
«تحفه هند» دومين فيلم زهتابي بعد از «ماموريت آقاي شادي» بود كه موجب اعتراض گروههاي متعصب شد و حضور آنان در سالن سينما قدس و زد و خورد با حاضران در سالن را به همراه آورد. اين اتفاقي دور از انتظار بود كه موجب شد وضعيت اكران عمومي فيلم كاملا تحت تاثير قرار گيرد.
برزخيها (كارگردان: ايرج قادري، تهيهكننده: محمد زاد)
سال ساخت: 1360، سال اكران: 1361
معاون امور سينمايي: مهدي كلهر
مدير كل اداره نظارت و ارزشيابي:
مهدي مسعود شاهي
خلاصه داستان: در روز 22 بهمن 1357 گروهي مجرم عادي از زندان ميگريزند. آنها كه قصد دارند از كشور خارج شوند، در دهكدهيي مرزي با مردي به نام سيد يعقوب آشنا ميشوند كه ميكوشد با اعمال و گفتارش زندانيان را از فرار باز دارد. آنها ابتدا موعظههاي سيد يعقوب را به ريشخند ميگيرند، اما به مرور پس از تجاوز ارتش بيگانه به خاك ميهن تحت تاثير فداكاري سيد يعقوب و اهالي دهكده قرار ميگيرند و از روستا دفاع ميكنند و جان خود را از دست ميدهند.
«برزخيها» عنوان نخستين فيلم سينمايي را به همراه دارد كه بعد از انقلاب به نمايش عمومي درآمد و در فاصله كوتاهي از اكران فيلم واكنشها نسبت به نمايش عمومي آن آغاز شد و گروههاي معترض فيلم را از سردر سينما پايين آوردند و در نتيجه اين واكنشها بود كه به فاصله كوتاهي از آغاز نمايش عمومي فيلم اكران آن پايان داده شد. اين در شرايطي بود كه به دليل شناخته شده بودن كارگردان و محبوبيت آن ميان مخاطبان استقبال خوبي از فيلم زندهياد قادري صورت ميگرفت؛ برخورد غيرمنتظره با اين فيلم موجب شد مديريت خيلي زود دليل بروز اين واكنشها را برطرف كند.در نتيجه همين برخورد با فيلم قادري او پس از ساختن يك فيلم ديگر (تاراج) مدتي 10 ساله بين كار خود فاصله انداخت..../کافه سینما