ترامپ: سردار سلیمانی قصد حمله به پنج پایگاه ما را داشت | پس از سقوط صدام، ایران به «قلدر» منطقه تبدیل شد
- مجموعه: اخبار سیاست خارجی
- تاریخ انتشار : پنجشنبه, ۰۱ آبان ۱۴۰۴ ۱۸:۰۶

به گزارش انتخاب، "دونالد ترامپ" رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با نشریه تایم، تأکید کرد: بخش زیادی از این ماجرا — بخش زیادی از مشکل — از آنجا شروع شد که بوش وارد عراق شد و آن را منفجر کرد. او منطقه را بیثبات کرد، چون پیش از آن دو قدرت بزرگ وجود داشت: عراق و ایران — و آن دو قدرت یکسان بودند.
آنها هزار سال با هم میجنگیدند، تحت نامهای متفاوت و ادیان متفاوت، اما برای قرنهای متمادی با هم میجنگیدند، و در اصل یکی بودند. همان قدرت بودند. میجنگیدند، بعد به بنبست میرسیدند، بعد دوباره میجنگیدند، اما همان چرخه ادامه داشت.
و وقتی ما یکی از آن دو قدرت را از بین بردیم، ناگهان فقط یک قلدر باقی ماند — و آن قلدر، ببینید، آنها وقتی با هم میجنگیدند قلدر نبودند، چون درگیر یکدیگر بودند. اما وقتی یکی نابود شد، ایران تبدیل به قلدر واقعی شد. وقتی ما وارد جنگ شدیم، چون در کنار اسرائیل بودیم، و وقتی به جنگ آنها رفتیم و به تمام آن موفقیتها دست یافتیم — و بعد وقتی من رفتم و ظرفیت و توان هستهایشان را از بین بردم — آن توان واقعاً نابود شد.
آنها هنوز هم نمیتوانند به آنجا برگردند، چون رسانهٔ جعلی سیانان گفت: «خب، شاید آنقدرها هم بد نبوده.» آنها گفتند: «بد بود، ولی شاید نه تا آن حد.» من گفتم: «نه، این نابودی کامل بود.» و همانطور که میدانید، کمیسیون انرژی اتمی گفت که من درست میگویم. هر بمب دقیقاً به هدف خود خورد. حمله باورکردنی نبود. حملهای بینقص بود. هر هواپیما بینقص بود. حتی یک پیچ از جای خود درنرفته بود. حتی یک موتور از کار نیفتاد. هیچ چیز اشتباه پیش نرفت.
این عملیات ۳۷ ساعت طول کشید، رفت و برگشت، با ۵۲ تانکر سوخترسان و ۱۰۰ هواپیما، چون میدانید، همراه آنها جنگندهها و تجهیزات بسیاری داشتیم.
او تصریح کرد: این یک عملیات نظامی باورنکردنی بود — باید روزی در تاریخ ثبت شود. چون یادتان هست در زمان جیمی کارتر، آن عملیات با بالگردهایی که سقوط کردند و سربازانی که وسط بیابان میدویدند تا فرار کنند؟ وای، چه رسواییای بود. آنها اسیر شدند — و بعد گروگان. درست است؟ آنجا بودند، و بعد گروگان شدند.
اما ما هیچکدام از آن مشکلات را نداشتیم. این یک حملهٔ بینقص بود. ما وارد تأسیسات هستهای شدیم و به معنای واقعی کلمه آنها را زیر بمباران گرفتیم. در نتیجه، آن تهدید هستهای دیگر وجود نداشت. از نظر متعارف نیز بهشدت تضعیف شدند. و ما یک خاورمیانه متفاوت داشتیم، چون دیگر قلدر وجود نداشت. پس نمیشد چنین توافقی (صلح) را انجام داد.
ترامپ مدعی شد: حالا، همچنین میشود گفت ما سلیمانی را هم از بین بردیم. میدانید، در واقع این روند سالها پیش شروع شد، چون سلیمانی شخصیتی متفاوت بود نسبت به آنچه امروز دارند. البته آنها سه لایه از رهبران خود را از دست دادند. ما سه لایه از فرماندهان نظامیشان را یکی پس از دیگری از بین بردیم. به هر حال، ایران بسیار متفاوت شد و دیگر قلدر نبود. ما داریم دربارهٔ چند ماه اخیر صحبت میکنیم — دیگر قلدر نبود. ماجرای سلیمانی مهم بود، به نظرم از آنجا شروع شد — در دور اول ریاستجمهوری من. آن دوره فوقالعاده بود. ولی سلیمانی آدم مهمی بود. او داشت آماده میشد که به پنج پایگاه ما حمله کند.
در واقع، او همراه با مردی از عراق بود که در طرف آنها قرار داشت و داشتند آماده میشدند — اما بیشتر خودِ سلیمانی بود که آمادهٔ حمله به پنج پایگاه ما بود. میدانید، ما پایگاههای تعبیهشده در مناطق مختلف داریم، و آنها همه آمادهٔ عملیات بودند — اما ما زودتر به سراغشان رفتیم. آن ضربه بزرگی بود. اما بعد که به این مرحله رسید، ما آنها را از میان برداشتیم. بنابراین دیگر تهدیدی نبودند، یا دستکم تهدیدی بسیار جزئیتر بودند.
وی ادامه داد: فرض کنید که آنها هنوز آن توان را داشتند — فرض کنید ما حمله را انجام نداده بودیم — کاری که هر رئیسجمهوری در ۲۲ سال گذشته از آن انتظار میرفت انجام دهد. خلبانان در دفتر من بودند، گفتند: «آقا، ما این مانور را تمرین میکردیم — هم ما و هم پیشینیان ما — به مدت ۲۲ سال.» سه بار در سال، دقیقاً همان مأموریت را تمرین میکردند — پرواز، نحوهٔ انجام عملیات — اما همیشه تمرین آن حمله به تأسیسات هستهای ایران بود. با این حال، هیچ رئیسجمهوری جرأت انجامش را نداشت. ولی من داشتم. و با انجام آن، ما یک خاورمیانه متفاوت داشتیم. چون اگر ایران همچنان قدرتمند و قلدر باقی میماند، انجام چنین توافقی غیرممکن بود. چون آن تهدید سنگین همچنان بر فراز منطقه سایه میانداخت. حالا دیگر آن تهدید وجود ندارد.