ادامه واکنشها به تصاحب کریدور زنگزور توسط آمریکا
- مجموعه: اخبار سیاست خارجی
- تاریخ انتشار : یکشنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۴ ۰۷:۵۴

به گزارش خبرآنلاین، میثم نیلی برادر داماد رئیسی و مدیر مسئول رجانیوز، در شبکه اجتماعی ایکس به احداث کریدور زنگزور واکنش نشان داد و نوشت:
وضعیت بی سابقه، خسارت بار و خطرآفرین زنگزور، نشانه مکرر دیگری از ساده انگاری، خواب آلودگی و البته بی کفایتی واضح برخی مسئولان ارشد کشور و نتیجه سکوت و تعارفات سیاسی حضرت اهل وفاق است.
ملت ایران، بیدار، در میدان و منتظر فرمان مولا است و تحرکات موذیانه دشمنان را زیر نظر دارد.
ارزیابی زیدآبادی از احداث کریدور مرز ایران و ارمنستان
احمد زیدآبادی در مطلبی در کانال تلگرامی خود نوشت: علی اکبر ولایتی بر لزوم جلوگیری از احداث کریدور آمریکایی در قفقاز از سوی ایران با یا بدون کمک روسیه تأکید کرده است.
به نظر نمیرسد روسها قصد ورود به این ماجرا را داشته باشند؛ بنابراین، اگر قرار است جلو احداث کریدور گرفته شود این کار باید بدون روسیه عملی شود.
از چه راه و با چه ابزاری اما؟ اگر منظور از راه دیپلماسی است که قاعدتاً کار نباید به اینجا میکشید، اما اگر منظور راهحل نظامی است که در هر نقطهای با طرفهای مختلف، نمیتوان وارد جنگ شد.
ایران برای حفظ منافع و دفاع از امنیت ملی خود، نیاز به وحدت داخلی مبتنی بر مشارکت عموم مردم و استراتژی روشن و واقعبینانه دارد. در غیاب این دو، نه دیپلماسی راه به جایی میبرد و نه تهدید به استفاده از نیروی نظامی و یا حتی به کارگیری آن، چارهساز است.
در همین جا اضافه کنم که تا این لحظه، من هنوز مقالۀ روشن و علمی و بیطرفانهای در مورد تأثیر واقعی این کریدور بر منافع ایران ندیدهام. آیا واقعاً قرار است با احداث این کریدور مرز ایران و ارمنستان از کنترل دو کشور خارج و راه ارتباطی ایران به آن کشور مسدود شود؟ اگر چنین چیزی باشد، چرا ارمنستان باید به چنین ننگ و خفت و فاجعهای تن در دهد؟ اما اگر آثار آن شبیه آثار سایر کریدورهایی است که در سراسر خاورمیانه در حال دور زدن ایرانند، این هم ضایعهای است در کنار ضایعات دیگر که باید برای بدیلش برنامهریزی و اقدام کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی: تصمیم به اشغال غزه ، خلع سلاح حزبالله و توافقنامه زنگزور، سه اتفاق همزمان است که شکل توطئه دارد
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: تصویب اشغال کامل غزه در کابینه امنیتی اسرائیل، تصویب خلع سلاح حزبالله در دولت لبنان و امضاء قرارداد صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان در واشنگتن با پیوست واگذاری مدیریت دالان زنگزور به آمریکا، سه رویدادی بودند که برنامهریزان آمریکائی – صهیونیستی آنها را تدارک دیده بودند و در یک روز به سرانجام رساندند. این هر سه اقدام به ضرر ملتهای منطقه و خیانت به مسلمانان هستند.
اشغال کامل غزه به معنای الحاق این سرزمین به اسرائیل است که با استناد به مصوبه غیرقانونی کابینه امنیتی خود ادعای مالکیت بر آن را خواهد کرد. درست است که کشورهای عربی و مجامع بینالمللی با این مصوبه کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی مخالفت کردهاند ولی این رژیم با پشتوانه آمریکا به این مخالفتها اعتنا نخواهد کرد و با بیرحمانهترین جنایتها برای اخراج مردم غزه از سرزمینشان اقدام خواهد کرد. این، بخشی از طرح تحقق اسرائیل بزرگ است که صهیونیستها در حال اجرائی کردن آن هستند.
مصوبه خلع سلاح حزبالله لبنان که دولت این کشور به دستور آمریکا آن را دنبال میکند توطئه خطرناکی را به همراه دارد. شاید افرادی بگویند چرا در یک کشور که ارتش دارد یک گروه مسلح باید وجود داشته باشد؟ بنابراین وجهی ندارد حزبالله لبنان خلع سلاح نشود. این نظر در صورتی قابل قبول است که دولت و ارتش لبنان بتوانند به وظیفه حراست از این کشور عمل کنند و مانع تجاوز دشمن شوند. تاریخ نیم قرن اخیر لبنان این واقعیت تلخ را به اثبات رسانده است که نه دولت این کشور چنین اراده و قدرتی دارد و نه ارتش میتواند از عهده انجام این وظیفه برآید. به همین جهت بود که حزبالله لبنان در دهه 60 تأسیس شد و تجربه نشان داد که فقط حزبالله بود که توانست ارتش متجاوز اسرائیل را که تا بیروت پیشروی کرده بود از خاک این کشور بیرون براند و استقلال لبنان را حفظ کند به ویژه آنکه از پشتوانه مردمی گستردهای هم برخوردار است.
نکته مهمتر اینست که آمریکا و اسرائیل با اصرار بر خلع سلاح حزبالله، توطئه سنگینتری را در نظر دارند به اجرا بگذارند. آنها میدانند ارتش لبنان نه اراده رویاروئی با حزبالله را دارد و نه از چنان قدرتی برخوردار است که بتواند این نیروی باتجربه و کارکشته را خلع سلاح کند. طراحان توطئه خلع سلاح حزبالله با این طرح میخواهند ارتش لبنان را دچار فروپاشی کنند و لقمه چرب کشوری با موقعیت ویژه لبنان را به راحتی ببلعند. آنها در این مسیر از مصوبه دولت لبنان برای مقابله با حزبالله استفاده کرده و لبنان را به عرصه یک جنگ سنگین تبدیل خواهند کرد. روشن است که چنین هرج و مرجی مطلوبترین وضعیت برای رسیدن اسرائیل به اهداف توسعهطلبانهاش در لبنان است.
امضاء قرارداد صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان یک ضرورت بود اما اولاً منهای پیوست کنترل آمریکا بر دالان زنگزور و ثانیاً نه با وساطت آمریکا که با هدف گسترش سلطه خود بر منطقه قفقاز و کنترل مسیر غرب به شرق و تنگتر کردن محاصره ایران وارد معرکه شده است. این قرارداد صلح میبایست با ریشسفیدی جمهوری اسلامی ایران میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به امضاء میرسید تا از باز شدن پای آمریکا به منطقه قفقاز جلوگیری میشد و ایران نیز دچار دغدغه شیطنت بیگانگان در مرزهای شمال غربی خود نمیشد.
از آمریکا غیر از گسترش سلطه خود بر تمام نقاط جهان و حمایت از رژیم تروریستی و جعلی صهیونیستی نمیتوان انتظار داشت. صهیونیستها هم که در طرح توسعه اسرائیل همواره درصدد گسترش قلمرو نفوذ خود بودند و هستند. بنابراین، دولتهای منطقه را باید سرزنش کرد که چرا با اتحاد و همبستگی درصدد حفاظت از منافع ملتهای خود برنمیآیند و راه را بر نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی نمیبندند.
در این میان، از دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین کشور منطقه انتظار بیشتری وجود دارد. دیپلماسی ما باید آنچنان قدرتمند باشد که در هیچ زمینهای به بیگانگان مجال دخالت ندهد و با ایجاد وحدت و همبستگی میان دولتهای منطقه، راه را بر نفوذ قدرتهای سلطهگر ببندد. این، یک رویا نیست، خواستهای منطقی است که با تکیه بر اراده، استفاده از نیروهای کاردان و باتجربه و روی آوردن به سیاست همهجانبهنگر و هوشمندانه قابل تحقق است.
پیشنهاد جدید کیهان در مقابل اقدام ترامپ برای زنگزور: تنگه هرمز را ببندیم!!
روزنامه کیهان در ستون «گفت و شنود» درباره توافق میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان پیرامون احداث گذرگاه زنگزور نوشت: ایران هم باید از اهرمهای در اختیار خود برای مقابله با آنها استفاده کند و عبور شناورهای وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی را از تنگه هرمز تحریم کند.