تحلیل رسانه روسی «ریدل» از نگاه افکار عمومی ایران به مسکو: از این بدتر نمی شود / پوتین به ایران جنگنده نمی دهد، چون ...
- مجموعه: اخبار سیاست خارجی
- تاریخ انتشار : شنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ ۱۵:۱۵

رسانه روسی «ریدل» نوشت: در تهران، نارضایتی از سطح حمایت مسکو رو به افزایش است، بهویژه پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل.
به گزارش «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اهمیت تهران برای روسیه در حال کاهش است، و این امر موجب نگرانی ایران از یک «معامله سیاسی» به زیان خود شده است. با این حال، انزوای بینالمللی تهران فضای مانور آن را محدود میکند.
اواخر اوت، خبری جنجالی درباره مسکو در رسانههای ایران منتشر شد. محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزیر خارجه ایران، در مصاحبهای روسیه را به کمک به اسرائیل متهم کرد.
صدر دو گلایه اصلی مطرح کرد. نخست، او مشکوک بود که چگونه در طول «جنگ ۱۲ روزه» اخیر و درگیریهای پیشین، اسرائیل اطلاعات دقیقی از سامانههای پدافند هوایی ایران در اختیار داشت. او گفت: «براساس تحلیل و اطلاعاتم میتوانم بگویم که روسها این اطلاعات را در اختیار اسرائیل گذاشتند.»
دوم، صدر خاطرنشان کرد که روسیه سامانههای تسلیحاتی پیشرفتهای را که ایران درخواست کرده بود، تحویل نداده است، بهویژه جنگندههای سوخو-۳۵. در اوایل ۲۰۲۳، ایران اعلام کرد توافقهایی برای تحویل دو اسکادران – ۲۴ فروند – وجود دارد. بعدها گزارشها حاکی از احتمال تحویل تا ۵۰ فروند جنگنده بود. با این حال، ایران تنها تعدادی هواپیمای آموزشی یاک-۱۳۰ دریافت کرده و طبق برخی منابع، بیش از چهار فروند سوخو-۳۵ تحویل نگرفته است. صدر همچنین یادآور شد که در سال ۲۰۱۹، مسکو سامانه پدافند هوایی اس-۴۰۰ را به ترکیه فروخت، اما از فروش مشابه آن به ایران خودداری کرده است.
صدر نتیجه گرفت که پیمان بهاصطلاح راهبردی ایران و روسیه که در ژانویه ۲۰۲۵ امضا شد، «چیزی بیش از یک فریبکاری نیست.»
اظهارات صدر احساسات عمومی را برانگیخت و بدبینیهای دیرینه ضدروسی در ایران را دوباره زنده کرد. اما واکنش رسانههای داخلی دوگانه بود. روزنامه محافظهکار «کیهان» صدر را محکوم کرد و گفت سخنان او «به امنیت ملی و سیاست خارجی ایران آسیب میزند» و او را به «اظهارات دروغین و تحریکآمیز» متهم کرد. در مقابل، رسانههای اصلاحطلب، کیهان را به «حمایت بیقید و شرط از روسیه» مورد انتقاد قرار دادند.
مقامها نیز واکنش نشان دادند. وزارت خارجه ایران گفت که سخنان صدر «نظر شخصی و بدون مدرک» بوده و بازتابدهنده موضع رسمی تهران نیست. دادستان تهران پروندهای علیه یکی از اعضای مجمع تشخیص به اتهام «اظهارات دروغین و بیاساس» گشود، هرچند نام صدر بهصراحت ذکر نشد.
روسیه هم واکنش نشان داد. وزارت خارجه روسیه اتهامات صدر را رد کرد و آن را بخشی از یک «کمپین هماهنگ اطلاعات نادرست توسط نیروهای خصمانه با روسیه و ایران» خواند. دیپلماتهای روسی بیانیه خود را با تصویر صدر در وبسایت بیبیسی فارسی همراه با برچسب رنگی «FAKE» منتشر کردند.
انداختن تقصیر گردن دیگران
استفاده از روسیه بهعنوان سپر بلا، تاکتیکی آشنا در میان مقامهای ایرانی است. بهعنوان نمونه، محمدجواد ظریف، سیاستمدار برجسته ایرانی و وزیر خارجه پیشین در دولت حسن روحانی، آشکارا از همکاری با مسکو حمایت میکرد و گفته میشد روابط خوبی با سرگئی لاوروف برقرار کرده است. اما در پایان دولت روحانی، زمانی که جناح اصلاحطلب زیر انتقادات شدید قرار داشت، ظریف بهطور غیرمنتظره ادعا کرد که روسیه همواره مانع تلاشهای تهران برای بهبود روابط با غرب بوده است.
مقامهای نظامی ایران نیز در ژانویه ۲۰۲۵ تاکتیکی مشابه به کار گرفتند. سردار بهروز اسباطی مسکو را مقصر سقوط حکومت بشار اسد دانست. او مدعی شد روسیه ایران را فریب داده و گفته بود نیروهای ضد دولتی سوریه را بمباران میکند، در حالی که در واقع مناطق خالی را هدف قرار میداده است. به احتمال زیاد این اظهارات تلاشی از سوی نخبگان ایرانی برای انداختن تقصیر یک شکست دیگر بود – از دست دادن متحدی کلیدی در خاورمیانه که تهران سالها روی آن سرمایهگذاری کرده بود.
بررسی میزان اعتبار این ادعاها دشوار است. اعتراف ظریف باورپذیر به نظر میرسد، در حالی که سخنان صدر و اسباطی پرسشهای بیشتری برمیانگیزد. اما الگوی تکراری این رفتار عمومی بهخودی خود مهم است. تصویر روسیه در ایران آنقدر منفی است که حتی سیاستمداران نیز زمانی که «مصلحت سیاسی» چنین ایجاب کند، کرملین را برای شکستهای خود مقصر معرفی میکنند.
این نگاه منفی ریشه در تاریخ دارد و جهانبینی ایران را شکل داده است: از الحاق آذربایجان به روسیه در اوایل قرن نوزدهم، تا حمله بریگاد قزاق به مجلس اول مشروطه، تا اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی در جنگ جهانی دوم، و سایر خاطرات تاریخی. علیرغم ادعاهای شراکت، روسیه نه تنها این روند را معکوس نکرده، بلکه آن را تشدید کرده است.
طبق گزارش مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی دانشگاه مریلند (CISSM)، نظرسنجیهایی که از خارج انجام شده، این روند را تأیید میکند. پیش از فوریه ۲۰۲۲، ۴۲ درصد ایرانیها نگاه منفی به روسیه داشتند. پس از تهاجم تمامعیار به اوکراین، این رقم به ۵۷ درصد رسید.
ولادیمیر پوتین ممکن است به سه برابر شدن تعداد دانشجویان ایرانی در روسیه یا جشنوارههای فرهنگی روسی در تهران و اصفهان ببالد، اما واقعیت این است که احساسات ایرانیان نسبت به مسکو را تنها میتوان با این عبارت توصیف کرد: «بدتر از این نمیشود.»
موقعیت ایران
گرچه سخنان صدر در چارچوب سیاست ایران غیرمعمول نیست، تغییراتی در روابط تهران و مسکو قابل مشاهده است. جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل نشان داد که کرملین هیچ قصدی برای دفاع از شریک خود در برابر تهدید اسرائیل و آمریکا ندارد.
از منظر مسکو، این موضع منطقی است. تحویل دو یا حتی پنج اسکادران سوخو-۳۵ هم ایران را از حملات نجات نمیدهد – عدم توازن نظامی به سود اسرائیل است. غلبه بر آن مستلزم سالها تأمین مداوم تسلیحات برای ایران است، اما این کار روابط روسیه با اسرائیل، ترکیه و عربستان سعودی را به خطر میاندازد؛ کشورهایی که مخالف تقویت نظامی ایران هستند. بنابراین نیازی فوری برای مسلح کردن ایران وجود ندارد، بهویژه زمانی که روسیه بازتجهیز ارتش خود را در اولویت قرار داده است.
کمک مستقیم نظامی به ایران هم منتفی است. روسیه بهوضوح تمایلی ندارد به خاطر ایران وارد رویارویی مستقیم با آمریکا و اسرائیل شود.
علاوه بر این، اهمیت ایران برای روسیه در حال کاهش است. پروژههای بزرگی روی خاک ایران برنامهریزی شده، از جمله راهآهن کریدور شمال–جنوب و خط لوله گاز از طریق آذربایجان به خلیج فارس. اما خطر درگیریهای جدید ایران و اسرائیل این ابتکارات را کند کرده است. چرا باید میلیاردها روبل در ایران سرمایهگذاری کرد، وقتی ممکن است در یک جنگ نابود شود؟
از نظر اقتصادی نیز ایران حتی در میان کشورهای خاورمیانه، اولویت روسیه نیست. تجارت ایران و روسیه، علیرغم طرحهای فراوان، حدود ۵ میلیارد دلار باقی مانده است. در مقایسه، تجارت با ترکیه در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵۰ میلیارد دلار، با امارات نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار و با مصر ۹ میلیارد دلار بوده است.
تا همین اواخر، برگ برنده اصلی ایران نقش آن بهعنوان یکی از معدود شرکای نظامی روسیه بود؛ بهویژه تأمین پهپاد. اما اوج اهمیت ایران برای ارتش روسیه، بهویژه در جنگ اوکراین، در سالهای ۲۰۲۲–۲۰۲۳ بود. تا سال ۲۰۲۵، مسکو تولید داخلی پهپادهای خود را توسعه داده و تقریباً مونتاژ کامل پهپادهای ایرانی را بومیسازی کرده است. گزارش رسانههای غربی حاکی است مهندسان روسی این پهپادها را بهطور قابل توجهی بهبود دادهاند، و حالا تهران خواهان واردات همین مدلهای ارتقاءیافته است.
طبیعی است که تهران بیش از پیش از یک معامله سیاسی به زیان خود بیم داشته باشد. رسانههای ایرانی اغلب سناریوهایی را بررسی میکنند که در آن ترامپ و پوتین بر سر اوکراین توافق میکنند و ایران بخشی از معامله میشود. گمانهزنیها حاکی است که مسکو ممکن است به آمریکا و اسرائیل اجازه دهد به ایران حمله کنند، در ازای امتیازاتی در پرونده اوکراین – که این موضوع اعتماد تهران به کرملین را بیشتر فرسوده میکند.
با این حال، گزینههای سیاست خارجی ایران محدود است. روابط با غرب، از جمله اروپا، رو به وخامت است. چین همچنان شریک اصلی است، اما حجم تجارت آن با ترکیه و عربستان چند برابر مبادلاتش با ایران است. پکن همچنین در تأمین تسلیحات پیشرفته برای تهران محتاط است. کشورهای منطقه نیز رویکردی عملگرایانه به ایران دارند – با آن تجارت میکنند اما در بسیاری زمینهها آشکارا رقابت دارند. سوریه نمونه بارز است: متحد ایران با نیروهای نیابتی ترکیه کنار زده شد، و پس از سقوط اسد، عربستان و قطر برای جایگزینی نفوذ مالی ایران رقابت میکنند.
با وجود گلایهها، تهران احتمالاً مجبور خواهد بود روابط خود با مسکو را در آینده نزدیک حفظ و حتی توسعه دهد. میتوان درباره چرایی و چگونگی گرفتار شدن ایران در این وضعیت بحث کرد، اما واقعیت این است: با شرکای خارجی اندک، ایران توانایی قطع رابطه با روسیه را ندارد.