درخواست آزادی متهمی که در نوجوانی قاتل شد



پسری که در نوجوانی متهم به قتل شده و به‌دلیل عدم بلوغ فکری از قصاص نجات پیدا کرده است، از قضات درخواست کمک کرد.

شرق: به گزارش خبرنگار ما، این پسر پنج سال قبل در درگیری در یک عروسی مرتکب قتل شده بود و حالا می‌گوید توان پرداخت دیه مقتول را ندارد. ساعت یک بامداد نوزدهم بهمن سال 95 وقوع یک نزاع و درگیری دسته‌جمعی به کلانتری 151 یافت‌آباد اعلام شد.

 

با حضور مأموران در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد نزاع مربوط به دعوت‌شدگان به یک مراسم عروسی است و آنها داخل تالار عروسی با یکدیگر درگیر شده‌اند و در جریان آن یکی از میهمانان به نام شاهین که جوانی 24ساله بود بر اثر اصابت ضربه چاقو به ناحیه سینه به قتل رسیده است.

 

بعد از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که با حضور کارآگاهان در محل جنایت و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد درگیری منجر به جنایت در زمان اجرای رقص محلی چوب‌بازی میان مقتول و یکی دیگر از دعوت‌شدگان در مراسم عروسی به نام مسعود آغاز شد و با دخالت اعضای خانواده و بستگان آنها شدت پیدا کرد. سپس چندین نفر از طرفین درگیری نیز با چاقو مجروح شدند و نهایتا مقتول به‌علت اصابت ضربه چاقو به سینه به قتل رسید.

 

در تحقیقات از شاهدان درگیری مشخص شد مقتول قصد گرفتن چوب‌دستی یکی از میهمانان را داشت که همین موضوع انگیزه آغاز درگیری آنها شد. در ادامه رسیدگی به پرونده، یکی از حاضران در نزاع به نام مهران به همراه برادرش به پلیس آگاهی برده ‌شدند. مهران در اظهاراتش به کارآگاهان گفت در نزاع و درگیری حضور داشته و حتی چند نفر را نیز با چاقو مجروح کرده، اما ارتکاب جنایت توسط او انجام نشده است. او در اظهاراتش توضیح داد: زمانی‌‌که متوجه شدم برادرم بر اثر اصابت ضربه چاقو مجروح شده و خون‌ریزی شدید پیدا کرده، از درگیری خارج شدم تا او را به بیمارستان برسانم. در بیمارستان بودم که متوجه شدم شاهین به قتل رسیده و من را به‌عنوان قاتل معرفی کرده‌اند.

 

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با بررسی تصاویر به‌دست‌آمده از دوربین‌های مداربسته داخل تالار عروسی، موفق به شناسایی جوانی شدند که در یک لحظه چاقویی را از زیر لباس خود خارج کرده، به سمت مقتول رفته، ضربه‌ای را به او وارد کرده و پس از آن نیز به‌سرعت از تالار خارج شده است. با شناسایی این جوان به نام مسعود، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند او برادرزاده مهران است که در یک لحظه با چاقوی همراهش اقدام به ارتکاب جنایت کرده، اما به‌واسطه سن کم، کسی در شلوغی درگیری متوجه او نبوده است. کارآگاهان سرانجام با حضور در محل زندگی مسعود وی را دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.

 

متهم در همان تحقیقات اولیه به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: مقتول با چاقو به سمت پدرم حمله‌ور شده بود و من نیز به حمایت از پدرم، با چاقویی که همیشه زیر لباس خود همراه داشتم ضربه‌ای به سینه مقتول زدم و به‌سرعت از تالار خارج شدم. مسعود درخصوص انگیزه حمل سلاح سرد نیز به کارآگاهان گفت: خانواده من با خانواده عمویم از چندی پیش اختلاف شدیدی پیدا کرده بودند و همین موضوع باعث شده بود تا همیشه چاقو همراه خود داشته باشم. زمانی که متوجه شدم عمویم به‌عنوان قاتل معرفی شده، تصمیم به سکوت گرفتم تا او را دستگیر کنند. بعد از گفته‌های متهم و صدور کیفرخواست علیه متهم، پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد. او درخواست صدور حکم قانونی کرد و در ادامه اولیای‌ دم در جایگاه قرار گرفتند و آنها نیز خواستار صدور حکم قصاص شدند.

 

وقتی نوبت به متهم رسید، او در جایگاه قرار گرفت و گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم، چون فقط یک خط روی بدن شاهین انداختم. متهم گفت: روز عروسی میهمان‌ها داشتند رقص چوب می‌کردند که مقتول آمد و خواست چوب را از یکی از بزرگان فامیل بگیرد. پدرم به او اعتراض کرد و گفت اول باید بزرگ‌ترها برقصند، بعد جوان‌ترها برقصند. او به سمت پدرم برگشت و یک سیلی به پدرم زد. عمویم در حمایت از پدرم آمد و آن فرد یک ضربه هم به عمویم زد. وقتی دیدم او به عمو و پدرم حمله کرده‌ ناراحت و وارد درگیری شدم. دوست مقتول از پشت یک ضربه چاقو به من زد و من هم چاقو کشیدم و یک خط روی سینه مقتول انداختم. در ادامه دو شاهد ماجرا در جایگاه حاضر شدند و گفته‌های متهم را تأیید کردند.

 

در پایان هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهم را با توجه به اینکه نوجوان بود و حرمت قتل را درک نکرده بود به حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. این حکم مورد اعتراض اولیای دم قرار گرفت اما در نهایت توسط دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت تا اینکه حالا بعد از گذشت پنج سال پسر جوان که 21ساله است مدعی است توان پرداخت دیه را ندارد. این پسر با ارسال نامه‌ای به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران درخواست اعسار داد و وقت رسیدگی برای این درخواست تعیین شد. متهم در جلسه دادگاه دو شاهد را معرفی کرد و مدعی شد توان پرداخت دیه را ندارد.

 

او گفت: من سال‌هاست در زندان هستم و توانایی پرداخت دیه را ندارم خانواده‌ام هم ضعیف هستند و حتی نمی‌توانند خرجی خود را بدهند. درخواست دارم با آزادی من موافقت شود تا بعد از آزادی کار کنم و به‌صورت قسطی دیه را بدهم. دو شاهد هم دارم که تأیید می‌کنند من پولی ندارم. سپس دو شاهد در جایگاه قرار گرفتند و آنچه از زندگی این جوان می‌دانستند توضیح دادند، در پایان هیئت قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------