وحشت عجیب متهم با دیدن یک جرثقیل



  حوادث روز,اخبار حوادث,خبرهای حوادث
دزد سابقه‌دار که برای سرقت به جمعه‌بازار مشهد رفته اما در مواجهه‌ با مأمور پلیس او را با ضربات چاقو به شهادت رسانده بود، صبح دیروز به محل جنایت منتقل شد تا صحنه قتل را بازسازی کند. او که تا پیش از این از بازپرس پرونده خواسته بود زودتر قصاص شود و اگر اعدام نشود خودکشی می‌کند، وقتی چشمش به چرثقیلی در محوطه جمعه‌بازار افتاد، به تصور اینکه قرار است حکم قصاص او اجرا شود، به وحشت افتاده و با گریه و زاری از بازپرس جنایی مشهد خواست او را اعدام نکنند. 

به گزارش همشهری، صبح دیروز، مرد 32ساله‌ای که متهم است با ضربات چاقو مأمور یگان‌ویژه مشهد را به شهادت رسانده است تحت تدابیر امنیتی به محوطه جمعه‌بازار این شهر منتقل شد تا در برابر قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی مشهد و مأموران آگاهی صحنه جنایت را بازسازی کند. او که 3سابقه کیفری در پرونده‌اش به چشم می‌خورد، پس از حضور در محل حادثه، درحالی‌که مدعی بود پشیمان است ماجرای روز حادثه را اینطور شرح داد: ظهر جمعه(6اسفندماه) بود و برای سرقت به جمعه‌بازار رفته بودم. می‌خواستم موتور سرقت کنم و لابه‌لای موتورهای پارک شده در آنجا پرسه می‌زدم که ظاهرا یکی از مأموران شهرداری به من مشکوک شده و مأمور یگان ویژه مستقر جمعه بازار را خبر کرده بود. آن مأمور به طرف من آمد و خیلی مودبانه پرسید «اینجا چه کار می‌کنی؟». بعد از شنیدن جوابم انگار که به من مشکوک شده بود اما نمی‌خواست جلوی مردم ضایع شوم، مرا به گوشه‌ای خلوت کشاند و با همان لحن مودبانه خواست که جیب‌هایم را خالی کنم.

 

  حوادث روز,اخبار حوادث,خبرهای حوادث

متهم ادامه داد: من یک سابقه‌دار بودم و از طرفی چاقویی 20سانتی همراهم بود و می‌ترسیدم که مأمور آن را ببیند. همان لحظه او دستش را روی کمرش گذاشت و من به تصور اینکه می‌خواهد دستبند دربیاورد و مرا دستگیر کند، چاقو را بیرون کشیدم و یک ضربه به ران پایش زدم. پس از آن یک ضربه هم به کتفش زدم و با پای پیاده فرار کردم. از پشت سرم، صدای ناله مأمور پلیس را شنیدم و متوجه شدم که عده‌ای در حال تعقیبم هستند. دوان دوان از بلوک‌های سیمانی بالا رفتم و خودم را به خیابان رساندم.

 

پسر نوجوانی روی موتورش نشسته بود که به طرفش رفتم و گفتم که در جمعه‌بازار مزاحم دختری شدم و پلیس به‌دنبالم است و با تهدید چاقو خواستم که مرا فراری دهد. او هم قبول کرد و به خانه رفتم و برای همسرم تعریف کردم که با یک نفر دعوایم شده اما تا 4روز بعد از آن خبر نداشتم که مأمور پلیس جانش را از دست داده است. 4  روز بعد پیش یکی از دوستانم بودم که او در اینستاگرام خبر شهادت مأمور پلیس را دید و به من نشان دادم. یک لحظه خودم را باختم اما سعی کردم دوستم متوجه نشود. بعد به خانه رفتم و تصمیم گرفتم فرار کنم. به همسرم گفتم که چه اتفاقی افتاده و وسایلم را جمع کردم و به یکی از روستاهای مرزی در شهرستان سرخس رفتم. در آنجا بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت که ظاهرا یک نفر را اشتباهی به جای من دستگیر کرده‌اند و تا حدودی خیالم راحت شده بود که عصر جمعه مأموران پلیس محاصره‌ام کردند و دستگیر شدم.

 

اتفاق عجیب 

قاتل 32ساله صبح دیروز همه جزئیات روز حادثه و نحوه وارد کردن ضربات چاقو به شهید احسان خسته‌پای را مقابل دوربین پلیس تشریح کرد و گفت که پشیمان است و چون معتاد بوده، به‌خاطر تهیه پول مواد سرقت می‌کرده و از وقتی مأمور پلیس را به شهادت رسانده از زندگی خسته شده و نمی‌خواهد زنده بماند. او از قاضی صفری خواست که زودتر قصاصش کنند و اگر قصاص نشود خودکشی خواهد کرد که در همین هنگام یک دستگاه جرثقیل وارد محوطه جمعه‌بازار شد تا در آنجا دور بزند و برود. متهم اما وقتی چشمش به جرثقیل افتاد، به تصور اینکه قرار است اعدام شود به گریه افتاد و درحالی‌که وحشت کرده بود از قاضی جنایی خواست که به جوانی‌اش رحم کنند و او را اعدام نکنند. این در حالی بود که متخصصان پزشکی قانونی نیز پس از بررسی وضعیت روحی و روانی متهم اعلام کردند که گفته‌های او مبنی براینکه خودکشی خواهد کرد، جدی نیست.

 

در این شرایط و با پایان یافتن بازسازی صحنه جنایت، قاضی جنایی دستورات قضایی در این پرونده را صادر کرد و متهم به زندان منتقل شد تا پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی در دادسرا پرونده او با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری فرستاده شود.

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------