ماجرای افشاگری یک پیج فروش گاوصندوق درباره تونل موشکی سپاه چیست؟
- مجموعه: اخبار سیاسی و اجتماعی
- تاریخ انتشار : شنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۴ ۲۰:۴۸

رویداد۲۴ نوشت: انتشار چند ویدئو در یک صفحه فروش گاوصندوق موجی از گمانهزنی را درباره همکاری یک شرکت خصوصی بی اعتبار با نیروهای نظامی ایران برانگیخته است. در این ویدئوها که در صفحه اینستاگرامی به نام «گاوصندوقسازی ملکی» منتشر شده، صاحب اکانت مدعی است که پیمانکاری نصب درهای ضخیم فلزی و محفظههای ویژهای ضدانفجار برای تونل موشکی سپاه با شیب ۴۵ به او سپرده شده است.
آنطور که در ویدیو مشخص است، گروهی از پیمانکاران با شعار «حیدر حیدر» در حال نصب درب ضد حریق و انفجار در ابتدای یک تونل در دل یک کوه هستند. در دهانه این تونل هم بنری با تصویر پیام رهبری آویزان شده است. متن پیام می گوید: «اینکه بیگوییم نمی توانیم بزرگترین مانع در راه توانستن و پیشرفت کردن است، باید گفت ما می توانیم، حقیقت قضیه هم این است که ما می توانیم»
تا این لحظه هیچ نهاد رسمی ادعای این گاوصندوق فروش را نه تأیید و نه تکذیب کرده است؛ سکوتی که خود به بخش مهمی از ماجرا بدل شده است.
خبرسازی پیمانکار و سکوت کارفرما
نکتهی کلیدی در این ویئوها آن است که منبع نخستین ادعا، نه خبرنگاران یا منابع ناشناس، بلکه خودِ پیمانکار است. ویدئوها از صفحهی رسمی اینستاگرام فروشنده گاوصندوق منتشر شدهاند و فردی که خود را پیمانکار معرفی میکند، در توضیحات مدعی است که پروژه مربوط به تونل موشکی سپاه است.
این روایت مستقیم، باعث شده ماجرا از سطح شایعه فراتر رفته و پرسشهای تازهای درباره رابطهی بخش خصوصی غیر معتبر با نهادهای نظامی در ایران ایجاد کند.
با وجود بازتاب گسترده این ویدیوها در فضای مجازی، هیچ سندی از سوی سپاه، وزارت دفاع یا نهادهای نظارتی دربارهی ماهیت یا صحت پروژه ارائه نشده است. حتی اگر فرض را بر درست بودن ادعا بگذاریم، پرسش اصلی پابرجاست: ورود یک فروشنده معمولی گاوصندوق به عرصهی تامین تجهیزات نظامی چه معنایی دارد و بر چه پایهی قانونی و فنی انجام میشود؟
از گاوصندوق تا درِ ضدانفجار؛ نگاهی به فناوری پشت ادعا
آنچه اعتبار این ویدئوها را زیر سوال برده این است که درهای ضدانفجار از جمله محصولات بسیار خاص در صنایع دفاعیاند که طراحی آنها تابع استانداردهای فنی پیچیده است. این درها باید بتوانند در برابر فشار موج انفجار، ترکش و گرمای ناشی از ضربه مقاومت کنند.
در جهان، استانداردهایی مانند ASTM F۲۲۴۷، ASTM F۲۹۲۷، ISO ۱۶۹۳۳ و EN ۱۳۱۲۳ نحوهی طراحی، آزمایش و نصب چنین درهایی را تعیین میکنند. در فرایند آزمون، معمولاً نمونهها در میدانهای آزمایشی تحت فشار کنترلشدهی انفجار قرار میگیرند تا عملکرد قاب، لولا و سازه ارزیابی شود.
در ایران نیز چند شرکت صنعتی در زمینهی دربهای خزانه و ضدحریق فعالاند، اما تولید محصولی با سطح حفاظتی در برابر انفجار نیازمند نظارت سازمانهای دفاعی و آزمایشهای تخصصی است. تاکنون هیچ گزارشی از وجود چنین آزمونهایی در پروژهی مورد بحث منتشر نشده است.
اگر ادعای گاوصندوقسازی ملکی صحیح باشد، باید نشانههایی از مجوزهای رسمی، تأییدیههای فنی یا گواهی استاندارد وجود داشته باشد، اما در فضای عمومی هیچیک در دسترس نیست.
سکوت نهادها؛ نشانهی حساسیت یا بیاعتنایی؟
در ماجرایی که مستقیماً به امنیت ملی مربوط است، سکوت نهادهای رسمی خود معنادار است. تجربهی پروندههای مشابه در ایران نشان میدهد که گاه پروژههایی که به حوزههای امنیتی یا دفاعی مربوطاند، در سکوت خبری پیش میروند تا اطلاعات فنی محرمانه بماند.
اما از منظر رسانهای و اجتماعی، سکوت بیش از حد نیز زمینهساز بیاعتمادی عمومی است. بهویژه وقتی خودِ پیمانکار محتوایی منتشر میکند که ماهیت امنیتی دارد.
در بسیاری از کشورها، مشارکت بخش خصوصی در پروژههای دفاعی ذیل قوانین خاصی صورت میگیرد؛ در ایالات متحده و اروپا، پیمانکاران دفاعی مشمول نظارت امنیتی، راستیآزمایی مالکیت، و ممیزیهای فنی دورهای هستند. در ایران، چنین ساختاری اگر وجود هم داشته باشد، عمومی و شفاف نیست.
به هر حال تا زمانی که نهادهای رسمی دربارهی صحت ادعای «ساخت درهای ضدانفجار برای نهادهای نظامی» واکنشی نشان ندهند، این پرونده در منطقهی خاکستری میان شایعه و واقعیت باقی خواهد ماند.











