استراماچونی - مجیدی؛دوقطبی یک تیم رنج دیده



اخبار,اخبار ورزشی,تیم استقلال
آندر‌آ استراماچونی روزی که به استقلال آمد یک پروژه مشخص و تعیین شده در ذهن داشت. هدف اصلی این پروژه بازسازی بود. بازسازی هم برای استقلال و هم برای کارنامه شخصی خودش.

به گزارش ورزش سه، مدیران وقت استقلال با محوریت علی خطیر به این نتیجه رسیده بودند که حتی قهرمانی هم  با شفر راهگشا نخواهد بود و تیم نیاز به تغییرات گسترده در بخش فنی و حتی ترکیب بازیکنان دارد. مربی کهنه‌کار آلمانی در ماه‌های آخر رختکن را از دست داده بود و اختلافات درون تیمی از کنترل خارج شده بود. بازیکنان اعتماد خود را به تمرینات کادر فنی از دست داده بودند و با مدیران تیم هم دچار چالش‌های جدی شده بودند.


استراماچونی هم از سویی پس از چند ناکامی در یونان و چک فرصت اشتباه کردن نداشت و قبل از قبول پیشنهاد استقلال مدت زیادی را صرف تحقیق در مورد شرایط گذشته و حال باشگاه استقلال و لیگ ایران کرده بود.

 

پس از چند ماه مذاکره پنهانی و آشکار مربی ایتالیایی به تهران آمد. و کار را آغاز کرد. اخباری که از اردوی پیش فصل و تمرینات سخت‌گیرانه کادر فنی ایتالیایی به بیرون درز می‌کرد حاکی از رضایت و اشتیاق بازیکنان بود. بازیکنان تاثیرگذار هم هرچند دیر ولی به هر حال تمدید کردند. و همه چیز مؤید این بود که بالاخره پس از چند سال روند صحیح انتخاب مربی و اجرای پروژه بازسازی در باشگاه شکل گرفته است.


در چند هفته اول نتایج رضایت بخش نبودند و تیم هم کامل نبود. به مرور روزبه چشمی، علی کریمی و دیاباته به ترکیب اضافه شدند و روش بازی مد نظر استراماچونی هم بیشتر جا افتاد. 

اخبار,اخبار ورزشی,تیم استقلال

 

فوتبال استراماچونی متکی بر مالکیت توپ و پاس‌های زیاد نبود. سرعت انتقال، تبدیل به اصل اساسی روش بازی استقلال شده بود.پست‌های جدیدی در تیم تعریف شده بود. علی کریمی نقش رجیستا یا بازیساز عقب زمین را به عهده گرفته بود. داریوش شجاعیان و فرشید اسماعیلی در نقش های جدید فوتبالی متفاوت ارائه می‌دادند. و چهره‌هایی چون عارف غلامی، ریگی و قائدی تبدیل به پدیده‌های ترکیب شده بودند. پیشرفت در اجرای ایده‌های جدید با چشم غیر متخصص هم قابل شناسایی بود. استقلال گل‌های تکرار شونده و طراحی شده می‌زد. شکل پرس تیمی بر اساس تله‌های مشخص شده در هر بازی قابل شناسایی بود و مربیان لیگ برتر را به تحسین روش بازی استقلال وا می‌داشت. بهبود قدرت فیزیکی و سرعت تیمی استقلال در هر بازی مشخص بود. در بخش روانی هم استراماچونی با استفاده از کاریزمای شخصی‌اش شور و انگیزه را به تیم و هواداران تزریق کرده بود. در واقع تیغ فوتبال استرا تن تیم‌های رقیب را می‌برید و بازی به بازی هم تیزتر می‌شد. ولی یکباره کاخ آرزوهای آبی‌ها فروریخت.

اخبار,اخبار ورزشی,تیم استقلال

 

استراماچونی که از ابتدا مشخص بود روحیه سخت‌گیر و انعطاف ناپذیری دارد و قرار نیست با قسم من بمیرم تو بمیری مدیران باشگاه بسازد، ایران را ترک کرد و قراردادش را یک طرفه فسخ کرد. پروژه بازسازی نیمه‌کاره و در دوران جنینی سقط شد. مقصران اصلی مشخص نشدند و عاملان مذاکره با در و دیوار هتل در قطر هواداران رو به سخره گرفتند. ته مانده اعتماد بین هواداران و تصمیم گیران باشگاه آب شد و قابل پیش‌بینی بود که استقلال به عقب برخواهد گشت. 


در چنین فضای خالی از اعتماد و همبستگی هیچ مجموعه‌ای نمی‌تواند نفس بکشد چه رسد به پیشرفت. فرهاد در چنین شرایط بحرانی مسئولیت فنی تیم را پذیرفت. دوباره متحد کردن تیم، ادامه راه استراماچونی و احتمالا پایان آبرومندانه فصل مسئولیت فرهاد بود. ولی بخش بزرگی از هواداران به جای قبول فرهاد به عنوان caretaker ونگاه‌دارنده تیم در شرایط بحرانی، فرهاد را به چشم همدست مقصران موضوع استراماچونی نگاه می‌کردند و می‌کنند. این که فرهاد دانش فنی همسنگ استراماچونی ندارد و به جای یکی از محبوب‌ترین مربی‌های سالهای اخیر باشگاه نشسته است تقصیر فرهاد نبود ولی به پایش نوشتند و می‌نویسند. این که تیم فرهاد تحلیل رفته است و شادابی ابتدای فصل را ندارد مسئولیتش با کادر فنی است ولی در شرایط نرمال. نه در مقایسه نابرابر. 

اخبار,اخبار ورزشی,تیم استقلال

 

فرهاد مجیدی وارث یک پروژه رها شده و ابتر مانده، یک تیم عصبانی و زخم خورده و یک هوادار بی اعتماد و عصیان‌گر شده بود. جمع و جور کردن این شرایط دیگر احتمالا از عهده خود استراماچونی هم بر نمی‌آمد چه رسد به فرهاد. ولی فرهاد ریسک را پذیرفت و فصل را هم کجدار و مریز پیش برده است. و از منظر آماری هم با توجه به شرایط یاد شده نمی‌توان نمره بدی به تیمش داد. اما درست است، چاقوی فرهاد به تیزی  تیغ استراماچونی نیست. 


اعتماد هواداران آبی به تصمیم‌گیران فوتبال ایران هم به این سادگی‌ها بازسازی نخواهد شد. و شاید چندین قربانی دیگر هم فدای سو مدیریت و اهمالی خواهند شد که هنوز هم مشخص نیست چه کسانی مسئولش بودند. نه فرهاد مجیدی و نه هوادار استقلال مقصر این اتفاقات نیستند بلکه قربانی این شرایط هستند. تیمی در وضعیت صعود و پیشرفت با مجموعه‌ای از تصمیات اشتباه به ورطه سقوط و پس رفت افتاده است، و تا مادامی که واکاوی درست و دقیقی از پروسه قهر استراماچونی و شائبه‌های حول و حوشش نشود، هر بی مسئولیتی از درون و بیرون باشگاه بهانه‌ای غیر فوتبالی به دست خاطیان خواهد داد. 

اخبار,اخبار ورزشی,تیم استقلال

 

این رویه نادرست هم محدود به هواداران و بازیکنان آبی نخواهد ماند.(پس) شاید  و هر گاه روند موفقیت‌های پرسپولیس هم پاره شود هواداران این تیم هم  جمله تکراری این روزهای فوتبالمان را آماده دارند که پست کنند: نمی‌خواهند دیگر ما قهرمان شویم. آن‌ها هم مقصر نخواهند بود. بی اعتمادی را جای دیگر کاشته‌ایم و امروز محصولش را درو می‌کنیم.

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------