تازه های مشاوره خانواده

حل مشکلات زناشویی با مشاوره

نقش مشاوره خانواده در تقویت روابط زناشویی

تقویت روابط زناشویی اهمیت مشاوره خانواده در تقویت روابط زناشویی نقش مشاوره خانواده در تقویت روابط…

من یک آدم احساساتی ام



 

 

من یک آدم احساساتی ام

 

«گوشی همراه دوستم مدام زنگ می خورد و اعصاب برایم نمی گذارد، یکی دیگر از دوستانم طوری حرف می زند که انگار می خواهد پولش را به رخم بکشد، همکارم یک آدم منفی و بدبین است و در تمام بحث ها می خواهد با من مخالفت کند، رئیس جدیدم یک تازه به دوران رسیده تمام عیار است و فقط می خواهد دستور بدهد اما با این همه دلم برای همه آدم ها می سوزد و...» حتی شنیدن این جمله ها برای یک بار می تواند روح و روان یک فرد با اعصاب آهنین را هم به هم بریزد حال چه برسد به آنهایی که ذهن تحلیلگرشان در هر اتفاقی مو را از ماست بیرون می کشند و به خوبی رفتارها و جمله های اطرافیان شان را تفسیر می کنند. به این دسته از افراد که ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند، آدم های احساساتی و حساس می گویند اما آن عواملی که به راحتی این دسته از افراد را چه در محیط کار، منزل یا خیابان به واکنش وا می دارد، چندان قدرتمند نیستند بلکه این روحیه حساس و شکننده افراد احساساتی است که اجازه می دهد هر چیزی آن ها را متاثر کند اما مشکل زمانی بیشتر می شود که افراد حساس در محیط کار با دیگر افراد قرار می گیرند و به دلیل درک بالا و قدرت بالای تجزیه و تحلیل، تقریبا نمی توانند با کسی کنار بیایند و اینجاست که محیط کار برای شان تبدیل به یک زندان می شود ولی روان شناسان برای این دسته از افراد نسخه های سودمندی پیچیده اند که خواندنش را برای آنهایی که احساساتی هستند پیشنهاد می کنیم.

 

● بدترین مکان برای شما

 

آدم هایی احساساتی و واکنشی در محیطی که نظارت و کنترل دقیقی روی آن ها وجود دارد و به قول معروف «کسی بالای سرشان می ایستد» نمی توانند کارشان را به بهترین صورت انجام دهند اما اگر این افراد به تنهایی روی کاری تمرکز داشته باشند، می توانند خلاقیت خود را به بهترین صورت نشان دهند و حتی شاهکارهای بزرگی بیافرینند. روان شناسان به این دسته از افراد مشاغلی را پیشنهاد می کنند که به تنهایی و تحت مدیریت خود فرد انجام شود و از همه مهم تر، تماس با افراد به حداقل برسد. مشاغلی مانند: مشاور خانواده، نقاشی، نوازندگی، طراح، ویراستار، فیلمنامه نویس، کتابدار، مترجم، نویسندگی، کار کردن با حیوانات و گل و گیاه، برنامه ریز و مربی پرورش اندام می تواند شغل های مناسبی برای افراد احساساتی باشند چون در این مشاغل ارتباط با افراد به صورت همزمان وجود ندارد و به راحتی می توان روی ایده ها و پیشنهادات خلاقانه تمرکز کرد.

 

● نقطه قوت احساساتی ها

 

اما حساس بودن این دسته از افراد به هیچ وجه نشانه ضعف آن ها نیست و حتی می شود از این ویژگی به عنوان یک نقطه قوت استفاده کرد. از آنجا که قدرت تجزیه و تحلیل افراد حساس بسیار بالاست آن ها می توانند تحلیل گران بسیار عالی شوند. تحلیلگر بورس یاتفسیرگر اقتصادی، سیاسی و ورزشی یا حتی منتقد ادبی جزو شغل هایی هستند که آن ها می توانند در آن بدرخشند اما تمامی این تحلیل ها باید با آرامش و زمان کافی انجام شود. چون عجله و سرعت در کار باعث به هم خوردن آرامش و در نتیجه وارد شدن استرس زیاد به این دسته از افراد می شود و دیگر نمی توان روی پیشگویی ها و تفسیرهای آن ها اطمینان کرد.

 

آدم های احساساتی ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند. این دسته از افراد نسبت به تمام جزئیات اطراف شان حساس هستند و بهتر از افراد دیگر می توانند تشخیص دهند نگاه چپ همسایه و بی محلی بقال سر خیابان، دنیایی از دلایل مشخص و البته قابل تحلیل برای آن ها دارد. آن ها درک بالایی دارند و خیلی زود به وسیله هر چیزی تحریک می شوند

 

● ماندن به چه قیمتی؟

 

اگر جزو آن دسته از افراد حساسی هستید که به راحتی از دیگران عصبانی می شوید و در عین حال فرد نکته سنجی هستید، این اصل مهم را نیز از یاد نبرید که هیچ چیزی به اندازه سلامت و آرامش شما نباید اهمیت داشته باشد. بین کار با درآمد بالا و آرامش روح تان، خودتان را در اولویت قرار دهید. اگر فضای کار شما اصلا خوب نیست و با رعایت همه تکنیک های روان شناسی روز هم نتوانستید با افراد و محیط جدید کارتان سازگار شوید پس شغل تان را رها کنید و نگران از دست دادن کارتان نباشید و مطمئن باشید با رها کردن این ترس، موقعیت جدید شغلی را برای خودتان به وجود خواهید آورد اما اگر واقعا به کارتان علاقه مند هستید و مشکلات را از حساس بودن خودتان می دانید راه هایی وجود دارد که با انجام آن ها می توانید از این زندان آزاد شوید. برای قدم اول یادتان باشد، در محیط کار با چه کسی نزدیک شده اید و چه مدتی را در روز به گوش کردن به حرف های همکار و دوستان تان اختصاص داده اید. مردم دوست دارند که از مشکلات شان حرف بزنند مانند خود شما اما این موضوع می تواند شما را عصبانی و گاه متاثر کند. اگر همکار شما آدم خیلی منفی یا خیلی مثبتی است با روحیه شما سازگار نیست، سعی کنید در بحث ها و گفت وگوهایش شرکت نکنید چون این گفت وگو می تواند، روی شما تاثیر زیادی بگذارد.

 

● این کلمه را نگو

 

مشکل افراد حساس و احساساتی در مورد شغلی که انتخاب کرده اند نیست بلکه بیشتر نوع تفکر آن هاست که باعث آزارشان می شود. ۸۰ تا ۸۵ درصد از افراد احساساتی می خواهند همه نزدیکان و اطرافیان خود را راضی نگه دارند؛ این موضوع مثل این است که شما از یک فرد سفید پوست بخواهید سیاه پوست شود. خیلی احمقانه به نظر می رسد درست است؟ اما سیاه کردن یک فرد سفید پوست مضحک تر از این نیست که شما بخواهید خود و نیازهای واقعی تان را سرکوب کنید و آن چیزی باشید که دیگران می خواهند. دست از همیشه «بله» گفتن بردارید و «نه» گفتن را تمرین کنید. به این بازی یک طرفه پایان دهید و برای خودتان زندگی کنید.

 

● وقتی اعصابت خرد می شود

 

وقتی در محیط کارتان با اتفاقی روبه رو شدید که اعصاب تان را به هم ریخت، سعی کنید برای چند دقیقه از آن محیط فاصله بگیرید، به اتاق استراحت یا به حیاط خلوت محل کارتان بروید. یک نفس عمیق بکشید تا کنترل تان را به دست آورید. برای بهتر کردن فضای کار می توانید حین کار به موزیکی نرم و آرام گوش دهید. روی میز یک چراغ کم نور بگذارید تا نور، آن محیط را کمی آرام تر کند. قاب عکسی از افراد و نزدیکان مورد علاقه تان را روی میز بگذارید تا با دیدن شان آرام شوید و روی کارتان تمرکز کنید. اگر هنوز هم محیط کار برای تان مثل یک زندان است دست به کار شوید .

منبع:مجله تپش


کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------