افسردگی مالیخولیا چیست؟ علائم و درمان آن کدام است؟
- مجموعه: مشاوره خانواده
افسردگی مالیخولیایی نوعی ناراحتی روحی است که در آن، فردِ مبتلا، احساس غم و ناامیدی شدید دارد و ابعاد مختلف زندگی را تحتتأثیر قرار میدهد. مالیخولیا و افسردگی مالیخولیایی موجب تغییر خلقوخو و رفتار در افراد درگیر با این مشکل میشود.
مالیخولیا چیست؟
مالیخولیا یک کلمه یونانی به معنی اندوه است. مالیخولیا باعث میشود فرد احساس کند زندگی، ارزش زیستن ندارد. این افراد بهسختی روز را به شب میرسانند و دیگر به کارهایی که در گذشته باعث شادی و لذتشان میشد، میلی ندارند. در افراد مختلف، شدت و نوع مالیخولیا و افسردگیِ ناشی از آن متفاوت است.
افسردگی مالیخولیایی چیست؟
افسردگی مالیخولیایی نوعی افسردگی توأم با مالیخولیاست. نوعی اختلال خلقی ناشی از یک افسردگی غیرویژه است که با سطح پائین اشتیاق به فعالیت مشخص میشود.
این نوع افسردگی در گذشته نوعی اختلال روانی جداگانه بهشمار میرفت، اما مدتی است آن را زیرمجموعهی افسردگی بهحساب میآورند.
افسردگی مالیخولیایی با نامهای روانگسیختگی، مالیخولیا، اسکیزوفرنی و افسردگی ملانکولیک هم عنوان میشود.
علائم مالیخولیا
بیشترِ افراد مبتلا به افسردگی مالیخولیایی، دچار علائم عادی میشوند، اما در بعضی افراد نیز این مشکل بهصورت شدیدتر و با روانگسیختگی کاتاتونی (یکی از انواع روانگسیختگی) و علائم شدیدتر مالیخولیا همراه است. بههرحال، تمام سطوح این بیماری بهکمک رواندرمانی و دارو، درمانشدنی هستند.
بیماران مبتلا به افسردگی مالیخولیایی، ممکن است با این علائم برخورد کنند:
- ازدسترفتن علاقه و انگیزه به انجام امور روزانه؛
- ازدسترفتن واکنشها در برابر وقایع و اخبار خوشایند؛
- احساس عمیق ناامیدی و بیفایدهبودن؛
- احساس دائمی اندوه برای مدتزمانی قابلتوجه؛
- ازدسترفتن علاقه به فعالیتهایی که سابقا جالب بودهاند؛
- احساس کمبود انرژی و خستگی؛
- اضطراب و پرخاشگری؛
- پرخوری یا کمغذایی؛
- اختلالات خواب، پرخوابی یا کم خوابی؛
- مشکل در تمرکز، تصمیم گیری و بهخاطرآوردن موضوعات مختلف؛
- فکرکردن و حرفزدن دربارهی مرگ و خودکشی؛
- تلاش و اقدام برای خودکشی
- در موارد حادتر مالیخولیا، فرد صداهایی میشنود و تصاویری را میبیند که وجود ندارد.
• علائم افسردگی مالیخولیایی صبحگاه شدیدتر است.
• در افرادی با نشانههای روانپریشی نیز این علائم را میتوان دید.
آثار جسمی مالیخولیا بر فرد
- جدا از علایم روانی، فرد مبتلا به افسردگی مالیخولیایی ممکن است دچار کاهش وزن چشمگیر شود. این روند می تواندبامصرف غذای بسیار کم همراه باشد و در برخی موارد، بیمار بیش از اندازه غذا می خورد.
- از دیگر نشانه های جسمی افسردگی مالیخولیایی می توان به شکل گیری عاداتی اشاره کرد که تا پیش از این وجود نداشتند، به عنوان مثال، تکان دادن پا؛ این شرایط را با استفاده از داروهای ضد افسردگی می توان کنترل کرد.
درمان افسردگی مالیخولیایی
دارو درمانی
این بیماری و مشکل، با انواع جدیدی از داروهای ضدافسردگی مانند فلوکستین (پروزاک)، سیتالوپرام (سلکسا)، پاروکستین (پاکسیل) درمان میشود. این داروها در دستهی «اساسآرآی»ها جای میگیرند.
باوجوداین، برخی بیماران همچنان نسبتبه درمان داروییِ گروه «امآاُ»ها پاسخدهی بهتری دارند. از زمرهی این گروه دارویی میتوان به تریسیکلیک اشاره کرد.
دستهی دارویی دیگری که برای درمان استفاده میشود، افکسورها مانند ونلافاکسین هستند. این داروها به جایگزینشدن سروتونین (یکی از انواع هورمون های شادی) و نوراپینفرین (هورمون استرس) در مغز کمک میکنند.
باوجود مصرف داروها، مواد شیمیایی باعث بهوجودآمدن احساس سرخوشی در فرد میشوند.
گاهی نیز از سایر داروهای ضدافسردگی مانند آریپیپرازول برای افزایش اثربخشی داروهای ضدافسردگی دیگر استفاده میشود.
مشاوره درمانی
علاوهبر دارودرمانی، با گفتوگو و مشاوره نیز میتوان در جهت بهبود سلامت و درمان این بیماری اقدام کرد.
گفتوگودرمانی و مشاوره در کنار دارودرمانی اثر بیشتری دارد. در مشاوره و گفتوگودرمانی، بیمار و درمانگر متخصص، دربارهی علائم این مشکل و موضوعات پیرامون آن صحبت میکنند.
این درمان به افراد کمک میکند:
- توانایی مقابله با بحرانها و وقایع سخت را پیدا کنند.
- رفتارها و عقاید منفی را با نمونههای مثبت و سازنده جایگزین کنند.
- مهارت های ارتباطی خود را بهبود ببخشند.
- با چالشها روبهرو شوند و مسائل را حل کنند.
- عزت نفس را در خود افزایش دهند.
- احساس مدیریت و رضایت را به زندگی خود بازگردانند.
گروه درمانی
درمانهای گروهی نیز فکر خوبی است و باعث میشود فرد مبتلا به بیماری احساس تنهایی نکند و از تجارب دیگران استفاده کند. در گروهدرمانی امکان بهاشتراکگذاشتن احساسات و صحبتکردن دربارهی آن برای همه وجود دارد.
در بعضی مواردِ شدیدتر نیز از درمانهای ایسیتی استفاده میشود. در این درمان، الکترودهایی به سر متصل میکنند و از این طریق، سیگنالهای الکتریکی به مغز میفرستند. این درمان باعث ایجاد شوک و تحریکی خفیف در مغز میشود. این روش هماکنون رایج است و مفید هم شناخته شده، اما همچنان دربارهی کیفیت آن ابهاماتی وجود دارد.
درهرحال برای درمان، باید ترکیبی از تمام روشهای درمانی، بنابه تشخیص متخصص و شدت بیماری فرد، مورداستفاده قرار بگیرند.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته