آشنایی با بارش شهابی



 

ذرات بارش شهابی همه در مسیرهای موازی حرکت می کنند

 

نخستین طوفان بزرگ شهاب سنگی در دوره مدرن لئونیدان نوامبر 1833 بود.

بارش شهاب سنگ یک واقعه آسمانی است که در آن تعدادی از شهاب سنگ مشاهده می شود که از یک نقطه در آسمان شب تابش یا منشا می شوند. این شهاب سنگ ها در اثر جریان بقایای کیهانی به نام شهاب سنگ ها که با سرعت بسیار زیاد در مسیرهای موازی وارد جو زمین می شوند ایجاد می شوند.

 

بیشتر شهاب سنگها از یک دانه ماسه کوچکتر هستند، بنابراین تقریباً همه آنها از هم گسیخته و هرگز به سطح زمین اصابت نمی کنند. بارش شهاب سنگین یا غیرمعمول به عنوان طغیان شهاب و طوفان شهاب سنگ شناخته می شود، که حداقل 1000 شهاب در ساعت تولید می کنند که مهمترین آنها از لئونیدها است.

 

مرکز داده شهاب بیش از 900 هواگرد مشکوک را نشان می دهد که حدود 100 مورد از آنها به خوبی تثبیت شده است. سازمان های مختلفی به مشاهده فرصت ها در اینترنت اشاره می کنند. 

 

نخستین طوفان بزرگ شهاب سنگی در دوره مدرن لئونیدان نوامبر 1833 بود

 

تحولات تاریخی

نخستین طوفان بزرگ شهاب سنگی در دوره مدرن لئونیدان نوامبر 1833 بود. یک تخمین تخمین زده شده اوج قله بیش از صد هزار شهاب در ساعت است اما دیگری که با طوفان کاهش یافته بود، بیش از دویست هزار تخمین زده می شود. شهاب سنگ ها در طی 9 ساعت طوفان، در کل منطقه آمریکای شمالی شرق کوه های راکی. دنیسون اولمستد آمریکایی (1891 - 1791) واقعه را دقیق ترین توضیح داد.

 

وی پس از گذراندن هفته های آخر سال 1833 در جمع آوری اطلاعات، او یافته های خود را در ژانویه 1834 به ژورنال علوم و هنر آمریکا ارائه داد، که در ژانویه-آوریل 1834، و ژانویه 1836 منتشر شد. وی خاطرنشان کرد: بارش کوتاه است. مدت زمان و در اروپا دیده نمی شد، و این که شهاب سنگ ها از نقطه ای در صورت فلکی لئو تابش می کردند و او گمان می کرد که شهاب سنگ ها از ابر ذرات موجود در فضا سرچشمه گرفته اند. کار ادامه یافت، اما هنوز درک ماهیت سالانه بارش، هر چند وقوع طوفان ها محققان را متعجب کرده بود.

 

ماهیت واقعی شهاب سنگ ها هنوز در قرن نوزدهم مورد بحث قرار گرفت. شهاب سنگ ها توسط بسیاری از دانشمندان (الكساندر فون هومبولت ، آدولف قوتلت ، جولیوس اشمیت) به عنوان یك پدیده جوی تصور می شدند تا اینكه اخترشناس ایتالیایی جیووانی شیاپارلی در رابطه با رابطه خود بین شهاب سنگ ها و ستاره های دنباله دار را اثبات كرد.) در دهه 1890 ، ستاره شناس ایرلندی جورج جانستون استونی (1919-1826) و اخترشناس انگلیسی بریتانیا آرتور متیو وودد داونینگ (1950-1850) اولین کسانی بودند که سعی در محاسبه موقعیت گرد و غبار در مدار زمین داشتند.

 

آنها پیش از بازگشت پیش بینی شده بارش لئونید در سال 1898 و 1899 ، گرد و غبارهای بیرون زده در 1866 توسط ستاره دنباله دار 55P / Tempel-Tuttle را مورد مطالعه قرار دادند. طوفان های شهاب پیش بینی شده بود، اما محاسبات نهایی نشان می دهد که بیشتر گرد و غبارها در مدار زمین قرار دارند.

 

همان نتایج به طور مستقل توسط آدولف بربريچ از مؤسسه Königliches Astronomisches Rechen (مؤسسه محاسبات سلطنتی نجوم) در برلین ، آلمان بدست آمد. اگرچه عدم وجود طوفان های شهاب سنگ در آن فصل محاسبات را تأیید می کرد ، اما برای دستیابی به پیش بینی های معتبر، پیشرفت ابزارهای محاسبات بسیار بهتری لازم بود.

 

در سال 1981 ، دونالد كی یومانز از آزمایشگاه پیشرانه جت تاریخچه بارش شهابی برای لئونیدها و تاریخ مدار پویای دنباله دار تمپل-تاتل را بررسی كرد. نمودار از آن اقتباسی شد و دوباره در آسمان و تلسکوپ منتشر شد.

 

این موقعیت های نسبی زمین و تمپل-تاتل را نشان می داد و نشانگر مکان هایی است که زمین با گرد و غبار متراکم روبرو می شود. این نشان داد که شهاب سنگها عمدتا در پشت و خارج از مسیر دنباله دار هستند، اما مسیرهای زمین از طریق ابر ذرات حاصل از طوفان های قدرتمند بسیار نزدیک به مسیرهای تقریباً هیچ فعالیتی بودند.

 

در سال 1985 ، ED Kondrat'eva و EA Reznikov از دانشگاه ایالتی کازان برای اولین بار سال هایی را که رها گرد و غبار منتشر شد، مسئولیت چندین طوفان شهابی لئونید گذشته اعلام کردند. در سال 1995، پیتر جنیسکنس انفجار Alpha Monocerotids در 1995 را از مسیرهای گرد و غبار پیش بینی کرد.

 

در انتظار طوفان لئونید در سال 1999، رابرت ا. مک نئو، دیوید اشر، و اسکو لیتینن فنلاند اولین کسانی بودند که این روش را در غرب به کار بردند. در سال 2006  Jenniskens پیش بینی هایی را برای برخوردهای بعدی در مورد گرد و غبار منتشر کرد که 50 سال آینده را پوشش می دهد.

 

جرمی Vaubaillon همچنان پیش بینی پیش بینی های خود را بر اساس مشاهدات هر ساله برای انستیتو د مكانیك سلست و دكلكول د Éphémérides (IMCCE) انجام می دهد.

 

بارش شهابی روی نمودار

 

نقطه ی تابشی

از آنجا که ذرات بارش شهاب سنگ همه در مسیرهای موازی حرکت می کنند و با همان سرعت، همه به یک ناظر در زیر ظاهر می شوند تا از یک نقطه واحد در آسمان تابش کنند. این نقطه تابشی ناشی از تأثیر چشم انداز است، شبیه به مسیرهای موازی راه آهن که در یک نقطه ناپدید شده در افق وقتی از وسط مسیرها مشاهده می شوند، تبدیل می شوند.

 

تقریباً همیشه بارش شهابی به دلیل صورت فلکی که از آن شهاب سنگ ها سرچشمه می گیرند نامگذاری شده اند. این "نقطه ثابت" به دلیل روشن شدن زمین در محور خود، به آرامی در طول شب در آسمان حرکت می کند، به همین دلیل ستارگان به آرامی در سراسر آسمان حرکت می کنند.

 

تابش تابش همچنین به دلیل حرکت زمین در مدار خود در اطراف خورشید، از شب به شب در مقابل ستاره های پس زمینه (رانش تابشی) حرکت می کند. تقویم بارش شهابی سنگین IMO 2017 (سازمان بین المللی شهاب سنگ) را برای نقشه برش "نقاط ثابت" ببینید.

 

هنگامی که تابش متحرک در بالاترین نقطه ای باشد که آن شب در آسمان ناظر می رسد، خورشید فقط در حال پاک کردن افق شرقی خواهد بود. به همین دلیل، بهترین زمان مشاهده برای بارش شهاب سنگین معمولاً کمی قبل از طلوع آفتاب است - مصالحه بین حداکثر تعداد شهاب سنگ های موجود برای مشاهده و آسمان کم نور که دیدن آنها را دشوار می کند. 

 

نامگذاری

بارش شهابی را به نزدیکترین صورت فلکی یا ستاره درخشان با یک نامه یونانی یا رومی اختصاص داده شده است که نزدیک به محل تابش در اوج بارش است، نامگذاری می شود، به این ترتیب فراموشی گرامری شکل مالکیت لاتین با "id" یا "id" جایگزین می شود. " از این رو شهاب هایی که از نزدیکی ستاره Delta Aquarii تابیده می شوند (اعلام "-i") را آکواریوم های دلتا می نامند. گروه کاری اتحادیه نجوم بین المللی در مورد نامگذاری بارش شهاب سنگ و مرکز داده های شهاب سنگ IAU نامگذاری بارش شهاب سنگ را ردیابی می کنند و چه راه اندازی می شود.

 

شهاب سنگ ها معمولاً کوچک هستند

 

منشا جریان های شهاب سنگی

بارش شهابی سنگ نتیجه تعامل بین یک سیاره مانند زمین و جریان بقایای یک ستاره دنباله دار است. ستاره های دنباله دار می توانند با کشیدن بخار آب، همانطور که فرد ویپپل در سال 1951، و با تجزیه نشان داده است، آوار تولید کنند. ویپل دنباله دارهایی را به عنوان "گلوله های برفی کثیف" ، از سنگ های تعبیه شده در یخ، در مدار خورشید تصور می کرد. "یخ" ممکن است آب ، متان ، آمونیاک یا سایر فرارها به تنهایی یا ترکیبی باشد.

 

"سنگ" ممکن است از نظر یک غبار غبار تا تخته سنگ کوچک متفاوت باشد. مواد جامد با اندازه گرد و غبار، مرتبه ای از اندازه معمول تر از اندازه های دانه های ماسه ای هستند که به نوبه خود، به نسبت مشابه اندازه سنگریزه ها و غیره نیز بسیار متداول هستند. هنگامی که یخ گرم می شود و به تعادل می رسد، بخار می تواند در امتداد گرد و غبار، شن و ماسه سنگ بکشید.

 

هربار که دنباله دار توسط خورشید در مدار خود می چرخد ، مقداری از یخ آن بخار می شود و مقدار مشخصی از شهابسنگ ها ریخته می شود. شهاب سنگها در طول مدار ستاره دنباله دار پراکنده شده اند تا یک جریان شهاب سنگی را ایجاد کنند ، همچنین به عنوان "دنباله گرد و غبار" شناخته می شود (برخلاف "دم گاز" یک دنباله دار که ناشی از ذرات بسیار کوچکی است که به سرعت در اثر فشار تابش خورشیدی از بین می روند.)

 

به تازگی ، پیتر جنیکنسن استدلال کرده است که بیشتر بارش های شهاب سنگین در دوره کوتاه ما ناشی از کشش معمولی بخار آب از ستاره های دنباله دار فعال نیست ، بلکه محصول تجزیه های نادر است ، وقتی تکه های بزرگ یک دنباله دار عمدتا خفته را از بین می برند. نمونه هایی از Quadrantids و Geminids هستند که از شکسته شدن اجسام سیارک به دنبال ، 2003 EH1 و 3200 Phaethon، به ترتیب، حدود 500 و 1000 سال پیش سرچشمه گرفتند. این قطعات به سرعت در گرد و غبار، شن و ماسه سنگ ریخته می شوند و در مدار ستاره دنباله دار پراکنده می شوند تا یک جریان شهاب سنگی متراکم تشکیل دهند که متعاقباً در مسیر زمین تکامل می یابد. 

 

اما نگران نباشید!

شهاب سنگ ها معمولاً کوچک هستند، از ذرات گرد و غبار گرفته تا اندازه تخته سنگ. آنها تقریباً به اندازه كافی كوچك هستند كه به سرعت در جو ما سوزانده شوند، بنابراین احتمال كمی وجود دارد كه سطح زمین برخورد كند. اما یک فرصت خوب وجود دارد که می توانید یک نمایش زیبا از ستاره تیراندازی را در نیمه شب مشاهده کنید!

 

تصویری از آسمان تاریک، با ستاره های تیراندازی که به بیرون از نقطه ای از مرکز تابش می کنند.

 

در مورد بارش شهاب سنگ، رگه های درخشان ممکن است در هر کجای آسمان ظاهر شود، اما به نظر می رسد همه "دم" های آنها به همان نقطه در آسمان باز می گردد. این بدان دلیل است که تمام شهاب سنگها در همان زاویه به طرف ما می آیند ، و با نزدیک شدن به زمین ، تأثیر چشم انداز باعث می شود که آنها از هم فاصله بگیرند. مثل ایستادن در وسط مسیرهای ریلی است و می بیند که چگونه این دو مسیر از راه دور جمع می شوند.

 

بارش شهابی برای صورت فلکی که به نظر می رسد شهاب سنگ ها از آنجا آمده اند، نامگذاری شده است. به عنوان مثال ، بارش شهابی Orionids، که در ماه اکتبر هر سال رخ می دهد، به نظر می رسد که در نزدیکی صورت فلکی اریون شکارچی سرچشمه گرفته است. 

 

گردآوری: بخش علمی بیتوته

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------