آتش بسی برای همیشه!
- مجموعه: کوچه پس کوچه های تفاهم
بیشك گوی سبقت دعواهای حاصل از ازدواج را دعوای عروسها و مادرشوهرها میرباید. جنگی كه 2 طرف آن هر دو زن و از یك جنساند و اگر بخواهند جنگی تمامعیار راه بیندازند هیچكدام مغلوب دیگری نمیشوند. اما درروی دیگر این دعواها، دعوای مادر زن و داماد چیزی دیگر است، چرا که!!!!
به راستی برای ایجاد یک رابطه مثبت و سازنده بین این اقوام همیشگی چه باید گرد؟!
راهنماییهای خواسته نشده بحران ایجاد میكند
عوامل متعددی میتواند به ایجاد درگیری در خانواده منجر شود. متداولترین عاملی كه اغلب مورد توجه قرار میگیرد درگیری «داماد با مادرزن» یا «عروس با مادرشوهر» است.
مشكل مشترك، قدرت كشمكش نسلهاست. هر شخصی سلیقهها و احساسات خاص خود را دارد، بنابراین اختلاف داماد با مادرزن تعجب ندارد. این اختلاف ذائقه در موضوعاتی نظیر كجا زندگی كردن، چگونگی تعیین خطمشی زندگی و ... خود را نشان میدهد. در این میان برخی ترجیح میدهند شیوه تركیبی زندگی را انتخاب كنند و برخی به سبك مستقل روی میآورند. به هر حال نمیتوان انكار كرد یكی از عوامل شایع و ویرانگر ازدواج، كشمكش بر سر قدرت است. بیشترین كشمكشها هم بین «داماد و مادرزن» یا «عروس و مادرشوهر» اتفاق میافتد. در كشمكشهای طولانی به ندرت میتوان برنده را پیدا كرد. وجود كشمكش زیاد به این معناست كه مردم اصلا فراموش كردهاند برای چه چیزی میجنگند.
«راهنماییهای درخواستنشده» یكی از اهرمهای ایجاد بحران در روابط داماد و مادرزن است، گاه مشكل داماد با مادرزن به روزهای اول آشنایی و خواستگاری برمیگردد. بعضی وقتها مادرزن به دلیل ایجاد محدودیت، تعیین خطمشی و... رنجش را در دل داماد ایجاد میكند كه مدتها آن رنجش بر روابط آنها سایه میافكند و طبیعتا در ادامه به تعارضات شدید زوج دامن میزند. البته بسیاری از خانوادهها هم هستند كه با برخورداری از فرهنگی غنی میان فرزندان خود و افرادی كه به عنوان داماد یا عروس وارد خانوادهشان میشوند تبعیضی قائل میشوند و تجربیات خود را بدون غرضورزی در اختیار آنها قرار میدهند، با این همه تازهواردها آن را به عنوان دخالتی در زندگیشان تلقی میكنند و به خاطر همین پیشداوری این رابطه مثبت را به پرتگاه میبرند. نقطه مقابل نیز وجود دارد؛ مادرزنها و مادرشوهرهایی كه به دلیل كنترل زندگی فرزندانشان به قصد و عمد، سعی بر دخالت مستقیم مینمایند و با امر و نهی سعی میكنند به زندگی فرزندانشان آنطور كه خود میپسندند سمت و سوی بدهند، غافل از آنكه عملكرد آنها آغازی بر مشكلات حاد میان زوجها است.
تلقینات منفی، شكاف در رابطه
بسیاری از دخترها و پسرها سالها پیش از ازدواج در بمباران اطلاعات منفی از كاراكتر «مادرشوهر» و «مادرزن» قرار میگیرند. در جامعه ما عموما تصویری منفی از «مادرزن» ارائه میشود، از این زاویه شاید بتوان بخشی از اختلافات داماد و مادرزن را ناشی از این تلقینات دانست. این تلقینات منفی در شكاف رابطه، تاثیرگذاراست. بسیاری از زوجهایی كه با این ذهنیت غلط زندگی خویش را آغاز میكنند بدون آنكه واقعا دخالتی از جانب بزرگترها به زندگی آنها وارد آید از همان ابتدا سعی بر جداسازی میكنند و محدودیتهایی برای آمد و شد قائل میشوند كه همین مساله نیز میتواند به شروع چالشهای خانوادگی بعدی منجر شود.
سكوت در جمع، مشاجره در خلوت
«پذیرا بودن تجربیات» به عنوان شرط بزرگ ارائه تجربه از سوی بزرگترها است؛ عنصری كه همچنان در خانوادههای ما مغفول مانده است؛ گاهی مادرزنها یا مادرشوهرها احساس میكنند با ارائه تجربیات زندگی خویش میتوانند گامی برای سعادتمندی فرزندانشان بردارند اما به این مساله توجه نمیكنند كه داماد یا عروس پذیرای تجربیات آنها هستند یا نه، اما اتفاقی كه اینجا میافتد اتخاذ سیاست سكوت از سوی جوانترهاست. زوجهای جوان در برابر این پیشنهادها معمولا سكوت میكنند اما آیا این سكوت دلیلی بر تایید حرف بزرگترها است یا اینكه این سكوت در خلوت زوجها به آتشفشانی از مشاجرهها تبدیل میشود؟ اتفاقی كه امروزه در مجتمعهای قضایی و دادگاههای خانواده به عینه دیده میشود.
والدین در حاشیه زندگی زوجها باشند
اگر داماد، مادرزن و همسر را اضلاع یك مثلث بدانیم، نقش همسر را در تنظیم رابطه مثبت بین دو ضلع دیگر نمیتوان نادیده گرفت. زن نقش بسیار مهمی در كاهش یا افزایش تنش بین داماد و مادرزن دارد. ما باید روی رشد فكری زن وقتی زندگی مشترك را آغاز میكند، حساب باز كنیم. اگر زن جوانی كه به تازگی ازدواج كرده صرفا به آنچه مادرش گوشزد میكند بسنده كند رابطه خود و همسرش را به پرتگاه نزدیك كرده است، بنابراین اگر زن جوانی با دخالتهای بیمورد مادرش (مرد جوان با دخالتهای بیمورد مادرش) روبرو شد و احساس كرد این دخالتها به رابطه او با همسرش لطمه میزند باید محترمانه از مادرش بخواهد در حاشیه زندگی او (نه در متن) قرار گیرد. ما گاهی میبینیم دختران جوان با درددل كردن راه دخالت مادرشان را هموار میكنند، آنچه ما پیشنهاد میكنیم در گام اول طرح مساله و مشكل در یك فضای آرام بین زوجها است و در صورتی كه به پاسخ نرسید مراجعه به متخصصان «زوجدرمانی» و «خانوادهدرمانی» است.
اما برای ایجاد علقههای مثبت و پویا در این رابطه چه باید كرد؟
جوانان باید زمان و انرژی خود را صرف ایجاد روش زندگیشان كنند:
از هشیاری برای ایجاد تغییر استفاده كنید و آن را بهانهای برای منطقی جلوه دادن رفتار قرار ندهید.
همه افراد (در اینجا مادرزن و مادرشوهر) دارای نقاط ضعف و قوت هستند. با احساسی فكر كردن فقط نقاط ضعف آنها را میبینید. از آگاهی به عنوان محركی كه از تكرار این الگوها جلوگیری میكند بهره بگیرید.
در وفاداری به ازدواج و خانوادهها، تعادل داشته باشید:
درگیری شخصی یا حمایتگرایانه صدمات ناخواستهای به ازدواج میزند. شما به صورت ایدهآل حالت دوستانهای با اعضای خانوادهتان دارید بنابراین با دیگران نیز روابط مهربانانه را حفظ كنید.
خانوادهها مجموعههایی با ویژگیهای ارزشمند و آسیبپذیر هستند:
بعضی از خانوادهها با هم گروههای بزرگی را تشكیل میدهند و انتظار این كه چه كسی را دوست بدارید غیرواقعی است.
اولویت شما ایجاد ازدواج راضیكننده است. شما خواهان یك خانواده سببی و گسترده با پشتیبانانی قوی برای ازدواج خویش هستید. این امر لازم نیست اما مفید است.
والدین تصور میكنند بچههای بالغ به كمال مطلوب نرسیدهاند، بنابراین آرزوی همدلی كامل برای آنها میكنند. تصمیم این كه فرزند آنها با چه كسی ازدواج میكند، مهمترین تصمیم زندگی آنها است. طرحریزی ازدواج بخصوص خدمات و هزینهها ، از طرفی رجوع كردن به والدین یا خانواده سببی جهت پشتیبانی از مشاجرههای خانوادگی به جدال بدی منجر میشود و درگیریهای حمایتی را تشدید میكند. اگرچه گاهی فراوانی برخوردهای اجتماعی میتواند تكنیك عاقلانهای باشد اما اجتناب و تاخیر در رسیدگی به این موضوعات باعث ایجاد كینه و سوءظن میشود.
تمركز بر شناسایی مشكلات و حل آنها اثر منفی بر زندگی و ازدواج شما ندارد
این تمرین برای قوی شدن در برخوردها با خانواده سببی و گسترده است و به تبع آن تنشها و مشكلات را كاهش میدهد. درگیری با خانواده خود یا همسر میتواند تنش ایجاد كند و به زوج سرایت كند. ایجاد مرزهایی از شفافیت و سلامت بین ازدواج و خانواده اولیه، وظیفه مهمی است.
خانوادهها یك احساس بامحتوا و پیوسته را ارائه میدهند كه هم پشتیبانیكننده است و هم به پشتیبانی نیاز دارد. تماس خانوادگی به شما اجازه میدهد طیفی از رویدادهای زندگی و احساسات را در قالب افراد بالغ تجربه كنید. این حس پیوستگی و توجه، بعد مهمی به زندگی و ازدواج شما میافزاید.
راهنمایی در برخوردها و آسیبهای گذشته نباید از سر حسادت و اكراه باشد. بر روابط كنونی تمركز كنید و با ناامیدی یا عصبیت آن را كنترل نكنید.
اختلافها را بگویید، اما حرمتشكنی نكنید
تا آنجا كه مقدور باشد زوجهای جوان باید اختلافات پیشآمده را با درایت نزد خود تحلیل و بررسی كنند، با این حال اگر از حل اختلافات پیشآمده عاجز ماندند به افراد معتمد باتجربه یا متخصصان این حوزه اعم از مشاوران و روانشناسان مراجعه كنند. از این زاویه مشاوره پیش از ازدواج و پس از ازدواج میتواند بسیاری از نقطههای تاریك و ابهامآمیز در روابط زوجها را روشن كند. از طرفی زوجها وقتی از طرف پدر و مادرهایشان احساس دخالت و اختلاف میكنند در عین این كه باید اجازه دهند صورت مساله به صورت كامل طرح شود، اما نباید بگذارند دامنه این اختلاف به حرمتشكنی و مخدوش شدن شخصیت طرفین منجر شود. در واقع بیشتر وقتها آنچه موجب ظهور اختلافات عمیق بین زوجها میشود نه اختلاف اصلی (فرض كنید اختلافات داماد و مادرزن) بلكه پسلرزهها و نحوه مدیریت و برخورد با آن اختلاف از سوی زوجها است.
منابع:سیمرغ / جام جم آنلاین همراه با اضافات و تغییرات