داماد و مادر زن



انفجار مادر زن,داماد و مادر زن

داماد و مادر زن

چند وقت پیش یکی از تیترهای صفحه حوادث روزنامه توجهم را به خود جلب کرد؛ دامادی با نارنجک مادرزنش را منفجر کرده بود! امیدوارم همه مادرزن‌ها مرا ببخشند از این که از فعل «منفجر کردن» استفاده می‌کنم، اما آخر انفجار طبیعی‌ترین خصلت نارنجک است.

داماد و مادر زن
وقتی این خبر روزنامه را می‌خوانیم ناخودآگاه به ذهنمان خطور می‌کند که رابطه داماد با مادرزن تا چه حد باید خصمانه باشد که داماد متن زندگی را با صحنه جنگ اشتباهی بگیرد. اگرچه همه دامادها و مادرزن‌ها با نارنجک سراغ همدیگر نمی‌روند، اما بعضی‌هایشان نارنجک را رقیق می‌کنند یا به تکه‌های مساوی تبدیل می‌کنند که برای یک عمر قابل استفاده باشد.

برای تنظیم رابطه‌ای مثبت میان مادرزن‌ها و دامادها بدون آن که ضامن نارنجک چکانده شود، چه باید کرد؟
راهنمایی‌های خواسته نشده‌ بحران ایجاد می‌کند

عوامل متعددی می‌تواند به ایجاد درگیری در خانواده منجر شود. متداول‌‌ترین عاملی که اغلب مورد توجه قرار می‌گیرد درگیری «داماد با مادرزن» یا «عروس با مادرشوهر» است.

مشکل مشترک، قدرت کشمکش نسل‌هاست. هر شخصی سلیقه‌ها و احساسات خاص خود را دارد، بنابراین اختلاف داماد با مادرزن تعجب ندارد. این اختلاف ذائقه در موضوعاتی نظیر کجا زندگی کردن، چگونگی تعیین خط‌مشی زندگی و ... خود را نشان می‌دهد. در این میان برخی ترجیح می‌دهند شیوه ترکیبی زندگی را انتخاب کنند و برخی به سبک مستقل روی می‌آورند. به هر حال نمی‌توان انکار کرد یکی از عوامل شایع و ویرانگر ازدواج، کشمکش بر سر قدرت است. بیشترین کشمکش‌ها هم بین«داماد و مادرزن» یا «عروس و مادرشوهر» اتفاق می‌افتد. در کشمکش‌های طولانی به ندرت می‌توان برنده را پیدا کرد. وجود کشمکش زیاد به این معناست که مردم اصلا فراموش کرده‌اند برای چه چیزی می‌جنگند.

«راهنمایی‌های درخواست‌نشده» به عنوان یکی از اهرم‌های ایجاد بحران در روابط داماد و مادرزن است. گاه مشکل داماد با مادرزن به روزهای اول آشنایی و خواستگاری برمی‌گردد. بعضی وقت‌ها مادرزن به دلیل ایجاد محدودیت، تعیین خط‌مشی و... رنجش را در  دل  داماد ایجاد می‌کند که مدت‌ها آن رنجش بر روابط آنها سایه می‌افکند و طبیعتا در ادامه به تعارضات شدید زوج دامن می‌زند. البته بسیاری از خانواده‌ها هم هستند که با برخورداری از فرهنگی غنی میان فرزندان خود و افرادی که به عنوان داماد یا عروس وارد خانواده‌شان می‌شوند تبعیضی قائل می‌شوند و تجربیات خود را بدون غرض‌ورزی در اختیار آنها قرار می‌دهند، با این همه تازه‌ واردها آن را به عنوان دخالتی در زندگی‌شان تلقی می‌کنند و به خاطر همین پیشداوری این رابطه مثبت را به پرتگاه می‌برند. نقطه مقابل نیز وجود دارد؛ مادرزن‌ها و مادرشوهرهایی که به دلیل کنترل زندگی فرزندانشان به قصد و عمد، سعی بر دخالت مستقیم می‌نمایند و با امر و نهی سعی می‌کنند به زندگی فرزندانشان آن‌طور که خود می‌پسندند سمت و سوی بدهند، غافل از آن‌که عملکرد آنها آغازی بر مشکلات حاد میان زوج‌ها است.

تلقینات منفی، شکاف در رابطه
بسیاری از دخترها و پسرها سال‌ها پیش از ازدواج  در بمباران اطلاعات منفی از کاراکتر «مادرشوهر» و «مادرزن» قرار می‌گیرند. در جامعه ما عموما تصویری منفی از «مادرزن»‌ ارائه می‌شود، از این زاویه شاید بتوان بخشی از اختلافات داماد و مادرزن را ناشی از این تلقینات دانست. بسیاری از زوج‌هایی که با این ذهنیت غلط زندگی خویش را آغاز می‌کنند بدون آن‌که واقعا دخالتی از جانب بزرگ‌ترها به زندگی آنها وارد آید از همان ابتدا سعی بر جداسازی می‌کنند و محدودیت‌هایی برای آمد و شد قائل می‌شوند که همین مساله نیز می‌تواند به شروع چالش‌های خانوادگی بعدی منجر شود. در الگوی عمومی، زوج‌ها خانواده‌های ترکیبی دارند، بنابراین ما مجبوریم دو مجموعه گسترده و سببی را یکپارچه سازیم. برخورد واقع‌گرایانه در مسائل و نگرش مثبت اعضا می‌تواند به استحکام پیوند‌ها کمک کند.
سکوت در جمع،  مشاجره در خلوت

اختلاف جنسیتی و سنی در بروز چالش بین مادرزن و داماد بی‌‌تاثیر نیست اما بالا بودن میزان تحصیلات یا طبقه اجتماعی ‌ اقتصادی نمی‌تواند به مثابه روشی برای کاستن یا از بین رفتن اختلافات تلقی شود.

گاهی مادرزن‌ها یا مادرشوهرها احساس می‌کنند با ارائه تجربیات زندگی خویش می‌توانند گامی برای سعادتمندی فرزندان‌شان بردارند اما به این مساله توجه نمی‌کنند که داماد یا عروس پذیرای تجربیات آنها هستند یا نه، اتفاقی که این‌جا می‌افتد اتخاذ سیاست سکوت از سوی جوان‌ترهاست. زوج‌های جوان در برابر این پیشنهاد‌ها معمولا سکوت می‌کنند اما آیا این سکوت دلیلی بر تایید حرف بزرگ‌ترها است یا این‌که این سکوت در خلوت زوج‌ها به آتشفشانی از مشاجره‌ها تبدیل می‌شود؟ اتفاقی که امروزه در مجتمع‌های قضایی و داد‌گاه‌های خانواده به عینه دیده می‌شود. ما با بسیاری از پرونده‌هایی روبه‌رو هستیم که دلیل جدایی زوج‌ها صرفا دخالت‌های اطرافیان بوده که شعله‌های این دخالت حریم آن دو را نیز دامنگیر کرده است.
داماد و مادر زن

همه افراد (در اینجا مادرزن و مادرشوهر)‌ دارای نقاط ضعف و قوت هستند. با احساسی فکر کردن فقط نقاط ضعف آنها را می‌بینید. از آگاهی به عنوان محرکی که از تکرار این الگوها جلوگیری می‌کند بهره بگیرید
والدین در حاشیه زندگی زوج‌ها باشند

اگر داماد، مادرزن و همسر را اضلاع یک مثلث بدانیم، نقش همسر را در تنظیم رابطه مثبت بین دو ضلع دیگر نمی‌توان نادیده گرفت. نقش بسیار مهمی در کاهش یا افزایش تنش بین داماد و مادرزن دارد. ما باید روی رشد فکری زن وقتی زندگی مشترک را آغاز می‌کند، حساب باز کنیم. اگر زن جوانی که به تازگی ازدواج کرده صرفا به آنچه مادرش گوشزد می‌کند بسنده کند رابطه خود و همسرش را به پرتگاه نزدیک کرده است، بنابراین اگر زن جوانی با دخالت‌های بی‌مورد مادرش (مرد جوان با دخالت‌های بی‌مورد مادرش)‌ روبه‌رو شد و احساس کرد این دخالت‌ها به رابطه او با همسرش لطمه می‌زند باید محترمانه از مادرش بخواهد در حاشیه زندگی او (نه در متن)‌ قرار گیرد. ما گاهی‌ می‌بینیم دختران جوان با درددل کردن راه دخالت مادرشان را هموار می‌کنند، آنچه ما پیشنهاد می‌کنیم در گام اول طرح مساله و مشکل در یک فضای آرام بین زوج‌ها است و در صورتی که به پاسخ نرسید مراجعه به متخصصان «زوج‌درمانی» و «خانواده‌درمانی» است.

 

بخش خانواده ایرانی تبیان

منبع :چهاردیواری

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------