بحران میانسالی در زنان| علائم بحران میانسالی در زنان و راهکارهایی برای کنترل این بحران
- مجموعه: دوران سالمندی
دوران میانسالی
دورهای از زندگی است که فرد بعد از گذراندن و پشت سر گذاشتن دوره جوانی وارد مرحله جدیدی از زندگیاش که منتهی به پیری است میشود.
دوران میانسالی زنان
زنان در این مرحله از زندگی با تنشهای روانی فراوانی روبه رو خواهند شد، زیرا تفسیر صحیحی از این دوران نداشته و به یک دوره تعریف نشده پا گذاشته اند. زنانی که با آگاهی نسبت به این مرحله حساس پا در آن می گذارند، در طول این دوره از موهبتهای ویژه ای برخوردار می باشند.
تحولات فیزیولوژیکی زنان در دوران میانسالی
از مختصات این دوره، تحولات فیزیولوژیکی است.
یائسگی زنان
از مهمترین تحولات، یائسگی است، که از اهمیت بالایی برخوردار است. یائسگی، دوره ای ویژه برای زنان است که با توجه به نوع نگرشها، احساس بانوان نسبت به این مرحله متفاوت است. «یأس» به معنای «قطع امید» است. بر این معنا، یائسه یعنی کسی که قبلاً خون حیض می دید و الان دیگر نمی بیند و از دیدن آن در آینده هم ناامید است.
خانم بوریس آنکو، روان شناس امریکایی در این زمینه می گوید:
«دوران یائسگی بسیار حساس و استثنایی است. یائسگی یک زن، بلوغ مجدد اوست. آشنایی او با دوره ای از زندگی است که می تواند هیجان انگیزترین، ارضاکننده ترین و پراقتدارترین نیمه زندگی او محسوب شود.»
به نظر وی هر زنی دارای دو بلوغ است. در بلوغ اوّل، زنان قدرت بارداری و بهره مندی از موهبت مادری را می یابند و از نظر فیزیولوژیکی، موفقیتهایی را حاصل می کنند. در بلوغ دوم (یائسگی) از عقل و درایت ویژه ای برخوردار می شوند و احساس پختگی و جاافتادگی، در این دوره احساس بسیار خوبی است که موجب می شود زنان حاضر به برگشت به دوره جوانی نباشند و این بینش و تجربه را نتیجه زندگی ارزشمند خود می دانند.
برخی از زنان در دوره یائسگی برای اجتناب از افسردگی، دیوانه وار به جراحان پلاستیک پناه می برند و از آنها برای کشیدن پوست صورت و یا کوچک کردن شکم کمک می خواهند و به استفاده از درمانهای هورمونی می پردازند.
علاوه بر فرهنگ و اعتقادات در جامعه که تأثیر عمده ای بر چگونگی برخورد با دوره یائسگی دارد، تغذیه تأثیر بسیاری بر عوارض این دوره و چگونگی آن دارد. به هر حال این دوره با عوارض جسمانی و روانی عدیده ای روبه رو است که شدت و ضعف آن بستگی به فرهنگ، اعتقادات و تغذیه زن در دوره قبل از یائسگی دارد.
عوارض روانی دوران میانسالی در زنان
ـ هجوم افکار منفی در مورد نزدیکان و نگرانی از آینده آنها که موجب عوارض منفی جسمی مثل گر گرفتن، احساس خستگی، دردهای عضلانی، بی خوابی و غیره می شود.
ـ فکر بیماریهای مهلک و خطرناک
ـ نگرانی از آینده فرزندان
ـ ترس از فقر و ناداری
ـ احساس پوچی
و...
عوارض جسمانی دوران میانسالی در زنان
ـ افزایش یا کاهش تمایلات جنسی
ـ احساس خستگی مفرط و احساس ضعف
و...
بحران میانسالی چیست ؟
مفهوم «عبور از جوانی» برای خیلی از مردم چالش برانگیز، دردناک و ناامید کننده است. ترس از دست دادن شور جوانی و سلامت و زیبایی و رفاه به نگرانی روزمره افراد تبدیل میشود.
بحران میانسالی وضعیتی احساسی از شک و اضطراب است که در آن شخص بدلیل درک این که نیمی از دورهٔ زندگی وی گذشته است، ناآرام میگردد. این وضعیت در بازهٔ سنی 35 تا 55 سال معمولتر است.
همچنین این وضعیت آغاز فردیت (فرایند تحقق نفس یا «خودشکوفایی) نیز هست و تا هنگام مرگ ادامه مییابد.
بحران میانسالی، بحرانی که میتواند بسیار دردناک باشد. بسیاری از افراد میتوانند راه خود را در بحران میانسالی پیدا کنند بدون اینکه دچار مشکل شوند اما برای عدهای یافتن راهی که تعادل را به زندگی بازگرداند کار دشواری است.
بحران میانسالی، بازتاب شیوهی زندگی است!
بحران میانسالی معمولاً بازتابهایی از شیوهی زندگی شخص است و احساسی مبتنی بر اینکه به اندازهٔ کافی زندگیشان به سامان نرسیده و نتایج قابل قبولی از آن حاصل نگردیده است.
فرد در این حالت ممکن است نسبت به زندگی، پیشه یا شریک زندگی خود احساس ملالت نماید و برای ایجاد تغییر در این موارد، میل قویای را حس کند. این بحران که در بیشتر مواقع هزینههای مالی و روحی فراوانی نیز تحمیل میکند.
به طور کلی بحران میانسالی توصیفی برای دورهای از زندگی است که فرد از دوره جوانی وارد دوره تازه میانسالی و پیری میشود. در این دوره هر فردی دستاوردها، اهداف و آرزوهایش را ارزیابی میکند.
کسی که دچار بحران میانسالی میشود بسیاری از اهداف و آرزوهایش را خلاف آنچه تصور میکرده است مییابد و نسبت به آینده پیش رو نیز بسیار نگران است. بحران میانسالی میتواند شدید باشد یا کم و یا ممکن است سلامت روانی و جسمی فرد را به خطر بیندازد.
بحران میانسالی در زنان
هم زنان و هم مردان دچار بحران میانسالی میشوند اما تجربه آن ها در این زمینه بسیار متفاوت است. مردها اغلب بر دستاوردهای خود تمرکز میکنند و ناکامیهای زندگی باعث ناامیدیشان میشود در حالی که زنان به شدت دچار بحران ظاهر و جذابیتهای جنسی میشوند
و اغلب نگران این مساله هستند که پس از اینکه وظایف مادریشان تمام شود چه باید بکنند. البته بخش زیادی از آنچه این بحران میانسالی را رقم میزند باورهایی است که جامعه به زنان و مردان خود القا کرده است. نگرانی زنان از ظاهر خود به شدت به کلیشههای جنسیتی وابسته است.
بحران میانسالی و این نگاه عمیق و دقیق به زندگی، زن را دچار تحولات خاص دوره میانسالی می کند. این دوره، دوره بازگشت به اصالت وجودی است. زن در دوره میانسالی، مفهوم واقعی زندگی را در سه اصل می بیند: عشق و محبت، آرامش خیال و خدمت به دیگران که حکایت از عقل و درایت زنان میانسال است.
به هر حال دوره میانسالی از دوره های حساس در زندگی زنان است. به میزانی که با تحولات فیزیولوژیکی و درونی و بیرونی این دوره آشنا باشند، می توانند دوره ای پربار و پویا داشته باشند. در غیر این صورت این دوره را در خمودگی، افسردگی و کسالت خواهند گذراند.
اهمیت این دوره و ویژگیها و تحولات چشمگیر آن ضرورت افزایش بینش و آگاهی نسبت به این دوره را اجتناب ناپذیر می کند. از این رو در این نوشتار سعی میشود بانوان محترم را با این دوره و تحولات آن آشنا نماییم. ضمنا راهکارهایی مفید برای پربار کردن زندگی در این دوره ارائه می گردد.
علائم و نشانههای بحران میانسالی
هنگامی که فرد وارد بحران میانسالی میشود مدام گذشتهی خود را مرور میکند و آن را به عنوان فرصتهای از دست رفت در ذهن یاد میکند.
به طور مثال با مواردی این چنینی در ذهن خود مواجه میشود:
زندگی را میتوانستم بهتر بگذرانم، فرد مناسب تری را باید برای رابطه انتخاب میکردم، اهمیت بیشتری به علایقم باید میدادم و ...
و ممکن است فرد چنین رفتارها و تصمیماتی از خود بروز دهد:
تصمیمهای بزرگ برای خرید یک ماشین یا خانه بهتر، انتقادهای شدید و ناگهانی از رابطه، تمایل به برقراری رابطه با آدمهای متفاوت و جدید، تمایل شدید برای تغییر ظاهر و عمل جراحی و بوتاکس، خریدن لباسهای گرانقیمت و ...
- یکی از نشانههای بارز بحران میانسالی تغییرات خواب است که با کم خوابی یا پرخوابی نمایان میشود.
- نشانه بارز و مهم بحران میانسالی وسواس زیاد نسبت به ظاهر خود است. ممکن است. به کلی شیوه لباس پوشیدناش را تغییر داده و لباسهای بسیار متفاوتی میپوشد یا علاقه زیادی به آرایش پیدا کرده و نسبت به اصلاح صورتش حساس است.
- نکته دیگری که در بحران میانسالی دیده میشود تغییر دوستان قدیمی و قطع ارتباط با افراد خاصی است. در این میان فردی که دچار بحران میانسالی است حتی از شریک زندگی خود میخواهد که روابطش را تغییر بدهد یا او را متهم به پیری میکند و با انتقادهای شدید تلاش میکند رفتار شریک زندگیاش را نیز تغییر بدهد و او را آنگونه که آرزو دارد جوان نگه دارد.
- یک نشانه رایج دیگر در این افراد متهم کردن دیگران است. آنها والدین، شریک زندگی خود، دوستان و همکاران خود را برای آنچه اتفاق افتاده است مقصر میدانند و گمان میکنند همه فقط به آنها آسیب زدهاند و آنها را از رویاها، خواستهها و زندگی واقعی خود دور نگه داشتهاند.تجربههای تلخ گذشته، مرگ عزیزان، جدایی، آشیانه خالی و هر نوع مسالهای که آنها را دچار ضایعه روحی کند نیز در تشدید این بحران اثر دارند.
عوارض بحران میانسالی
بحران میانسالی در بیشتر مواقع هزینههای مالی و روحی فراوانی نیز تحمیل میکند و حفرهای عمیق در میزان پس انداز و بازنشستگی و همچنین ارتباط عاطفی افراد با شریک زندگی خود و اعضای خانوادهاش ایجاد میکند.
ناامیدی از آینده نیز مساله تازهای است که در بحران میانسالی دیده میشود. او هیچ چشم اندازی برای آینده نمیبیند و تلاشهایش برای بهبود زندگی را از دست میدهد.
فکر کردن زیاد به مرگ نیز از عوارض بحران میانسالی است که مانع امید به آینده میشود و در نهایت فرد را دچار وسواس مرگ و افسردگی میکند.
افرادی که دچار بحران میانسالی هستند تمایل زیادی به ترک رابطه دارند و ممکن است رابطههای موازی را تجربه کنند و یا بخواهند طلاق بگیرند. آنها به دنبال فرد تازهای برای دریافت احترام، محبت و توجه هستند و آنچه در رابطه دارند را ناکافی، ناامید کننده و اشتباه میدانند.
همچنین برای برخی از افراد افسردگی همراه با بیانگیزگی شدید است. کاری که همیشه با علاقه انجام میدادند را بسیار کسالت بار و نفرت انگیز میدانند و رابطه، دوستان، خانواده و امور زندگی روزمره برایشان غیر قابل تحمل است.
چگونه شدت بحران میانسالی را کم کنیم و از بروز عوارض آن پیشگیری کنیم ؟
افرادی که توانستهاند مطابق با احساسات، نیازها و خواستههایشان پیش بروند کمتر دچار بحران میانسالی میشوند و پیر شدن برای آنها بسیار آسانتر است.
هرچه دشواریهای زندگی در جوانی بیشتر باشد مواجهه با پیری دشوارتر میشود، گذر زمان، از دست رفتن فرصتها و ناکامیهای زیاد باعث تشدید بحران میانسالی میشوند.این موارد باعث احساس اندوه، ملال و ندامت هستند.
کسی که دچار بحران میانسالی است ممکن است برای بازیابی کودکی از دست رفته به دنبال رویای کودکیاش باشد.
این دوره تحولی که نیازمند تفکرات اساسی است، ضرورتا دوره بحرانی نیست و زنی که از سلامت روانی برخوردار است، خود را در سراشیبی سقوط احساس نمی کند، بلکه آن را دورانی سازنده می یابد که از تصمیم گیری های عجولانه و پرداختن به اعمال دیوانه وار، فرسنگها فاصله دارد.
اگر وارد بحران میانسالی شدهاید..
- قبل از ایجاد هر تغییر اساسی در زندگیتان ابتدا خوب فکر کنید. خریدن چیزهای گران، تغییرات ظاهری یا ترک رابطه مسائل مهمی هستند که نمیتوانید آنها را بخاطر شرایط روحی خود رقم بزنید.
- کنار آمدن با این شرایط و مقابله با آن کار بسیار دشواری است و همچنین تصمیمگیری و فکر کردن در این وضعیت سخت است بنابراین برای پیشگیری از هر نوع حرکت و رفتار انتحاری ابتدا با یک متخصص و مشاور در مورد آنچه در فکرتان میگذرد حرف بزنید.
ـ افکار و احساسات را در جهت مثبتی به کار بگیرید. همه چیزهایی که شما را دچار بحران میانسالی میکنند لزوما بد نیستند. اگر از این تغییرات فکری آگاهانه و هوشمندانه استفاده کنید حتی نتایج بهتری به دست میآورید که برای بهبود رابطه و کارتان موثر است.
ـ از افکاری که آزارتان میدهند بیرون بیایید. با شروع فعالیتهای جدید، آموزش مهارتها تازه و سفر یا مطالعه برای خود جایگاه امن بسازید.
ـ با همسرتان درباره افکار و احساساتتان حرف بزنید. از او کمک بخواهید و خود را در مقابل هم احساس نکنید. حالا که درک بهتری از وضعیت خود پیدا کردهاید به خوبی میدانید که مشکلاتی که در رابطهتان به وجود آمدهاند ممکن است واقعی نباشند و برآمده از بحران میانسالی باشند. در هر صورت حتی اگر مشکل حل نشده در رابطه دارید باید آن را صرف نظر از این بحران تازه حل کنید و راه حل درستی برایش پیدا کنید..
راهکارهایی برای کیفیت بخشی زندگی در دوران میانسالی زنان:
• آخرت گرایی و توجه به امور دینی:
یکی از راهکارهای مؤثر در از بین بردن عوارض سوء این دوره، آخرت گرایی است؛ البته نه به این معنی که مسایل دنیایی و نیازهای ضروری زندگی را فراموش کنیم، بلکه توجهی افزون تر به هدف زندگی که عبودیت و بندگی است داشته باشیم و سعی نماییم مروری جدی بر میزان دینداری خود، میزان تعبد به انجام تکالیف شرعی و الهی داشته باشیم.
• ایجاد تعادل درونی:
یکی دیگر از راهکارهای مؤثر برای کاهش عوارض روانی ـ جسمانی میانسالی و برخورداری از دوره ای پویا و پربار، ایجاد تعادل روانی است.
راهکارهای ایجاد تعادل درونی:
ـ شناسایی عمیقی از اعتقادات درونی پیدا نماییم.
ـ هماهنگ بودن اعتقادات درونی با شرایط زندگی برونی.
- دعا و تفکر
- اشتغالهای مفید
- روابط سالم و متعالی
- کمک به دیگران
- توجه به نیازهای شخصی
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته