دوران سالمندی در زنان و چالش های آن
- مجموعه: دوران سالمندی
زنان در دوران سالمندی
دوران سالمندی زنان
پدیده سالخوردگی جمعیت تنها مربوط به ایران نیست و کشورهای جهان به نوعی با این پدیده روبرو هستند و با توجه به این که هر سال امید به زندگی افزایش و مرگ و میر کاهش مییابد، روند سالخوردگی جمعیت برگشتپذیر نیست و پیری جمعیت چالش دائمی در جهان خواهد بود. سالمندی دوران حساس و مهمی است که باید با تدارک برنامهای جامعنگر برای حمایت از سالمندان، بتوانیم از تجربه آنها نیز به نحو شایستهای استفاده کنیم.
آمار نشان میدهد هرچند که زنان بیش از مردان به دوران سالمندی میرسند، ولی در مقایسه با آنها دوران سالمندی سختتری را میگذرانند و در این دوران به دلیل سیر فیزیولوژیک جسمیشان آسیبپذیرتر و زودرنجتر از مردان هستند.
درک درست از شرایط روحی و جسمی یک زن سالمند از مهمترین وظایفی است که اطرافیان وی به عهده دارند. چون دنیای سالمندی دنیایی است که شاید برای بسیاری از جوانان ناشناخته باشد، پس میتوان گفت اولین گام برای برقراری ارتباط با یک زن سالمند، شناخت دنیای اوست.
شاید به جرات بتوان گفت حتی اگر زنی در خانوادهای پر جمعیت و با حمایتهای بالای روحی و روانی زندگی کند، باز هم اگر به سنین سالمندی برسد وحشت از تنهایی به جان او میافتد.
احساس تنهایی در افرادی که همسرشان را از دست میدهند یا دادهاند، بسیار بیشتر از سالمندان متاهل است. ازدواج مجدد و زندگی مشترک در دوران سالمندی موجب میشود نیازهای عاطفی، روحی و روانی آنها تامین شود و امید دوباره به زندگی پیدا کند و در عین حال تشکیل مجدد زندگی مشترک، موجب کاهش تنهایی و افسردگی و از بین رفتن نگرانی از مرگ به علت تنهایی میشود.
ترس از کارافتادگی اجتماعی و انزوا برای نسل زنان جوامع امروزی که عادت به نقشآفرینی در عرصههای اجتماعی داشته و حتی در اکثر مواقع فعالتر و موفقتر از مردان در جامعه حضور داشتهاند، بسیار دردناک است.
سپردن وظایف سبک به ایشان، ریختن برنامههای تفریحی طبق علایق آنها، ایجاد بسترهای مناسب برای ارتباط با هم سن و سالان میتواند در بیرون آوردن ایشان از این دنیا بسیار موثر باشد.
از یک سو هر چه فرد پا به سنتر میشود، سختتر میتواند از چهارچوب ذهنی خود دست بکشد و از سویی دیگر تغییر سریع شرایط جامعه و آداب و سبک زندگی افراد باعث شده که این سازگاریها به مراتب سختتر شود.
درک زنان از سالمندی در مقایسه با مردان
به طور کلی این تغییرات و دوره سالمندی حساسیت بیشتری برای زنان در مقایسه با مردان ایجاد میکند. تغییرات جسمی به دلیل تغییراتی همانند یائسه شدن، تغییرات عادات ماهانه و فیزیکی تغییر میکند، خود باعث تولید استرس میشود.
از آنجایی که در روابط اجتماعی، زنان در مقایسه با مردان حساستر میباشند، توجه به تغییرات ظاهری خود را تا انعطاف کمتری میپذیرند. از سویی دیگر زنان در مقایسه به مردان توجه بیشتری به امور زیبایی و ظاهر افراد دارند. بنابراین سعی میکنند این نکته را رعایت کرده و همواره با ترس آن که پیریشان با تغییرات زیبایی ظاهری و کاهش این معیار همراه باشد که قابل قبول بسیاری از زنان سالمند نمیباشد. به عبارت دیگر زنان انتظار بیشتری از زیبایی ظاهری خود دارند.
بدین ترتیب کلیشههای منفی پیری که باعث میشود افراد میانسال از تغییرات بدنی بترسند، در زنان بیشتر قابل مشاهده است. زیرا که معتقدند به دلیل رفع جوانی، فردی تلقی میشوند که جذابیت نسبی خود را از دست داده و خصوصیات خود را منفی ارزیابی میکنند. به طور کلی مردان سن را خیلی بیرحمانه در مقایسه با زنان ارزیابی میکنند. زیرا مردان عموماً زنان را از روی زیباییهای ظاهری و تصاویر ارزیابی میکنند.
دوران سالمندی زنان و سلامت جسمانی
به رغم این واقعیت که زنان عمر طولانیتری نسبت به مردان دارند، بیماریها در زنان بیشتر است. زنان سالمند در مقایسه با مردان سالمند بیشتر دچار التهاب مفاصل و روماتیسم، دیابت، فشار خون بالا، نرمی استخوان و مشکلات بینایی میشوند.
برخی یافته ها نشان میدهد که ممکن است زنان واقعا بیشتر از مردان دچار بیماری نشوند و صرفا بیماری را بیشتر گزارش دهند. در پاسخ به این یافته دو تفسیر محتمل است:
• تفسیر اول برخاسته از کلیشه های جنسیتی است که زنان را روان نژند و نالان میداند که از دردها و ناراحتیهای بسیار خفیف شکایت میکنند در حالی که مردان محکم هستند و نمیگذارند که مسائل جزئی آنها را از پای درآورد.
• تفسیر دیگر این است که مردان بیماریهایی را که به آن مبتلا میشوند انکار میکنند که این کار میتواند کاملا خطرناک باشد و ممکن است منجر به مرگ شود (میزان بالاتر مرگ و میر در مردان) در حالی که زنان نسبت به علائم خطر حساس هستند و این علائم را به پزشک گزارش میدهند.
- تغییرات حسی زنان در دوران سالمندی
• بینایی: بسیاری از افراد بزرگسال ممکن است دید خوب و هنجار داشته باشند ولی در اواخر دهه ی چهارم و اوایل دهه پنجم زندگی، افراد ممکن است با افت بینایی روبرو شوند.
• شنوایی: تقریبا 30 درصد سالمندان، مشکلات شنوایی دارند .آمار نشان می دهد در 25 درصد افراد تا 60سالگی و 65 درصد افراد تا 80 سالگی کاهش شنوایی روی می دهد.
• چشایی و بویایی: بویایی و چشایی نیز تحت تاثیر روند سالمندی قرار می گیرند. تعداد کل جوانه های چشایی بعد از 80 سالگی کاهش می یابد. بعضی افراد نیز کاهش در حس بویایی را تجربه می کنند و این امر معمولا به خاطر وجود مشکلاتی در گیرنده های بویایی است.
• لامسه: پوست بدن یک نقش محافظتی ایفا می کند. تغییرات پوستی مانند ، چروک شدن ، نازک شدن ، خشک شدن و پوسته پوسته شدن پوست در دوران سالمندی ، افراد را نسبت به درد و آسیب حساس می کند .
- تغییرات استخوانی و ماهیچه ای
• قد افراد به علت فشرده شدن دیسک های بین مهره ای کوتاه شدن ستون فقرات، کاهش می یابد. وزن مردها تا حدود 60 سالگی و زنها تا حدود 70 سالگی افزایش و بعد از آن کاهش می یابد. کاهش حجم عضله(آتروفی عضلانی) و افزایش چربی در سالمندان عمومیت دارد. در نتیجه قدرت عضلانی کاهش می یابد. سطح کلسیم کاهش یافته و استخوانها شکننده تر می شوند. مفاصل نیز مشکلاتی را برای سالمندان ایجاد می کنند. در واقع آرتروز شایعترین مشکل مزمن سالمندان است.
- عملکرد حرکتی زنان در دوران سالمندی
با افزایش سن، توانایی رفتارها و حرکات پیچیده در فرد از دست می روند.انجام فعالیتهای پیچیده منوط به ظرفیت فیزیکی و عصبی می باشد که با افزایش سن و کاهش این ظرفیت ها، انتظار از دست رفتن پیچیدگی رفتاری، بالا می رود. مطالعات متعدد نشان دادند که کنترل ژست با افزایش سن کاهش می یابد. این افت در کنترل ژست، در اوایل دهه پنجم زندگی شروع می شود و بتدریج و منظم در ادامه زندگی پیشرفت می کند.
- دوران سالمندی زنان و تغییرات جنسی در آنها
تمایل و عملکرد جنسی ممکن است حتی تا دهه های هشتم و نهم زندگی در حدود طبیعی باشد، ولی فراوانی دفعات آن(کمی و کیفی) کاهش یابد. تغییرات آناتومیک، فیزیولوژیک و هورمونی، باعث می شود که هم مردها و هم زنها به محرکهای بیشتری برای تحریک شدن و زمان بیشتری برای رسیدن به ارگاسم نیازمند باشند.
گردآوری: بخش زناشویی بیتوته