سفری به دوران موسیقی باروک: آثار، آهنگسازان و ویژگیهای باروک
- مجموعه: آکادمی هنر
ویژگیهای موسیقی باروک و تأثیرات آن در تاریخ موسیقی
موسیقی باروک
موسیقی باروک، یک دوره موسیقی کلاسیک غربی است که از حدود 1600 تا 1750 میلادی ادامه داشته است. این دوره به سه مرحله اصلی تقسیم میشود: اوایل، میانه و اواخر، و زمانبندی آن عمدتاً از سال 1580 تا 1750 تاریخگذاری میشود. موسیقی باروک جزء کلاسیکترین موسیقیهای غربی است و توسط بسیاری مورد مطالعه، اجرا و گوشدادن قرار میگیرد.
در دوره باروک، تونالیته معمولی برای نوشتن موسیقی مورد استفاده قرار میگرفت، و همچنین از نوازندگان حرفهای انتظار میرفت که بداههنویسی در خطوط ملودیک انفرادی و همراهی انجام دهند. این دوره با توسعه باس فیگور به عنوان رویکردی برای نتنویسی پیشرفت آکوردها نیز همراه بود. همچنین، موسیقی باروک ایجاد تغییراتی در نت موسیقی و تکنیکهای نوازندگی سازها داشت.
موسیقی باروک به عنوان یک ابزار برای بیان و ارتباط شناخته میشد و از آن به عنوان جزء اصلی موسیقی کلاسیک استفاده میشد. در این دوره، چند صدایی متراکم و پیچیده و هارمونیهای غنی مورد استفاده قرار میگرفتند و فرمهای ترکیبی مانند اپرا، کانتاتا و اوراتوریو نیز تثبیت شدند. این دوره تاثیر بسزایی بر تکنیکها و فرمهای موسیقی کلاسیک داشته و آثار برجستهای از آهنگسازان معروف مانند جورج فردریک هندل، آنتونیو ویوالدی و یوهان سباستین باخ به خود جلب کرده است.
تاریخچه موسیقی باروک
پس از آغاز به کار در ایتالیا، موسیقی باروک به لطف آهنگسازانی مانند یوهان سباستین باخ و جورج فریدریک هندل در سراسر اروپا گسترش یافت.
خاستگاه در ایتالیا : اوایل دوره باروک موسیقی با مرکزیت ایتالیا. آهنگسازان ایتالیایی مستقر در رم و اطراف آن، موسیقی هایی ساختند که بر اساس سنت های دوران رنسانس بود، اما همچنین مرزهای هارمونیک و تزئینی آن را گسترش داد. از آهنگسازان برجسته باروک ایتالیا می توان به الساندرو اسکارلاتی (و پسرش دومنیکو اسکارلاتی)، آنتونیو کورلی و کلودیو مونتهوردی اشاره کرد. آنتونیو ویوالدی آخرین آهنگساز بزرگ باروک ایتالیایی بود. او در اواخر دوره باروک کار کرد و با جورج فردریک هندل و یوهان سباستین باخ همپوشانی داشت.
تأثیر آلمان : با سفر نوازندگان به سراسر اروپا، سبک باروک مورد توجه قرار گرفت و آهنگسازان جدید عناصر جدیدی را اضافه کردند. آهنگساز انگلیسی هنری پورسل و آهنگسازان فرانسوی مانند ژان باپتیست لولی و ژان فیلیپ رامو نشانه هایی از خود بر جای گذاشتند، اما این مکتب موسیقی باروک آلمان بود که بیشترین تأثیر را داشت. گئورگ فیلیپ تلهمان، مایکل پراتوریوس، یوهان پاچلبل، و بیشتر از همه یوهان سباستین باخ به تعریف دوره اوج باروک کمک کردند. یکی دیگر از آلمانی های برجسته جورج فریدریک هندل بود، اگرچه او تقریباً تمام دوران حرفه ای خود را در انگلستان گذراند.
پایان یک دوره : پایان دوره باروک به مرگ باخ در سال 1750 گره خورده است. نیمه دوم قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم دوره کلاسیک را نشان می دهد، جایی که توسط آهنگسازانی مانند ولفگانگ آمادئوس موتزارت و فرانتس ژوزف هایدن باروک را از پایه بنا نهادند.
ریشه شناسی باروک
ریشهشناسی اصطلاح "باروک" احتمالاً از واژههای باروک فرانسوی (که در اصل به معنای مروارید نامنظم بود) و باروکوی پرتغالی ("مروارید نامنظم") گرفته شده است. همچنین باروکو اسپانیایی و باروکوی ایتالیایی با آن مرتبط هستند. اصطلاح "باروک" عموماً توسط مورخان موسیقی برای توصیف طیف وسیعی از سبکها از یک منطقه جغرافیایی وسیع، عمدتاً در اروپا، به کار میرود که در طی یک دوره حدود 150 ساله ساخته شدهاند.
در اصطلاح فلسفی، "باروک" به معنای استدلال علمی پیچیده و غیرضروری استفاده میشد و از قرن سیزدهم به بعد به عنوان اصطلاح فنی در منطق مکتبی به کار میرفت. کاربرد سیستماتیک اصطلاح "باروک" در موسیقی نسبتاً جدید است و در سال 1919 توسط کرت ساکس به طور سیستماتیک در موسیقی به کار برده شد.
از دهه 1940 به بعد، این اصطلاح به طور رسمی در محافل موسیقی به کار گرفته شد و به طور گستردهای برای توصیف موسیقیهای مختلف از طیف باروکی به کار میرود. این اصطلاح به موسیقی ایجاد شده در طی دوره حدود 150 سالهای از حدود 1600 تا 1750 در اروپا اشاره دارد و از دورههای قبل (رنسانس) و بعدی (کلاسیک) تاریخ موسیقی متمایز میشود.
دورهٔ اولیهٔ باروک
در دورهٔ اولیهٔ باروک، گروهی از هومانیستها، موسیقیدانان، شاعران، و روشنفکران در فلورانس، ایتالیا، به نام دوربین فلورانسی زیر حمایت کنت جیووانی دوبردی با هم آمدند تا رویکردهای جدید در هنر و به ویژه موسیقی را راهنمایی کنند. آنها بر اساس ایدئولوژیهای موسیقی کلاسیک، به ویژه موسیقی یونان باستان، تأکید داشتند که برای گفتمان و ارائه ارزش دارد.
در زمینهٔ موسیقی، آنها تلاش کردند تا مفاهیمی را که تاکنون وجود داشته و استفاده میشده را رد کنند. آنها به جای استفاده از موسیقی چندگانه و مستقلی برای هر صدای ملودیک، به سمت موسیقی دستگاهی و چند صدایی حرکت کردند. همچنین از وسایل موسیقی باستانی مانند مونودی (که شامل یک آواز انفرادی با همراهی گیتار بود) الهام گرفتند. این تغییرات منجر به ظهور اپرا به عنوان یک ژانر موسیقی جدید شد، که به ویژه با اپراهایی مانند "Dafne" و "L'Euridice" توسط Jacopo Peri آغاز گردید.
در زمینهٔ تئوری موسیقی، بازنگری در استفاده از باس فیگور (یا باس کامل) به عنوان بخش مهمی از خطینوازی پلیفونی به معنای ایجاد هارمونی و کنترپوان را نشان داد. هارمونی نتیجه نهایی کنترپوان است و باس فیگور نمایش بصری از آن هارمونی را فراهم میکند. در این راهبرد، اعداد، تصادفات یا نمادها بر روی خط باس قرار میگرفتند تا نوازندههای سازهای کیبوردی مثل هارپسیکورد یا نوازندههای پیپ را در هنگام اجرا هدایت کنند. این تغییرات در توسعه هارمونی منجر به ایجاد ناهماهنگیهای جدید در آکوردها شد که برای ایجاد احساسی از تنوع و تغییر در اثرهای موسیقی استفاده میشد. همچنین استفاده از تریتون (یک فاصله ناپایدار) در هارمونیها اشتهارد بیشتری به موسیقی بخشید.
کلودیو مونتوردی به واسطه ترکیب این ایدههای نوآورانه، انتقال از سبک موسیقی رنسانس به دوره باروک را تسهیل نمود. او دو سبک خاص از آهنگسازی را توسعه داد: اولی به نام میراث پلیفونی رنسانس (prima pratica) و دومی به نام تکنیک باسو پیوسته باروک (seconda pratica). تداوم باسو منجر به تشکیل گروههای کوچکی شد که شامل نوازندگان خط باس و آکوردها بودند و همراهی ملودی را انجام میدادند. این گروههای باسو Continuo معمولاً از نوازندگان کیبوردی و یک نوازنده عود (یک ساز موسیقی باسه) تشکیل شده بودند که خط باس را نواخته و آکوردها و سازهای باس متعدد را بداهه مینواختند. این تغییرات باعث توسعه اپرا به عنوان یک ژانر موسیقی مهم در دوره باروک گردید.
بافتهای ابزاری اصطلاحی به طور فزاینده بیشتر تأکید شدند. به خصوص، سبک "لوته بریز" با آکوردهای نامنظم و غیرقابل پیشبینی، که در مقابل الگوهای منظم آکوردهای شکسته قرار داشت، از اوایل قرن بیستم به عنوان یک الگوی ثابت در موسیقی فرانسوی به وسیلهٔ رابرت بالارد ایجاد شد. این الگو بعدها به موسیقی کیبورد، مثلاً در آثار لوئیس کوپرین و ژان هانری دآنگلبرت، منتقل شد. تأثیرات این الگو در طول قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم در موسیقی کیبورد به ویژه در آثاری از موسیقیدانانی مانند یوهان سباستین باخ و فردریک شوپن بسیار مهم بود.
موسیقی باروک میانه
دورهٔ میانی باروک (1630-1700) نشاندهندهٔ یک مرحله مهم در تاریخ موسیقی باروک است که با تغییراتی در اقتصاد و سیاست اروپا همراه بود. ظهور دادگاههای متمرکز و پشتیبانی بیشتر از سوی کلیسا و دولت، تقاضای بیشتری برای موسیقی سازمانیافته ایجاد کرد. این تغییرات به شکل سبک کاخ (Salle de Musique) و نظام درباری در زمینهٔ هنر و موسیقی منجر شد. در این دوران، موسیقی به عنوان یک عنصر مهم در مراسم و جشنهای دادگاهی و مجالس شاهان و نجیبان تبدیل شد.
یکی از نمایانترین آهنگسازان این دوره ژان باپتیست لولی بود. او به عنوان آهنگساز اصلی اپرا برای پادشاه فرانسه شناخته میشود و تلاش کرد که اجرای اپرا توسط دیگران ممنوع شود. او از زمانی که کودک بود با موسیقی سازها کار کرد و تعدادی از اپراهای خود را کامل کرد. لولی به عنوان یک رهبر ارکستر هم شناخته میشد و از عصایی بزرگ برای هدایت ارکستر استفاده میکرد.
در این دوره، اصول آهنگسازی و ساختارهای موسیقی تغییر کردند. لولی تأثیر مهمی در تکمیل نتهای آکوردی و ملودیهای جدید به نام ملودیهای «معمولی» داشت. او همچنین سازماندهی مختلف سازها را در ارکسترها به کار برد. همچنین برای اجراهای شاهانه شیپور و طبل را به آثار اضافه میکرد.
در ایتالیا در این دوره، سبکهای آوازی نظیر کانتاتا، اوراتوریو، و اپرا به رشد و توسعه پیدا کرد. ملودیها و هارمونیها به تعادل کلمات در آهنگ دقت بیشتری دادند و موسیقی به معنای واقعی کلمات را به تقدیر رساند. این تغییر در ساختارها و ملودیها مهمترین ویژگیهای موسیقی باروک در دورهٔ میانی را تشکیل میدهد.
بنیانگذاران این سبک شامل نامهایی چون رومیها لوئیجی روسی و جاکومو کاریسیمی بودند. آنتونیو سستی، جیووانی لگرنتزی، و الساندرو استرادلا نیز از آهنگسازان برجستهٔ این دوره بودند و به توسعه سازماندهی موسیقی کنسرتو گروسو (Concerto Grosso) پرداختند.
ویژگیهای موسیقی باروک
موسیقی باروک ویژگیهای منحصر به فردی داشت که آن را از دورههای دیگر موسیقی متمایز میکنند. برخی از ویژگیهای مهم موسیقی باروک عبارتند از:
پویایی و دینامیسم: موسیقی باروک تاکید زیادی بر پویایی داشت. این دوره با ورود پیانوفورته به عنوان ساز کیبوردی اصلی و سازهای دیگری مانند ویولن و ترومپت سوپاپ، امکانات دینامیکی جدیدی را در موسیقی ایجاد کرد. این اجازه را میداد که آهنگها همچنان با صدای آرام تا صدای بلند اجرا شوند.
موسیقی دستگاهی: موسیقی باروک به عنوان زمانی معروف شد که موسیقی دستگاهی به طور فزایندهای محبوبیت پیدا کرد. این نوع موسیقی به ترکیبهای دستگاهی از سازهای مختلف اعتماد داشت و برخی از قطعات مشهور باروک، مانند "چهار فصل" از آنتونیو ویوالدی، از این دستهبندی هستند.
تزیینات: موسیقی باروک بسیار توجه به تزیینات داشت. حتی ملودیهای ساده نیز با تزییناتی همچون تریل، آسیاکاتورا، آپوگیاتورا، موردنت و نوبت تزیین میشدند. این تزیینات زیبایی و غنیتر شدن موسیقی را فراهم میکردند.
Basso Continuo: نشانهگذاری پیوسته Basso یک ویژگی مهم در موسیقی باروک بود. این شکل از نت موسیقی شامل یک خط بیس کامل بود که معمولاً توسط یک ویولنسل نواخته میشد. سپس یک نوازنده سازهای کیبوردی مانند هارپسیکورد یا پیانو، آکوردها را با استفاده از نتهای باس شکل بداهه میساخت. این ترکیب اجازه میداد که نتهای پیوسته باسو به صورت مداوم در طول قطعه اجرا شوند.
یکی از ویژگیهای فرم باروک مجموعههای رقص بود. برخی از سوئیتهای رقص به آن باخ پارتیتا نیز معروف بودند، هرچند این اصطلاح برای مجموعههای دیگری نیز به کار میرفت. این مجموعهها اغلب برای گوش دادن ساخته میشدند و نه برای همراهی رقصندگان. آهنگسازان از انواع حرکات مختلف در این سوئیتهای رقص استفاده میکردند.
این ویژگیها به موسیقی باروک شخصیت و شکوه خاصی بخشیده و آن را به یک دوره مهم در تاریخ موسیقی تبدیل کردهاند.
آهنگسازان برجسته موسیقی باروک
آهنگسازان باروک تاثیرگذاری بودند و آثار برجستهای در این دوره ایجاد کردند. در میان آهنگسازان باروک، سه نمونه برجسته که به عنوان بزرگان این دوره شناخته میشوند، عبارتند از:
یوهان سباستین باخ (Johann Sebastian Bach): باخ به عنوان یکی از آهنگسازان بزرگ تاریخ موسیقی شناخته میشود. او در ایالت تورینگن، آلمان متولد شد و آثار زیادی در دامنههای مختلف موسیقی ساخت. آثار مذهبی، اوراتوریوها، کنسرتوها، و موسیقی کیبوردی از جمله "The Well-Tempered Clavier" از آثار برجسته باخ هستند. او به عنوان یک نوازنده ارگ هم بسیار شهیر بود.
جورج فریدریک هندل (George Frideric Handel): هندل آهنگساز آلمانی بود که بیشتر معروف به آثار انگلیسیاش شد. او در آلمان متولد شد اما به انگلیس مهاجرت کرد و بیشتر از آثارش به زبان انگلیسی نوشته شده است. "مسیحا" (Messiah) از معروفترین آثار اوست که هنوز هر ساله در کریسمس اجرا میشود. هندل همچنین برای موسیقی اپرا و آثار اوراتوریو شهیر است.
آنتونیو ویوالدی (Antonio Vivaldi): ویوالدی یک آهنگساز و ویولوننواز اهل ونیز بود و به خاطر تأثیرگذاری در موسیقی کلاسیک شناخته میشود. آثار ویوالدی بسیار شناختهشدهاند و به عنوان یکی از نخستین نوازندگانی که کنسرتوهای ویولن را توسعه داد، شهرت دارد. "چهار فصل" (The Four Seasons) از مشهورترین آثار ویوالدی است.
این آهنگسازان به توسعه و تثبیت موسیقی باروک کمک بزرگی کردند و آثارشان هنوز هم در اجراهای موسیقی کلاسیک دنیاگردانه اجرا میشوند.
سوالات متداول درباره موسیقی باروک
1. موسیقی باروک چیست؟
موسیقی باروک یک دورهٔ تاریخی در تاریخ موسیقی است که از حدود سال 1600 تا 1750 میلادی ادامه داشت. این دوره با تأثیرات فرهنگی، اجتماعی، و فنی منحصر به فرد خود شناخته میشود.
2. چه ویژگیهایی موسیقی باروک دارد؟
موسیقی باروک تاکید بر پویایی، استفاده از سازهای متنوع با قابلیتهای دینامیکی، تزیینات غنی، و استفاده از فرمهای دستگاهی مانند کنسرتو و اوراتوریو دارد. همچنین، تأکید بر موسیقی دستگاهی و رقصی نیز یکی از ویژگیهای مهم این دوره است.
3. کیبورد شامل کدام سازها در موسیقی باروک میشد؟
در موسیقی باروک، کیبورد شامل سازهایی نظیر هارپسیکورد و پیانوفورته بود. این سازها به عنوان سازهای کیبوردی با تواناییهای دینامیکی بالا مورد استفاده قرار میگرفتند.
4. آهنگسازان برجسته باروک چه کسانی بودند؟
چند آهنگساز برجسته در دورهٔ باروک وجود داشتند، از جمله یوهان سباستین باخ، جورج فریدریک هندل، و آنتونیو ویوالدی. آثار این آهنگسازان هنوز هم مورد اجرا و تقدیر در دنیای موسیقی کلاسیک هستند.
5. چه سازهایی در اجرای موسیقی باروک استفاده میشد؟
در موسیقی باروک، علاوه بر سازهای کیبوردی مانند هارپسیکورد و پیانوفورته، سازهایی نظیر ویولن، ترومپت، و کلارینت نیز با تأثیرگذاری بالایی مورد استفاده قرار میگرفتند. این سازها امکانات دینامیکی و صدای بلندتری داشتند.
سخن پایانی مقاله ی موسیقی باروک
در نهایت، موسیقی باروک یک دوره فرهنگی و هنری است که تأثیر قابل توجهی در تاریخ موسیقی دارد. این دوره با توجه به ویژگیهای خاص خود، موسیقی را به سمت پویایی و اصالت بیشتری سوق داد و آثار بزرگی تولید کرد. همچنین، آثار بزرگ آهنگسازان باروک همچنان در دنیای موسیقی تجلیل میشوند و به عنوان یک گنجینه هنری برجسته شناخته میشوند. امیدواریم که این مقاله به شما در درک بهتر موسیقی باروک کمک کرده باشد و شما را به کاوش در این دوره فرهنگی دعوت کند.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته