تازه های شعر و ترانه

متن نوحه شهادت حضرت علی, اشعار مناجاتی شبهای قدر

متن نوحه شهادت حضرت علی (ع)

نوحه شهادت حضرت علی (ع) مسجد کوفه خموش است بانگ واویلا به گوش است در نماز وبه وقت عبادت مرتضی شد…

کاروان رفته بود و دیده من (فریدون مشیری)



اشعار عاشقانه, فریدون مشیری

کاروان رفته بود و دیده من
همچنان خیره مانده بود به راه
خنده میزد به درد و رنجم , اشک
شعله میزد به تار و پودم , آه

 

رفته بودی و رفته بود از دست
عشق و امید زندگانی من
رفته بودی و مانده بود به جا ,
شمع افسرده جوانی من !

 

شعله ی سینه سوز تنهایی
باز چنگال جانخراش گشود
دل من در لهیب این آتش
تا رمق داشت دست و پا زده بود !

 

چه وداعی , چه درد جانکاهی !
چه سفر کردن غم انگیزی
نه نگاهی چنان که دل می خواست
نه کلام محبت آمیزی !

 

گر در آنجا نمیشدم مدهوش
دامنت را رها نمیکردم
وه چه خوش بود , کاندر آن حالت
تا ابد چشم وا نمیکردم

 

چون به هوش آمدم نبود کسی
هستی ام سوخت اندر آن تب و تاب
هر طرف جلوه کرد در نظرم
برگ ریزان باغ عشق و شباب

 

  بیشتر بخوانید: شعر کوچه فریدون مشیری

 

وای بر من , نداد گریه مجال
که زنم بوسه ای به رخسارت
چه بگویم , فشار غم نگذاشت
که بگویم : (( خدا نگهدارت ))

 

کاروان رفته بود و پیکر من
در سکوتی سیاه میلرزید
روح من تازیانه ها میخورد
به گناهی که : عشق می ورزید

 

او سفر کرد و کس نمیداند
من درین خاکدان چرا ماندم
آتشی بعد کاروان ماند
من همان آتشم که جا ماندم


منبع:lat.blogfa.com

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------