اشعار ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه



اشعار ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 

امشب نشسته ام بنویسم ترانه ها

از باغ از بهار من از مادرانه ها

از دست پُر امیدم و تسبیح دانه ها

از این دلی که پر زده از آشیانه ها

شکرش میان این همه سر سروری شدیم

مانند یازده پسرش مادری شدیم

آیینه ای گرفته خدا در برابرش

خورشیدی از تمامی انوار انورش

امشب خدا نشسته خدا با پیمبرش

امشب پدر رسیده به دیدار مادرش

تعظیم تو به او نه که بر هست واجب است

از این به بعد بوسه بر این دست واجب است

تا مه کرده نام شما قیل و قال را

پیدا نموده با تو کرامت کمال را

گم کرده عقل پیش شکوهت خیال را

پنهان جمال کردی پیدا جلال را

هر چند کار توست که پیغمبری کنی

تو آمدی که پای علی حیدری کنی

این باغ ها معطر زهراست یا علی

این موج موج کوثر زهراست یا علی

آری تمام باور زهراست یا علی

نام تو نام دیگر زهراست یا علی

آغاز آفرینش از آغاز فاطمه است

یعنی علی حقیقت اعجاز فاطمه است

خورشید زیر پای تو خشت محقریست

کار نگاه چشم شما ذره پروریست

خاک حسینیه شدنم لطف مادریست

خانم تمام حرف من این بیت آذریست

"بنیانگذار مکتب غیرتدی فاطمه

عباسَ درس معرفت اُورگدی فاطمه"

عمریست تا به لطف تو زنجیر می شویم

با بوی نان تازه نمک گیر می شویم

باز از تنور روشن تو سیر می شویم

شکرش ! کنار خانه تو پیر می شویم

در روضه باز چایی دم کرده ی تو بود

این لطف ، لطف دست وَرم کرده ی تو بود

خانم میان صحن رضا نام تو بس است

پای ضریح وقت شفا نام تو بس است

پایین پا به جای دعا نام تو بس است

دردی مگر برای دوا نام تو بس است

نام تو بر لبم دم باب الجواد بود

فیض تو بود از سر من هم زیاد بود

آواره ایم پای شما خوش بحال ما

مشمول هر دعای شما خوش بحال ما

پروانه ی عزای شما خوش بحال ما

مجنون کربلای شما خوش بحال ما

آهی بکش که سینه ی ما کربلایی است

تا یاد توست حال دلم مجتبایی است

می خواست حامی مادر شود نشد

مرهم برای زخم کبوتر شود نشد

تا مانع هجوم ستمگر شود نشد

شاید به جای روی تو پرپر شود نشد

ای وای من که برگ گلی ضرب شست خورد

ضربی ز روی و ضربه ای از پشت دست خورد

حسن لطفی 

 

مولودی ولادت حضرت فاطمه زهرا, اشعار میلاد حضرت فاطمه زهرا

 شعرهای ولادت حضرت زهرا(س)

 

دل من امشب خدايا تو مدینه خونه كرده

براي میلاد زهرا خودش و گلخونه كرده

نه كه يك بار صد هزار بار مي‌گم مجنون مادرم

نه كه امشب صد هزار شب مي‌گم مهمون مادرم

یا زهرا مولاتی ای مادرِ ثارالله

یا زهرا مولاتی اشفعی لنا عندالله

 

شب ميلادش كه مي‌شه همه عالم غرقِ نوره

رسول الله مست شوره، علي مولا در سروره

همه دلها، همه لبها، در ذكر یارب ياربّه

این بانو، این مادر، عشق حسين و زينبه

یا زهرا مولاتی ای مادرِ ثارالله

یا زهرا مولاتی اشفعی لنا عندالله

 

مي‌نويسم روي قلبم، مقيمِ كوي مدينه

مي‌فرستم من سلامي، سوي بانوي مدينه

همه فكرم، همه ذكرم، هميشه در خیالمه

توی قلبم، مثِ مادر، دوستش دارم یه عالمه

یا زهرا مولاتی ای مادرِ ثارالله

یا زهرا مولاتی اشفعی لنا عندالله

حسن ثابت جو

 

 مولودی ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)

 

جمادى غرق شادى بود آنشب

بشارت را منادى بود آنشب

خدا را شهر مكه ، شهر قرآن

به تاييد قضا شد نور باران

 

حرم سر تا قدم شور و شعف بود

شكوه راز خلقت را هدف بود

منا و مروه اذينى دگر داشت

خم گيسوى شب چينى دگر داشت

 

كمان ركن را تيرى دگر بود

صفا را سعى و تكبيرى دگر بود

مقام از بى مقامى داد مى زد

شرر بر كاخ استبداد مى زد

 

شفق ، شعر طلوع فجر مى خواند

حديث ايه هاى قدر ميخواند

فلق معراج شب را ساز مى كرد

گره از كار رجعت باز ميكرد

 

سحر سوداگر شور و طرب بود

طرب چشم انتظار مرگ شب بود

قمر گيسوى خود را تاب ميداد

قضا لوح قدر را اب ميداد

 

سپيده اخم خود را باز ميكرد

افق را سينه چاك ناز مى كرد

موذن دم بدم تكبير ميگفت

به ما از ايه تطهير ميگفت

 

غلم بر قاف شب كوبيد خورشيد

مى از جام فلق نوشيد خورشيد

زمين ابستن نص علق بود

زمان ائينه دار لطف حق بود

 

وجود واجب استاد هستى

تجلى كرد در ابعاد هستى

خديجه تا زهستى نيست گرديد

ز هستى نمره او بيست گرديد

 

به روز بيست از ماه جمادى

ندا برخاست از ناى منادى

خديجه ثروت خود را فدا كرد

فنا شد و ز فناكسب بقا كرد

 

ز كارش موشكافى كرد خالق

گذشتش را تلافى كرد خالق

در رحمت به رويش نيز واكرد

به او زهراى اطهر را عطا كرد

 

طريقت را دليل راه آمد

حقيقت را تجليگاه آمد

شريعت صورت و معناست زهرا

حقيقت قطره و درياست زهرا

 

چه زهرائى كه هستى هست . مستش

كليد هستى عالم بدستش

چه زهرائى ، على را پاك همسر

كه مادر هست بر شبير و شبر

 

پدر او را نه ختم مرسلين است

كه او بر خاتم خاتم نگين است

خدا را شاهكار خلقت آمد

كه بر اسرار هستى علت آمد

 

شكوفا شد به امر وحى سرمد

گل بى خار گلزار محمد

به مدح او قلم درمانده گردد

به وصفش واژه ها شرمنده گردد

 

ورا ذرات عالم مى شناسند

زادم تا به خاتم مى شناسند

نه تنها دم زند ادم ز وصفش

زند دم خالق اعظم ز وصفش

 

شكوه رمز يا زهراست زهرا

قرار نوح در درياست زهرا

به زهرا تا توسل كرد آتش

به ابراهيم حق شد سرد آتش

 

چه نامش برد موسى ، موسوى شد

كليم حق ز فيض معنوى شد

مسيحازد چو بر دامان او دست

گسست از فرش دل ، در عرش بنشست

 

بلى صديقه كبرى است زهرا

قرار كل ما فيهاست ، زهرا

 شفاعت در جزا پابست زهراست

نجات ما همه در دست زهراست

 

مولودی ولادت حضرت فاطمه زهرا, اشعار میلاد حضرت فاطمه زهرا

اشعار میلاد حضرت فاطمه زهرا (س)

 

بر دو عالم مژده بادا بهرِ قرآن كوثر آمد

بر پيمبر از خداوند بهرِ ياري دختر آمد

بر نبي بادا مبارك

مادرِ پيغمبر آمد

گشته روشن چشم حيدر

چون كه او را ياور آمد

حضرت زهرا خوش آمد

 

بارِ ديگر رحمتِ حق سوي عالم جلوه گر شد

در قلوب فاطميون عشق زهرا شعله ور شد

چون پيمبر فخر عالم

نخلِ عمرش پر ثمر شد

آسمانِ نه فلك هم

غرق نورِ اين گوهر شد

حضرت زهرا خوش آمد 

 

آسمانِ شهرِ مكه شامِ تيرگي سر آمد

حاميِ دين، عشقِ حيدر، به ولايت ياور آمد

صبح صادق رخ عيان كرد

شمس پاكي‌ها بر آمد

غرق شادی قلبِ احمد

چون نبي را مادر آمد

حضرت زهرا خوش آمد 

حسن ثابت جو

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------