اشعاری که شروع بیت آنها با حرف پ می باشد
- مجموعه: شعر و ترانه
- آخرین به روز رسانی یکشنبه, 15 خرداد 1401 17:23
بیت های زیبایی که با حرف پ شروع می شود
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را
الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
****************
پای سرو بوستانی در گل است
سرو ما را پای معنی در دل است
****************
پیش رویت قمر نمیتابد
خور ز حکم تو سر نمیتابد
****************
پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند
****************
پروانه نمیشکیبد از دور
ور قصد کند بسوزدش نور
****************
پیوند روح میکند این باد مشک بیز
هنگام نوبت سحرست ای ندیم خیز
****************
پریچهره بتی عیار و دلبر
نگاری سرو قدّ و ماه منظر
****************
پیرانه سَرَم عشقِ جوانی به سر افتاد
وان راز که در دل بِنَهفتم به درافتاد
****************
پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود
مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود
****************
پرده دیگر مزن جز پرده دلدار ما
آن هزاران یوسف شیرین شیرین کار ما
****************
پیشتر آ پیشتر ای بوالوفا
از من و ما بگذر و زوتر بیا
****************
پرسید کسی که ره کدامست
گفتم کاین راه ترک کامست
****************
پنهان مشو که روی تو بر ما مبارکست
نظاره تو بر همه جانها مبارکست
****************
پیش چنین ماه رو گیج شدن واجبست
عشرت پروانه را شمع و لگن واجبست
****************
پنبه ز گوش دور کن بانگ نجات میرسد
آب سیاه درمرو کآب حیات میرسد
****************
پریر آن چهره یارم چه خوش بود
عتاب و ناز دلدارم چه خوش بود
****************
پری پیکر نگار پرنیان پوش
بت سنگین دل سیمین بنا گوش
****************
پرده دل میزند زهره هم از بامداد
مژده که آن بوطرب داد طربها بداد
****************
پریشان باد پیوسته دل از زلف پریشانش
وگر برناورم فردا سر خویش از گریبانش
پریشان باد زلف او که تا پنهان شود رویش
که تا تنها مرا باشد پریشانی ز پنهانش
****************
پیش چنین جمال جان بخش چون نمیرم
دیوانه چون نگردم زنجیر چون نگیرم
****************
پیشتر آ می لبا تا همه شیدا شویم
بیشتر آ گوهرا تا همه دریا رویم
****************
پروانه شد در آتش گفتا که همچنین کن
میسوخت و پر همیزد بر جا که همچنین کن
****************
پیغام زاهدان را کآمد بلای توبه
با آن جمال و خوبی آخر چه جای توبه
****************
پیش شمع نور جان دل هست چون پروانهای
در شعاع شمع جانان دل گرفته خانهای
****************
پیش تختش پیرمردی پایکوبان مستوار
لیک او دریای علمی حاکمی فرزانهای
****************
پیر گشتم در جمال و فر آن پیر لطیف
من چو پروانه در او او را به من پروانهای
****************
پدید گشت یکی آهوی در این وادی
به چشم آتش افکند در همه نادی
****************
پذیرفت این دل ز عشقت خرابی
درآ در خرابی چو تو آفتابی
****************
پای گریز نیست که گردون کمانکش است
جای فزاع نیست که گیتی مشوش است
****************
پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشهوار
لبها بنفشه رنگ ز تبهای بیقرار
****************
پیش صبا نثار کنم جان شکوفهوار
کو عقد عنبرین که شکوفه کند نثار
****************
پشت پایی زد خرد را روی تو
رنگ هستی داد جان را بوی تو
****************
پیشت از سهوی که کردم ای خدیو کامکار
شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار
****************
پادشاه محتشم مه رایت انجم حشم
کز سپاه فتنه بادا حشمت او در حصار
****************
پری وشی دل دیوانه میکشد سویش
که نیست حد بشر سیر دیدن رویش
****************
پردهٔ ما میدری کائین زیبائیست این
عالمی را ساختی رسوا چه رسوائی است این
****************
پند گوی تو چهها تا به تو فهمانیده
کز منت باز به این مرتبه رنجانیده
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته