چگونگی رفتار با نوجوان پسر
- مجموعه: رفتار از کودکی تا نوجوانی
نحوه رفتار با نوجوان پسر
چگونه با نوجوان پسر رفتار کنیم؟
دوران نوجوانی پر از تضاد و تناقض است، در این دوران ممکن است پسر نوجوان شما یک روز خیلی مودب و خوش اخلاق باشد و روز دیگر افسرده باشد و اخلاق خوشی نداشته باشد. به دلیل همین تناقض ها رفتار با نوجوان پسر اصلا کار راحت و آسانی نیست و میتواند بسیار چالش برانگیز باشد.
رفتار عجیب نوجوانان به دلیل تلاطم فیزیولوژیکی و عاطفی در دوران بلوغ است و خودشان نیز اغلب از این رفتارهای خود ناراحت میشوند. آگاهی از این موضوع باعث می شود که بتوانید راحت تر با نوجوان پسر خود رفتار کنید.
شاید بتوان یکی از مهمترین مسئولیتها و وظایف والدین در مقابل نوجوانان خود را وظیفه تربیتی آنها دانست؛ وظیفهای که اگر خوب و درست از عهده آن برآیند، نتیجهاش آیندهای درخشان و مطمئن برای فرزندانشان است.
با توجه به اینکه پسران در نوجوانی و در آستانه سن بلوغ تحت فشار زیاد از سوی همسالان هستند و حتی ممکن است به عشق های شدید و ناپایدار به جنس مخالف دچار شوند پس باید والدین شرایطی را ایجاد کنند که پسرانشان بتوانند با همسالان خود بازی کنند و تاثیرات صحیحی روی یکدیگر داشته باشند.
رفتار با نوجوان پسر در سن بلوغ
بلوغ اولین مرحله نوجوانی و زمان کسب قدرت باروری است که پسران در بازه زمانی 14 تا 16 سالگی دچار بلوغ می شوند و هورمون های آنها افزایش پیدا میکند و در این مرحله دچار تحول نااگهانی در رشد و تکامل می شوند.
اگر علائم بلوغ در پسران تا ۱۸ سالگی بروز نیابد، آنها دچار بلوغ دیررس و اگر بلوغ قبل از ۱۰ سالگی رخ دهد آنها دچار بلوغ زودرس شدهاند.
در واقع بلوغ دوران بروز رفتارهای خاص است که در پسران همراه با تغییرات جسمی در عضلات بدن، اندامها و رشد و تکامل صفات اولیه، افزایش وزن و قد، افزایش چربی، رشد استخوانها و عضلات و به وجود آمدن صفات ثانویه جنسی رخ میدهد.
از اولین نشانه های بلوغ در پسران میتوان به رشد بیضه ها و تیره شدن آنها و همچنین رشد و ضخیم شدن موهای زائد در اطراف آلت تناسلی اشاره کرد. همچنین موهای زائد در صورت، زیر بغل و عضلات سینه رشد میکند.
سینهها به دلیل ترشح هورمونها و به طور موقتی بزرگ و متورم میشوند. احتلام در خواب (ترشح غیرارادی مایع منی) نیز از دیگر نشانههای طبیعی بلوغ است. صدای پسران در دوره بلوغ بم و مردانه میشود. قد و وزن آنها نیز به طور چشمگیری افزایش مییابد و هیکل مردانهای پیدا خواهند کرد.
در مورد رفتار با نوجوان پسر در آستانه بلوغ باید گفت که نوجوانان در این دوران به دلیل نداشتن درک درست از تغییر و تحولات سریع و ناگهانی دچار اضطراب و نگرانی می شوند و رفتارهای متغیر و ناخوشایندی از خود بروز می دهند.
گاهی والدین به دلیل نداشتن آگاهی کافی دچار سردرگمی میشوند و جریان زندگی آنها مختل می شود و رابطه بین آنها و فرزندشان روز به روز خراب تر می شود و در نتیجه نوجوان نیز به دوستان خود پناه میبرند و از آنها کمک میگیرند که معمولا اطلاعات غلطی کسب می کنند که مشکلات و خطراتی را برای آنها به وجود میاورد.
حال آنکه آشنایی والدین با تغییرات و تحولات جسمی و روانی دوران بلوغ کمک میکند تا آنها فرزندان را بهتر درک کرده و تغییر رفتار ناگهانی آنها را به حساب بیادبی و گستاخی نگذارند و بدانند بسیاری از رفتارها مختص فرزند خودشان نیست و همه انسانها این دوره را سپری میکنند.
تغییرات روانی در پسر نوجوان
به طور معمول پسران در نوجوانی تحریک پذیر میشوند و با کوچکترین رفتاری عصبانی خواهند شد. البته به همان سرعت نیز از رفتار خشن خود پشیمان میشوند. بسیاری از والدین میگویند که پسر نوجوانشان ناسازگار شده است و در مقابل آنها سرکشی میکند.
لازم به ذکر است که اینگونه رفتارها نشانه خصومت و دشمنی با والدین نیست. آنها فقط قصد دارند که از این طریق نشان دهند که بزرگ شدهاند و به استقلال رسیدهاند. به ظاهر و چهره خود توجه بسیار زیادی دارند و از اینکه در میان دوستان و جنس مخالف محبوب باشند لذت میبرند. در نوجوانی پسرها نسبت به آینده خود بسیار نگران هستند و این نگرانی نیز میتواند در بروز رفتارهای خشن موثر باشد.
طرز رفتار با نوجوان پسر
1. داشتن نگاه و انتظارات منفی از نوجوان
بسیاری از والدین به بزرگ شدن نوجوانشان به چشم یک مصیبت نگاه میکنند، با این باور که تنها میتوانند بدون هیچ کمکی تبدیل کودک دلبندشان به یک غول غیر قابل پیش بینی را تماشاکنند. اما این روش باعث میشود که شما و نوجوانتان سالهای بدی را بدون رضایت از در کنار هم بودن بگذرانید.
پیغامی که ما به نوجوانمان میدهیم این است که او تنها زمانی خوب است که کارهای بد نکند. مثلاً لباسها و موهای خود را همانگونه که ما میپسندیم بیاراید و تنها با دوستانی که ما میشناسیم و تایید میکنیم ارتباط داشته باشد و همیشه در حال درس خواندن و یا ورزش باشد. زیرا میترسیم از دوستانش قرص و سیگار بگیرد و معتاد شود.
جالب است بدانید متخصصان میگویند انتظارات منفی شما میتواند او را به همان رفتاری که از آن میترسید سوق دهد. تحقیقات نشان داده نوجوانانی که والدینشان از درگیر شدن آنها در رفتار پر خطر وحشت داشتهاند، تا یک سال بعد از بررسی بیشتر از بقیه درگیر همان رفتار پر خطر شده بودند. بنابر این به جای اینکه مدام فرزندتان را از کارهای بد بترسانید، بر علایق و سرگرمیهای مورد علاقهاش تاکید کنید. حتی اگر آنها را درک نمیکنید.
لازم است شما راه تازهای برای ارتباط با نوجوانتان پیدا کنید و دوباره با دلبندتان مرتبط شوید و چیزهای تازهای از او یاد بگیرید. اگر او عاشق رایانه و تلفن همراه است و دوست دارد با آنها ور برود با او همراه شوید تا هم شما از او چیزهای تازه در این باره یاد بگیرید و هم بتوانید ارتباطات او با دیگران را از این طریق نظارت کنید. اگر او به فوتبال یا ورزش دیگری علاقه دارد میتوانید دراین ورزش با او همراه شوید حتی اگر همراهی شما تماشای یک مسابقه با یکدیگر باشد.
2. نپرسید: «چته؟»
اشکالی در این سؤال وجود ندارد، به شرط آنکه هدف از آن فهمیدن مشکلی باشد که نوجوان با آن مواجه است. اما استفاده از این سؤال و لحنی که معمولا با آن ادا میشود خیلی بیشتر از آنچه بتوان گفت مناسب است، ناشی از فورانِ ناسنجیدهی خشمِ پدر و مادری است که شکیبایی خود را از دست دادهاند.
بدتر از این پیامی است که چنین سؤالی به همراه خود منتقل میکند، اینکه شما فکر میکنید عیب و نقصی اساسی دربارهی فرزندتان وجود دارد که هرگز قرار نیست تغییر بکند.
اما واقعا مشکل نوجوانان چیست؟ قشر پیشانی مغز، که مسئول کنترل تکانهها، استدلال منطقی و برنامهریزی است، آخرین بخشی است که در سنین پس از کودکی مجددا بازسازی میشود.
در زمانی که این تنظیم مجدد در حال انجام است، مسیرهای تصمیمگیری مغز یک بار دیگر به سمت آمیگدال هدایت میشوند. آمیگدال بخش آغازینی از مغز است و به تهدیدهای ادراک شده توسط فرد به صورت آنی و احساسی پاسخ میدهد.
بنابراین مغز نوجوان هنوز نمیداند که چطور باید خودش را تنظیم کند. نوجوانان مثل ماشینهای فِراری با ترمزی ضعیف هستند؛ یعنی احساساتی شدید اما کنترلِ ضعیفی روی آنها دارند.
شاید فکر کنید که چه فرقی میکند؟ نوجوانان به هر حال هیچ وقت حرف گوش نمیدهند، اما برعکس، آنها حساسیت فوقالعاده زیادی نسبت به نظرات ما دربارهی خودشان پیدا میکنند. وانمود به اینکه به حرفهای ما اهمیت نمیدهند از این واقعیت ناشی میشود که میخواهند از این آسیبپذیریِ خود محافظت کنند (نوعی مکانیسم دفاعی).
دریافت چنین پیامهای ناامیدکنندهای (مانند این سؤال که «چته؟») از سوی پدرومادر که انتظار میرود بیشترین محبت را به او نشان بدهند میتواند زخمهای عمیقِ روحی در نوجوانِ سردرگم ایجاد کند.
این پیامهای پدر و مادر در نوجوان درونی میشود و به خودخوریهای ناخوشایند در او تبدیل میگردد. وقتی این صداها در مغز منعطف نوجوان جا خوش کند خاموش کردن آنها کار دشواری خواهد بود، علاوه بر این که مسیرهایی را در مغز او به جای میگذارد که سلامت روانی آیندهی نوجوان را تحت تأثیر منفی قرار میدهد.
3. اجازه حضور در جامعه و در جمع دوستان
براي اجتماعي شدن و بلوغ فکري نوجوانان خود بايد به آنها اجازه دهند که در اردوهايي که توسط مدارس در خارج از شهر يا حتي داخل شهر برگزار ميشود، تحت نظارت مسوولان مدرسه شرکت کنند يا اگر شناخت کافي نسبت به دوستان فرزند خود دارند به او اجازه دهند تا دعوت شام آنها را بپذيرد و در جشن تولدشان شرکت کند.
اما فراموش نکنيد که همه اين کارها بايد مطابق با قوانين خانه و خانواده و با نظارت شما والدين عزيز صورت گيرد. اگر شما برخي از دوستان فرزند نوجوان خود را نميشناسيد و احساس خطر مانع از آزاد گذاشتن او براي رفت و آمد با آنها ميشود، بهتر است که منطق و صحبت کردن را پيش گيريد و از دعوا و جنجال بپرهيزيد.
پسربچهها معمولا در سنين نوجواني از حرف زور شنيدن بيزارند و اگر شما بخواهيد بدون دليل و با خشونت احساساتتان را به او بفهمانيد، مطمئنا نتيجه عکس خواهيد ديد و با فرزندي که روز به روز بيشتر از خانواده فاصله ميگيرد مواجه خواهيد شد.
موقع صحبت با فرزندتان کوتاه و شیرین حرف بزنید. اگر فکر می کنید او باید چیزی را بداند، آنها را به صورت یک سری نکات روش و واضح به او بگویید و متعاقبا به او هم اجازه بدهید پاسخ بدهد.
4. الگوی مناسبی برای فرزندتان باشید
پدر و مادر قبل از هر دوست ناباب یا جامعه ناسالمی میتوانند رفتارهای پرخطر را به فرزندانشان بیاموزند. نتیجه تازهترین تحقیقات روی بیش از 2000 نوجوان که به مصرف سیگار و مواد مخدر و... اعتیاد داشتند، نشان داده که 40 تا 60 درصد از این نوجوانان، برای اولین بار نحوه استعمال مواد دخانی را در خانه و توسط والدین خود آموختهاند؛ بنابراین اولین گام در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر، استعمال نکردن آنها توسط والدین و بویژه در منزل است.
شما نمیتوانید از نوجوانتان توقع داشته باشید که مدام در محیطهای آلوده و در مجاورت افراد معتاد قرار داشته باشد و هیچ تمایل یا حس کنجکاوی نسبت به مصرف مخدرها از خود نشان ندهد؛ بنابراین از رفت و آمد با دوستان یا اقوامی که اقدام به مصرف مخدرها جلوی اعضای خانواده میکنند، خودداری کنید.
با پرهیز از رذایل اخلاقی مانند دروغگویی، خشم و عصبانیت بیموقع یا ناسزاگفتن، الگوی رفتاری مناسبی برای نوجوانتان باشید.
5. دست از مقایسه کردن بردارید
مقایسه مداوم فرزندان آن هم ازكودكی با بچههای فامیل، دوستان و حتی همبازیهای مهد كودكشان باعث میشود كه آنها درنوجوانی با توجه به سرخوردگی ناشی ازمقایسه و رقابت دائم، بیش ازحد معمول حساس و خشمگین باشند.
خوب است بدانید بچهها وقتی نمیتوانند فاصله خودشان را با كسانی كه پدرومادر با آنها مورد مقایسه قرار میدهند، پركنند، احساس شكست و طردشدگی خواهند كرد؛احساس تلخی كه مقدمه صدمات روانی زیادی است؛
بنابراین به جای مقایسه فرزندانتان با بقیه، به استعدادهای آنها و علایقشان توجه كرده و احترام بگذارید. با این كار اعتماد به نفس فرزندانتان رشد كرده و تقویت آنها درمسیری كه دوست دارند، باعث شكوفاییشان میشود؛ درنتیجه با توجه به تواناییها و مهارتهایشان، احساس برتری و سرآمد بودن كرده و در نوجوانی استرس كمتری را تجربه میكنند. همه این مسائل باعث میشود كه فرزند شما دیگر پرخاشگر نباشد.
6. گیر دادن به چیزهای کوچک و کم ارزش
ممکن است شما مدل موی پسرتان و لباس کوتاه دخترتان را دوست نداشته باشید. یا حتی ممکن است فرزندتان در بازیهایی شرکت میکند که شما نمیپسندید. اما قبل از اینکه دخالت کنید و حرفی بزنید، به کل قضیه بهتر نگاه کنید.
اگر این کار فرزندتان او را در معرض خطری قرار نمیدهد، خیلی سختگیری نکنید و اجازه دهید تصمیمات متناسب با سن خود را بگیرد. مطمئن باشید خود او اولین کسی است که عواقب انتخاب و تصمیم خود را میبیند.
بسیاری از والدین نمیخواهند فرزندشان تا بزرگسالی روی هیچ گونه نا امیدی، درد، شکست و تلخی را ببیند. سعی میکنند به گونهای از کودک و نوجوانشان مراقبت کنند که حتی یک ویروس کوچک سرما خوردگی هم نتواند او را ناراحت کند، اما دور نگه داشتن فرزندتان از واقعیتهای زندگی، فرصتهای ارزشمند یادگیری را از او میگیرد و او وقتی وارد جامعه واقعی میشود
بیشتر آسیب پذیر خواهد بود چون دیگر نمیداند چگونه به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اگرچه شما همیشه برای راهنمایی و کمک در کنار او هستید اما اجازه دهید فرزندتان با علم به اینکه هوای او را دارید خودش جلو برود و زندگی را تجربه کندو یاد بگیرد.
7. عدم تجاوز به حریم خصوصی
همه نوجوانها دوست دارند که استقلال داشته باشند و به حریم خصوصی خود اهمیت بسیار زیادی میدهند. به حریم او احترام بگذارید و از ورود بیاجازه به اتاقش خودداری کنید. اجازه دهید که تا حد امکان برای خود تصمیم بگیرد و کارهایش را برنامه ریزی کند. احترام به حریم خصوصی و استقلال نوجوانان تا حد زیادی مشکلات میان والدین و نوجوانها را کاهش میدهد.
8. صدایتان را بالا نبرید
با این حال که سعی میکنیم صدایمان را بر سر کودکان بلند نکنیم، چون با این کار احساس قلدری به ما دست میدهد، اغلب وقتی اندازهی جسمی فرزندمان به خودمان نزدیکتر میشود گرایش داریم با صدای بلندتری با او حرف بزنیم.
کاملا از کوره در رفتن میتواند سادهترین، یا شاید تنها راه ممکن، برای این باشد که به نوجوان نشان بدهید مشکلی وجود دارد. در مواقع این چنینی «مغز خزنده»ی ما که غرایز اولیهی جنگ یا گریز را به راه میاندازد کنترل را به دست میگیرد بدون اینکه فرایندهای پیچیدهتر شناختی که شانس تعدیل افکارمان را فراهم میآورند به کار برده باشیم.
در چنین مواقعی است که حرفی میزنیم که بعدا از گفتنش پشیمان میشویم، اغلب در مورد رفتار فرزندانمان کلیگوییهای مخربی انجام میدهیم، چیزی که آنها فرار از آن را ناممکن میبینند.
اما اجازه بدهید که خانه پناهگاه امنی باشد که نوجوانان از فشارهای دنیای بیرون برای آرام شدن و بازیابی انرژیشان به آن پناه میآورند.
از این گذشته با این کار به مغز تأثیرپذیر نوجوان یاد میدهید که فریاد زدن پاسخ مناسبی است، و چرخهی یک واکنش منفی را به راه میاندازید و این یعنی کسی که در معرض فریاد قرار خواهد گرفت نهایتا خودتان هستید. در واقع طبق تحقیق چاپ شده در مجلهی رشد کودک (Child Development) نوجوانان ۱۳ سالهای که تحت تربیت سختگیرانهی کلامی والدین قرار داشتند در ۱۴ سالگی نشانههای افسردگی بیشتری را بروز میدادند. این نوجوانان همچنین نشانههای بیشتری از رفتار نامناسب مانند پرخاشگری و خشم داشتند.
گردآوری: بخش کودکان بیتوته