شعر کودکانه خورشید خانم
- مجموعه: شعر و قصه کودکانه
خورشید خانم
از پشت کوه دوباره
خورشید خانوم در اومد
با کفشای طلا و
پیرهنی از زر اومد
آهسته تو آسمون
چرخی زد و هی خندید
ستاره ها رو آروم
از توی آسمون چید
با دستای قشنگش
ابرا رو جابه جا کرد
از اون بالا با شادی
به آدما نیگا کرد
دامنشو تکون داد
رو خونه ها نور پاشید
آدمها خوشحال شدن
خورشید بااونها خندید...
بیشتر بخوانید: "شعر کوتاه برای کودک 2 ساله"
منبع:کودکانه های بهار