نقش ذات و منش در شخصیت کودکان
- مجموعه: تعلیم و تربیت
ذات و منش در شخصیت کودک چه نقشی دارد؟
نقش ذات و منش در شخصیت کودک چیست؟
برپایه بررسی های مرکز روانشناسی خانواده بعضی کودکان هنگامی که متولد می شوند بی قرار، پریشان و دارای خوابی آشفته هستند و این کودکان اغلب دچار رفتار غیر منطقی، از جا پریدن، حساسیت نسبت به سر و صدا و رفتارهای همراه با داد و فریاد و جیغ کشیدن هستند.
در مقابل بعضی کودکان دیگر، آرام و با چهره ای ملایم و دارای خواب منظم و خوب هستند و در طول شب اغلب راحت می خوابند و کمتر بیدار می شوند و همین طور نسبت به افراد غریبه و نا آشنا، واکنش از جا پریدن را از خود نشان نمی دهند و دیده می شود که کودکان نا آرام از همان ابتدای تولد دارای ذات و یا خلق و خوی نا آرام می باشند و این رفتار نشان از تاثیر عوامل ذاتی در رفتار کودک دارد.
روش های تربیتی والدین ، جو عاطفی خانواده، شخصیت والدین و عوامل فرهنگی و اجتماعی در تقویت رفتار بنا شده بر سرشت نخست کودک اثر دارد و باعث خاموشی آن و یا تقویت رفتار و پیدایش اختلال بیش فعالی ، اختلال رفتار و در آخر رفتار ضد اجتماعی خواهد شد. به طور آشکار و روشن، بعضی از نوزادان در قیاس با نوزادان دیگر، انعطاف پذیری بیشتری دارند و به نظر می آید رفتار بهنجار یا نا بهنجار به علت آمادگی های ذاتی نوزادان، یا سرشت آن ها می باشد.
مزاج به شیوه تنظیم رفتاری نوزاد اشاره دارد که از همان اول در فرایند تحول کودک پیدا می شود. مزاج قسمتی از مفهوم کلی شخصیت است و اغلب به عنوان اولین سنگ ساخت شخصیت مشخص می شود. هرچند مزاج تعیین کننده ی اصلی اختلال روانی نمی باشد بلکه این امر بستگی به روابط متقابل میان آمادگی های فطری و موقعیت های محیطی دارد.
بررسی ها شان می دهد که سه مزاج نخست در نوزادان و کودکان معلوم گردیده است که شامل، رفتار سازگار، رفتار مضطرب و رفتار تحریک پذیر است.
رفتار سازگار
مطابق نظر روانشناس مشاور این گروه شامل نوزادانی است که نسبت به محیط اطراف خود سازگاری خوبی را نشان می دهند و در عمل های حیاتی مثل خوردن، خوابیدن و دفع کردن نرمال هستند.
رفتار تحریک پذیر
این گروه شامل نوزادان و کودکانی است که اغلب تحریک پذیر بوده و سازگاری پایینی دارند و این کودکان زمان روبرو شدن با موقعیت های جدید دچار تحریک پذیری می شوند.
رفتار مضطرب
این گروه از نوزادان و کودکان در برخورد با موقعیت های جدید درمانده و احتیاط کار هستند. و اغلب در چنین موقعیتی رفتار اجتنابی را دارند. مطالعاتی در این خصوص انجام شده است که بین گروه های شخصیتی نوزادان و رفتار آن ها در بزرگسالی ارتباط وجود دارد.
مثلا کودکانی که در نوزادی، تحریک پذیر و بی قرار بوده اند، بعدها در بزرگسالی دچار هیجان پذیری و پایین بودن آستانه تحمل و حساسیت و زود رنجی و واکنش شدید و نامتناسب با شرایط در رفتار شدند. واکنش های هیجانی از همان موقع تولد شروع شده و الگوهای قابل تشخیص رفتار در دوره کودکی و شخصیت بزرگسالی را تشکیل می دهند.
در مطالعات رفتار نا بهنجار لازم است در مورد مراحل رشد و تغییر کودک آگاهی لازم را داشت. اختلال های کودکان مثل اختلال های بزرگسالان، طبق انحراف از رفتار بهنجار شناخته می شوند. ولی دقت داشته باشید که بعضی وقتها در شرایط خاص، همه افراد امکان دارد درجات خیلی کمی از نابهنجاری را در رفتار خود نشان دهند.
پس هنگامی می توان تشخیص داد که رفتار کودک، نابهنجار است که آن رفتار از نظر شدت، فراوانی و تکرار در اندازه ای باشد که با زمینه های فرهنگی و رشدی او ناسازگاری داشته و اختلال قابل ملاحظه ای در عملکرد و رفتار او به وجود بیاید.
گردآوری: بخش کودکان بیتوته