تاریخچه قیمت انس نقره؛ بررسی سقف و کفهای تاریخی
- مجموعه: اخبار اقتصادی و بازرگانی
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, ۰۳ دی ۱۴۰۴ ۱۰:۴۲

تورم، سیاستهای پولی، بحرانهای اقتصادی، تقاضای صنعتی و رفتار سرمایهگذاران، همگی در شکلگیری سقفها و کفهای قیمتی نقش داشتهاند. از این جهت، بررسی گذشته قیمت نقره فقط یک مرور تاریخی نیست، بلکه ابزاری برای درک بهتر رفتار امروز بازار است.
مادامی که از انس جهانی نقره به دلار حرف میزنیم، در واقع به شاخصی اشاره داریم که مبنای قیمتگذاری نقره در بازارهای بینالمللی و بسیاری از تحلیلهای داخلی است. این عدد، تصویر فشردهای از وضعیت عرضه و تقاضا، انتظارات اقتصادی و میزان ریسکپذیری بازار را نشان میدهد.
در ادامه این گزارش، مهمترین سقفها و کفهای تاریخی قیمت نقره را بررسی میکنیم. از جهش بزرگ ۱۹۸۰ گرفته تا رکوردشکنی سالهای اخیر.
انس جهانی نقره به دلار چیست و چگونه قیمتگذاری میشود؟
انس جهانی نقره به دلار واحد مرجع قیمتگذاری نقره در بازارهای بینالمللی است. این واحد بر اساس «اونس تروا» تعریف میشود که حدود ۳۱ گرم نقره خالص را شامل میشود. تمام معاملات عمده نقره در بازارهای جهانی، از خرید و فروش نقدی گرفته تا قراردادهای مشتقه، بر مبنای همین واحد انجام میشود.
قیمت نقره معمولا با نماد XAG/USD نمایش داده میشود. این نماد نشان میدهد هر اونس نقره با چه قیمتی و به دلار آمریکا معامله میشود. تغییرات این نرخ، مستقیما تحت تاثیر عرضه و تقاضا در بازارهای جهانی قرار دارد.
یکی از مهمترین مراجع کشف قیمت، بنچمارک نقره لندن یا LBMA Silver Price است. این نرخ مرجع، روزانه و با مشارکت بازیگران بزرگ بازار تعیین میشود و در بسیاری از معاملات مالی و صنعتی بهعنوان معیار اصلی قیمتگذاری استفاده میشود. بنابراین، تحلیل قیمت نقره بدون توجه به انس جهانی نقره به دلار تصویر دقیقی از وضعیت بازار ارائه نمیدهد.
اولین سقف تاریخی نقره؛ جهش ۱۹۸۰ و Silver Thursday

در اواخر دهه ۱۹۷۰، بازار نقره وارد یکی از پرتنشترین دورههای خود شد. تورم بالا، بیثباتی اقتصادی و نگرانی نسبت به ارزش پول، موجب شد سرمایهگذاران به سمت فلزات گرانبها حرکت کنند. در این شرایط، قیمت نقره با سرعت زیادی رشد کرد و در ژانویه ۱۹۸۰ به محدوده ۴۹ دلار برای هر اونس رسید.
در این مقطع، انس جهانی نقره به دلار تحت تاثیر حجم بالای خریدهای سفتهبازانه قرار داشت. بخش مهمی از این رشد، به جای تقاضای واقعی، ناشی از تمرکز معاملهگران بزرگ و استفاده گسترده از اهرم مالی بود. همین موضوع ریسک بازار را بهشدت افزایش داد.
با اعمال محدودیتهای معاملاتی و افزایش فشار مارجین، روند صعودی ناگهان متوقف شد. قیمت نقره در مدت کوتاهی سقوط کرد و این رویداد در تاریخ بازار با نام «Silver Thursday» شناخته شد. این سقف تاریخی، نمونهای روشن از تاثیر هیجان و رفتار جمعی بر قیمت نقره است و هنوز هم در تحلیلهای بلندمدت به آن ارجاع داده میشود.
از قله تا کف؛ دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، بازگشت به قیمتهای پایین

پس از سقوط شدید سال ۱۹۸۰، بازار نقره وارد دورهای طولانی از اصلاح و تعدیل شد. کاهش تقاضای سرمایهگذاری و بازگشت آرامش نسبی به اقتصاد جهانی، باعث شد قیمت نقره بخش بزرگی از رشد قبلی خود را از دست بدهد. در این دوره، اعتماد سرمایهگذاران به سرعت بازنگشت.
در اوایل دهه ۱۹۸۰، انس جهانی نقره به دلار به یکی از پایینترین سطوح خود رسید و در برخی مقاطع به کمتر از ۵ دلار کاهش یافت. این افت شدید، نتیجه مستقیم ترکیدن حباب قیمتی و خروج سرمایههای کوتاهمدت از بازار بود.
در دهه ۱۹۹۰ نیز قیمت نقره عمدتا در سطوح پایین و کمنوسان باقی ماند. میانگین قیمتها در این سالها، برای بسیاری از تحلیلگران نشانه شکلگیری یک «کف ساختاری» بود. دورهای که بازار نقره بیشتر تحت تاثیر تقاضای صنعتی قرار داشت و نقش سرمایهگذاری در آن محدودتر شده بود.
موج بعدی؛ رشد تدریجی قیمت نقره در دهه ۲۰۰۰
با ورود به دهه ۲۰۰۰، شرایط بازار نقره بهتدریج تغییر کرد. افزایش توجه سرمایهگذاران به کالاها، رشد اقتصادهای نوظهور و نگرانی نسبت به تورم، سبب شد فلزات گرانبها دوباره در کانون توجه قرار بگیرند. نقره نیز از این روند بینصیب نماند.
در این دوره، انس جهانی نقره به دلار به آرامی از سطوح پایین فاصله گرفت و وارد یک مسیر صعودی شد. یکی از عوامل تاثیرگذار بر قیمت نقره ، توسعه ابزارهای مالی جدید مانند صندوقهای قابل معامله بود که دسترسی سرمایهگذاران خرد و نهادی به بازار نقره را سادهتر کرد.
همزمان با افزایش تقاضای سرمایهگذاری، کاربردهای صنعتی نقره نیز گسترش یافت. ترکیب این دو عامل باعث شد بازار نقره از حالت رکود طولانی خارج و زمینه برای شکلگیری یک موج صعودی قویتر در سالهای بعد فراهم شود.
قله مهم بعدی؛ رکورد تاریخی قیمت نقره در سال ۲۰۱۱
در سال ۲۰۱۱، همزمان با تضعیف دلار و سیاستهای پولی انبساطی، بازار نقره با رشد سریع مواجه شد. در این دوره، انس جهانی نقره به دلار تا محدوده ۴۹ دلار افزایش یافت و بهعنوان رکورد تاریخی آن زمان ثبت شد. افزایش تقاضای سرمایهگذاری و همجهتی با رشد قیمت طلا، نقش اصلی را در این جهش داشت. با این حال، پس از رسیدن به سقف، بازار وارد فاز اصلاح شد و نوسان بالای نقره بار دیگر خود را نشان داد.
شوک کووید ۱۹ و سقوط سریع قیمت نقره در سال ۲۰۲۰
همهگیری کووید ۱۹ باعث افت شدید فعالیتهای صنعتی و افزایش ترس در بازارها شد. در نتیجه، انس جهانی نقره به دلار در مارس ۲۰۲۰ با سقوط سریع به سطوح پایین رسید. این افت بیشتر ناشی از فشار نقدینگی و فضای هیجانی بازار بود. با اجرای سیاستهای حمایتی، قیمت نقره در مدت کوتاهی مسیر بازگشت را طی کرد و توان بازیابی بالای خود را نشان داد.
سقف تاریخی جدید؛ رکوردشکنی قیمت نقره در سال ۲۰۲۵
در سال ۲۰۲۵، بازار نقره وارد مرحلهای تازه شد و قیمتها از سقفهای قبلی عبور کردند. در این دوره، انس جهانی نقره به دلار با ثبت اعداد بالاتر از ۶۵ دلار، به یک رکورد تاریخی جدید رسید. این جهش نتیجه همزمان چند عامل بود. نگرانیهای کلان اقتصادی، انتظارات نسبت به سیاستهای پولی و محدودیتهای سمت عرضه، فشار صعودی بر قیمت نقره وارد کردند. عبور از سقفهای سالهای ۱۹۸۰ و ۲۰۱۱ نشان داد که ساختار بلندمدت بازار نقره تغییر کرده و وارد رژیم قیمتی متفاوتی شده است.
چرا بررسی سقفها و کفهای تاریخی اهمیت دارد؟
بررسی سقفها و کفهای تاریخی کمک میکند رفتار بازار نقره بهصورت واقعبینانه تحلیل شود. این نقاط معمولاً در شرایطی شکل میگیرند که فشار خرید یا فروش به اوج میرسد و بازار واکنشهای تند و قابلتوجهی نشان میدهد. به همین دلیل، شناخت آنها برای درک زمانهای پرریسک و حساس بازار اهمیت زیادی دارد.
از نگاه تحلیلی، انس جهانی نقره به دلار در نزدیکی سقفها اغلب با هیجان، ورود سرمایههای کوتاهمدت و افزایش ریسک همراه است، در حالی که کفها معمولاً در دورههای رکود و کاهش توجه سرمایهگذاران شکل میگیرند. بررسی این نقاط تاریخی همچنین کمک میکند نقش عوامل سرمایهگذاری و تقاضای صنعتی از یکدیگر تفکیک شود و چرخههای قیمتی نقره با دقت بیشتری شناخته شوند.
جمعبندی
تاریخچه قیمت نقره نشان میدهد نوسان، بخشی جداییناپذیر از این بازار است. بررسی سقفها و کفهای تاریخی کمک میکند مسیر حرکت قیمت و رفتار بازار بهتر درک شود. در این میان، انس جهانی نقره به دلار شاخص اصلی سنجش وضعیت نقره در بازارهای جهانی است. توجه به این شاخص و تحلیل گذشته آن، تصویر دقیقتری از روندهای قیمتی و ریسکهای احتمالی ارائه میدهد.










