آخرین اخبار سیاسی

مصطفی معین،اخبار سیاسی،خبرهای سیاسی

معین: در رابطه با غنی سازی رفراندوم برگزار کنیم | سرنوشت فعال‌سازی مکانیسم ماشه، وابسته به مذاکره با آمریکاست، نه اروپا

مصطفی معین از چهره‌های برجسته اصلاح‌طلب، پیشنهاد داد برای باز شدن گره هسته‌ای، رفراندومی در کشور برگزار شود. وزیر علوم دولت اصلاحات در…

شهرام جزایری، بابک زنجانی و قاضی مرتضوی دست پخت اصولگرایان هستند



اخبار,بابک زنجانی و قاضی مرتضوی

 

اخبار سیاسی - نماینده مردم اراک در مجلس ششم؛
شهرام جزایری، بابک زنجانی و قاضی مرتضوی دست پخت اصولگرایان هستند

بنده یک فرد پارلمانی هستم و معتقدم فراکسیون رهروان ولایت یا اعضای جبهه متحد اصولگرایی و شخص آقای لاریجانی بعد از گرفتن سهم شان از کابینه و گرفتن حساس ترین وزراتخانه یعنی وزارت کشور مخالفت با دولت را آغاز کرده اند. من حاضرم در این باره با هر کدام از نمایندگان اصولگرای مجلس نهم مناظره کنم.

پنج ماه از روی کار آمدن دولت حسن روحانی می گذرد و دیپلماسی فعال وزارت امور خارجه مبنی بر تنش زدایی در روابط خارجی باعث آرامش نسبی در فضای سیاسی و اقتصادی کشور شده است، اما اصولگرایان مجلس از این روند راضی نیستند و هر روز مانعی بر سر راه دولت ایجاد می کنند، از احضار هر روزه وزرا به مجلس گرفته تا تصویب طرح الزام دولت به غنی سازی ۶۰ درصدی اورانیوم. اما موانع ایجاد شده در این مدت نتوانسته خللی در کار دولت یازدهم ایجاد کند و اعضای کابینه تدبیر و امید مصمم اند تا سر و سامان اساسی به اوضاع معیشتی مردم بدهند.

نماینده مردم اراک در مجلس ششم درباره دلایل مخالفت اصولگرایان مجلس با دولت حسن روحانی می گوید: «فراکسیون رهروان ولایت یا همان اعضای جبهه متحد اصولگرایی و شخص آقای لاریجانی بعد از گرفتن سهم شان از کابینه و گرفتن حساس ترین وزراتخانه یعنی وزارت کشور مخالفت با دولت را آغاز کرده اند.»

علی نظری، عضو فراکسیون اصلاح طلبان مجلس ششم و استاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار اقتصادی پیام نو همچنین ناگفته هایی از اختلاس های به وقوع پیوسته در کشور را بیان کرد و دلیل آن را نبود مطبوعات آزاد در کشور دانست.

* آقای دکتر، در ابتدا تحلیل خودتان را از فضای فعلی حاکم بر اقتصاد کشور بفرمایید.
- بنده تخصصم در زمینه تاریخ انقلاب اسلامی و جامعه شناسی است و دو مقطع هشت ساله بسیار سخت را در دوران ۳۵ ساله انقلاب مورد بررسی دقیق قرار داده ام. اول دوران هشت ساله جنگ ایران و عراق بود که انصافا با مدیریت توانمند مهندس میرحسین موسوی به خوبی پشت سر گذاشته شد.

 

حضرت امام(ره) دو ماموریت را برای دولت زمان جنگ در نظر گرفتند. مامورت اول، وضعیت معیشت مردم بود و ایشان تاکید داشتند مردم در شرایط جنگی در فشار قرار نگیرند که بحمدا… دولت جناب موسوی و تیم همکارانش با سربلندی این ماموریت را انجام دادند و ماموریت دوم، اداره امور جنگ بود.

 

شما مستحضر هستید که قیمت نفت در آن دوران حدود ۵ تا ۷ دلار بود که دو دلار آن هزینه استخراج هر بشکه می شد و عملا درآمد دولت از نفت، بشکه ای ۳ تا ۵ دلار بود و با این درآمدها، جنگ را با هزینه های سرسام آور اداره می کردیم و انصافا مردم و نیروهای نظامی کمبودی حس نکردند و کشور نیز هیچگاه دچار کمبود نشد، اما در دوره هشت ساله دولت محمود احمدی نژاد حدود ۷۰۰ میلیارد دلار نفت فروختیم که دو برابر میزان نفت فروخته شده در ۱۰۰ سال اخیر است.

 

ما از ابتدای دوران استخراج نفت در ایران طی ۱۰۰ سال اخیر بالغ بر ۱۰۵۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته ایم که ۳۵۰ میلیارد دلار آن مربوط به دوران پهلوی و قبل از روی کار آمدن دولت های نهم و دهم بوده و بقیه آن در دوران آقای احمدی نژاد فروخته شده است. ما در دوران آقای احمدی نژاد ثروتمندترین دولت صد سال اخیر را از نظر درآمدهای نفتی داشته ایم، اما متاسفانه در این هشت سال سختی های زیادی بر مردم تحمیل شد که اگر با هشت سال طاقت فرسای جنگ مقایسه کنیم باید به شرف دولتمردان آن دوران درود بفرستیم.

بنده معتقدم کشور در دوران هشت ساله دولت اصولگرای محمود احمدی نژاد که با شعار مهرورزی روی کار آمد، به بدترین شیوه اداره شد و آقای روحانی الان یک دولت مقروض را تحویل گرفته که شاخص فلاکت در آن به بالاترین رقم طی سال های اخیر رسیده است.

بنده چند سال به طور تخصصی روی این موضوع کار کرده ام باید بگویم بر اساس آمارها، شاخص فلاکت از جمع جبری تورم و بیکاری در جامعه به دست می آید. شاخص فلاکت در دوران آقای خاتمی به ۲۲ درصد رسید، زیرا کشور بر اساس مدیریت متبحر و کارشناسی اداره می شد.

 

در پایان دوره هشت ساله دولت اصلاحات نرخ تورم ۱۲٫۵ درصد و نرخ بیکاری ۹٫۵ درصد شد، اما نرخ تورم در خرداد ماه امسال در دوره آقای احمدی نژاد بر اساس آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار ایران بالغ بر ۴۰ درصد شد و نرخ بیکاری نیز به ۲۷ درصد رسید که اگر تورم را ۴۰ درصد در نظر بگیریم، شاخص فلاکت در دوران احمدی نژاد به ۶۷ درصد رسید. شما دقت کنید که در طول هشت سال اخیر چه بر سر اقتصاد کشور و معیشت مردم آمده  که شاخص فلاکت ۳۰۰ درصد رشد کرده است.

روزی که آقای خاتمی رفت، دولت و هیچکدام از بانک ها به بانک مرکزی بدهکار نبودند، اما در پایان دولت آقای احمدی نژاد، بانک ها حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار بودند. بسیاری از شرکت های دولتی نیز در حال حاضر به بانک مرکزی بدهکار هستند.

آقای خاتمی دولت را با ۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی به آقای احمدی نژاد سپرد و وی با ۵۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی دولت را به آقای روحانی تحویل داد. بنده معتقدم اگر کشور را در این هشت سال به یک نوجوان بی تجربه می سپردند بهتر از تیم احمدی نژاد اداره می کرد. کاهش ارزش پول ملی، بی ارزش خواندن قطعنامه های سازمان ملل و تحریم شدید ایران باعث وضعیت آشفته فعلی شد.

 

آقای هاشمی در زمان وضع تحریم ها گفت که من تلاش کردم در دام تحریم ها نیافتیم، زیرا اگر در دام تحریم غرب بیافتیم بیرون آمدن از شرایط تحریم کار بسیار سختی است، اما آقای احمدی نژاد به این هشدارها توجه نکرد و کار را به اینجا رساند.

 

الان وضعیت اقتصادی کشوربه خاطر بی درایتی های هشت سال گذشته به جایی رسیده که کالاهای بی کیفیت چینی بازار را اشباع کرده و بلایی بر سر تولید آمده که بسیاری از کارخانه های ما به خاطر واردات چینی ورشکست شده اند. به هر حال اینها نمای کلی از یک اقتصاد ورشکسته و خزانه خالی است که آقای احمدی نژاد، دردانه جریان اصولگرا و کسی که به عنوان معجزه هزاره سوم نامیده می شد، بر سر اقتصاد ایران آورد.

* چرا با وجود هشدارهای مکرر اقتصاددانان و نمایندگان مجلس به آقای احمدی نژاد، وضعیت اقتصادی کشور به اینجا رسید؟
- بنده از نظر جامعه شناختی بررسی های زیادی درباره چهار دولت پس از انقلاب انجام داده ام. آقای هاشمی رفسنجانی در دوران پس از جنگ، دولت را با شعار توسعه اقتصادی تحویل گرفت و با ایجاد توان کارشناسی خوب در دولت، توانست علاوه بر بازسازی خرابی های جنگ، طرح های عمرانی و آبادانی نیمه تمام آن دوران را که به خاطر وضعیت دشوار اقتصادی تعطیل شده بود، تکمیل کند که کار خوب و موفقی بود.

آقای خاتمی هم کاری فراتر از آیت ا… هاشمی رفسنجانی انجام داد یعنی توان کارشناسی دولت سازندگی را حفظ کرد و در کنار آن از توان کارشناسان بیرون از دولت مثل اقتصادانان و اساتید دانشگاه به خوبی استفاده کرد و اگر امروز می بینیم آمارها، ارقام و شاخص های اقتصادی، گواهی از برتری مطلق دوران آقای خاتمی می دهد، به این خاطر است.

بنده چهار دوره هشت ساله اقتصادی کشور یعنی دوران آقایان موسوی، هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد را بررسی کرده ام و بر اساس تحقیقاتم و آمارهای ارائه شده، دوران طلایی اقتصاد ایران متعلق به آقای خاتمی و دوران افول اقتصادی متعلق به آقای احمدی نژاد است. در دوران آقای احمدی نژاد، تجربه گرانسنگ دوره های آقایان هاشمی و خاتمی به فراموشی سپرده شد و دولت از حضور کارشناسان خالی شد.

 

آقای احمدی نژاد با این شعار که می خواهد معجزه کند تمام نیروهای خبره و کارشناس را کنار گذاشت و کابینه کاملا جوان و ناآشنا را روی کار آورد که تجربه کمی در مسایل اجرایی داشتند و در واقع «طرح کاد» خودشان را در دولت با بیچاره کردن مردم سپری کردند. آقای احمدی نژاد همه کارشناسان دولت های هاشمی و خاتمی را خائن معرفی کرد و کنار گذاشت و به توان کارشناسی بیرون از دولت یعنی نخبگان، کارشناسان، اساتید دانشگاه و اقتصاددانان اصلا توجهی نکرد و زمانی که قرار بود بحث تحریم ها عملی شود، نامه ۷۰ اقتصاددان در این زمینه را نخواند و شرایط را به وضع کنونی رساند.

آقای احمدی نژاد با مدیریت غیرکارشناسانه، خودش را در پشت ارزش های نظام پنهان کرد و به اعتقاد من اشتباه بزرگ این بود که کارشناسان اقتصادی و مدیران باتجربه و قوی را از دولت اخراج کرد و در برابر نیروهای دانشگاهی و اقتصاددانان منتقد جبهه گرفت و عامل فشارهای سیاسی و اقتصادی اخیر شد.

* اختلاس ها و فسادهای گسترده در دولت گذشته ناشی از چیست؟
- دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد، اما مهمترین دلیل این است که در هشت سال مدیریت آقای احمدی نژاد، رکن چهارم دموکراسی یعنی مطبوعات به شدت قلع و قمع شد. مطبوعات در جوامع دموکراتیک، نهاد ناظر موثر و چشم بیدار جامعه است. مطبوعات فعال که حاکمیت را نقد می کنند و اطلاع رسانی را به خوبی انجام می دهند باعث کاهش شدید فساد در جوامع پیشرفته می شوند و هنگامی که مطبوعات نقاد، توقیف و منتقدین زندانی می شوند، طبیعی است که فساد گسترش می یابد.

* در دوران آقای خاتمی و هاشمی نیز پرونده فساد اقتصادی وجود داشت.
- در دولت آقای هاشمی فقط فساد اقتصادی مرتضی رفیق‌دوست و فاضل خداداد اتفاق افتاد که هر دو نفر متعلق به جریان اصولگرا بودند. در دوران آقای خاتمی نیز به خاطر وجود مطبوعات آزاد، فساد در کمترین حد خود بود و فقط پرونده شهرام جزایری به وجود آمد که ما در مجلس ششم به طور کارشناسی ابعاد شکل گیری این پرونده را بررسی کردیم که وی از کجا وارد اقتصاد کشور شد.

 

شهرام جزایری کارشناس اقتصادی کمیسیون اقتصادی مجلس ششم بود. در مجلس ششم کمیسون اقتصادی در اختیار جریان اصولگرا بود و اصلاح طلبان در اقلیت بودند و کاندیدای آنان برای ریاست کمیسیون سید هادی خامنه ای بود که رای نیاورد و آقای عبداللهی نماینده ماهنشان رئیس و حجت الاسلام شاهی عربلو نایب رئیس کمیسیون اقتصادی از جریان اصولگرا بودند.

 

شهرام جزایری توسط کمیسیون اقتصادی به مجلس ششم معرفی شد که در نامه های آقای عبداللهی به آقای کروبی موجود است. در هر دوره از مجلس کارتی داریم به نام کارت ۵۰۰ که به کارشناسان و مشاوران ویژه کمیسیون ها داده می شود. کسی که رئیس کمیسیون باشد می تواند از رئیس مجلس تقاضا کند که کارشناسانی را به عنوان مشاور خودش انتخاب کند. شهرام جزایری نیز توسط آقایان عبداللهی و شاهی عربلو به مجلس آورده شد و مشاور رئیس اصولگرای کمیسیون اقتصادی مجلس ششم بود. در مجلس ششم بیش از ۲۰ کمیسیون در اختیار اصلاح طلبان بود که از هیچکدام‌شان فسادی درنیامد، ولی از یک کمیسیونی که در اختیار اصولگرایان بود شهرام جزایری بیرون آمد.

* فساد گسترده در سال های اخیر چه دلایلی دارد؟
- بنده به جناح اصولگرا کاری ندارم و پاسخ  شما را اینگونه می دهم که دوستان جبهه اصلاحات به خاطر اینکه خودشان را متعلق به مردم و افکار عمومی می دانند تمام تلاش شان این است که از هرگونه اتهام مبرا باشند، زیرا انسان وقتی نقطه ضعف داشته باشد نمی تواند حرف بزند.

 

ببینید اتهام آقای بهزاد نبوی را در دوران زندان، اخلال در ترافیک تهران عنوان کردند. بهزاد نبوی طی ۳۰ سال گذشته یکی از قوی ترین مدیران اقتصادی بوده است. از دولت میرحسین موسوی تا دولت آقایان هاشمی و خاتمی و مجلس ششم، میلیاردها دلار پول بیت المال در اختیارش بوده، ولی حتی یک برگ پرونده مبنی بر فساد اقتصادی درباره وی موجود نیست که افتخار بزرگی برای اصلاح طلبان است.

 

به هر حال اصلاح طلبان در این زمینه ها مراقب هستند و خودشان را به یک جریان فکری وابسته می دانند که معتقد است سرمایه ملت است و حاضر نیستند سرمایه اعتبارشان نزد مردم را به راحتی از بین ببرند. وقتی آقای خاتمی با افتخار می گوید که از ۵۰۰۰ مدیر ارشد و میانی من حتی یک نفر دزد نبود، جای تامل دارد.

* جناب نظری، زمینه های شکل گیری فساد در جامعه چگونه است؟
- در محیط شفاف دزد نمی تواند ظهور کند و دزدی امکانپذیر نیست، اما وقتی محیط سیاسی کشور غیرشفاف باشد و اجازه انتقاد به مخالفان داده نشود برای بسیاری از افراد مصونیت به وجود می آید. دزدی در فضای غیرشفاف به وجود می آید. اگر فضا شفاف باشد، مطبوعات و رسانه ها افشا می کنند. در جایی که رسانه ها نتوانند حرف بزنند، اختلاس و رشوه پیش می آید.

* عملکرد اقتصادی دولت آقای روحانی در این پنج ماه را چگونه ارزیابی می کنید؟
- تیم اقتصادی دکتر روحانی در مقایسه با تیم اقتصادی آقای خاتمی، ضعیف تر و نامتجانس تر است. همچنین آقای خاتمی از توان کارشناسی بیرون از دولت بیشتر استفاده می کرد که دولت آقای روحانی در این ۵ ماه این کار را انجام نداده است. البته مقایسه پنج ماه با هشت سال دولت اصلاحات درست نیست، اما اگر آقای روحانی بتواند از الگوی آقای خاتمی در تیم اقتصادی اش استفاده کند، به موفقیت های خوبی خواهد رسید.

 

در حال حاضر دکتر روحانی در مقوله توسعه سیاسی از روش آقای خاتمی استفاده می کند. به طور مثال نگاه مهربانانه ایشان به هنرمندان و دانشجویان نشات گرفته از روش آقای خاتمی است و بنده معتقدم اگر در توسعه اقتصادی نیز راه دولت اصلاحات را در پیش بگیرد به موفقیت های خوبی خواهد رسید.

* چالش بزرگ آقای روحانی برای تحقق شعارهایش، مخالفت اقلیت جبهه پایداری در مجلس نهم است که موانع زیادی بر سر راه دولت ایجاد می کند.
- باید خدمت شما عرض کنم که اتفاقا اکثریت مجلس، مخالف برنامه های دکتر روحانی هستند و در این راه مانع تراشی می کنند. ما نباید سر خودمان کلاه بگذاریم. جریان اصولگرا زرنگی می کند و در جایی که می خواهد از پاسخگویی به افکار عمومی فرار کند می گوید اقلیت مجلس این کار را انجام می دهد.

 

شما نگاه کنید که در جریان رای عدم اعتماد به وزرا میانگین رای به ۶ وزیری که رای نیاوردند، بالغ بر ۱۴۰ رای است یا در جریان دادن کارت زرد به آقای فرجی دانا ۱۴۹ نماینده رای منفی داده اند. در جریان کارت زرد به وزیر ارشاد نیز ۱۲۰ نماینده. اینگونه نیست که فقط تندروهای مجلس مخالف کابینه باشند. چگونه می توان توجیه کرد که اینها اقلیت هستند.

 

بنده یک فرد پارلمانی هستم و معتقدم فراکسیون رهروان ولایت یا اعضای جبهه متحد اصولگرایی و شخص آقای لاریجانی بعد از گرفتن سهم شان از کابینه و گرفتن حساس ترین وزراتخانه یعنی وزارت کشور مخالفت با دولت را آغاز کرده اند. من حاضرم در این باره با هر کدام از نمایندگان اصولگرای مجلس نهم مناظره کنم. فراکسیون رهروان ولایت ۲۰۰ عضو دارد.

 

سوال این است که چرا فقط ۴۰ یا ۵۰ نفر موافق دولت دکتر روحانی هستند. بنده در این زمینه مطالعه کرده ام. در مجلس نهم ۱۰ نماینده اصلاح طلب، ۲۰ نماینده اهل تسنن و ۲۵ نماینده مستقل هستند. میانگین مخالفان آقای روحانی نیز ۱۴۰ تا ۱۵۰ نفر است و معدل موافقین دولت وی از ۱۰۵ نفر تجاوز نمی کند. با این آمار اصلا نمی توان باور کرد که اقلیت جبهه پایداری مخالف دولت هستند. اکثریت مجلس مخالف دولت هستند.

 

آقای مصباحی مقدم رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نهم و عضو فراکسیون رهروان ولایت درباره پرونده بابک زنجانی مصاحبه کرده و می گوید مرحوم نوربخش رئیس کل بانک مرکزی در دولت آیت ا… هاشمی مقصر است. وی می گوید بابک زنجانی در آن دوران سرباز بوده و چرا مرحوم نوربخش وی را استخدام کرده است. آیا این واقعا توجیه درستی برای فرافکنی درباره پرونده بابک زنجانی است؟

* نظر بسیاری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی این است که مصاحبه بابک زنجانی درباره تبدیل دلار به ریال و درآمد ۱۷ میلیون تومانی در روز در دوران مرحوم نوربخش برای انحراف اذهان عمومی از واقعیات پرونده است و امکان ندارد مرحوم نوربخش با آن همه درایت و تدبیر، کار تبدیل ارز را به راننده اش بسپارد.
- بحث من این است که مگر یک سرباز جز رانندگی، وظیفه دیگری داشته یا آقای نوربخش بابک زنجانی را به عنوان مشاور یا معاون خودش منصوب کرده که بخواهیم در شرایط فعلی وی را زیر سوال ببریم؟ این حرف ها دروغ محض است. من حتی اعتقاد دارم هویت پرسنلی بابک زنجانی دروغ است و اسم واقعی اش چیز دیگری است.

* اسنادی در این زمینه دارید؟
- در حال بررسی برخی اسناد هستم که اگر به نتیجه برسم منتشر می کنم. بابک زنجانی یک فرد مجهول الهویه است. آقای حقیقت پور عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز چند روز گذشته به این موضوع اشاره کرد و همه روزنامه ها نیز نوشتند. وی اعلام کرده که عامل پیدایش بابک زنجانی، اسفندیار رحیم مشایی بوده و زنجانی از طریق وی وارد دلالی های نفتی شده است، آقای مصباحی مقدم این مسائل را نمی بیند و می رود سراغ ۲۵ سال قبل که بابک زنجانی یک جوان ۲۲ ساله و مشغول گذراندن خدمت سربازی بوده است.

 

شما نگاه کنید و ببینید پشت سر بابک زنجانی چه افرادی هستند. سایت الف را بخوانید. چرا آقای مرتضوی سکوت کرده است. سایت الف متعلق به احمد توکلی اعلام کرده که ۱۳۸ شرکت متعلق به شستا به ارزش ۴ میلیارد دلار با قیمت ۶۵۰ میلیون دلار به بابک زنجانی واگذار شده است. سوال ما این است که آیا یک فرد عادی در ایران می تواند اینگونه شرکت ها را بخرد؟

* برخی معتقدند که برجسته کردن پرونده بابک زنجانی به خاطر به حاشیه راندن پرونده قاضی مرتضوی است؟
- قاضی مرتضوی شخصیتی است که در چهار مجلس اخیر درباره عملکردش پرونده تحقیق و تفحص تشکیل و در هر چهار پرونده نیز مقصر شناخته شده، اما از مصونیت آهنین برخوردار است. وی در تحقیق و تفحص مجلس ششم در پرونده مرگ زهرا کاظمی مقصر شناخته شد. در تحقیق و تفحص مجلس اصولگرای هفتم از ماجرای از بین بردن پرونده فروش سوالات کنکور دانشگاه آزاد که آقایان الیاس نادران و علیرضا زاکانی نیز عضو این کمیته بودند، مقصر شناخته شد که باز هم قوه قضائیه اقدامی نکرد.

 

قاضی مرتضوی در تحقیق و تفحص مجلس هشتم نیز در پرونده کهریزک متهم شماره یک شناخته شد، ولی باز هم (تاکنون) کاری درباره وی صورت نگرفته است. در تحقیق و تفحص مجلس نهم از عملکرد وی در سازمان تامین اجتماعی هم که اخیرا نتیجه اش اعلام شد، مقصر اتلاف میلیاردها تومان از پول بیمه شدگان شناخته شد. شما اگر توجه کنید ردپای قاضی مرتضوی در ۴ پرونده تحقیق و تفحص وجود داشته و مقصر شناخته شده، اما فعلا با وی برخوردی صورت نگرفته است.

اخبار سیاسی - پیام نو

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

    سایر خبرهای داغ

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------