هشدار در دشت تبریز | کدام بناهای تاریخی در خطرند؟
- مجموعه: اخبار اجتماعی
- تاریخ انتشار : چهارشنبه, 19 ارديبهشت 1403 10:38
پویا صادقیفرشباف عضو هیات علمی گروه میراث طبیعی پژوهشگاه میراث فرهنگی درباره نتیجه این بررسی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در دهه اخیر بحث بلایای طبیعی پررنگتر شده است و قشرهای مختلفی از مردم با سوانح طبیعی روبهرو هستند، یک علت آن، بزرگ شدن شهرهاست.
قبلا یک بحران یا فرونشست اتفاق میافتاد، چون در حاشیه شهرها و خارج از مرزهای سکونتگاهی بود توسط جمعیت شهرها حس نمیشد و به چالش کشیده نمیشد و صرفا در حد مطالعات علمی باقی میماند و خیلی هم رویکرد رسانهای پیدا نمیکرد، اما در چند سال گذشته بسیاری از کلانشهرها با این مساله مواجه شدهاند، چون حاشیه شهرها، بزرگ شده است و معمولا هم گسترش شهرها یا شهرسازیها به سمت مناطقی بوده است که متاسفانه از نظر پایداری و اثرات محیطی ساختاری زمین، موقعیت مناسبی نداشتند و به عبارتی بهتر، ناپایدر بودهاند و صرفا در گسترش شهرسازیها بحثهای اقلیمی و خوشآبوهوا بودن مطرح بوده است. او معتقد است: امروزه سوانح طبیعی و ناپایداری ساختاری زمین خیلی سریع احساس میشود، چون هم مردم با آن دستوپنجه نرم میکنند و هم بسیاری از مجتمعها و مراکز تجاری در آن مناطق قرار دارند.
صادقی فرشباف در ادامه گفت: سال گذشته در رویداد ایکوموس (شورای جهانی بناها و محوطههای تاریخی) مساله بلاهای طبیعی را بهانه قرار دادیم و به خود این بحران پرداختیم. در مناطقی مانند استان مازندران که خیلیها حتی فکر نمیکنند ممکن است با پدیده فرونشست مواجه باشد ما نشان دادیم که اتفاقا در مقیاسهای گستردهای بسیاری از بافتهای شهری مازندران را دچار مشکل کرده است و در استان اصفهان نشان داده شد که وضعیت به حد بحران رسیده است. امسال به مناسبت سال آذربایجانشرقی تمرکز روی این استان بود تا بررسی کنیم در مناطقی که سازههای میراثی و خانههای تاریخی قرار دارد، آیا پدیده فرونشست با آن تعریفی که در کشور و در نقاط دیگر تجربه شده است، مشاهده میشود. آیا ناپایداریهایی که در بعضی از نقاط شهر تبریز گزارش شده همان پدیده فرونشست است؟
عضو هیات علمی گروه میراث طبیعی پژوهشگاه میراث فرهنگی یادآور شد: فرونشست را در ایران بیشتر پدیدهای بر اثر اُفت آبهای زیرزمینی میشناسیم که با برداشت آب زیرزمینی بیش از حد مجاز و بر اثر خالی شدن سفرههای زیرزمینی و برهمخوردگی معادلات فشار منفذی اتفاق میافتد، هرچند پدیده فرونشست مقداری از تعریفی که ما داریم، گستردهتر است و بیشتر حرکاتی که از نظر بُردار حرکت قائم بر بُردارهای افقی غالب باشد را فرونشست میدانیم، حال این فرونشست میتواند بر اثر افت آبهای زیرزمینی اتفاق افتد یا بر اثر پیامدهای حرکات پس از زمینلرزه (پسلرزهها) رخ دهد و هیچ ارتباطی هم با بحث افت آبهای زیرزمینی نداشته باشد.
صادقیفرشباف ادامه داد: روی آذربایجانشرقی متمرکز شدیم، چون منطقهای شدیدا تکتونیکی است؛ مثل شمال تهران که هردو محدودهای پرخطر به لحاظ لرزهای حتی در رنکینگ جهانی هستند و مناطق بسیار لرزهخیز شناخته میشوند و وجه مشترک دیگرشان این است که بخش اعظمی از سازههای میراثی آنها هم در پهنههای گسلی قرار دارند. این زمینشناس افزود: مطالعات ما در استان آذربایجانشرقی نشان میدهد ۹۰درصد ناپایداریهایی که امروز در سطح دشت تبریز مشاهده میکنیم، برگرفته از حرکات تکتونیکی است.
البته در بعضی نقاط این دشت هم، شواهد خطر اُفت آبهای زیرزمینی دیده شده است، اما فرونشست با آن تعریفی که در مناطق دیگر ایران شاهد هستیم در اینجا مشاهده نمیشود اما مثالهایی وجود دارد که برای ما یک زنگخطر بهحساب میآید.
عضو هیات علمی گروه میراث طبیعی پژوهشگاه میراث فرهنگی با طرح این پرسش که اگر شواهد فرونشست را به آن معنی مصطلح در دشت تبریز مشاهده نمیکنیم پس چه رخداد و پدیدهای بحرانآمیز شده است، توضیح داد: دقیقا چالش ما همین مساله بود، چون فرونشست را در این منطقه به آن تعریف که باید، نداریم. شهر تبریز گوشه شمال خاوری (شرق) دشت تبریز را تشکیل میدهد، این دشت پهنهای است که شهرستانهای دیگری را تا حوزه دریاچه ارومیه در برمیگیرد؛ مثلثی که در آن شهر تبریز هم واقع شده است و در سالهای اخیر ناپایداریهای زمین را در آنجا مشاهده کردیم که در بعضی شهرستانها، فرونشستها عامل آن بوده است. راغب شدیم که بررسی کنیم آیا از نظر «منشور ژنو» و خاستگاه، با فرونشستهای شهرهای دیگر مشابهت دارد؟ او اضافه کرد: سال۱۳۹۸ در محلههای مختلف تبریز از جمله «بارون آواک» (این محله پس از دوره ناصرالدینشاه به سکونتگاه اصلی مردم ارمنی تبریز تبدیل شد)، در پی یک عملیات عمرانی، نشستی فراتر از پیشبینیهای برداشتهای عمرانی اتفاق افتاد. در واقع حدس میزدند اگر در این منطقه گودبرداری کنند مقداری از خاک فرو خواهد ریخت، ولی این اتفاق در مقیاس خیلی گسترده و با حرکات عمرانی رخ داد و بخشی از یک محله قدیمی شهر تبریز را درگیر کرد. بعد از این اتفاق، نمودهایی از سازه باستانی که به نظر مربوط به تبریز قدیم یا حتی تبریز پیش از زلزلههای تاریخی بود، از نیمرخ این نشست مشاهده شد.
صادقیفرشباف افزود: بهنظر میرسد چنین پدیدههایی- هرچند مستقیما بر اثر اُفت آبهای زیرزمینی نباشند – اما مرتبط با آستانه بحرانی فعالیت پدیده فرونشست باشند که مطالعات آکادمیک گستردهای را میطلبد. هرچند همانند دیگر نقاط ایران که افزایش در برداشت آبهای زیرزمینی داشتهایم، در تبریز نیز افزون بر شرایط اقلیمی که باعث شده حد سطح آبهای زیرزمینی افت کند، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی صورت گرفته است و به نظر میرسد مقیاس این برداشت در حدی بوده است که از دیدگاه فشار منفذی و هیدروژئولوژیکی، در مناطقی با آستانه وقوع فرونشست روبهرو باشیم. او گفت: از اتفاق رخداده به این نتیجه اولیه رسیدیم که در برخی نقاط دشت تبریز پدیده فرونشست به صورت طبیعی اتفاق نیفتاده است؛ یعنی افت به حدی نبوده که فرونشست به صورت مستقیم اتفاق افتد، ولی بعضی جاها به آستانه ناپایداری در اثر تغییرات فشار منفذی رسیدهایم که میتواند با یکسری حرکات کوچک مثل عملیات عمرانی تحریک شود تا نشست زمین اتفاق افتد.
این زمینشناس اظهار کرد: این آژیر خطر را دریافت کردهایم، هرچند دشت تبریز هنوز به پدیده اصلی فرونشست نرسیده است، ولی میتوان با سیاستها و مدیریت پیشگیرانه، این بحران را مدیریت کنیم. زمانی که فرونشست اتفاق نیفتاده است میتوانیم برداشت آبهای زیرزمینی را مدیریت و سیاستهای بهینه آبخیزداری را اعمال کنیم. میتوانیم این سیاستها را به ترتیبی اتخاذ کنیم که مثل دشت قزوین نشود که امروز با فروچالههای بزرگ روبهرو است یا شهریار و تهران که با پدیده فرونشست مواجهاند. صادقیفرشباف با طرح این مساله که زمینلرزه در دشت تبریز، سازههای میراثی را به چه شکل تهدید میکند، گفت: متاسفانه بیشتر سازههای میراثی و خانههای تاریخی تبریز در پهنههایی با پایداری پایین زمین قرار دارند یا در قسمتهای لرزهخیز شهر قرار گرفتهاند. او افزود: ممکن است این سوال ایجاد شود که این سازههای تاریخی چگونه در سالهای متوالی و تا امروز دوام آوردهاند.
پاسخ این است که خیلی از آنها تا امروز آسیب دیدهاند و بسیاری از آنها سازههایی هستند که در زمانی که ایجاد شدهاند یکسری ملاحظات عمرانی را که خیلی جلوتر از تکنولوژی آن زمان بود، رعایت کردند. زمانی که خانههای تاریخی را میساختند میدانستند که تبریز بارها زلزله آمده و قطر دیوارها و عمق سازه را بهگونهای انتخاب میکردند که کمترین آسیب را ببیند، ولی چالشی که امروز با آن مواجه هستیم، تنها بحث رخداد طبیعی زمینلرزه نیست، بلکه کنار خانههای تاریخی، فعالیتهای گسترده عمرانی در حال وقوع است که این فعالیتهای عمرانی مثل محله «بارون آواک» در دیگر بخشهای تبریز هم اتفاق میافتد.
عضو هیات علمی گروه میراث طبیعی پژوهشگاه میراث فرهنگی اضافه کرد: این ساختوسازها و حفاریها امواجی را تولید میکنند که سطح رویی خاک را تحتتاثیر قرار میدهد؛ امواجی که مستقیما وارد پی ساختمان میشوند و آنها را سست میکنند و بسیاری از افتادگیهایی که در سقف و ستونهای آن سازهها ملاحظه میکنیم، به دلیل فعالیتهایی است که در حریم این سازهها و در نزدیکی آنها انجام میشود که این باعث میشود سازههای تاریخی در طول زمانبر اثر رخدادهای زمینلرزه و ناپایداری بر اثر فعالیتهای عمرانی، تشدید شوند و ریزشهای دوچندان را شاهد باشیم؛ یعنی ساختمانی که قرار بود تا ۵۰سال دیگر آسیبی نبیند و آسیبها نهایتا در حد ترک و شکستگیها باشد، تخریب آن چنددهه جلوتر رخ دهد. صادقیفرشباف در پاسخ به این پرسش که با توجه به مطالعات و بررسی انجام شده، مشخصا کدام آثار تاریخی در تبریز در آستانه تهدید قرار دارند، اظهار کرد: سال۱۴۰۲ مطالعاتی روی خانه تاریخی «علی مسیو» توسط غلامی و همکاران (۱۴۰۲) انجام شده است که نشان میدهد ایمنی لرزهای مطابق دستورالعملهای DPCM ایتالیا را در دو سطح یک (رویکرد دستی مبتنی بر نیرو) و سه (عددی) ارزیابی میکند و نشان میدهد این بنای آجری در منطقه۳ در حالت حد نهایی ایمن نیست اما در حالت حد آسیبپذیری ایمنی مناسبی را نشان میدهد. بنابراین اگر در نزدیکی همین خانه، ساختوسازهایی را داشته باشیم که ملاحظات یادشده رعایت نشود، میتواند این خانه را به سمت ناپایداری ببرد.
این زمینشناس ادامه داد: بحث دیگر مقاومسازی است. خانههای تاریخی را در پهنه دشت تبریز و در شهر تبریز داریم، مثل خانههای «امیرکبیر»، «امیرنظام گروسی» (موزه قاجار)، ساختمان شهرداری و همچنین خانههای «بهنام»، «گنجهایزاده» و «حریری» و خانههای دیگری از این طیف که در پهنههای لرزهخیز تبریز قرار دارند. طبیعتا نمیتوان این سازهها را که بسیاری از سازههای تاریخی آن در مناطق ناپایدار قرار دارند، جابهجا کرد ولی با بهرهمندی از تیمهای متخصص در علوم زمین، عمران و معماری میتوان همانند ایتالیا این سازهها را مدیریت و مقاومسازی ساختمانها را به نحو مطلوب اعمال کرد. عضو هیات علمی گروه میراث طبیعی پژوهشگاه میراث فرهنگی افزود: این خانهها مثل بدن که هر سال چکاپ میشود، باید بررسی و ناپایداریهای آنها چک و گزارش شوند. در این صورت میتوان به دادهها و اطلاعاتی برسیم که با مطالعات حوزه آکادمیک مقایسه کرد و دید چه ارتباطی میتوان برقرار کرد تا نسخه اولیه در پایداری را داشته باشیم و بر آن اساس به مقاومسازی بپردازیم.
او درباره دیگر سازههای در خطر این منطقه گفت: براساس شواهد زمین ساختی در خاستگاه سازه مسجد «عونبنعلی» در کوه عینالی، ترک خوردگیها در حتی ستونهای این سازه به خاطر ناپایداریهای زمین در ارتباط با حرکات امتداد لغزِ گسل شمال تبریز است. این بنا بسیار مورد علاقه دانشجویان و علاقهمندان به سازههای سنگی واقع در ارتفاعات است و از سویی در گذر زمان، هسته شکلگیری تفرجگاه مردم از پناهگاه کوهنوردان گرفته تا مرکز هدف کوهپیماییهای خانوادگی شده که لازم است پایداری آن مدیریت شود و البته باید مطمئن شد تا مرمتها در جهت درست و منطبق با ناپایداریهای زمین پیش میرود یا خیر که همان بحث هماهنگی مرمت با رشتههای علوم زمین و بهخصوص تکتونیک جنبا و ژئوتکنیک است.
این زمینشناس در ادامه با تاکید بر الزام تسلط بر علوم مهندسی و مرمت برای حفظ بناهای تاریخی که در مناطق ناپایدار قرار گرفتهاند، گفت: یکی از نقاط ضعف ما این است که مرمتها و فعالیتهایی از این دست همگام با مطالعات مهندسی انجام نمیشود، اگر چنین باشد خیلی هوشمندانه و با دادههای مهندسی میتوانیم سمتوسوی مرمتها را بهینه کرده و مشخص کنیم از چه مواد اولیهای و در کدام راستا میتوانیم برای بحث پایداری و مرمت استفاده کنیم. عضو هیات علمی گروه میراث طبیعی پژوهشگاه میراث فرهنگی با بیان اینکه در کشور از نظر قوانین و آییننامه ساختوساز در مناطق زمینلرزهای خوشبختانه کمبودی وجود ندارد و تقریبا مواد قانونی در تمام زمینهها موجود است، تاکید کرد: لازم است مدیریت در اجرا بیشتر شود و فعالیتها خارج از حوزه نظاممهندسی و نظرات متخصصان سازه و علوم زمین صورت نگیرد. این پژوهشگر اضافه کرد: حلقه گمشده مدنظر ما همکاری بین افرادی است که در این حوزه کار میکنند، از جمله مرمتگران و تاریخشناسان حتما به استعلام مطالعات مهندسی لینک شوند و از ابتدا هماهنگ باشند و بعد اقدامات بعدی را انجام دهند.
این پژوهشگر میراث زمینشناسی بیان کرد: هدف ما این است که این مطالعات را براساس پارامترهای جدید و در مقیاسهای دقیقتر مشخص کنیم، مسلما زلزله چیزی نیست که ثابت باشد و باید هر لحظه مانیتورینگ شود. دادههای ما نیز در محدوده دشت تبریز و مناطق اطراف آن تکمیلتر میشود و بنابراین با دید بهتری نسبت به ناپایداریها خواهیم رسید. بر این اساس، تاکید میشود به مقالات معتبری که در ژورنالهای معتبر چاپ میشوند و مطالعات و خروجیهای حاصل از چندین سال زحمت پژوهشگران استناد کنیم. مطالعات علمی در این مقیاس در پروژههای کاربردی و کوتاهمدت سازمانی انجام نمیشود و معمولا حوزه آکادمیک است که آنقدر با علاقه به این موضوعات میپردازد اما مهم این است که مطالعات را دریافت کنیم و در صنعت و دیگر بخشها، کاربردی کنیم و از آن، ایده بگیریم و هرجا لازم شد این مطالعات را بهروزرسانی کنیم. مهم داشتن ایده است، خیلی وقتها کوچکترین دید را از این مطالعات نمیگیریم، مثلا در مطالعات شمال تهران نشان داده شده است که کدام قسمتها لرزهخیز هستند اما در توسعه شهری تهران به این مقالات استناد و توجه نشده است. باید به این گپ و فاصلهای که وجود دارد توجه شده تا بخش زیادی از این چالشها مدیریت شود.