آیا ازدواج آرزوها را به باد می دهد؟



رویای ازدواج

زمانی که دوران اولیه ازدواج بگذرد،مشکلات یکی یکی خودشان را نشان می دهند

 

هر وقت از کسی بپرسید که چرا می خواهد ازدواج کند، لیستی از نیازها، خواسته ها و تمایلاتش را برای شما ردیف می کند. می خواهم کسی را داشته باشم که در کنارش احساس آرامش کنم. می خواهم یک نفر باشد که تا آخر عمر در کنار من بماند...

 

رویای ازدواج
حال تصور کنید که دو نفر با کوله باری از نیازها، تمایلات و آرزوهای عموما خودمحورانه، تصمیم می گیرند که با هم ازدواج کنند. از زمانی که دوران پر زرق و برق اولیه ازدواج بگذرد و زندگی وارد روال اصلی و واقعی خود شود، مشکلات یکی یکی خودشان را نشان می دهند.


در واقع از اینجای زندگی است که شما با کسی مواجه می شوید که برای رساندن شما به آرامش و ارضای نیازهای تان با شما ازدواج نکرده بلکه او نیز مانند شما برای پر کردن بسیاری از خلأهای شخصی خود با شما ازدواج کرده است. شاید یکی از مهمترین تکالیفی که در سال های اول ازدواج در مقابل زن و شوهرها وجود دارد، همین باشد که توقعات خود از همسر را به شکل واقع بینانه ای مدیریت کنند.


توقعات خود را دسته بندی کنید
آرزوها و رویاهای تان را فراموش کنید. این که زنی داشته باشید که همیشه به فکرتان باشد، برای هر وعده غذای مورد علاقه تان را بپزد، روی حرف تان حرفی نزند، هر طور شما می خواهید لباس بپوشد یا با هر کس که شما دوست ندارید معاشرت نکند و ... در دنیای واقعی امروز منطقی به نظر نمی رسد.


از طرف دیگر مردی که همیشه آرام، رمانتیک و مهربان باشد، نیازهای شما را قبل از آن که به زبان بیاورید تامین کند، برای همه خریدهای شما به قدر کافی پول داشته باشد و همیشه در کارهای خانه به شما کمک کند هم در دنیای واقعی وجود ندارد.

سال های اول ازدواج

ازدواج یک رویا نیست بلکه واقعیت است پس به آن منطقی نگاه کنید

 

گره کدام یک از مشکلات به دست همسرتان بازمی شود
حالا شما یک لیست واقع بینانه از انتظارات و خواسته هایتان در اختیار دارید اما این لیست باز هم نیاز به بازبینی دارد. با توجه به شناختی که از همسرتان پیدا کرده اید، بررسی کنید که کدام یک از نیازهای شما فقط باید به واسطه همسرتان تامین شود و همسرتان توانایی برآورده کردن آنها را دارد.


شناخت دقیق یک نفر به عنوان شریک زندگی  کار سختی است که به گذر زمان نیاز دارد. حتی زمانی که همسرتان شما را به درستی شناخته باشد به زمان بیشتر و کسب مهارت های جدید برای برطرف کردنِ توقعات شما نیاز خواهد داشت. بنابراین یکی از راه های مدیریت توقعات این است که سر از لاک انتظارات خود بیرون آورده و تلاش کنید نیاز، انتظارات و توقعات همسرتان را بهتر شناسایی کنید.


با این کار به هم نزدیکتر خواهید شد و هم درک بهتری از همسر خود پیدا کرده و از این که او را راضی کرده اید، شاد می شوید و هم با قدمی که در راه بهبود رابطه برداشته اید، همسرتان را برای تامین انتظارات تان مشتاق تر کرده اید.


شناخت کافی نیست
شناخت همسر  اگرچه سخت است اما برای رسیدن به یک رابطه رضایت بخش کافی نیست. تلاش کنید تا مهارت های لازم برای تامین انتظارات به حق همسرتان را در خود ایجاد کنید. مثلا زمانی که همسرتان توقع دارد در مقابل دیگران بر سر او فریاد نکشید، باید تلاش کنید تا با کسب مهارت کنترل خشم این نیاز به جا و منطقی او را تامین کنید. 


روی خودتان حساب کنید
اصولا در روابط انسانی دست مان به کسی جز خودمان نمی رسد. باید به این موضوع باور داشته باشید که هیچ کس جز خودتان نمی تواند به درستی دریابد که شما چه نیازهایی دارید و چگونه می توان این نیازها را ارضا کرد. بنابراین به جای این که یک گوشه بنشینید و منتظر باشید دیگران به خصوص همسرتان کاری بکند تا شاد شوید، روی توانمندی های خودتان حساب کنید و خواسته هایتان را برای همسرتان بازگو کنید. او تازه شریک زندگی شما شده است و شناخت کافی از شما ندارد. نکته آخر اینکه ازدواج یک رویا نیست بلکه واقعیت است پس به آن منطقی نگاه کنید و انتظارات دست نایافتنی نداشته باشید.

منبع:ماهنامه سپیده دانایی/تبیان

 

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------