اکسپرسیونیسم چیست؟ / هنرمندان برجسته اکسپرسیونیسم



جنبش اکسپرسیونیسم, نقاشی اکسپرسیونیسم

اکسپرسیونیسم

 

اکسپرسیونیسم: انقلاب احساسی در هنر مدرن

اکسپرسیونیسم یک جنبش هنری مدرن است که در اوایل قرن بیستم در اروپا ظهور کرد و هدف آن بیان احساسات درونی و واکنش‌های ذهنی هنرمندان نسبت به جهان پیرامون است. اکسپرسیونیسم با تحریف واقعیت برای ایجاد تاثیرات احساسی و تاکید بر دیدگاه فردی هنرمند شناخته می‌شود. در این مقاله از بیتوته به بررسی تاریخچه و ویژگی‌های این جنبش هنری می‌پردازیم.
جنبش اکسپرسیونیسم, نقاشی اکسپرسیونیسم

ریشه‌های اکسپرسیونیسم

 

اکسپرسیونیسم 

اکسپرسیونیسم یک جنبش مدرن است که در ابتدا در شعر و نقاشی پدیدار شد و در اوایل قرن بیستم در شمال اروپا شکل گرفت. ویژگی بارز آن نمایش صرفاً ذهنی جهان است و برای تأثیرگذاری احساسی، جهان را به طور اساسی تحریف می‌کند تا حالات روحی یا ایده‌ها را برانگیزد.  هنرمندان اکسپرسیونیست به جای واقعیت فیزیکی، به دنبال بیان معنای تجربه احساسی هستند.  

 

اکسپرسیونیسم پیش از جنگ جهانی اول به عنوان یک سبک آوانگارد توسعه یافت. این سبک در دوران جمهوری وایمار، به ویژه در برلین، محبوبیت خود را حفظ کرد. این سبک به شاخه‌های مختلف هنری از جمله معماری، نقاشی، ادبیات، تئاتر، رقص، فیلم و موسیقی اکسپرسیونیستی گسترش یافت.  پاریس به محل تجمع گروهی از هنرمندان اکسپرسیونیست، بسیاری از تبار یهودی، تبدیل شد که به «مکتب پاریس» معروف شدند. پس از جنگ جهانی دوم، اکسپرسیونیسم فیگوراتیو بر هنرمندان و سبک‌های سراسر جهان تأثیر گذاشت.

 

این اصطلاح گاهی اوقات القاگر اضطراب است. از لحاظ تاریخی، به برخی نقاشان بسیار قدیمی‌تر مانند ماتیاس گرونوالد و ال گرکو گاهی اوقات اکسپرسیونیست گفته می‌شود، هرچند این اصطلاح عمدتا به آثار قرن بیستم اطلاق می‌شود. تأکید اکسپرسیونیسم بر دیدگاه فردی و ذهنی، واکنشی در برابر پوزیتیویسم و سایر سبک‌های هنری مانند ناتورالیسم و امپرسیونیسم تلقی شده است. 

 

جنبش اکسپرسیونیسم, نقاشی اکسپرسیونیسم

تاریخچه اکسپرسیونیسم

 

ریشه شناسی و تاریخ

پیش‌درآمدهای مهم 

اگرچه واژهٔ «اکسپرسیونیست» به معنای امروزی آن از اوایل ۱۸۵۰ به کار می‌رفت، گاهی اثار نقاش کم‌تر شناخته‌شده‌ای به نام ژولین-آگوست هERVE ردیابی می‌شود که در سال ۱۹۰۱ در پاریس به نمایش درآمدند و او آن‌ها را «اکسپرسیونیسم‌ها» نامید. دیدگاه دیگری وجود دارد که این اصطلاح را مورخ هنری اهل چک، آنتونین ماتِ‌یِچِک در سال ۱۹۱۰ و در تقابل با امپرسیونیسم ابداع کرده است: «یک اکسپرسیونیست، پیش از هر چیز، خواهان بیان خود است...(یک اکسپرسیونیسم) ادراک بی‌واسطه را رد می‌کند و بر ساختارهای روانی پیچیده‌تری بنا می‌شود... برداشت‌ها و تصاویر ذهنی که از خلال روح مردم همچون فیلتری عبور می‌کنند و آن‌ها را از تمامی پیوستگی‌های مادی می‌زدایند تا ماهیت شفاف‌شان را آشکار سازند،جذب و به اشکال کلی‌تر، به گونه‌ها، فشرده می‌شوند که او آن‌ها را از طریق فرمول‌های کوتاه و نمادهای ساده بازنویسی می‌کند.» 

 

فیلسوف آلمانی، فریدریش نیچه (۱۸۴۴-۱۹۰۰)، به ویژه رمان فلسفی او، چنین گفت زرتشت (۱۸۸۳-۱۸۹۲)؛ نمایشنامه‌های بعدی نمایشنامه‌نویس سوئدی، آگوست استریندبرگ (۱۸۴۹-۱۹۱۲)، شامل سه‌گانهٔ «به سوی دمشق» (۱۸۹۸-۱۹۰۱)، بازی رؤیا (۱۹۰۲)، سونات شبح (۱۹۰۷)؛ فرنک وده‌کیند (۱۸۶۴-۱۹۱۸)، به ویژه نمایشنامه‌های «لولوبه» با عنوان‌های «ارواح زمین» (۱۸۹۵) و «جعبهٔ پاندورا» (۱۹۰۴)؛ شاعر آمریکایی، والت ویتمن (۱۸۱۹-۱۸۹۲) و مجموعه اشعار او برگ‌های علف (۱۸۵۵-۱۸۹۱)؛ رمان‌نویس روس، فئودور داستایوفسکی (۱۸۲۱-۱۸۸۱)؛ نقاش نروژی، ادوارد مونک (۱۸۶۳-۱۹۴۴)؛ نقاش هلندی، ونسان ون گوگ (۱۸۵۳-۱۸۹۰)؛ نقاش بلژیکی، جیمز انسور (۱۸۶۰-۱۹۴۹)؛ و روانکاو پیشگام اتریشی، زیگموند فروید (۱۸۵۶-۱۹۳۹) از پیش‌درآمدهای مهم اکسپرسیونیسم به شمار می‌روند. 

 

در سال ۱۹۰۵، گروهی از چهار هنرمند آلمانی به رهبری ارنست لودویگ کیرشنر، گروه «دی بروکه» (به معنای پل) را در شهر درسدن تأسیس کردند. این گروه را می‌توان به طور قطع سازمان بنیان‌گذار جنبش اکسپرسیونیسم آلمان دانست، هرچند خودشان از این واژه استفاده نمی‌کردند. چند سال بعد، در سال ۱۹۱۱، گروهی هم‌فکر از هنرمندان جوان، گروه «سوار آبی» (Der Blaue Reiter) را در مونیخ تشکیل دادند. نام این گروه از نقاشی سوار آبی اثر واسیلی کاندینسکی در سال ۱۹۰۳ گرفته شده بود. از اعضای این گروه می‌توان به کاندینسکی، فرانتس مارک، پاول کله و آگوست ماکه اشاره کرد. با این حال، اصطلاح «اکسپرسیونیسم» تا سال ۱۹۱۳ به طور کامل جا نیفتاد.

 

جنبش اکسپرسیونیسم, نقاشی اکسپرسیونیسم

جنبش اکسپرسیونیسم

 

تعریف اکسپرسیونیسم 

تعریف اکسپرسیونیسم به طور مشهوری دشوار است، بخشی به این دلیل که «با دیگر جنبش‌های مهم «ایسم» دورهٔ مدرن هم‌پوشانی دارد: با فوتوریسم، وُرتیسیسم، کوبیسم، سوررئالیسم و دادائیسم.» ریچارد مورفی همچنین اظهار نظر می‌کند، «جستجو برای تعریفی همه‌شمول تا ح حدودی مشکل‌آفرین است چرا که چالش‌برانگیزترین اکسپرسیونیست‌ها مانند کافکا، گوتفرید بن و دِـولین همزمان پرشورترین «ضد اکسپرسیونیست‌ها» بودند.» 

 

با این حال، می‌توان گفت که این جنبشی بود که در اوایل قرن بیستم، عمدتاً در آلمان، در واکنش به اثر غیرانسانیِ صنعتی‌شدن و رشد شهرها، شکل گرفت و «یکی از ابزارهای اصلی که اکسپرسیونیسم خود را به عنوان یک جنبش آوانگارد معرفی می‌کند و از طریق آن فاصلهٔ خود را با سنت‌ها و نهاد فرهنگی به طور کلی مشخص می‌کند، رابطهٔ آن با رئالیسم و قراردادهای غالب بازنمایی است.» صریح‌تر آنکه، اکسپرسیونیست‌ها ایدئولوژی رئالیسم را رد کردند.  

 

این اصطلاح به «سبک هنری‌ای اشاره دارد که در آن هنرمند می‌کوشد نه واقعیت عینی، بلکه احساسات و واکنش‌های ذهنی‌ای را به تصویر بکشد که اشیاء و رویدادها در درون فرد برمی‌انگیزند.» قابل بحث است که همهٔ هنرمندان بیان‌گر هستند اما نمونه‌های بسیاری از تولیدات هنری در اروپا از قرن پانزدهم به بعد وجود دارد که بر احساسات افراطی تأکید می‌کنند. چنین هنری اغلب در دوران‌های بحران اجتماعی و جنگ، مانند اصلاحات دینی، جنگ دهقانان آلمان و جنگ هشتادسالهٔ هلند علیه اسپانیا، پدیدار می‌شود، زمانی که خشونت شدید، که اغلب علیه غیرنظامیان به کار می‌رفت، در آثار چاپیِ تبلیغاتیِ عامیانه بازنمایی می‌شد. این آثار اغلب از نظر زیبایی‌شناسی تأثیرگذار نبودند اما توانایی برانگیختن احساسات شدید در بیننده را داشتند.  

 

منتقدانی همچون مورخ هنری، میشل راگون و فیلسوف آلمانی، والتر بنیامین  اکسپرسیونیسم را به باروک تشبیه کرده‌اند. به گفتهٔ آلبرتو آرباسینو، یکی از تفاوت‌های این دو این است که «اکسپرسیونیسم از تأثیر شدیداً ناخوشایند دوری نمی‌کند، در حالی که باروک این کار را می‌کند. اکسپرسیونیسم چند فحش اساسی می‌دهد، باروک این کار را نمی‌کند. باروک خوش‌رفتار است.» 

 

هنرمندان برجسته اکسپرسیونیسم

برخی از هنرمندان برجسته‌ی هنرهای تجسمی این سبک در اوایل قرن بیستم عبارتند از:

 

آرژانتین: خول سولار

ارمنستان: مارتیروس ساریان

استرالیا: سیدنی نولان، چارلز بلکمن، جان پرسوال، آلبرت تاکر و جوی هستر

اتریش: ریچارد گرتسل، اگون شیله، اسکار کوکوشکا، جوزف گاسلر و آلفرد کوبین

بلژیک: مارسِل کارون، آنتو کارت و آگوست مامبور، و اکسپرسیونیست‌های فلاندری: کنستانت پرماکه، گوستاو دِ اسْمِت، فریتس وان دن برگه، جیمز انسور، آلبرت سرواس، فلوریس جسپرز و گوستاو فان دِ وَوستِیْن

برزیل: آنیتا مالفاتی، کاندیدو پورتیناری، دی کاوالکانتی، ایبره کامارگو و لازار سگال

دانمارک: اینِر یوهانسن، ینس سوندِرگارد، اولوف هُوست

استونی: کنراد مگی، ادوارد وییرالت، کونو وِبر

فنلاند: تیکو سالینن، آلوار کاوِن و واینو آلتونن

فرانسه: فردریک فیبیگ، ژرژ روئو، الکساندر فرنل، ژرژ ژیمل، جن پل، ماری-ترز اوفره، ژاک دِمولن و برنارد بوفه

آلمان: ارنست بارلاخ، ماکس بکمان، فریتس بلی‌ل، هاینریش کامپندونک، اتو دیکس، کنراد فِلیِکس‌مُلر، گئورگ گروس، اریش هِکِل، کارل هُفر، ماکس کائوس، ارنست لودویگ کیرشنر، کته کُلویتس، ویلهلم لِهْمبروک، الفنیده لوهه-وِختلر، آگوست ماکه، فرانتس مارک، لودویگ میدنر، پائولا مودرسون-بِکر، اتو مولر، گابریله مونتر، رولف نش، امیل نولده، ماکس پِخ‌اشتاین، کریستین روهلِفس، کارل اشمیت-روتلوفت و گئورگ تپرت

 

جنبش اکسپرسیونیسم, نقاشی اکسپرسیونیسم

نقاشی اکسپرسیونیسم

 

گروه‌های نقاشان

در آلمان و اتریش 

این سبک عمدتا در آلمان و اتریش سرچشمه گرفت. گروه‌هایی از نقاشان اکسپرسیونیست وجود داشتند، از جمله «سوار آبی» (Der Blaue Reiter) و «پل» (Die Brücke). «سوار آبی» (که نامش از یک نقاشی گرفته شده) در مونیخ مستقر بود و «پل» در ابتدا در درسدن فعالیت می‌کرد (برخی از اعضا به برلین نقل مکان کردند). «پل» برای مدت طولانی‌تری نسبت به «سوار آبی» فعال بود، که تنها برای یک سال (۱۹۱۲) به هم پیوسته بودند.

 

اکسپرسیونیست‌ها تحت تأثیر هنرمندان و منابعی از جمله ادوارد مونک، ونسان ون گوگ و هنر آفریقا قرار گرفتند.   آن‌ها همچنین از کارهایی که توسط فوویست‌ها در پاریس انجام می‌شد، آگاه بودند که بر تمایل اکسپرسیونیسم به رنگ‌های دلخواه و ترکیب‌بندی‌های ناهماهنگ تأثیر گذاشت.

 

در واکنش و مخالفت با امپرسیونیسم فرانسه که بر ارائهٔ ظاهر بصری اشیاء تأکید می‌کرد، هنرمندان اکسپرسیونیست به دنبال به تصویر کشیدن احساسات و تفاسیر ذهنی بودند. به نظر آن‌ها مهم نبود که تصویری خوشایند از موضوع هنری بازتولید شود، بلکه با رنگ‌های قدرتمند و ترکیب‌بندی‌های پویا، واکنش‌های احساسی پر جنب و جوشی را به نمایش بگذارند. کاندینسکی، هنرمند اصلی «سوار آبی»، معتقد بود که با رنگ‌ها و اشکال ساده، تماشاچی می‌تواند حالات و احساسات موجود در نقاشی‌ها را درک کند، نظریه‌ای که او را به سمت انتزاع بیشتر سوق داد. 

 

 اکسپرسیونیسم (تئاتر) 

نمایش‌نامه کوتاه «قاتل، امید زنان» اثر اسکار کوکوشکا در سال ۱۹۰۹ اغلب به عنوان اولین نمایش‌نامه اکسپرسیونیستی شناخته می‌شود. در این نمایش‌نامه، یک مرد و زن بدون نام برای سلطه بر یکدیگر مبارزه می‌کنند. مرد، زن را داغ می‌کند؛ زن او را خنجر می‌زند و زندانی می‌کند. او خود را رها می‌کند و زن با لمس او به زمین می‌افتد. با پایان یافتن نمایش‌نامه، او همه را در اطراف خود قتل‌عام می‌کند (به گفته متن) «مانند پشه». ساده‌سازی مفرط شخصیت‌ها به الگوهای اسطوره‌ای، جلوه‌های گروه کر، دیالوگ‌های خطابی و شدت عاطفی بالا، همگی به ویژگی‌های نمایش‌نامه‌های اکسپرسیونیستی بعدی تبدیل می‌شدند.   آهنگساز آلمانی پل هیندمیت نسخه‌ای اپرایی از این نمایش‌نامه خلق کرد که در سال ۱۹۲۱ به روی صحنه رفت. 

 

اکسپرسیونیسم تأثیرگذارترین جریان بر تئاتر آلمان در اوایل قرن بیستم بود، که گئورگ کایزر و ارنست تولر مشهورترین نمایشنامه‌نویسان آن بودند. دیگر نمایشنامه‌نویسان اکسپرسیونیست قابل توجه عبارتند از راین‌هارد زورگه، والتر هازن‌کلور، هانس هنی یان و آرنولت برونن. پیشگامان مهم این جنبش آوگوست استریندبرگ نمایشنامه‌نویس سوئدی و فرانک وِدِکیند بازیگر و نمایشنامه‌نویس آلمانی بودند. در طول دهه ۱۹۲۰، اکسپرسیونیسم برای مدت کوتاهی بر تئاتر آمریکا تأثیر گذاشت، از جمله نمایش‌نامه‌های اولیه مدرن یوجین اونیل (میمون مو دار، امپراتور جونز و خدای بزرگ براون)، سوفی تردوِل (ماشینال) و المر رایس (ماشین جمع). 

 

نمایش‌نامه‌های اکسپرسیونیستی اغلب بیداری معنوی و رنج‌های قهرمانان خود را به نمایش می‌گذارند. برخی از آن‌ها از ساختار نمایشی اپیزودیک استفاده می‌کنند و به عنوان «ایستگاه‌درامن» (نمایش‌نامه‌های ایستگاهی) شناخته می‌شوند، که بر اساس نمایش رنج و مرگ عیسی مسیح در «ایستگاه‌های صلیب» ساخته شده‌اند. استریندبرگ با سه گانه اتوبیوگرافی خود «به سوی دمشق» پیشگام این فرم بود. این نمایش‌نامه‌ها همچنین اغلب مبارزه علیه ارزش‌های بورژوایی و اقتدار تثبیت‌شده را به تصویر می‌کشند که اغلب توسط پدر شخصیت اصلی مجسم می‌شود. برای مثال، در نمایش‌نامه «گدای» (Der Bettler) اثر زورگه، پدر بیمار روانی قهرمان جوان درباره استخراج ثروت مریخ هذیان می‌گوید و در نهایت توسط پسرش مسموم می‌شود. در «پدرکشی» (Vatermord) اثر برونن، پسر پدر مستبد خود را با چاقو به قتل می‌رساند، اما مجبور می‌شود تمایلات جنسی افراطی مادرش را دفع کند.  

 

در نمایش‌نامه‌های اکسپرسیونیستی، گفتار ممکن است گسترده و حماسی (رhapsodic) یا کوتاه و تلگرافی باشد. کارگردان لئوپولد جسنر به خاطر آثار اکسپرسیونیستی‌اش شهرت یافت که اغلب در صحنه‌هایی با راه‌پله‌های تند و تیز و برهنه اجرا می‌شدند (او این ایده را از کارگردان و طراح سمبولیست، ادوارد گوردون کریگ، قرض گرفته بود). صحنه‌پردازی در نمایش‌نامه‌های اکسپرسیونیستی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود و کارگردانان با صرف‌نظر از توهم واقعیت، بازیگران را مجبور می‌کردند تا حرکاتی تقریباً دوبعدی داشته باشند. کارگردانان همچنین برای ایجاد کنتراست شدید و به‌عنوان روشی دیگر برای تأکید زیاد بر احساسات و انتقال پیام نمایش‌نامه یا صحنه، از نورپردازی به میزان زیادی استفاده می‌کردند.  

 

نمایشنامه‌نویسان اکسپرسیونیست آلمان:

گئورگ کایزر (۱۸۷۸)

ارنست تولر (۱۸۹۳-۱۹۳۹)

هانس هنی یان (۱۸۹۴-۱۹۵۹)

راین‌هارد زورگه (۱۸۹۲-۱۹۱۶)

اشتباه! «برتولت برشت» (۱۸۹۸-۱۹۵۶) برتولت برشت بیشتر با تئاتر حماسی شناخته می‌شود تا اکسپرسیونیسم.  

 

نمایشنامه‌نویسانی که تحت تأثیر اکسپرسیونیسم قرار گرفتند:

شان اُکیسی (۱۸۸۰-۱۹۶۴)

یوجین اونیل (۱۸۸۵-۱۹۵۳)

المر رایس (۱۸۹۲-۱۹۶۷)

تنسی ویلیامز (۱۹۱۱-۱۹۸۳)

آرتور میلر (۱۹۱۵-۲۰۰۵)

ساموئل بکت (۱۹۰۶-۱۹۸۹)  

شعر 

از جمله شاعرانی که با اکسپرسیونیسم آلمان مرتبط هستند، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

یاکوب فان هودیس

گئورگ تراکل

والتر راینر

گوتفرید بن

گئورگ هایم

الس لاسکر-شولر

ارنست اشتادلر

آگوست اشترام

راینر ماریا ریلکه (۱۸۷۵-۱۹۲۶): نوت‌بوک‌های مالته لائوریدس بریگه (۱۹۱۰) 

گئو مایلوف

 

دیگر شاعران تحت تأثیر اکسپرسیونیسم:

تی. اس. الیوت 

رودولف بروبی-یوهانسن  

تام کریستنسن

پر لاگرکویست

ادیت سودرگران

 

اکسپرسیونیسم(نثر)

در نثر، داستان‌های اولیه و رمان‌های آلفرد دبلین تحت تأثیر اکسپرسیونیسم بودند و فرانتس کافکا گاهی اوقات اکسپرسیونیست نامیده می‌شود. برخی دیگر از نویسندگان و آثاری که اکسپرسیونیستی خوانده شده‌اند عبارتند از:

 

فرانتس کافکا (۱۸۸۳-۱۹۲۴): «مسخ» (۱۹۱۵)، «محاکمه» (۱۹۲۵)، «قصر» (۱۹۲۶) 

آلفرد دبلین (۱۸۷۸-۱۹۵۷): « میدان الکساندر برلین» (۱۹۲۹)  

ویندم لوئیس (۱۸۸۲-۱۹۵۷) 

دژونا بارنز (۱۸۹۲-۱۹۸۲): «شبستان شبانه» (۱۹۳۶) 

مالکوم لوری (۱۹۰۹-۱۹۵۷): «زیر آتشفشان» (۱۹۴۷)

ارنست همینگوی  

جیمز جویس (۱۸۸۲-۱۹۴۱): بخش «شب‌نشینی» از «چشم‌خواب‌باز» (۱۹۲۲)  

پاتریک وایت (۱۹۱۲-۱۹۹۰)  

دی. اچ. لارنس  

شیلدا واتسون: «قلاب دوگانه»  

الیاس کانتی: «خودکاره da-Fé» 

توماس پینچون  

ویلیام فاکنر  

جیمز هانلی (۱۸۹۷-۱۹۸۵)  

رائول برندائو (۱۸۶۷-۱۹۳۰): «هوموس» (۱۹۱۷)

لئونید آندرییف (۱۸۷۱-۱۹۱۹): «دفترچه خاطرات شیطان» (۱۹۱۹)

 

جنبش اکسپرسیونیسم, نقاشی اکسپرسیونیسم

هنرمندان اکسپرسیونیست

 

اکسپرسیونیسم (موسیقی)

اصطلاح «اکسپرسیونیسم» «احتمالاً برای اولین بار در سال ۱۹۱۸ به موسیقی، به‌ویژه به شوئنبرگ، اطلاق شد»، زیرا او مانند نقاش کاندینسکی برای انتقال احساسات قدرتمند در موسیقی خود از «فرم‌های سنتی زیبایی» اجتناب می‌کرد. آرنولد شوئنبرگ، آنتون وبرن و آلبان برگ، اعضای «دومین مکتب وین»، اکسپرسیونیست‌های مهمی هستند (شوئنبرگ همچنین یک نقاش اکسپرسیونیست بود). آهنگسازان دیگری که با اکسپرسیونیسم مرتبط بوده‌اند عبارتند از کرنک (سمفونی دوم)، پل هیندمیت (دوشیزه جوان)، ایگور استراوینسکی (آهنگ‌های ژاپنی)، الکساندر اسکریabin (سونات‌های پیانو اواخر) (آدورنو ۲۰۰۹، ۲۵۷). یک اکسپرسیونیست برجسته دیگر بلا بارتوک در آثار اولیه‌اش بود، که در دهه دوم قرن بیستم نوشته شده بود، مانند «قلعهٔ ریش‌آبی» (۱۹۱۱)، «شاهزاده چوبی» (۱۹۱۷)، و «ماندارین شگفت‌انگیز» (۱۹۱۹). پیشگامان مهم اکسپرسیونیسم عبارتند از ریچارد واگنر (۱۸۱۳-۱۸۸۳)، گوستاو مالر (۱۸۶۰-۱۹۱۱)، و ریچارد اشتراوس (۱۸۶۴-۱۹۴۹). 

 

تئودور آدورنو اکسپرسیونیسم را دغدغه ناخودآگاه توصیف می‌کند و می‌گوید «تصویر ترس در مرکز موسیقی اکسپرسیونیستی قرار دارد»، با غلبه ناهماهنگی، به طوری که «عنصر تأییدی و هماهنگ هنر تبعید می‌شود» (آدورنو ۲۰۰۹، ۲۷۵-۲۷۶). Erwartung و Die Glückliche Hand اثر شونبرگ و Wozzeck، اپرایی از آلبان برگ (بر اساس نمایشنامه Woyzeck اثر گئورگ بوشنر)، نمونه‌هایی از آثار اکسپرسیونیستی هستند. اگر بخواهیم از نقاشی قیاسی بگیریم، می‌توان تکنیک نقاشی اکسپرسیونیستی را تحریف واقعیت (بیشتر رنگ‌ها و شکل‌ها) برای ایجاد یک اثر کابوس‌وار برای کل نقاشی توصیف کرد. موسیقی اکسپرسیونیستی تقریباً همین کار را انجام می‌دهد، جایی که ناهماهنگی به طور چشمگیری افزایش یافته، فضایی کابوس‌وار را به صورت شنیداری ایجاد می‌کند.

   

سوالات متداول درباره اکسپرسیونیسم

1. اکسپرسیونیسم چیست؟

اکسپرسیونیسم یک جنبش هنری مدرن است که در اوایل قرن بیستم در اروپا ظهور کرد و هدف آن بیان احساسات درونی و واکنش‌های ذهنی هنرمندان نسبت به جهان پیرامون است.

 

2. ویژگی‌های بارز اکسپرسیونیسم کدامند؟

ویژگی‌های بارز اکسپرسیونیسم شامل تحریف واقعیت برای ایجاد تاثیرات احساسی، تاکید بر دیدگاه فردی هنرمند و نمایش ذهنی و احساسی جهان می‌باشند.

 

3. اکسپرسیونیسم در کدام شاخه‌های هنری تأثیرگذار بود؟

اکسپرسیونیسم در شاخه‌های مختلف هنری مانند نقاشی، ادبیات، تئاتر، معماری، موسیقی و فیلم تأثیرگذار بود.

 

4. اکسپرسیونیسم چگونه شکل گرفت؟

اکسپرسیونیسم در واکنش به صنعتی‌شدن و رشد شهرها و به منظور بیان احساسات و واکنش‌های ذهنی هنرمندان نسبت به جهان پیرامون شکل گرفت.

 

5. تفاوت اکسپرسیونیسم با دیگر جنبش‌های هنری چیست؟

تفاوت اصلی اکسپرسیونیسم با دیگر جنبش‌های هنری در تحریف واقعیت برای بیان احساسات درونی و واکنش‌های ذهنی است، در حالی که جنبش‌های دیگر بیشتر به بازنمایی دقیق و عینی واقعیت می‌پردازند.

 

سخن پایانی مقاله درباره اکسپرسیونیسم

اکسپرسیونیسم به عنوان یکی از برجسته‌ترین جنبش‌های هنری مدرن، با تأکید بر بیان احساسات درونی و واکنش‌های ذهنی هنرمندان، تحولی عظیم در هنر قرن بیستم ایجاد کرد. این جنبش با تحریف واقعیت و نمایش ذهنی جهان، هنرمندان را قادر ساخت تا تجربیات شخصی و احساسات عمیق خود را به شکلی بدیع و تاثیرگذار بیان کنند. اکسپرسیونیسم نه تنها در نقاشی، بلکه در ادبیات، تئاتر، موسیقی و سینما نیز اثری پایدار و ماندگار از خود به جا گذاشته است. این سبک هنری، همچنان الهام‌بخش هنرمندان معاصر در سراسر جهان است و ارزش‌های آن به عنوان یک واکنش اصیل به تحولات اجتماعی و فرهنگی همچنان قابل توجه است.

 

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه های فرهنگ و هنر(شعر و ترانه، هنر و هنرمند، هنرهای دستی، تاریخ و تمدن، مناسبتها و...)

    ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

    ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------

    Makan Inc.| All Rights Reserved - © 2013 - 2024