سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن (مریم حیدرزاده )
- مجموعه: شعر و ترانه
اشعار مریم حیدرزاده
سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن
هنوزم پر میکشه دل واسه ی به تو رسیدن
واسه ی جواب نامت میدونم که خیلی دیره
بذا به حساب غربت نکنه دلت بگیره
عزیزم بگو ببینم که چه رنگه روزگارت
خیلی دوس دارم تو مهتاب بشینم یه شب کنارت
سرتو با مهربونی بذاری به روی شونه ام
تو فقط واسم دعا کن آخه دنبال بهونه ام
حالمو اگه بپرسی ٬ خوبه تعریفی نداره
چون بلاتکلیفه عاشق ٬ آخه تکلیفی نداره
نکنه ازم برنجی ٬ تشنه ام تشنه ی بارون
چقد از دریا ما دوریم ٬ بی گناهیم هردوتامون
بدجوری به هم میریزه ٬ منو گاهی اتفاقی
تو اگه نباشی از من نمیمونه چیزی باقی
میدونی که دست من نیست ٬ بازیایه سرنوشته
رو قشنگا خط کشیده ٬ زشتا رو واسم نوشته
باز که ابری شد نگاهت ٬ بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگه دار ٬ نذار اینجوری بریزه
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد
باقیشو بگم میبینی گریه هات کلی حروم شد
حال من خیلی عجیبه ٬ دوس دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تو ٬ تو چشام عشقو ببینی
یادته من و تو داشتیم ساده زندگی میکردیم ؟
از همین تشنه ی شفاف رفع تشنگی میکردیم
یه دفعه یه مهمون اومد عقلمو یه جوری دزدید
دل تو به روش نیاورد ٬ از همون دقیقه فهمید
اولش فکر نمیکردم که دلم رو برده باشه
یا دلم گول چشای روشنش رو خورده باشه
اما نه گذشت و دیدم ٬ دل من دیوونه تر شد
به تو گفتم و دلت از قصه ی من باخبر شد
اولش گفتم یه حسه ٬ یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم که عشقه ٬ آخه اندازش زیاده
تو بازم طاقت آوردی ٬ مثل پونه ها تو پاییز
سرنوشت تو سفیده ٬ ماجرای من غم انگیز
بدجوری دیوونتم من ٬ فکر نکن این اعترافه
همیشه نبودن تو کرده این دلو کلافه
میدونم فرقی نداره ٬ واست عاشق بودن من
میدونم واست یکی شد بودن و نبودن من
میدونم دوسم نداری ٬ مث روزای گذشته
من خودم خوندم تو چشمات یه کسی اینو نوشته
اما روح من یه دریاس ٬ پر از موج و تلاطم
ساحلش تویی و موجاش ٬ خنجرای حرف مزدم
آخ که چه لذتی داره ناز چشماتو کشیدن
رفتن یه راه دشوار واسه هرگز نرسیدن
من که آسمون نبودم ٬ اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو به خدا اون بی گناهه
تو که چشمای قشنگت خونه صدتا ستارس
تو که لبخند طلاییت واسه من عمر دوبارس
بیا و مثل گذشته جز به من به همه شک کن
من بدون تو میمیرم بیا و بهم کمک کن
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته