مي پرسي از من اهل كجايم؟(ژاله اصفهانی)
- مجموعه: شعر و ترانه
شعرهای ژاله اصفهانی
مي پرسي از من
اهل كجايم؟
من كولي ام من دوره گردم.
پرورده ي اندوه و دردم.
بر نقشه ي دنيا نظر كن
با يك نظر از مرز كشور ها گذر كن
بي شك نيابي سرزميني
كان جا نباشد دربه در هم ميهن من
روح پريش خواب گردم
شب هاي مهتاب
در عالم خواب
بر صخره هاي بي كران آرزو ها رهنوردم.
با پرسش اهل كجايي
كردي مرا بيدار ازين خواب طلايي
افتادم از بام بلند آرزو ها
در پاي ديوار حقيقت
مي پرسي از من
اهل كجايم؟
از سرزمين فقر و ثروت
از دامن پر سبزه ي البرز كوه ام.
از ساحل زاينده رود پر شكوه ام
وز كاخ هاي باستان تخت جمشيد.
مي پرسي از من
اهل كجايم؟
از سرزمين شعر و عشق و آفتاب ام
از كشور پيكار و اميد و عذاب ام
از سنگر قربانيان انقلاب ام
در انتظاري تشنه سوزد چشم هايم
مي داني اكنون
اهل كجايم؟
((ژاله اصفهاني))
گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته