تازه های تقویم تاریخ

داريوش بزرگ پدر ناسيوناليسم ايراني

تقویم تاریخ - 13 تیر

489پیش ازمیلاد:4 ژوئيه سال 489 پيش از ميلاد داريوش بزرگ - شاه شاهان - كه بر تمركز امور و ايراني…

تقویم تاریخ - 7 مرداد



1290م:مجلس شوراي ملي درجلسه هشتم امرداد 1290 (29 ژوئيه 1911) خود براي كسي كه محمدعلي شاه مخلوع را دستگير كند و يا سرش را بياورد يكصد هزار تومان جايزه تعيين كرد.

محمدعلي شاه قاجار براي پس گرفتن سلطنت با هزاران مرد مسلح از طريق روسيه و با كمك اين دولت به ايران بازگشته بود. محمدعلي شاه که در سال 1872 به دنيا آمده بود پس از 53 سال عمر بسال 1925 در تبعيد درگذشت. سلطنت او که پس از مرگ پدرش، مظفرالدين شاه در سال 1907 آغاز شده بود در سال 1909 و پس از تصرف تهران به دست مشروطه طلبان پايان يافت. سلاطین قاجار از ايلي مغول تبار به همين نام برخاسته بودند. در زمان این دودمان بود که ایران رو به زوال گذاشت و کوچک شد.

 

محمدعلي شاه قاجار


1312ش:پستخانه ايران در ساختمان تازه خود واقع در اول خيابان سپه سابق، سه راهي خيابان خيام (نزديک ميدان توپخانه) در اين روز در امرداد 1312 (29 ژوئيه 1933) آغاز بکار کرد. كار ساختن اين عمارت شش سال طول كشيده بود. سابقه تاسيس پستخانه درايران به زمان داريوش بزرگ باز مي گردد كه پستخانه آمريكا شعار او را بر سردر پستخانه اش نصب كرده است. پستخانه تنها موسسه دولت فدرال آمريکا در همه نقاط اين کشور. پستخانه تازه ايران با نام "پستخانه جليله" آغاز بکار کرده بود و يک موسسه دولتي است زيرا که بايد غير انتفاعي و صد در صد اطمينان بخش باشد و مراسلات و بسته ها که امانات به شمار مي آيند به هر نقطه برساند و ماني اردر (چک پستي) صادر کند. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصل 44 خود، پست را همانند راديو و تلويزيون و تلگراف و تلفن و راه و راه آهن دولتي (در مالکيت عمومي) و در اختيار دولت قرارداده است و بازنگري قانون اساسي و ايجاد هرگونه تغيير در اصول آن مستلزم رعايت تشريفات و ازجمله تاييد آن در رفراندم (از سوي اکثريت ملت) است.

 

1941م: 29ژوئيه سال 1941( مرداد 1320 ) دولت ايران به اخطاريه 13 روز پيش انگلستان و شوروي كه اتباع آلمان را كه در خاك ايران بر ضد آن دو كشور فعاليت دارند اخراج كند پاسخ داد و اعلام داشت كه اتباع خارجي در ايران زير كنترل مقامات دولتي هستند و جاي نگراني نبايد وجود داشته باشد. اخطار دو دولت در حقيقت بهانه جويي براي تصرف ايران بود . دولت انگلستان قبلا به طور محرمانه به ژنرال «ويول» در هند دستور داده بود كه براي حمله نظامي به ايران به عراق نيرو بفرستد.

همزمان ،مطبوعات متفقين نيز براي آماده ساختن زمينه حمله نظامي به ايران و توجيه آن ، در شماره هاي روزهاي آخر ژوئيه 1941 خود ، با يك مضمون ايران را محل استقرار ستون پنجم هيتلر وانمود كرده و نوشته بودند كه ارتش ايران طبق نقشه محرمانه آلمان آماده حمله به قفقاز مي شود تا در اين منطقه نيروهاي شوروي از دو سوي تحت فشار قرار گيرند. اين روزنامه ها گزارش ها اغراق آميز از قدرت و وسعت ارتش ايران منتشر كرده بودند . اين روزنامه ها بدون اين كه تكذيبيه هاي ايران را چاپ كنند در شماره هاي سه هفته اول ماه اوت خود نيز به اين تبليغات خود ادامه داده بودند.

 

1942م:بخشنامه نظامي شماره 227 استالين رهبر وقت اتحاد شوروي بامداد 28 ژوئيه 1942 (روزي چون امروز در66سال پيش) خطاب به يكايك افراد مسلح اين كنفدراسيون صادر شد كه در آن عقب نشيني سرباز در نبرد دفاعي وقت را بدون دريافت دستور كتبي فرماندهان ارشد ممنوع و مجازات تخطّي از اين بخشنامه را اعدام فوري تعيين كرده بود. (در قانون جنگ؛ دفاع در برابر تجاوز بيگانه، نبرد ميهني = مقدس عنوان گرفته است.). ظهر همين روز، راديو مسكو كه صداي آن از بلندگوهاي سربازخانه ها براي شنيدن نظاميان پخش مي شد به تفسير اين بخشنامه كه آن را لازم و حياتي خوانده بود پرداخت و گفت: پارسيان با چنين قانوني به مدت 12 قرن يك امپراتوري بزرگ داشتند و 225 سال تنها ابرقدرت جهان بودند. در آن سرزمين دو بار از اين قانون تخطي شد و امپراتوري آنان موقتا از دست رفت؛ يك بار در برابر تعرض اسكندر و بار ديگر در برابر مسلمانان عرب و فاصله ميان اين دو مورد بيش از نهصد سال بود و در بار دوم پرچم نظامي خود را كه برايشان مقدس بود ازدست دادند. ما (روسها) نبايد از برابر آلماني ها فرار كنيم. آنان بدون دليل و منطق و بدون اينكه مورد تهديد ما قرار گرفته باشند سرزمين مان مورد تجاوزي بسيار خشن قرارداده اند و دفاع ما يك ايستادگي مقدس، مشروع و ميهني است و بنابراين نبايد به خاطر زنده ماندن موقت و به بهاي به كشتن دادن ديگران و انهدام وطن، از برابر متجاوز بگريزيم. با فرار و كرنش، تعرض متوقف نخواهد شد و ....

 

Stalin


1326ش:عباس اسكندري نماينده حزب کمونيست توده در مجلس در جلسه هشتم مرداد 1326 ( 29 زوئيه 1947) با عضويت حسن تقي زاده در مجلس مخالفت كرد و گذشته تقي زاده از اتهام مشاركت در قتل آيت الله بهبهاني تا تحصن در سفارت انگلستان، حمايت از تمديد قرارداد نفت در 1933 و تماسهاي بي وقفه با خارجي (انگلستان) را برشمرد و گفت که پارلمان ايران جاي چنين فردي نمي تواند باشد.

"تاريخ" نشان داد که 18 ماه بعد، شاه تيراندازي به سوي خود در دانشگاه تهران را بهانه قرارداد و به اشاره او، شوراي وزيران حزب توده را غير قانوني اعلام داشت و کودتاي 28 امرداد 1332 (اوت 1953) باعث شد که همه احزاب از ميان بروند و بعدا از دو - سه حزب "دولت و مقامات - ساخته" و ازجمله حزب "شاه - ساخته" رستاخيز کاري برنيامد و نبود حزب و مطبوعات واقعي (مستقل) سرانجام يکي از عوامل اضمحلال نظام سلطنتي ايران در فوريه 1979 شد.

 

عباس اسکندري

 

1387ش:گزارش توقيف موقت انتشار «همشهري عصر»، روزنامه متعلق به شهرداري تهران در نخستين هفته امرداد 1387(ژوئيه 2008) كه عمدتا به سبب داشتن يك ضميمه (Pre-print) مركب از آگهي هاي معروف به دسته بندي شده Classified Ads (كه در نيمه اول دهه 1330، عباس مسعودي ناشر وقت روزنامه اطلاعات بر آنها نام «نيازمندي ها» گذارد) داراي تيراژي بالاست در خبرگزاري هاي داخلي و برخي ديگر از رسانه ها متفاوت بود.

شهرداري تهران در سال 1371 با استفاده از ابهامات و راههاي گريز(Loopholes) قانون مطبوعات مصوب سال 1364 كه شرايط روزنامه داري را براي پاره اي آسان و براي برخي (بويژه روزنامه نگاران حرفه اي قديمي) بسيار دشوار (نزديك به محال) ساخته است استفاده كرد و صرفا با هدف طرح مسائل اجتماعي عام المنفعه و انتشار فعاليت ها و اطلاعيه هاي شهرداري، از هيات نظارت بر مطبوعات پروانه انتشار همشهري را گرفت. انتشار همشهري با اعتراض فراوان و اينكه چرا يك موسسه دولتي (عمومي) بايد روزنامه نگار شود، آگهي بگيرد، روزنامه بفروشد و پول مردم (عوارض) را صرف چاپ يك رنگين نامه تبليغاتي كند رو به رو شد.

 

عطريانفر - کرباسچي

 

1890م:«وينسنت وان گو Vincent Van Gogh» نقاش هنرمند هلندي كه تابلو هاي او در حال حاضر هركدام دهها ميليون دلار خريد و فروش مي شود و يكي از آنها در يك حراج 82 ميليون به فروش رفت 29 ژوئيه 1890 در فرانسه خود كشي كرد. وي بسال 1853 در هلند به دنيا آمده بود.

خريد و فروش كارهاي هنري در فاميل وان گو ارثي بود و او نيز وارد همين پيشه شد. وي در دهه آخر عمر خود به كشيدن نقاشي پرداخت و در هلند و فرانسه دهها اثر بسيار جالب كشيد كه موفق شد تنها يكي از آنها را بفروشد! . او اواخر عمر با فقر كامل زندگي مي كرد .

 

وان گو اين پرتره را از خود كشيده و معلوم نيست كه چرا روي گوشش را پوشانده است

 

وينسنت وان گو

 

1805م:29 ژوئيه زادروز الكسيس توكويل Alexis de Tocqueville انديشمند ليبرال، تاريخدان و نويسنده فرانسوي است كه در سال 1805 به دنيا آمد. توكويل عميقاً هوادار آزادي فرد بود و از احتمال اين كه «اكثريت» به استبداد و ستمگري و زورگويي بپردازد نگران بود. او كه زماني وزير امور خارجه فرانسه بود تأليفات متعدد از جمله «دمكراسي آمريكا» و « نظام سابق و انقلاب»دارد. توكويل 54 سال عمر كرد.

بيشتر تاليفات و رساله هاي توكويل درباره دمكراسي است. يكي از فرضيه هاي او در اين زمينه در اين معادله كه خودش آن را نوشته خلاصه شده است: برابري در حقوق + نبودن تبعيض در جامعه + آزادي = دمكراسي

توكويل از هواداران تشكيل انجمن هاي داوطلبانه در هر زمينه و حرفه بود و مي گفت: مردمي كه در يك موضوع و امر منافع و خواست مشترك دارند مي توانند به صورت يك بدنه و به مثابه يك خانواده به حل مشكل كمك كنند و دولت ناچار مي شود در اين زمينه ياري دهد( و به قول سعدي چه عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار) و «جامعه مدني» وقتي تحقق مي يابد كه انجمن ها به احقاق حقوق افراد كمك داوطلبانه كنند. به نظر توكويل، بهترين رئيس دولت آن است كه در دوران حكومتش آحاد مردم آرامش خيال داشته، ترس نداشته و ارعاب و تعرض در ميان نباشد و تنها در چنين محيطي است كه پيشرفت حاصل و حلاوت زندگي كه هدف بشر است تامين مي شود.

توكويل در زمينه نوشتن و نويسندگي و حتي سخنراني بر رعايت ساده نوشتن و ساده گفتن بود. وي در اين زمينه گفته است: مردم دروغ را آسانتر مي پذيرند تا يك حقيقت پيچيده را.

 

Alexis de Tocqueville

 

594پیش از میلاد:سولون solon خطيب (Orator) آتني كه به خواست مردم اين شهر مأمور تغيير نظام حكومتي شده بود 29 ژوئيه سال 594 پيش از ميلاد منشور خود را كه نخستين سنگ زيربناي دموكراسي در جهان شناخته شده است در برابر اجتماعي از مردم اين شهر اعلام كرد. در اين منشور تأكيد شده بود: قانوني كه بر مردم حكومت خواهد كرد بايد به تصويب خودشان يا نمايندگانشان برسد. براي اين منظور، يك شوراي 400 نفري بايد تشكيل شود كه براي هر رشته از امور، كارشناسان متعدد در دسترس داشته باشد. تصميمات شورا بايد در اجتماع منظم مردم كه در سپيده دم تشكيل مي شود كه به كار روزانه آنان لطمه نزد اعلام شود و هر مرد 18 ساله و بالاتر مي تواند نفي اين تصميمات را بخواهد و بر له يا عليه آنها نطق كند و سپس رأي گيري شود. تنها كساني از نطق كردن و رأي دادن باید ممنوع باشند كه فئودال (ارباب زمین و کشاورز) باشند، ازدواج نكرده باشند، وظايف خود را در قبال پدر و مادرشان انجام نداده باشند، ماليات دولت را نپرداخته باشند و در جنگهاي ميهني (دفاعي) از پيش دشمن فرار كرده باشند. سولون گفت که اجرای این قانون به اليگارشي (Oligarchy حکومت اشراف و ممتاز) براي هميشه پايان مي دهد و منتخب مردم و يا نمايندگانشان حاکم شناخته خواهد شد و حكومت خواهد كرد و شايسته ترين فرزندان شهر را ـ هرکدام در تخصص مربوط، به خدمت خواهد گزيد. این روش انتخاب دولت و حکومت کردن «دموكراسي (حكومت مردم، از تركيب دو كلمه يوناني «دمو» به معناي مردم و «كراسي» به معناي حكومت)» است و بايد گوشه يي از حيات مردم باشد، در مغزشان نقش بندد و فرهنگ عمومی شود؛ به گونه يي كه رفتار و گفتار و كردارشان هم دموكراتيك باشد. در این نظام حکومتی همگان متساوی الحقوق هستند، هيچكس حق مجازات كردن دیگری را ندارد جز قاضي و پس از ثبوت خطا و بر طبق قانون. بنابراین تا صدور حکم مجرمیت نباید فردرا خطاکار خواند؛ تبعیض، اجحاف، بیگاری (استثمار) وجود نخواهد داشت؛ واژه تکلیف (وظیفه) به جای اجبار بکار خواهد رفت، هرکس در خانه خود امنیت و در جامعه احترام خواهد داشت و ....

 

Solon

 

1900م:امروز زادروز ايويند يانسون Eyvind Johnson داستان نگار سوئدي است كه 29 ژوئيه 1900 به دنيا آمد و در سال 1974 برنده جائزه نوبل در ادبيات شد.

وي گفته است كه تجربه فراوان درهر كار از ازدواج تا شغل و پيشه و مسافرت و ديدن سختي هاي زندگاني او را داستان نويس كرد.

او كه در كودكي يتيم شده بود مجبور شد كه خانه خاله را در 15 سالگي رها سازد و براي سير كردن شكم خود به انواع مشاغل از بريدن درخت تا شستن قطارهاي راه آهن و آشپزي در رستوران دست بزند و در ساعات فراغت درس بخواند .

او پس از يك سفر به آلمان و فرانسه تصميم به باز كردن يك دفتر مطبوعاتي در پاريس گرفت و از آنجا رويدادهاي فرانسه را براي رسانه هاي سوئد مي فرستاد و به تدريج به ارسال اخبار اجتماعي و مطالب در رابطه با زندگاني مردم گرايش بيشتر يافت و نوشتن اين نوع گزارشها كه خود داستانهاي كوتاه بودند وي را داستان نويس كرد .

نخستين كتاب او « چهار غريبه » عنوان داشت كه مجموعه اي از داستانهاي كوتاه بود و چون مورد استقبال مردم قرار گرفت ؛ دست از روزنامه نگاري كشيد ، به زادگاه خود بازگشت و داستان نويسي را پيشه كرد و دهها داستان خوب نوشت كه معروفترين آنها « بازگشت به ايچاتا » است . داستانهاي يانسون به بسياري از زبانها ترجمه شده است.

 

ايويند يانسون


238م:در سال 238 ميلادي (29 ژوئيه) افسران گارد کاخ امپراتوري روم، دو كنسول روم (مشتركا: امپراتور) به نامهاي پوپيه نوس و بالبينوس را در دفتر كار خود كشتند زيرا كه مردم از آن دو ناراضي بودند.

پوپيه نوس در زماني كه يك ژنرال بود در جنگ با ايران شكست خورده و فرار كرده بود و از آن پس زير انتقاد قرارداشت و روميان او را شايسته كنسول بودن نمي دانستند. اين دو، تنها 3 ماه حكومت كرده بودند. سناي روم كه آنها را به سمت كنسول انتخاب كرده بود به همين سبب از چشم مردم افتاده بود.

 

238م:سكه دوران كوتاه حكومت بالبينوسBalbinus و شريك ، تاريخ دست دادن به نشانه ابراز دوستي و احترام را نشان مي دهد. در پشت سكه باليبينوس تصوير «دستي در دست فرد ديگر» را نشان مي دهد و به علامت دوستي و اتحاد دو كنسول آن زمان روم ، بالبينوس و پوپيه نوسPupienus ساخته شده است تا رومي ها مطمئن شوند كه ميان دو امپراتور شريك نفاق وجود ندارد. اين سكه ها در ژوئيه 238 ميلادي و سه هفته پيش از ترور بالبينوس در كاخ خود ضرب و رايج شده و از آن پس با توجه به اين سكه، دست دادن ( Hand Shake) با دست راست در قلمرو روم و سپس ساير نقاط جهان مرسوم شده و باقي مانده است.

ترور همزمان باليبينوس امپراتور وقت با شريك حكومتش «پوپيه نوس» به دست افسران شورشي روم 29 ژوئيه 238 روي داد. تاريخدانان بعدا ابراز عقيده كرده اند كه هدف باليبينوس از نقش تصوير دست دادن در پشت سكه، اين بود كه نشان دهد با پوپيه نوس متحد و يگانه است.

در آن زمان، سناي روم دو نماينده (كنسول) را انتخاب مي كرد تا به اتفاق زمام امور اجرايي امپراتوري روم را به دست گيرند و انتخاب اين دو بايد هر سال تجديد مي شد.

 

هر دو روي سکه بالبينوس

 

1883م:به مناسبت زادروز «بنيتو موسولينيBenito Mosolini» كه 29 ژوئيه 1883 به دنيا آمد، حزب فاشيست را تاسيس و 21 سال بر ايتاليا حكومت كرد اشاره به تعريف واژه فاشيست و تاريخچه اين واژه بي فايده نخواهد بود، از اين قرار:

نظاميان رومي در جنگهاي سده سوم ميلادي با ايران (دوران اردشير ساساني و پسرش شاپور اول) مشاهده كرده بودند كه پياده نظام ايران در دسته هاي ده ـ دوازده نفري در سنگرها و خاكريز ها مستقر مي شود و سواره نظام ايران نيروي دشمن را به ميان آنان مي كشاند و اين صف آرايي و تاكتيك براي روميان تازگي داشت. در زمينه اين تاكتيك، روميان از نظاميان ايراني شنيده بودند كه به آنان اندرز داده شده كه يك شاخه درخت را به آساني مي توان شكست، ولي اگر چند شاخه را در كنار هم قرار دهند (متحد كنند) شكستن مجموعه آنها كاري آسان نخواهد بود. نظاميان رومي اين اندرز را با خود به روم (ايتاليا) بردند و ميان مردم پخش كردند كه به زبان لاتين، «فاشس (دسته اي از شاخه ها و يا ميله ها)» خوانده مي شد كه بعدا معناي مجازي دسته، گروه و اتحاديه به خود گرفت و در لاتين تازه (ايتاليائي) به صورت «فاشيو» كه در جمع مي شود «فاشي» درآمد و به تدريج بر سنديكا هم اطلاق شد. در دهه 1870 سوسياليستهاي جزيره سيسيل (جنوب ايتاليا) نام اتحاديه خود را «فاشيو سيسيليانو» گذارده بودند.


1900م:29 ژوئيه 1900 اومبرتو اول humbert-1 پادشاه وقت ايتاليا ترور شد . وي 22 سال بر ايتاليا سلطنت کرده بود. اومبرتو برخلاف پدرش مردي محافظه کار و علاقه مند به تقويت ارتش و سياست خارجي بود و به همين سبب به آلمان نزديک شده بود. مورخان او را بنيادگذار اتحاد مثلث مي دانند. اومبرتو که کوچکترين ناارامي را تحمل نمي کرد به ارتش دستور داده بود که تظاهرات نسبتا آرام سال1898کارگران در ميلان را زير آتش توپ قرار دهند که جمع کثيري کشته شدند. اومبرتو به دست آنژلو برشچي کشته شد . آنژلو گفته بود که انتقام خون کارگران ميلان را گرفته است.

 

اومبرتو اول


2004م:29 ژوئيه 2004 بودجه 416 ميليارد و دويست ميليون دلاري نظامي آمريكا و 25 ميليارد دلار پولي كه به عنوان بودجه اضطراري عمليات عراق و افغانستان در نظر گرفته شده بود به تصويب كنگره آمريكا رسيد. دولت امريكا در آن سال 450 ميليارد دلار كسر بودجه داشت.

بودجه دفاعي آمريكا به اين سبب بالاست كه هزينه ها در اين كشور گران و ريخت و پاش آن نسبت به كشورهاي ديگر زيادتر است و به دليل نبود نظام وظيفه، به همه نظاميان دستمزد بالا پرداخت مي شود. در آمريكا كه يك فدراسيون است هزينه هاي داخلي برعهده ايالات است و دولت فدرال عمدتا به امور دفاعي، سياست خارجي، امور اطلاعاتي ـ امنيتي و برنامه ريزي هاي كلي مي پردازد و هزينه دست و پا گير آنچناني ندارد. در ميان موسسات داخلي، تنها پستخانه ها وابسته به دولت مركزي هستند كه خود، درآمد كافي دارند؛ گرچه پيدايش فاكس و «اي ـ ميل» آنها را اخيرا زيانده كرده است.

درآمد دولت آمريکا تنها از ماليات تامين مي شود و اين دولت بمانند دولتهاي ديگر منابع ملي از قبيل معادن نفت در اختيار ندارد و اگر در برخي سالها، درآمد مردم زياد نباشد ميزان ماليات جمع آوري شده نيز زياد نخواهد بود و دولت واشنگتن کسري بودجه خودرا از طريق فروش اوراق قرضه (با بهره) جبران مي کند.

 

2005م:اصحاب نظر تاكيد 27 ژوئيه 2005 «ولاديمير پوتين» رئيس جمهوري وقت روسيه به 38 تن از فرماندهان ارشد نيروهاي مسلح اين كشور را كه هر ابزار نظامي كه ارتش و نيروي دريايي روسيه لازم داشته باشد برايش بايد سريعا تامين شود بازگشتي به دوران مسابقات تسليحاتي تلقي كرده و گفته اند كه روسيه به نام «بازگشت به سياست موازنه نظامي به عنوان تنها عامل صلح و ثبات جهان» مي خواهد دوباره دست به تقويت بنيه نظامي خود بزند. آمريكا اينك با دو رقيب رو بروست: چين و توان اقتصادي آن، روسيه و نيروي نظامي آن و در اين وضعيت روي دوستي عملي اروپاي غربي، جز انگلستان هم نمي تواند حساب كند.


2005م:28 ژوئن 2005 و چند ساعت پس از خروج رامسفلد وزير دفاع وقت آمريكا از تاجيكستان، دولت چين اعلام داشت كه 20 ميليون دلار كمك بلاعوض ديگر و 15 ميليون دلار كمك تكنولوژيك در اختيار تاجيكستان قرار خواهد داد و نيازمندي هاي تاجيكان را از طريق توسعه داد و ستد تامين خواهد كرد. از اين كمك تكنولوژيك براي تكميل شبكه ارتباطي فيبر نوري و شبكه سلفون (تلفن هاي موبايل) تاجيكستان استفاده خواهد شد. رامسفلد به تاجيكستان رفته بود تا بخواهد كه مقامات تاجيک باز هم اجازه دهند كه هواپيماهاي باربر آمريكايي در سر راه خود به افغانستان و يا باز گشت، از فرودگاههاي تاجيكستان استفاده كنند.

 

سياستهاي مدبّرانه

 

2005م:پراوداي آنلاين در شماره مورخ 28 ژوئيه 2005 خود تحت عنوان «دروغها درباره تروريسم جهاني» نوشته بود:

آنان كه در حمله نظامي به افغانستان و عراق و استقرار نيرو در اين دو كشور شركت داشته اند، اين روزها وسيله اي به دست آورده اند تا عمل خود را توجيه كنند. آنان از انفجارهاي لندن و شرم الشيخ استفاده و با كمك دستگاههاي تبليغاتي وسيع و انحصاري خود اين رويدادها را بزرگ و بزرگتر کرده تا نتيجه گيري «ساخته و پرداخته» خود را به گوش جهانيان برسانند، در آنان القاء كنند و به مردم جهان ثابت كنند كه حق داشته اند دولتهاي عراق و افغانستان را با حمله نظامي بركنار و در آنجا مستقر شوند و از اين استقرار بايد حمايت عمومي و جهاني شود.

پراودا اضافه کرده بود: فاتحان افغانستان و عراق مي خواهند از مسلمان بودن متهمان به بمب گذاري، بر ضد همه مسلمانان استفاده كنند و تروريسم بين المللي را با انواع چسب هاي موجود در بازار به آنها بچسبانند. مقامات دولتهاي فاتح افغانستان و عراق نمي گويند كه استقرار نظامي آنها در اين دو كشور باعث اين همه قتل و ويراني شده است. در عراق دست كم (تا ژوئيه 2005) يكصد هزار غير نظامي كشته شده اند و ترميم خرابي هاي اين كشور سالهاي سال طول خواهد كشيد. در افغانستان، پس از استقرار آمريكا كشت ترياك چند برابر شده و جنگ سالاران و قاچاقچيان مواد مخدر توان بيشتري يافته اند.

پرودا در آن شماره خود همچنين نوشته بود: همه مي دانند اين نوع خرابكاري دردهه1980 توسط «سيا» و با پول آمريكا بر ضد دولت دكتر نجيب در افغانستان اختراع شد و ديگر، از ميان نرفت.


1696: پتر اول تزار روسيه « آزوف » را از دست عثماني ها خارج ساخت.

1858: ميان آمريكا و ژاپن نخستين قرارداد بازرگاني امضاء شد كه در آن آمده بود كه اتباع آمريكا از آن پس مي توانند در هر نقطه ژاپن كه بخواهند زندگي كنند.

1922: فاتحان جنگ جهاني اول به يوناني ها اخطار كردند كه از تصرف استانبول خودداري كنند.

1968: پاپ وقت وسائل مصنوعي جلوگيري از حامله شدن را براي كاتوليكها غير شرعي اعلام كرد.

کالا ها و خدمات منتخب

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------