گفتوگو با ملكه مجموعه دونگ يي
- مجموعه: اخبار فرهنگی و هنری
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 29 تیر 1391 11:31
گفتوگو با ملكه مجموعه دونگ يي
زمين ميخورم و دوباره بلند ميشوم
هان هيوجو، بازيگر جوان سينما و تلويزيون كره جنوبي، متولد سال 1987 است و هماكنون 25 سال دارد. او فعاليت هنري را از 15 سالگي و در تئاترهاي مدرسهاي شروع كرد و اولين بار در يك مجموعه كمدي و طنزآميز تلويزيوني به نام «بدون توقف» ظاهر شد. فيلم كمدي گنگستري «معلم من، رييس من» نام او را در سطح وسيعتري مطرح كرد.
در سال 2009، درام خانوادگي افسانه برليان او ـ كه براساس قصه كلاسيك سيندرلا ساخته شد ـ موفقيت خيلي زيادي در كره كسب كرد.
سال بعد، اين بازيگر نقش اصلي درام تاريخي دونگيي را براي شبكه معروف mbc كره بازي كرد و موفق به دريافت چندين جايزه مهم هنري براي بازي در نقش اصلي آن شد. هان هيوجو، سه سال قبل در فيلم سينمايي پرفروش گوانگ هايه نقش مقابل لي بيونگ هون بازيگر سرشناس سينماي كره را بازي كرد. در اين فيلم تاريخي، او دوباره در نقش يك ملكه ظاهر شد، از ماه قبل او بازي در درام رمانتيك عشق 911 را شروع كرده است. اين بازيگر در گفتوگوي زير درباره جنبههاي مختلف كاري در درام تاريخي و شرح حالگونه دونگيي و ايفاي نقش يك ملكه صحبت ميكند. (مطلب پیشنهادی: بیوگرافی پارکها سان بازیگر نقش اینهیون)
بازي در نقش اصلي يك درام تاريخي كه تبديل به يك كار بسيار موفق تلويزيوني شد، چه حسي دارد؟
خب، خوب و لذتبخش است. ولي به همان اندازه فشار زيادي روي من وارد شد و خيلي اذيتم كرد. دونگيي يك محصول تلويزيوني عظيم و پرخرج است و در آن، نقش شخصيت محوري را به عهده داشتم كه همه چيز و همه كس، حول محور آن بود. اينطور نبود كه فقط نام اين درام تاريخي برگرفته از نام شخصيت من در آن باشد. تمام اين مسائل به من اين نكته را ديكته ميكرد كه بايد كارم را به نحو احسن و به بهترين شكل انجام دهم. البته شما در هر نقش و موقعيتي كه باشيد بايد بهترين بازي خود را ارائه دهيد، اما وقتي صحبت از مجموعهاي در اين حجم و شكوه ميشود، اوضاع و شرايط تغيير كرده و همه چيز معني تازه و متفاوتي پيدا ميكند.
وقتي بازي در نقش دونگيي به شما پيشنهاد شد، چه عاملي باعث شد بازي در آن نقش را قبول كنيد؟
در وهله نخست، يك مكث طولاني كردم. مطمئن نبودم ميخواهم اين دعوت را قبول كنم يا نه. پذيرش اين نقش كار سادهاي نبود و عواقب زيادي به همراه داشت. ميدانستم نقش دونگيي چالشهاي بسياري به همراه دارد و بازي در يك چنين نقش تاريخي، اصلا كار سادهاي نيست. شخصيتي كه بايد بازي ميكردم، در ارتباط با كسي بود كه از 15 تا 50 سالگي او در جلوي دوربين به نمايش درميآيد و بايد بازي شود. نميدانستم ميتوانم اين كار را جلوي دوربين انجام دهم يا خير. ولي وقتي يك مدت زماني گذشت و فيلمنامه را چند بار خواندم، اوضاع تغيير كرد و ديدم به اين شخصيت علاقهمند شدهام و احساس ميكنم ميتوانم او را جلوي دوربين فيلمبرداري زنده كنم. احساس كردم نبايد اين شانس و فرصت خوب را از دست بدهم و بگذارم شانس بازي در اين نقش نصيب بازيگر ديگري شود. ميدانيد، نقش دونگيي و تغييراتي كه او در طول زمان ميكند، سنگ محك خوبي براي آزمايش توان بازيگريام بود. او يك شخصيت واقعي تاريخي بود و بازي در اين نقش، افتخار بزرگي برايم بود. به جمع اينها، اين نكته را هم اضافه كنيد كه نقش اصلي و محوري يك درام تاريخي بود. در زندگي حرفهاي و كاري يك بازيگر كمتر اتفاق ميافتد كه شانس بازي در چنين نقشهايي را پيدا كند. هيچ بازيگري هم حاضر نيست خودش را از چنين شانسي محروم كند. به همين خاطر، تصميم گرفتم سختيها و چالش مربوط به كار را به جان بخرم و با اين مجموعه همكاري كنم.
خود شما اين شخصيت را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
دونگيي، سختيها و مشكلات زيادي را در زندگياش تحمل ميكند. مهمترين نكته اين است كه او همواره درد و رنج مربوط به از دست دادن خانوادهاش را با خود حمل ميكند. او از همان دوران كودكي، يكجورهايي يتيم ميشود و با اين حال، روحيه خود را حفظ ميكند و با روحيهاي مثبت و روشن زندگي را ادامه ميدهد. دونگيي، مقاومت كردن را ياد ميگيرد و به كمك آن ميتواند دوباره سر پا بايستد. او سرسخت و باهوش است و همين ديدگاه روشن اوست كه اجازه ميدهد مراحل ترقي را طي كند و در اوج قدرت و بزرگي، دوباره به گذشته خويش و خاستگاه طبقاتي اوليهاش برگردد. دونگيي، آدمي نيكوكار و عادل است كه در مقابل قدرت و نيروهاي محيط پيرامون خود، قوي و پرقدرت است و در همان حال، نسبت به افراد ضعيف، نرم و مهربان عمل ميكند. من دونگيي را اينگونه شناختم و برايش احترام زيادي قائلم.
كارگردان مجموعه - ليبيونگ هون- تعريف خيلي زيادي از بازيتان كرده و گفته ميتوانيد تصاوير متنوعي از يك شخصيت را ارائه دهيد. وي حضور شما در مجموعه را يكي از دلايل اصلي موفقيت كلان آن اعلام كرده است. با شنيدن چنين حرفهايي چه احساسي پيدا ميكنيد؟
طبيعي است كه خوشحال ميشوم و بايد از ليبيونگ هون بابت اين تعريفها تشكر كنم. اما واقعيت امر را بخواهيد، من هنوز در اول راه هستم و بايد تجربههاي خيلي زيادي را از سر بگذرانم. راهي طولاني را در پيشرو دارم و بايد خيلي چيزهاي تازه را ياد بگيرم. خيلي خوب ميدانم بايد خودم را وقف كارم كنم و با انتخاب هر نقشي در آن غرق شوم. اگر زمين خوردم بلند شوم و تلاش كنم اشتباهاتم را جبران كنم. از زمين خوردن نميترسم و ميدانم كه بايد به كسب تجربهاندوزي بپردازم. هر روز كه ميگذرد تجربه و اعتماد به نفسم بيشتر ميشود و در عين حال ميدانم كه اين اعتماد به نفس بايد كمك كند تا نقشم را بهتر بازي كنم، و نه اين كه غرورم بيشتر شود.
هنگام بازي در مجموعه، توجهي هم به بازي همكارتان داشتيد و از آنها تاثير ميگرفتيد؟
همه روي اين نكته اتفاق نظر دارند كه جيجينهي بازيگر نقش مقابلم، بازيگر خيلي خوبي است و نقش خود را بسيار خوب بازي كرد. وقتي بازيگر نقش مقابلتان خوب باشد، شما هم احساس راحتي و آرامش ميكنيد. بازي خوب همكاران و همبازيها به معني يك حمايت بزرگ در طول فيلمبرداري است و من كاملا از اين حمايت بهره گرفتم. اميدوارم در كارهاي بعديام هم همين اتفاق بيفتد و با بازيگراني همبازي شوم كه دوران فيلمبرداري تبديل به دوراني لذتبخش و سرشار از آرامش شود./جام جم آنلاين