آخرین اخبار فرهنگی - هنری

مهاجرت هنرمندان,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی

شغل‌های بازیگرانی که مهاجرت کردند، چیست؟

مهاجرت هنرمندان هرچند در سال‌های اخیر روند صعودی داشته، اما تصاویر منتشرشده از برخی از آن‌ها نشان می‌دهد که حال و روز چندان…

اخراج بازیگر اصلی «قلاده های طلا» از جمع هنرمندانی که برای کمک به زلزله زدگان آمده بودند!



اخراج بازیگر اصلی «قلاده های طلا» از جمع هنرمندانی که برای کمک به زلزله زدگان آمده بودند!

ایشان گفت:«تحمل این را ندارم که شما را اینجا ببینم. بفرمایید بیرون» من حتی از ایشان فرصت خواستم که چند ثانیه با هم حرف بزنیم اما ایشان گفت:«من هیچ صحبتی با شما ندارم.»

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

سایت شبکه ایران نوشت :حتی آنها که به لحاظ محتوایی با «قلاده های طلا» مشکل دارند نتوانستند چشمشان را بر تواناییهای بازیگر اصلی این فیلم علیرام نورایی ببندند. بازیگری که به مدد تبحری که در ایفای نقش اصلی کاملا فیزیکی و پراکت این فیلم نشان داد توانست توجه جمع بسیاری از مخاطبانی که حتی نام وی را نمی دانستند هم به خود جلب کند با این حال هم در زمان اکران فیلم و هم به هنگام عرضه دی.وی.دی آن در شبکه نمایش خانگی نام نورایی که بازیگر اصلی فیلم بود در ابتدای فهرست بازیگران نیامد با این حال متانت این بازیگر به او اجازه نداد که به چنین موضوعی معترض شود.

بهانه مان برای گفتگو با علیرام نورایی صحبت درباره کارهای اخیرش بود اما زودتر از حد تصور بحث به باندبازی در سینما و البته اتفاق عجیب اخراج نورایی از جمع هنرمندانی که برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان گردهم آمده بودند، کشید؛ بله، نورایی که کاملا داوطلبانه برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان در گردهمایی چند روز قبل سینماگران شرکت کرده بود توسط یکی از سینماگران پیشکسوت از این جمع اخراج شد. چرایش را حتی خودِ نورایی هم نمی داند.

به نظر می رسید بعد از ایفای نقش در «قلاده های طلا» پیشنهادات بازیگری بیشتر به شما ارائه شود. آیا این اتفاق رخ داد؟

نه، توفیر چندانی نکرد. البته خودم فکر می کردم بازخورد این فیلم این مزیت را داشته باشد که پیشنهادات بازیگری بیشتری به من ارائه شود اما متاسفانه باندبازی در سینمای ایران همچنان بیداد می کند.

مدتهاست که گروهی از سینماگران از باندبازی در سینما سخن می گویند اما کسی نیست که به طور جزیی در این باره صحبت کند. واقعا جرا؟

برای همین صحبتهای فراوان دیگران است که من ترجیح می دهم در این باره صحبت نکنم  اما فقط در این حد می گویم که باندبازیهای آن قدر امتداد یافته که حدودا دو هفته قبل برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان در گردهمایی سینماگران شرکت کردم اما بی دلیل از آن جمع اخراج شدم.

چه کسی شما را اخراج کردید؟

متاسفانه یکی از هنرمندان حاضر در جمع، مرا از جمع اخراج کرد آن هم با بیانی کاملا نامحترمانه. متاسفم برای آن شخص که باندبازی های سینمایی را تا سرحد یک گردهمایی انساندوستانه هم امتداد می دهد.

این شخصی که نمی توان حتی نام هنرمند را بر او گذاشت چرا شما را از آن جمع اخراج کرد؟

شاید به این خاطر که فکر می کرد من در حد و اندازه هنرمندان نیستم.

مگر ایشان متر و شاقولی داشت که هنرمند را از غیرهنرمند تفکیک کند؟

این را باید خودشان جواب دهند.

آیا این شخص از بازیگران سینمای ایران است؟

نه، ایشان  یکی از کارگردانان ماست و البته کارگردان پیشکسوت که از او انتظار چنین برخوردی را نداشتم.

این کارگردان جزو هیات مدیره خانه سینما که نیست؟

نمی دانم. راستش را بخواهید من نه هیچ گاه عضو خانه سینما بوده ام و نه به خانه سینما رفته ام و نه اصلا می دانم که خانه سینما کجاست!

آیا فقط این شخص بود که دوست داشت شما در آن جمع نباشید.

یکی دو نفر دیگر هم بودند که نگاهشان نسبت به من خیلی مشکل داشت اما این یکی انگاری خیلی ناراحت بود که دستور به اخراج من داد. باور کنید من به خاطر خلوص نیت رفتم و تنها چیزی که انتظار نداشتم، همین بود. باز اگر محفل، رسمی بود این کار ایرادی نداشت اما در جمعی دوستانه و آن هم جلوی چشم مردم این رفتار چه معنایی می تواند داشته باشد.

دیالوگی هم بین شما با او که دستور اخراجتان را داد برقرار شد؟

ایشان گفت:«تحمل این را ندارم که شما را اینجا ببینم. بفرمایید بیرون» من حتی از ایشان فرصت خواستم که چند ثانیه با هم حرف بزنیم اما ایشان گفت:«من هیچ صحبتی با شما ندارم.» بسیاری از هنرمندان و از جمله خانم معتمدآریا و آقایان حسن پورشیرازی و همایون اسعدیان شاهد این قضیه بودند و جالب اینکه آقای پورشیرازی نزد من آمد و با دلجویی گفت:«این را به حساب ناراحتی از چیز دیگر و گیر دادن بگذار» اما من مگر چکار کرده بودم که این آقا مرا سکه یک پول کرد. این اتفاقی بود که همان موقع می توانستم آم را جنجالی کنم اما در نهایت به ایشان گفتم:«ببخشید بدون اجازه شما آمدم. شما پیشکسوت ما هستی و من احترام شما را به جا می آورم.» اما این آقا اصلا به من نگاه هم نمی کرد. از من که جدا شد نزد خانم معتمدآریا رفته و با ایشان پچ پچ می کرد.

اینکه این کارگردان را آقا خطاب کردی، جنسیت او را هویدا ساخت.

بله، ایشان یکی از کارگردانان مرد شناخته شده سینمای ایران هستند. من در برابر ایشان خیلی کارها می توانستم انجام دهم اما ترجیح دادم با یک قلب دردناک از آن جمع جدا شوم. دوستان بسیاری بودند که از من خواستند همان موقع بحث را رسانه ای کنم اما من این کارگردان را به خدا واگذار کردم.

شاید این آقای کارگردان از حضور شما در «قلاده های طلا» خوشش نمی آمده.

نمی دانم، شاید هم از قیافه ام خوشش نمی آمده، شاید هم به قول شما «قلاده های طلا» ناراحتش کرده بود اما به هر حال ایشان با رفتار غیرمنصفانه خود دلم را شکست.

جالب می شود که یک روز این کارگردان از شما برای بازی در فیلمش دعوت کند.

بله، خودم هم منتظر آن روز هستم.

البته این احتمال هم وجود دارد که ایشان به دلیل رد شدن فیلمنامه هایش از سوی اداره نظارت از علیرضا سجادپور دلگیر بوده و دق دلی اش را سر شما خالی کرده.

{با خنده} اگر این طور باشد باید با آقای سجادپور درباره کارگردانانی که فیلمنامه شان رد شده یک گپ مفصل بزنم. 

سوالی که می خواستم در ابتدای گفتگو بپرسم و نشد این بود که با توجه به اینکه شما نقش اصلی «قلاده های طلا» را ایفا کردید اما اسم شما در تیتراژ و در پوسترها و حتی در جلد دی.وی.دی در میان بازیگران نقش مکمل آمد. این مساله ناراحتت نکرد؟

ببینید من به این مسائل عادت کرده ام و آن را خیلی پیچیده نمی دانم. من روزی که برای بازی در این فیلم قرارداد بستم خودم می دانستم که این اتفاق رخ خواهد داد اما در این فیلم بازی کردم که تواناییهایم را نشان دهم و اینکه نام من، اول بیاید یا دوم برایم اهمیتی نداشت./شبکه ایران

 

کالا ها و خدمات منتخب

    تازه ترین خبرها(روزنامه، سیاست و جامعه، حوادث، اقتصادی، ورزشی، دانشگاه و...)

      ----------------        سیــاست و اقتصــاد با بیتوتــــه      ------------------

      ----------------        همچنین در بیتوته بخوانید       -----------------------